نخستین شرکت پروژه (سهامی عام) در بورس تهران پذیرش شد
بازار سرمایه و تأمین مالی پروژهها
نخستین شرکت پروژه (سهامی عام) در بورس تهران پذیرش شد
در پاییز امسال پذیرهنویسی یک شرکتپروژه (نماد شگستر) برای اولینبار در بورس تهران انجام شد. همانگونه که آگاهی دارید، پذیرش شرکتها در بورس تهران، تابع دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس تهران است. مطابق این دستورالعمل، معمولاً شرکتهای بالغی که از سابقه فعالیت کافی، سودآوری قابلقبول و … برخوردار باشند قادر به پذیرش سهام خود در بورس تهران هستند. اما در بورس تهران شرایطی فراهم شده است تا پروژههایی که هنوز به مرحله بهرهبرداری نرسیدهاند اما از توجیههای اقتصادی و … برخوردار هستند نیز قادر به تأمین مالی در بازار سرمایه باشند. درواقع شرکت پروژهها در بورس تهران، پذیرش نمیشوند و در اصطلاح unlisted هستند. ازاینرو پذیرهنویسی آنها بر اساس دستورالعملی متفاوت، تحت عنوان «نحوه صدور مجوز عرضه عمومی شرکتپروژه (سهامی عام)» است و در بازاری به نام بازار «سرمایهگذاری حرفهای» پذیرهنویسی و معامله میشوند، بازاری که راهکار بورس تهران برای ایجاد بستر جدید تأمین مالی شرکتها و پروژهها است.
میتوان گفت هدف از حضور شرکت پروژهها در بازار سرمایه در وهله اول هدایت نقدینگی موجود در بازار سرمایه به سمت پروژههای مولد کشور است که بهواسطه سهامی عام بودن، مردم را هم در آن سهیم خواهد کرد. گسترش سوخت سبز زاگرس (شگستر) یک شرکتپروژه است که با هدف بومیسازی تکنولوژی تولید بیواتانول و درنتیجه هموار کردن مسیر سرمایهگذاری بخش خصوصی، دو کارخانه تولید بیواتانول در شهرهای کرمانشاه و باشت ایجاد کرده است.
ماهنامه «بورس» اینبار در قالب یک «پرونده ویژه» و در گفتگو با دکتر جواد سرکانیان، مدیر پذیرش بورس تهران و مهندس کیوان شیدانی، مدیرعامل شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس با مروری بر مسیری که منتهی به سهامی عام پروژه شدن نماد شگستر شده است، شرایط و الزامات پیمودن موفقیتآمیز این مسیر را برای مخاطبین خود تشریح کرده است.
آنچه در ادامه میخوانید مشروحی از مباحث و موضوعات مطرحشده در این پرونده ویژه است.
دکتر جواد سرکانیان، مدیر پذیرش بورس تهران
ماهنامه «بورس»: آقای دکتر سرکانیان بهعنوان مدیر پذیرش بورس تهران ابتدا بفرمایید که فرآیند پذیرهنویسی شرکتهای پروژهمحور در بازار بورس تهران با سایر شرکتها چه تفاوتهایی دارد؟
دکتر جواد سرکانیان: در بورس تهران پذیرش شرکتها طبق دستورالعمل «پذیرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران» انجام میشود و تابع قوانین و مقرراتی است که بهواسطه آنها، معمولاً شرکتهایی که بالغ بوده و از سابقه فعالیت کافی برخوردارند، همچنین سودآوری قابلقبول و صورتهای مالی شفاف و ساختاریافتهای دارند شرایط پذیرش را پیدا میکنند؛ اما این موضوع در رابطه با شرکتهای پروژه متفاوت است، چراکه این شرکتها هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند و درنتیجه سابقه فعالیت و سود عملیاتی نخواهند داشت، از طرفی ممکن است از ساختار مالی مناسب برخوردار نباشند و … . بر همین اساس، ما در بورس تهران برای پذیرهنویسی سهام این شرکتها از دستورالعمل «نحوه صدور مجوز عرضه عمومی شرکتپروژه (سهامی عام)» استفاده میکنیم. این دستورالعمل در خردادماه سال ۱۴۰۰ به تصویب هیئتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار رسیده و طی چند مرحله اصلاح، نهایی شده است. درنتیجه در پاسخ به سؤال شما باید بگویم، در بورس تهران در رابطه با شرکتپروژهها بحث پذیرش مشابه سایر شرکتها مطرح نیست، چراکه این شرکتها در اصطلاح unlisted هستند و صرفاً پذیرهنویسی آنها در بازار «سرمایهگذاری حرفهای» انجام میشود. شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس با نماد شگستر اولین شرکت درجشده در این بازار است که انشاءالله سهام آن هم بهزودی قابل معامله خواهد بود.
ماهنامه «بورس»: آیا پذیرهنویسی نماد شگستر در بازار سرمایهگذاری حرفهای در سال جاری، بر میزان استقبال از این روش جدید تأمین مالی تأثیری داشته است؟
دکتر جواد سرکانیان: بله خوشبختانه میتوان گفت از این روش جدید تأمین مالی در بازار سرمایه استقبال خوبی شده است.
ماهنامه «بورس»: لطفاً در رابطه با فرآیند پذیرش شرکتهای پروژه در بازار سرمایهگذاری حرفهای بیشتر برایمان بگویید.
دکتر جواد سرکانیان: متقاضیان این روش تأمین مالی میتوانند برای آشنایی کامل با فرآیند پذیرش در بازار سرمایهگذاری حرفهای و شرایط لازم برای آن، متن دستورالعمل «نحوه صدور مجوز عرضه عمومی شرکتپروژه (سهامی عام)» را که در پایگاه قوانین و مقررات بازار سرمایه ایران قابلدسترسی است مطالعه کنند؛ اما اگر بخواهم به برخی شرایط لازم برای پذیرهنویسی این نوع شرکتها بهطور مختصر اشاره کنم، مورد اول در «تعریف شرکتپروژه» نهفته است؛ «شرکتپروژه» به شرکت سهامی عامی اطلاق میشود که بهمنظور اجرا و بهرهبرداری از پروژههای کلان انتفاعی که دارای توجیه فنی و اقتصادی میباشند، تأسیس میشود. بر اساس این تعریف، میتوان گفت پروژههایی که دارای توجیه فنی و اقتصادی نباشند، شرایط پذیرهنویسی در بورس تهران و یا فرابورس ایران را نخواهند داشت. شرط بعدی، «حداقل سرمایه برای صدور مجوز عرضه عمومی» است که این مبلغ برای شرکتپروژهها معادل ۵ هزار میلیارد ریال است، حال اگر سرمایه شرکت از این مقدار کمتر باشد باید درمجموع و با احتساب منابع مالیای که از بازار و پس از پذیرهنویسی به دست میآورند به بیش از این مبلغ برسد. از شروط لازم دیگر میتوان به «درصد تکمیل پروژه» اشاره کرد که نباید کمتر از ۲۰ درصد باشد.
البته در نظر داشته باشید که شرکتهای متقاضی ملزم هستند فرآیندهای مربوط به سازمان بورس و اوراق بهادار را هم در این خصوص طی کنند. درواقع درخواست پذیرش شرکتپروژه در ابتدا به بورس تهران ارسال میشود. بورس تهران پس از دریافت و بررسی مدارک و مستندات لازم، موضوع را به هیئت پذیرش شرکت ارسال میکند. در این مرحله لازم است که کلیات پروژه، به تأیید هیئت پذیرش (هیئت ۵ نفره که شرح آن در دستورالعمل پذیرش اوراق بهادار در بورس تهران آمده است) برسد. حال در ادامه و در صورت تأیید کلیات پروژه (پروژهها) توسط هیئت پذیرش، موضوع به سازمان بورس و اوراق بهادار ارجاع خواهد شد. لازم به ذکر است پس از انجام اقدامات لازم در سازمان و صدور مجوز پذیرهنویسی، موضوع مجدداً به بورس تهران برای درج نماد و فراهم آوردن امکان پذیرهنویسی ارجاع خواهد شد.
مهندس کیوان شیدانی، مدیرعامل شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس
ماهنامه «بورس»: از جناب مهندس شیدانی، مدیرعامل شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس که اولین شرکتپروژه پذیرفتهشده در بورس تهران است درخواست میکنم ابتدا مختصری از وضعیت این شرکتپروژه و نوع فعالیت آن برایمان بگویند.
مهندس کیوان شیدانی: شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس از شرکتهای دانشبنیان به شمار میآید که زیست پالایشگاه یا بایوتکنولوژی نامیده میشوند. زیست پالایشگاه شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس در شهرهای کرمانشاه با ۹۵ درصد پیشرفت فیزیکی و باشت با ۱۷ درصد و با هدف تولید بایواتانول احداث شده است. این شرکت با کمک به کاهش آلایندهها، در بحث آلودگی هوای ناشی از مصرف سوخت خصوصاً در بخش خودرو فعالیت دارد. درواقع در پالایشگاهها، بایواتانول با خلوص ۹۹/۵ درصد به بنزین اضافه میشود و با افزایش عدد اکتان در آن، محتوای بنزین را هم بالا میبرد که باعث کاهش آلایندگی شده و شرایط بهسوزی را در موتور خودروها ایجاد میکند.
چندین سال پیش، شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران اعلام کرد که در سبد سوختی کشور میتوانیم معادل ۵ درصد بایواتانول اضافه کنیم و این موضوع باعث افزایش کیفیت سوخت بنزین در کشور خواهد شد. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) نیز پس از بررسی همه جانبی فنی و اقتصادی این موضوع، همچنین با توجه به حیاتی بودن مسئله مذکور برای کشور و جذابیت این حوزه، شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس را با هدف کسب دانش، بومیسازی، ایجاد و توسعه این صنعت در کشور تأسیس کرد.
ماهنامه «بورس»: با این تفاسیر موضوع سوخت سبز تا پیشازاین اقدام، چندان در کشور مطرح نبوده است…
مهندس کیوان شیدانی: میتوان گفت در کشورمان تا پیش از آن، سوخت زیستی با این ابعاد و مشخصات فنی وجود نداشته است. اگرچه خوشبختانه در حال حاضر ورود خوبی به این حوزه داشتهایم، اما این موضوع در دنیا از سال ۲۰۰۰ مطرح بوده است.
درواقع این شرکت پسازآنکه زیست پالایشگاه را از معتبرترین تأمینکننده دانش فنی گرفت، اولین واحد آن را در کرمانشاه و در ادامه که به مراحل خوبی رسیده بود واحد دوم را در شهر باشت احداث کرد.
اگر میزان نیاز کشور به سوخت سبز را ۵ درصد در نظر بگیریم، ازآنجاکه مصرف روزانه بنزین بیش از ۱۰۰ میلیون لیتر است، حداقل نیاز کشورمان تقریباً ۵ میلیون لیتر در روز خواهد بود. علاوه بر این، بازارهای صادراتیای که در منطقه داریم بسیار پررونق و جذاب هستند. بر همین اساس، در آینده تعداد بالایی از این زیست پالایشگاهها را در کشور خواهیم داشت؛ چراکه ظرفیت تولید زیست پالایشگاههای کرمانشاه هرکدام معادل ۲۰۰ هزار لیتر در روز یا ۶۶ میلیون لیتر در سال است و با پتانسیل ۵ میلیون لیتری در کشور، ما میتوانیم در کشور ۲۵ عدد زیست پالایشگاه احداث کنیم.
ماهنامه «بورس»: چه خوب، پس به صادرات هم در آینده نزدیک فکر میکنید…
مهندس کیوان شیدانی: قطعاً همینطور است. دسترسی به بازارهای صادراتی از ابتدای امر از اهداف شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس بوده است. به عبارتی کسب سود و دستیابی به درآمد ارزی جهت تأمین منافع ملی و البته منافع سهامداران از اولویتهای شرکت محسوب میشود.
ماهنامه «بورس»: جناب مهندس شیدانی بفرمایید چه شد که این روش تأمین مالی را به جای سایر روشهای رایج انتخاب کردید؟
مهندس کیوان شیدانی: میتوان گفت استفاده از این روش تأمین منابع مالی برای شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس یک هدف چندوجهی به شمار میآمد و ما با این کار، این فرصت را پیدا کردیم که چندین هدف را توأمان پیگیری کنیم، در اصطلاح با یک تیر چند نشان زدیم. سرعت بالای تأمین مالی از این روش، یکی از آنها بود. برآورد ما این بود که با توجه به گستردگی مناسب بازار سرمایه کشور و حجم نقدینگی بالای موجود در جامعه، اگر موضوع مناسبی در اختیار افراد حقیقی و حقوقی سرمایهگذار قرار بگیرد، با توجه به وجود جذابیت و شفافیت کافی، قادر خواهیم بود که سریعتر تأمین مالی شویم.
نکته دیگری که وجود داشت این بود که چنین عملی بهنوعی یک روش خصوصیسازی برای شرکت محسوب میشد، چراکه ۱۰۰ درصد سهام شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس به ایدرو که یک شرکت دولتی بود تعلق داشت. درنتیجه ما با این کار، یکی از روشهای خصوصیسازی را نیز البته با کسب مجوزهای لازم از سازمان خصوصیسازی پیاده کردیم.
نکته بعدی نیز شفافیت تمام و کمال این روش چه از نظر ارزیابی قیمت سهام و داراییها و چه از لحاظ سودآوری شرکت بود که در اختیار سهامداران، دولت و … قرار میگرفت. همانطور که دکتر سرکانیان نیز توضیح دادند بحث سودآوری در Business Plan از ابعاد مختلفی موردتوجه بورس تهران، سازمان بورس و اوراق بهادار و هیئت پذیرش قرار میگیرد و این شفافیت برای ما هم ارزشمند بود و دستاورد محسوب میشد.
میتوان گفت مجموع شرایط فوقالذکر، ما را به سمت استفاده از این روش تأمین مالی رهنمود کرد. البته باید در نظر داشت ایدرو سازمانی است که در زمینههای مختلفی همواره اولینها را در کشور اجرا کرده است (اولین کشتیسازی، خودروسازی سنگین، تراکتورسازی، زیست پالایشگاه و …) و این موضوع که اولین شرکت عام پروژه هم متعلق به این سازمان باشد برایشان جذابیت خاص خود را داشت.
ماهنامه «بورس»: آقای دکتر سرکانیان فرآیند پذیرش شرکتپروژهها مشخصاً بر عهده کدام ارکان بازار سرمایه است؟
دکتر جواد سرکانیان: در لیست ارکانی که مطابق دستورالعمل مربوطه، شرکت متقاضی را در فرآیند پذیرهنویسی شرکتپروژه همراهی میکنند در ابتدا «ناظر فنی» شرکتپروژه قرار دارد که با تصویب مجمع عمومی شرکت و تأیید سازمان بورس و اوراق بهادار، از بین اشخاص حقوقی که در حوزه نظارت بر پروژههایی مشابه با پروژه شرکت متقاضی، از سابقه کافی برخوردارند انتخاب میشود.
رکن بعدی «ناظر مالی» یا «حسابرس و بازرس قانونی شرکت» است. «مشاور عرضه» نیز رکنی است که درخواست شرکت و نیز طرح کسبوکار آن را به بورس تهران ارائه میدهد.
یکی دیگر از ارکان، «متعهد خرید» است که البته در این مورد تعریف آن متفاوت است، بهگونهای که این رکن متعهد میشود چنانچه به تأیید ناظر فنی پروژه درصد پیشرفت سالانه پروژه انحراف بیش از ۲۰ درصدی داشته باشد، در پایان هر سال اقدام به خرید تا سقف ۵ میلیارد ریال سهام هر شخص حقیقی با نرخ سود علیالحساب سپرده بانکی نماید.
رکن آخر هم «متعهد پذیرهنویسی» است، چراکه هر پذیرهنویسیای که در بورس انجام میشود میبایست یک متعهد پذیرهنویسی داشته باشد.
ماهنامه «بورس»: مدارک و مستنداتی که شرکتپروژههای متقاضی عرضه در بازار باید ارائه بدهند کداماند؟
دکتر جواد سرکانیان: هیئت پذیرش بورس تهران طی یک مصوبه اعلام نموده است که هر شرکتپروژهای که متقاضی حضور در بازار سرمایهگذاری حرفهای بورس تهران است باید ۳ مدرک و گزارش را ارائه نماید. مورد اول، گزارش ارزیابی فنی و مهندسی پروژه است که توسط یکی از شرکتهای مهندسین مشاور تهیه و ارائه میشود. مورد دوم، گزارش درجهبندی پروژه است که توسط مؤسسات رتبهبندی اعتباری تهیه و ارائه میگردد و مورد سوم هم طرح کسبوکار شرکتپروژه است که توسط مشاور عرضه تهیه و ارائه خواهد شد.
البته بر اساس دستورالعمل، مدارک و مستندات دیگری هم وجود دارد که در عمده موارد میبایست به سازمان بورس و اوراق بهادار ارائه شوند.
ماهنامه «بورس»: آقای مهندس شیدانی بفرمایید که در پیمودن فرآیند پذیرش در بورس تهران با چه چالشهایی مواجه بودید؟
مهندس کیوان شیدانی: ابتدا بر خود واجب میدانم در این رابطه از آقای دکتر عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، دکتر گودرزی، مدیرعامل محترم شرکت بورس تهران و همکاران این دو بزرگوار مراتب تشکر و قدردانی را به جا آورم؛ چراکه در پیمودن این مسیر، نهتنها مانعی بر سر راه ما قرار ندادند بلکه همواره، کنار ما و در نقش یک تسهیلگر حضور داشتند.
طبیعتاً شرکتپروژههای متقاضی پذیرش، متناسب با دستورالعمل مربوطه، با چالشهایی مواجه خواهند بود که از مهمترین آنها، حضور متعهدهای پذیرهنویسی و خرید است، آقای دکتر سرکانیان نیز در خلال توضیحاتشان به آن اشاره داشتند. درواقع بورس تهران در راستای حفاظت از حقوق سهامداران، روی این دو مورد تأکید ویژهای دارد و بهتر است متقاضیان از همان ابتدای امر، آنها را در نظر داشته باشند.
مورد بعدی جامعیت Business Plan است، درواقع ازآنجاکه طرح کسبوکار متقاضیان، قرار است آینهای تمامنما از وضعیت بازار و صنعتی باشد که مایل به فعالیت در آن هستند، هراندازه برای پروژههای خود طرح جامعتری داشته باشند، در برآورد آینده و عرضه صحیح آنچه انجامشده، همچنین اطمینانبخشی به شرکت بورس تهران، سازمان بورس و اوراق بهادار و سهامداران موفقتر عمل خواهند کرد.
یکی دیگر از نکات مهم در این مسیر، بحث کارشناسان رسمی دادگستری است. ازآنجاکه باید ارزش داراییها محاسبه شود و بورس تهران و فرابورس ایران با توجه به دستورالعملهای مربوطه، مبنای ارزشگذاری قیمت سهام را NAV یا Net Asset Value قرار میدهند، گزارش کارشناسان رسمی دادگستری از داراییهای موجود شرکت ورودی بسیار مهمی برای آنها است، بنابراین ارائه طبقهبندیشده مستندات موردنیاز به کارشناسان رسمی دادگستری میتواند مسیر پیش روی آنها را بسیار کوتاه سازد.
Presentation ها یکی دیگر از نکات مهم و اثرگذار در پیمودن این مسیر هستند، به این معنی که اگر در جلسات معارفه، همچنین جلسات مختلفی که متناسب با شرایط، برای ارکان مختلف بازار سرمایه برگزار میشود به شکل صحیحی انجام شوند بسیار کمککننده خواهند بود.
ماهنامه «بورس»: با توجه به مسیری که پشت سر گذاشتهاید چه پیشنهادی به تصمیمگیران در این حوزه دارید؟
مهندس کیوان شیدانی:اگرچه دستورالعمل مربوط به پذیرش شرکتپروژههای متقاضی تأمین مالی در این زمینه بسیار کمککننده است، اما پیشنهاد من به سازمان بورس و اوراق بهادار و بورس تهران با توجه به تجربهای که در تأمین مالی شگستر کسب کردهاند تهیه یک Workflow Diagram برای این کار است. در این صورت، مراحل کار بهصورت یک نمودار ترسیم خواهد شد که اقدامات لازم را به تفکیک و مرحلهبهمرحله در اختیار متقاضیان قرار میدهد. در Workflow Diagram همچنین میتوان هرکدام از شرکتهای متولی و مسئول را (سازمان بورس و اوراق بهادار، بورس تهران، مشاور عرضه و …) در هر مرحله از مسیر مشخص کرد.
ماهنامه «بورس»: به متقاضیان تأمین مالی به این شیوه چه پیشنهادی دارید؟
مهندس کیوان شیدانی: بهتر است متقاضیان این نوع از تأمین مالی در بازار سرمایه در نظر داشته باشند اگرچه شرکت سهامی عامپروژه شدن، میتواند از نظر جذب منابع مالی لازم برای طرحهایشان، جذابیت داشته باشد اما اگر این شرکتها از آمادگی کافی برای پیمودن مسیر آن برخوردار نباشند ممکن است برایشان مخاطراتی جدی از نظر اعتباری و … به بار آورد. به همین دلیل بهتر است شرکتپروژه زمانی به این مسیر وارد شود که از تأمین دانش فنی و اجرایی لازم برای پروژه اطمینان کامل دارد و از مسیر نیز شناخت کافی کسب کرده است.
اگرچه در دستورالعمل حداقل پیشرفت ۲۰ درصدی برای متقاضی پیشبینی شده است، اما من فکر میکنم شرکتی میتواند این مسیر را با موفقیت پشت سر بگذارد که از نظر فیزیکی حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد پیشرفت کرده باشد، چون اتفاقاً در این مرحله است که «آنچه میخواهد اجرا کند»، همچنین این موضوع که «از چه کسی دانش را بخرد» و «دغدغهها و ریسکهای مهم پروژه» کاملاً مشخص شده است. در چنین شرایطی شرکتپروژه متقاضی، مسیر همواری در پیش دارد که میتواند منابع مالیای که جمعآوری کرده است را سریعاً به سرمایه ارزشآفرین تبدیل کند.
ماهنامه «بورس»: جناب دکتر سرکانیان بفرمایید که آیا ملی بودن این پروژه روی مسیری که برای سهامی عام شدن طی کرده، مؤثر بوده است؟
دکتر جواد سرکانیان: خیر قاعدتاً مسیر برای همه یکسان است، حالآنکه شرکتی میتواند در پیمودن این مسیر موفق عمل کند که همت بالاتری داشته باشد، ارکان لازم را معرفی کند و مدارک و مستندات خود را به نحو احسن ارائه دهد. در این میان لازم است نوعی از همدلی نیز میان ارکان و تیم راهبری پذیرهنویسی شرکت وجود داشته باشد.
ماهنامه «بورس»: بهعنوان سخن پایانی، اگر موضوع خاصی در رابطه با تأمین مالی شرکتپروژهها مطرح است که نیاز به توضیح و یا شفافسازی دارد ما در ماهنامه «بورس» از انعکاس آن استقبال میکنیم.
دکتر جواد سرکانیان: موضوع «تأمین مالی پروژهها»، خصوصاً پروژههایی که از چشمانداز خوب و طرح توجیهی قویای برخوردار هستند، یکی از مسائلی است که سالها در بازار سرمایه مطرح بوده و سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر نهادهای فعال در این بازار همواره به دنبال راهحلی برای آن بودهاند. در این میان پس از آزمون و خطاهایی که انجام و دستورالعملهای متفاوتی که نگارش و اصلاح شد، خوشبختانه این موضوع به تحقق پیوست.
خوشبختانه دستورالعمل مربوط به شرکتپروژه، بهدرستی و به شکلی ساختارمند، اصلاح و به بازار ابلاغ گشت و نماد شگستر نیز بهعنوان اولین متقاضی، موفق به پذیرهنویسی شد. پذیرهنویسی شرکتهای پروژه یک موقعیت ناب و ویژه است، چراکه بهموجب آن شرایطی فراهم میشود تا پروژهای که هنوز به مرحله بهرهبرداری نرسیده است و برآورد آتی و جریانات نقد آن از کیفیت بالایی برخوردار نیست، همچنین در خصوص آن عدم اطمینان و ریسکهای بیشتری نسبت به شرکتهای با سابقه فعالیت وجود دارد، قادر به تأمین مالی شود. به همین سبب برای بازار سرمایه نیز پذیرهنویسی نماد شگستر بهعنوان یک شرکتپروژه اتفاقی خوشایند بود.
مهندس کیوان شیدانی: ابتدا این نوید را بدهم که پروژه «کرمانشاه» در شرکت گسترش سوخت سبز زاگرس تا پایان امسال به تولید آزمایشی میرسد و انشاءالله ابتدای سال آینده و تا اردیبهشتماه نیز در آن به تولید عملیاتی خواهیم رسید. پروژه «باشت» هم ۱۷ درصد پیشرفت داشته است و طبق تعهدی که دادهایم آن را ظرف مدت ۳۰ ماه از زمان بهرهبرداری از منابع مالی تأمینشده (در تاریخ ۱۴۰۲/۰۸/۲۰) و شاید هم زودتر به بهرهبرداری خواهیم رساند.
اما در وهله اول روی سخنم با فعالین بازار سرمایه، خصوصاً تحلیلگران و سرمایهداران، درباره نگاهی است که به شرکتپروژهها دارند. این افراد لازم است در نظر داشته باشند مؤلفهها و پارامترهایی که در تحلیل شرکتهای پروژه باید موردبررسی قرار بگیرند با موارد مربوط به شرکتهایی که از طریق عرضه اولیه وارد بازار سرمایه شدهاند متفاوت هستند. درواقع با وجود اینکه مؤلفههایی همچون EPS و P/E در بررسی این قبیل شرکتها از اهمیت بالایی برخوردارند، اما در رابطه با شرکتپروژهها ازآنجاکه هنوز به درآمد نرسیدهاند نمیتوانند معیار مناسبی باشند، اگرچه مؤلفههایی چون سودآوری آتی پروژه، همچنین بررسی بازاری که قرار است در آن قرار بگیرند بسیار بااهمیت هستند. درواقع در شرکتپروژهها، ارزش داراییهای پروژه، فارغ از نرخ تورم بالا میرود، اگرچه تورم، ارزش شرکتی که به بهرهبرداری رسیده و در حال فعالیت است را بالاتر میبرد اما ارزش ذاتی داراییهای آن افزایش نخواهد یافت، میتوان گفت سرمایهگذاری در یک شرکتپروژه مانند سرمایهگذاری در ساختمانی است که در آن هرماه، یک طبقه جدید روی طبقه قبلی ساخته خواهد شد و ماهانه به ارزشهای پیشین افزوده میشود.
مورد دوم هم به این موضوع برمیگردد که شرکتپروژهها قبل و بعد از بهرهبرداری دو ارزش متفاوت دارند و بعد از بهرهبرداری، ارزش افزوده یکپارچگی و تولید، نصیب کسانی میشود که قبل از بهرهبرداری اقدام به سرمایهگذاری کردهاند.
در آخر یادمان باشد ما برای ساختن ایرانمان جز خودمان هیچ کسی را نداریم و فقط درصورتیکه دست به دست هم بدهیم و سرمایههای کوچک فکری و مادیمان را تجمیع کنیم قادر خواهیم بود آن را بسازیم. در همین خصوص، شرکت پروژه یکی از روشهایی است که بهواسطه آن میتوانیم سرمایههای کوچک را با هم تجمیع کرده و پروژههای بزرگ را عملیاتی کنیم.