خانه الفبای بورس مالی رفتاری مالی رفتاری و سوگیری‌های شناختی
مالی رفتاری و سوگیری‌های شناختی

مالی رفتاری و سوگیری‌های شناختی


مقدمه
احساسات نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه‌گذار ایفا می‌کنند. از‌آنجا‌که سرمایه‌گذاران برخی اوقات منطقی تصمیم نمی‌گیرند و بر اساس احساس و تحت تأثیر شرایط موجود عمل می‌کنند، لذا این گرایش‌های احساسی و طبیعی افراد باعث می‌شود در مواردی واکنش‌هایی کم یا زیاد توأم با هیجان رخ دهند و در نتیجه به بروز سوگیری‌های رفتاری مختلف منجر ‌شوند.
سوگیری‌ها به‌طور کلی در دو چارچوب شناختی و احساسی قرار می‌گیرند. سوگیری‌های شناختی باعث اختلال در شناخت شده و از واقعیت، تصویری نادرست ایجاد می‌کنند که این امر موجب بروز خطا در ادراک و در نهایت خطا در تصمیم‌گیری می‌شود. این در حالی است که احساسات نیز نقش بسیار مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت یک معامله‌گر بازی می‌کند و می‌توانند بر شیوه تعقل فرد تأثیرگذار بوده و در نتیجه یک سوگیری احساسی را برای سرمایه‌گذار به همراه بیاورند.
در فرآیند تصمیم‌گیری، مهم‌ترین مرحله، شناخت و دریافت صحیح اطلاعات پیرامون یک موضوع است. هر اندازه که این شناخت به‌شکل بهتری انجام شده و کامل‌تر باشد، بدیهی است در ادامه مراحل تصمیم‌گیری، کار به‌نحو بهتری دنبال می‌شود و در غیر این‌صورت، تصمیم‌گیری پیامد مناسبی نخواهد داشت.
شناخت‌ها با چگونگی اندیشیدن انسان‌ها در ارتباط هستند و چارچوبی را برای درک شیوه پندار و کردار افراد در رابطه با ثروت شخصی‌شان فراهم می‌کنند.
در شماره قبلی به سه مورد از سوگیری‌های شناختی شامل: سوگیری باور‌گرایی، سوگیری محافظه‌کاری و سوگیری پس‌نگری اشاره شد. در این شماره نیز به سه مورد دیگر از این نوع سوگیری‌ها‌ خواهیم پرداخت.

سوگیری معرف‌گرایی (نماگری) ۱
انسان‌ها آموخته‌اند برای درک بهتر معانی و مفاهیم، موضوعات و تفکرات خود را طبقه‌بندی کنند. به همین خاطر، هنگامی‌که با پدیده جدیدی مواجه می‌شوند که در طبقات پیش‌ساخته آن‌ها جای نمی‌گیرد، سعی می‌کنند به هر شکل ممکن این پدیده را با طبقه‌بندی‌های قبلی که در ذهنشان ایجاد شده است تطبیق دهند. «معرف‌گرایی» یا «کلیشه قرار دادن» به فرآیند تصمیم‌گیری افراد بر اساس کلیشه‌ها یا همین طبقه‌بندی‌های ذهنی گفته می‌شود. به ‌بیان ‌دیگر، افراد احتمال وقوع یک پدیده را با توجه به میزان شباهتی که این پدیده با پدیده‌های مشاهده‌شده قبلی دارد، برآورد می‌کنند. برای مثال، اگر سهم جدیدی در بازار عرضه شود و سرمایه‌گذاران بین آن و سهم دیگری که مدتی قبل عرضه شده و بازده خوبی داشته است شباهت‌هایی ببینند، برای خرید آن هجوم می‌آورند؛ شاید به این دلیل که چنین اقدامی جایگزینی راحت به‌جای تحقیق عمیق و همه‌جانبه مورد‌نیاز برای ارزیابی سرمایه‌گذاری است.

سوگیری توانمند‌پنداری (توهم کنترل) ۲
انسان به‌طور کلی بر محیط اطراف خود اثرگذار است و هرچه دایره اطلاعات او از پدیده‌های اطرافش وسیع‌تر شود، این کنترل نیز بیش‌تر می‌شود. در چنین شرایطی، ممکن است فرد در مواجهه با برخی پدیده‌ها دچار اشتباه شده و آن‌ دسته از پدیده‌هایی که کنترل چندانی بر آن‌ها ندارد را نیز تحت کنترل خود تصور کند که بر همین اساس باید حوزه قابل‌کنترل و غیرقابل‌کنترل را از هم تفکیک کند. تمایل انسان به این ‌باور که بر تمامی پدیده‌ها کنترل دارد یا حداقل می‌تواند بر آن‌ها اثرگذار باشد، درحالی‌که واقعیت چنین نیست، «سوگیری توهم کنترل» نامیده می‌شود. به عبارت دیگر، افراد گرایش به پذیرش مطلبی دارند که پردازش و کنترل آن برایشان راحت‌تر است و البته به آن اعتماد بیشتری نیز پیدا می‌کنند. در نتیجه، ابتلای سرمایه‌گذار به این سوگیری باعث می‌شود بیش ‌از حدِ لازم معامله کند و پرتفوی غیرمتنوعی را تشکیل دهد.

سوگیری اتکا و تعدیل ۳
برای تخمین مقدار یک متغیر، افراد عموماً فرآیند تخمین را با مبنا قرار دادن یک رقم اولیه ذهنی به‌عنوان «نقطه اتکا» آغاز و سعی می‌کنند روی این رقم، تعدیل مثبت یا منفی موردنظر را انجام دهند. این تعدیل غالباً ناقص بوده و نتیجه آن سوگیرانه است.
فرض کنید از شما سؤال شود جمعیت کانادا بیش از ۲۰ میلیون نفر است یا کمتر. روشن است که پاسخ شما دو حالت دارد، یا بالای ۲۰ میلیون و یا کمتر از آن. این در حالی است که اگر از شما خواسته شود میزان جمعیت کانادا را حدس بزنید، تخمین شما به احتمال زیاد نزدیک ۲۰ میلیون نفر خواهد بود، زیرا افراد عموماً در معرض سوگیری اتکا ناشی از پاسخ قبلی خود قرار می‌گیرند. «اتکا و تعدیل» یک فرآیند روان‌شناختی است که شیوه برآورد احتمالات توسط افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
لذا سرمایه‌گذارانی که تحت تأثیر این سوگیری واقع می‌شوند معمولاً مقدار شاخص قیمت بازار را به‌نحوی پیش‌بینی می‌کنند که به سطوح فعلی آن بسیار نزدیک باشد. این افراد گاهی وضعیت اقتصادی کشور یا وضعیت مالی شرکت خاصی را مرجع قرار می‌دهند یا در هنگام مواجه با اطلاعات جدید در مورد سود یک شرکت، قیمت آتی سهم آن را بسیار نزدیک به برآوردهای اولیه خود تخمین می‌زنند.

نتیجه‌گیری
سوگیری‌های شناختی از اشتباهات آماری، بروز خطا در یادآوری یا لغزش در پردازش اطلاعات ناشی شده، نتیجه‌ استدلال و تحلیل معیوب هستند و مانع از تصمیم‌گیری‌های معقولانه می‌شوند. تصمیم‌گیرندگان عقلایی در صورت تمرکز بر سوگیری‌ها یا خطاهای مزبور، قادر به تصحیح آن‌ها خواهند بود، چراکه با افزایش آگاهی نسبت به خطاهای شناختی، احتمال ارتکاب آن‌ها کاهش می‌یابد. استفاده از یک فرآیند سیستماتیک به‌منظور توصیف مسائل و اهداف، جمع‌آوری، ثبت و ترکیب اطلاعات، همچنین مستندسازی تصمیم‌ها و دلایل اتخاذ آن‌ها و مقایسه پیامدهای واقعی با نتایج مورد‌انتظار راهکار مناسبی برای کاهش سوگیری‌های شناختی است.
در این شماره، سه سوگیری معرف‌گرایی (سرمایه‌گذاران غالباً در زمان اتخاذ تصمیم در مورد سرمایه‌گذاری، رفتاری قالبی و کلیشه‌ای دارند)، توانمند‌پنداری (انتظار کسب یک موفقیت که احتمال وقوعش از نظر شخص، به‌طور نامتناسبی بالاتر از احتمال عینی و موجه آن است) و اتکا و تعدیل (پافشاری بر آنچه در اطلاعات گذشته بوده است و عدم تعدیل به‌موقع محاسبات با اطلاعات جدید) معرفی شد. در شماره‌های آتی به بحث و تبادل نظر درباره دیگر سوگیری‌های شناختی و سپس سوگیری‌های احساسی خواهیم پرداخت.

 

 

 

 

 

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *