نیاز جامعه به مالیدرمانی
چکیده
با توجه به نوظهور بودن رشته مالیدرمانی۴ در جهان و نیز فعالیتهای ارزشمند انجمن مالیدرمانی، افقهای روشنی درباره پژوهش در این حوزه در سرتاسر جهان وجود دارد. همچنین، با عنایت به مسائل مالی، بحران کرونا، فشارهای اقتصادی، وجود تحریمهای بینالمللی علیه ایران، ساختار تورمی شدید و تأثیر مستقیم آنها بر سلامت روانی جامعه، اهمیت پژوهش و ارائه خدمات در زمینه مالیدرمانی بیش از پیش نمایان است (خواجوی و مصلینژاد، ۱۴۰۱). ضمن اینکه توسعه و گسترش این رشته در ایران به توانمندسازی تعداد قابلتوجهی از افراد جامعه برای رویارویی با شرایط بد اقتصادی و جلوگیری از تأثیرات مخرب مسائل اقتصادی بر سلامت روانی و جسمی جامعه منجر میشود. در این راستا، مطالعه حاضر درصدد آن برآمد که با مرور مبانی نظری مرتبط موجود، نیاز جامعه به مالیدرمانی را تبیین نماید. مشخص شد که در ایران، اقدامات خاصی در حوزهی مالیدرمانی صورت نگرفته است، لذا ضروری است که محققان در حوزههای مالی، روانشناسی و رواندرمانی گامهای مؤثری در زمینه معرفی هرچه بیشتر حوزه مالیدرمانی بردارند و نتایج این پژوهشها توسط سازمانهای ذیربط حمایت شود تا شاید در زمینه کاهش فشارهای مالی و روانی ناشی از مشکلات اقتصادی یا اجتماعی کاراتر واقع شوند. مدیریت پول، شناخت نگرشها و الگوهای پولی، توجه به رشته نوظهور مالیدرمانی در نهادهای آموزشی، انجام پژوهشهای مختلف در این زمینه و بهکارگیری متخصصان روانشناسی، روانپزشکی و درمانگران مالی در ارتقای فرهنگ مالیدرمانی از جمله مسائلی است که تشریح میشوند.
مقدمه
مطابق نتایج حاصل از نظرسنجی پردامنهی «مجله پول»، ۷۱ درصد از شرکتکنندگان بهطور متوسط مرتکب پنهانکاری مالی شدهاند. همچنین، ۴۴ درصد این افراد عدم اشتراکگذاری اسرار مالی با همسرشان را لازم و ۴۰ درصد مردان متأهل حفظ این اسرار از شریک زندگیشان را در برخی موارد ضروری دانستهاند. در کنار این موارد، ۱۶ درصد شرکتکنندگان کالا یا خدماتی را خریداری کردهاند که هرگز در مورد آن به همسرشان اطلاع ندادهاند. علاوه بر این، ۴۳ درصد از افراد، دلیل اصلی دروغگویی یا فریب همسران خود را پرهیز از درگیری و جدالهای زناشویی و ۴۵ درصد نیز پیشگیری از تندخویی، ناامیدی و مشاجرههای خانوادگی عنوان کردهاند. در نظرسنجی مشابهی که توسط مؤسسهی «اوپنهیمرفاندز» برگزار شد، ۱۶ درصد از زنان شرکتکننده، به پنهانکاری مالی از همسران خود اعتراف نموده که همین رقم برای مردان، ۲۶ درصد برآورد شده است.
با استناد به آمارهای مذکور، میتوان نتیجه گرفت که پول و مدیریت آن یکی از جنبههای مهم زندگی بوده که اجتناب از آن امکانپذیر نیست. افراد نهتنها برای تأمین نیازهای اساسی خود (غذا، سرپناه و لباس) بلکه برای دستیابی به احساس امنیت، بهبود کیفیت زندگی، اهداف و آرزوها، به پول احتیاج دارند. پژوهشگران آمریکایی دریافتهاند که پول یکی از مهمترین علتهای جدال زوجین و دلیل اصلی طلاق در سالهای ابتدایی ازدواج و همچنین، منشأ اصلی استرس در زندگی است. مطابق پژوهشهای دو دههی اخیر در ایران نیز شرایط نامطلوب اقتصادی یکی از دلایل اصلی طلاق در میان خانوادههای ایرانی است (درگاهی و همکاران، ۱۳۹۷).
هرچند طلاق و استرس از پیامدهای مشکلات مالی میباشند، اما همین طلاق و استرس خود نیز بهصورت همزمان میتوانند به مشکلات مالی دامن بزنند و در حقیقت، رابطهی میان این متغیرها، دوسویه است. بهعنوان نمونه، طلاق بهدلیل پیدایش مشکلات مالی در خانواده میتواند منجر به افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار و فزونی مسائل و مشکلات مالی ایشان شود. در واقع زنان سرپرست خانوار یکی از مهمترین گروههای جامعه هستند که اغلب دچار مسائل و مشکلات عدیدهای میشوند. مطابق نظریههای مالیدرمانی، زنان در بسیاری موارد در معرض مشکلات بیشتری پیرامون مدیریت مسائل مالی خود هستند. افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار که در تمامی جوامع، بهخصوص کشورهای کمترتوسعهیافته یا درحالتوسعه، با مشکلات ناشی از تبعیض جنسیتی نیز مواجه هستند، توان و تمکن مالی آنها را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و کیفیت زندگیشان را نیز کاهش میدهد.
برخی روانشناسان معتقدند ریشهی بسیاری از اختلالات روانیِ افراد مانند استرس، اضطراب، اختلالات عاطفی، دعوا و درگیری در جامعه و اختلافهای خانوادگی در مسائل مالی است که صرفاً با توصیههای روانشناسی و مداخلات درمانی سنتی قابل رفع نیست؛ لذا، توجه به مسائل مالی و تغییر در شیوهی نگرش افراد به نحوهی مدیریت پول و مسائل مالی، نیازمند ورود متخصصان و درمانگرانِ مالی به این حوزه است. ورود به حوزهی مالی برای روانشناسان و درمانگران سنتی دشوار و پرچالش به نظر میرسد، چراکه پیچیدگیهای مسائل مالی، ارائه راهحلهای مختلف و متنوع (متناسب با نیاز، توانمندیها، آرزوها و … افراد) برای آنان که دانش و سواد مالی کافی ندارند، احتمالاً امکانپذیر نیست. یکی از دلایل این امر میتواند عدم تعریف واحدهای آموزشی پیرامون مسائل مالی در رشتههای دانشگاهی روانشناسی، روانپزشکی و سلامت اجتماعی باشد. همچنین، عدم توجه به ارائهی مباحث آموزشی در مدارس و دانشگاهها در خصوص مدیریت پول و مدیریت مالی فردی، با توجه به اهمیت و دامنهی اثرگذاری آن جای تأمل دارد.
ضعف و عدم مهارت در مدیریت پول، در کنار وجود نگرشهای منفی افراد به پول، میتواند منجر به افزایش هزینههای زندگی، اختلافات خانوادگی، اختلالِ شرطبندی، اختلالِ احتکار، ورشکستگی و مشکلات حقوقی شود. با توجه به دشواریهای اقتصادی و ساختار تورمی ایران که فشار مضاعفی بر خانوادهها و افراد تحمیل کرده است، مشکلات روانی ناشی از موارد موردبحث میتواند تشدید شود. بر همین اساس، مدیریت پول و شناخت نگرشها و الگوهای پولی، توجه به رشته نوظهور مالیدرمانی در نهادهای آموزشی و پژوهشهای مختلف در این زمینه و بهکارگیری متخصصان روانشناسی، روانپزشکی و درمانگران مالی در ارتقای فرهنگ مالیدرمانی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند که در ادامه مورد بحث قرار گرفتهاند.
الگوهای (نگرشهای) پولی۵
الگوها یا نگرشهای پولی، مفروضات یا باورهای اساسی یک جامعه درباره پول است که معمولاً در گذر عمر، تنها بخشی از آنها در افراد، بهطوری صحیح شکل گرفته است. این در حالی است که اغلب این الگوها در دوران کودکی شکل گرفتهاند و بهصورت ناخودآگاه و کورکورانه در بزرگسالی توسط افراد دنبال میشوند. الگوهای پولی اغلب بر اثر رویدادهای مالی تأثیرگذار بر سالهای اولیه زندگی بهوجود آمده و اثرشان به اندازهای است که تا بزرگسالی ادامه مییابد. این الگوها در خانوادهها و فرهنگها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و رفتارهای مالی را شکل میدهند. در صورت عدم درمان مشکلات عاطفی و رفتارهای مشکلدار فرد، الگوهای پولی در برابر تغییر بسیار مقاوم میشوند. عدم شناخت صحیح الگوهای پولی مراجعهکنندگان در طول درمان توسط درمانگران مالی، میتواند باعث طولانی شدن روند مالیدرمانی و تقویت بیشتر رفتارهای مالی منفی مرتبط با آنها شود. لذا، مراقبتهای مالی مداوم و رابطه سالم با پول در طول زندگی افراد میتواند به کاهش فشار مالی ناشی از حوادث خارج از کنترل مانند از دست دادن شغل، مشکلات اقتصادی یا مسائل بهداشتی کمک کند. کشف الگوهای پولی مراجعهکنندگان توسط درمانگران مالی یا روانشناسان میتواند به تفسیر رفتارهای غیرمنطقی افراد کمک کند. پس از شناسایی الگوها و نگرشهای پولی افراد و ریشهیابی آنها، تأثیر هر یک بر رفتارها و نتایج مالی ناشی از آنها نیز قابلبررسی بوده و افراد میتوانند الگوهای پولی دقیق و کاربردیِ مناسب خود را شناخته و توسعه دهند.
انواع الگوهای پولی
متداولترین طبقهبندی برای الگوهای پولی که تاکنون ارائه شده است، به شرح زیر میباشد:
اجتناب از پول: افراد دارای الگوهای اجتناب از پول، بهصورت نظاممند از مواجهه با پول اجتناب میورزند و از پذیرش مسئولیت سلامتی مالی خود نیز سر بازمیزنند.
ستایش (پرستش) پول: در این دیدگاه، باور بر این است که پول بیشتر باعث شادی و خوشبختی بیشتر میشود. به عبارتی، افرادی که این الگو را در پیش گرفتهاند، پول را بر هر چیزی مقدم میشمارند و بر این باورند که پول مرهم هر دردی است. بنابراین، افراد با این دیدگاه همیشه بهدنبال کسب پول میدوند و سلامتی مالی خود را به خطر میاندازند (در این الگو، نیازهای افراد هرگز برآورده نمیشود).
جایگاه پول: ارزش فردیِ اشخاص به ثروتشان وابسته است (به این معنا که پول، جایگاه اجتماعی به همراه دارد). افرادی که الگوی جایگاه پول بر آنها مترتب است، بیشازحد نگران این تصورند که ارزش شخصی آنها با خالص ارزش داراییهایشان برابر است. به عبارتی، این افراد جایگاه و منزلت اجتماعی خود را به پول گره زدهاند و معتقدند پول، شأن و جایگاه اجتماعی را بهبود میبخشد و برای افراد احترام و قدرت به ارمغان میآورد.
مراقبت از پول: در این الگو، افراد بهصورت افراطی از پول خود مراقبت میکنند و همواره درباره وضعیت مالیشان نگران هستند. پسانداز بیشتر، توانمندی بیشتر، کاهش لذت از زندگی و اعتیاد به کار، از مشخصههای بارز افراد این گروه است. دقت یا مراقبت از امور مالی معمولاً از ویژگیهای مثبت تلقی میشود.
اکنون که الگوهای پولی مشخص شدند و در مورد اهمیت آنها بحث شد، نیاز است که این الگوها در هر جامعه و بهطور مشخص در هر فردی توسط درمانگران مالی مورد واکاوی قرار گیرند و در صورت نیاز اصلاح شوند. نباید اجازه داد که الگوهای پولی نادرست در یک جامعه غالب شود، زیرا ریشه دواندن الگوهای غلط منجر به مرگ تدریجی روان و سلامت مالی در هر جامعهای میشود. بیشک نیاز است که این مهم از طریق پنجرهای تخصصیتر با عنوان «مالیدرمانی» بررسی و واکاوی شود. لذا، در ادامه به معرفی این رشته نوپا پرداخته میشود.
مالیدرمانی: پنجرهی حل مشکلات مالی با تأکید بر مسائل روانشناختی جامعه
مالیدرمانی رشتهای نوظهور پیرامون ارزیابی و معالجهی شناختی، رفتاری، احساسی و جنبههای اقتصادی است که به بررسی و مواجهه با جنبههای مختلف سلامت مالی میپردازد. این حوزهی تخصصی میانرشتهای، با همکاری روانشناسان، متخصصان مالی و نیز رواندرمانگرها دنبال میشود و توسعه پیدا میکند. مالیدرمانی اصطلاحی نسبتاً جدید در ادبیات مالی است. مطالعه و پژوهش در حوزهی مالیدرمانی بهسرعت در حال افزایش بوده و این مطالعات و پژوهشها بر اهمیت این شاخهی جدید مالی تأکید دارند. در سال ۲۰۰۸ میلادی، اولین تحقیق علمی در رابطه با مالیدرمانی انجام گرفت. مالیدرمانی جنبههای مختلف رابطه فرد با پول و مشکلاتی را که وی با پول دارد، در نظر میگیرد. هدف اصلی مالیدرمانی نهتنها بهبود وضعیت مالی افراد و رفاه مالی آنها، بلکه در نهایت بهبود کیفیت زندگی آنها است.
پژوهش در حوزههای اختلالات روانشناسی از جمله شناخت انواع استرسها، اختلاف در روابط زناشویی، اختلافهای خانوادگی، عوامل استرسزا در جوانان، پریشانی و اختلالات عاطفی، افسردگی، میزان دعوا و درگیری در جامعه و خانواده، اختلال در فرزندپروری و حتی مسائل تحصیلی و ارتباطی دانشجویان، همگی بر نقش برجستهی مسائل مالی در بروز اختلالات روانی در افراد تأکید دارند. نکتهی مهم این است که روشهای مالیدرمانی، تنها بهمعنی تأمین نیازهای مالی افراد نیست، بلکه مالیدرمانی بهمعنی توانمندسازی افراد با کمک مشاورههای مالی و تلفیق آن با حوزهی انگیزشی روانشناسانه است، بهگونهایکه بتوانند بر مسائل مالی فائق آمده و از بروز این مسائل بهعنوان زمینهساز دیگر مشکلات روحی و روانی پیشگیری کنند. مباحث مالیدرمانی تا بدان حد مورد توجه بوده و ضرورتش احساس شده است که دانشمندان در ایالات متحده آمریکا در حال تدوین نظریهای قابلاستناد برای معرفی چهارچوبهای کلی حوزه مالیدرمانی هستند. البته این تلاشهای ارزشمند هنوز به دستاورد علمی قابلارائهای منتج نشده است. درمانگران مالی همچنان از تلفیق نظریههای مالیدرمانی و روشهای تجربی استفاده میکنند. با توجه به پژوهشهایی که دربارهی مسائل مالی و سلامت روانی جامعه انجام شده، لزوم پیادهسازی هرچه بیشتر روشهای مالیدرمانی در حوزههایی که با مسائل سلامت اجتماعی جامعه در ارتباط هستند، به اثبات رسیده است. «انجمن مالیدرمانی۶» با هدف حداکثر نمودن مشارکت متخصصان بهداشت روان و متخصصان مالی و نیز پژوهشگران و مربیان، فعالیت خود را در این زمینهی مشترک علمی با تشکیل نخستین گروه مالیدرمانی در سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز کرد. بهطور کلی، اهداف این انجمن شامل موارد زیر است:
۱- به اشتراکگذاری دیدگاههای مالیدرمانی
۲- ایجاد تشکلی برای پژوهشگران، متخصصان، رسانهها و سیاستگذاران برای به اشتراکگذاری روشهای پژوهشی و مدلهای آموزش مالیدرمانی
۳- اطلاعرسانی عمومی بهمنظور ترویج مفاهیم مالیدرمانی
۴- ترویج روشهای آموزش برای افراد درگیر در حوزهی مالیدرمانی
۵- اطلاعرسانی عمومی و اعمال مدیریت استانداردهای مربوط به شاخصهای مالیدرمانی
۶- پخش و انتشار پژوهشهای بالینی- تجربی درباره حوزههای مالیدرمانی
مالیدرمانی میتواند هم پیشگیرانه (مانند برنامهریز مالی) و هم کُنشگرایانه (مانند مشاور مالی) باشد. بر این اساس، هم مسائل مالی و هم موانع روانی و سیستمی را برای دستیابی به رفاه مالی مد نظر قرار میدهد. بهطورکلی، اغلب برنامهریزی مالی آیندهنگر و مشاوره گذشتهنگر است. اما، مالیدرمانی هم گذشتهنگر و هم آیندهنگر است و در کنار موضوعها و اهداف مالی، به مشکلات روانی افراد نیز میپردازد. در این راستا، احساسات آزاردهنده و تفکرات مخرب میتواند منجر به رفتارهای ناهنجار شود که برای رفع چنین مشکلاتی، درمانگری مالی بسیار مناسب است.
مالیدرمانی: نیازمند ورود جدیتر متخصصان مالی
جنبههای مختلف مالیدرمانی بهمثابه یک حوزهی تخصصی درحالرشد، امکان توسعه بیشتری دارد. اما، هنوز نیازها و دغدغههای آموزشی، تجربی، اخلاقی و تحصیلی برای درمانگران مالی بهگونهای شایسته و ضروری مرتفع نشده است. عدم وجود استانداردهای یکپارچه در مالیدرمانی میتواند برای مخاطبان یا درمانجویان این حوزه، مشکلآفرین باشد. از زمان ظهور مباحث مالیدرمانی، پژوهشهای بسیاری دربارهی روشها و رویکردهای ورود مسائل مالی به روانشناسی مطرح شده است، اما اغلب این رویکردها از جانب متخصصان حوزهی درمان و روانشناسان صورت گرفته است. ازاینرو، شاید واگذاری مسئولیت مطلق توسعهی رشتهی مالیدرمانی به روانپزشکان و روانشناسان، این رشته را از لحاظ دانش روانپزشکی و روانشناسی تقویت نماید، با این حال از جنبه دانش و مهارت مالی، تضعیف میکند. بر این اساس، اگرچه ورود متخصصان مالی به حوزههای جدید روانپزشکی و روانشناسی و انجام پژوهش دربارهی چگونگی ترکیب مباحث روانشناسی با تحقیقات مالی، با دشواریهایی همراه است، بدون تردید، این حوزهی نوظهور میتواند دستاوردهای قابلتوجهی به همراه داشته باشد. بهدلیل نیاز واقعی و ضرورت احساسشده در روانشناسی جهت ورود به مباحث مالی، نتایج پژوهشها و نظریهپردازیها بهسرعت وارد مرحلهی عملیاتی شده و چهارچوب موردبحث (و درحالتوسعه) در صورت تأیید نهایی، به چهارچوب مفهومی و بستر موردنیاز برای این رشته در سطح بینالمللی تبدیل خواهد شد. بنابراین، در این موج بهوجودآمده در معرفی مالیدرمانی در دانشگاهها و بعضاً مدارس در دنیای غرب که با سرعت بالایی در حال کامل شدن است، محققان، روانشناسان و رواندرمانگرهای ایران نباید از قافله مالیدرمانی عقب بمانند. لذا پیشنهاد میشود ضمن استفاده از تجارب محققان در کشورهای دیگر، درصدد تدوین چهارچوب کاملی بر اساس مالیدرمانی برای حل معضلات سلامت مالی برآیند. بر همین اساس، در ادامه این مطلب، گذر کوتاهی بر روشهای اجرایی مالیدرمانی خواهیم داشت تا شاید کمکی به حل مشکلات جامعه نماید.
روشهای اجرایی مالیدرمانی
ورود به حوزهی مالیدرمانی زمانی آغاز میشود که درمانگر تشخیص میدهد نوعی از بیانضباطی مالی باعث پیدایش یک مسئله روانی در شخص شده است. نتایج پژوهشهای بالینی بر روی این افراد نشان میدهد جلسات مشاوره و دارودرمانی بهتنهایی کارساز نیست. روشها و راهبردهای متفاوتی برای رویکرد عملی در حوزهی مالیدرمانی مطرح شده است. در این مرحله، به سه روش میتوان از متخصصان مالی در درمان استفاده کرد:
۱- همکاری متخصصان با یکدیگر و برگزاری جلسات مشاوره با مراجعهکننده توسط یکی از متخصصان: در این روش، متخصص مالی و متخصص سلامت روان، در جلسهای با مراجعهکننده دربارهی مسائل وی با یکدیگر مشورت میکنند. سپس، با استفاده از نظریات و تجارب شخصی به یک نظر واحد میرسند. در جلسات بعدی مشاوره، تنها یکی از آنها شرکت میکند. پس از جلسه، هر دو متخصص، روند درمان را کنترل و ارزیابی کرده و در صورت لزوم، تغییرات و رهنمودهای جدید را بررسی میکنند.
۲- همکاری متخصصان با یکدیگر و برگزاری جلسات مشاوره با مراجعهکننده توسط درمانگر: در این مدل، یک متخصص مالی بهطور منظم به یک متخصص سلامت روانی مشورت میدهد. این مدل بر پایهی همکاری دو متخصص است که در زمینههای مختلف با یکدیگر مشورت میکنند. با این حال، مراجعهکننده با هر دو متخصص ملاقات نمیکند. در واقع، روند درمان تنها توسط رواندرمانگر پی گرفته میشود. تفاوت این روش با روش اول در این است که هرچند متخصص مالی در روند درمان نظارت مستقیم دارد، اما در جلسات مشاوره شرکت نمیکند و وظیفهی برقراری ارتباط با مراجعهکننده به رواندرمانگر محول میشود.
۳- برگزاری جلسات مشاوره به مراجعهکننده توسط دو متخصص: به نظر کاهِر، ارائهی مشاوره به مراجعهکننده توسط یک مشاور مالی و یک رواندرمانگر بهصورت همزمان میتواند سودمندترین روش باشد و حداکثر پشتیبانی و کمک را به مراجعهکننده ارائه کند. در این مدل، هر متخصص از تخصص خود استفاده میکند، از نقش خود در فرآیند درمان آگاه است و باید بداند در چه اموری اظهارنظر نکند، اما جلسات با مشارکت و با تمرکز بر رفع مسائل روانی و مالی بیمار انجام میشود (کریمیپور سریزدی و رادبن، ۱۳۹۷).
نتیجهگیری
با توجه به نوظهور بودن رشته مالیدرمانی در جهان و نیز فعالیتهای ارزشمند انجمن مالیدرمانی، افقهای روشنی درباره پژوهش در این حوزه در سرتاسر جهان وجود دارد. همچنین، با عنایت به جهانشمول بودن مسائل مالی و فشارهای اقتصادی بر مردم سراسر جهان و تأثیر مستقیم آنها بر سلامت روانی جامعه و همچنین، وجود تحریمهای بینالمللی علیه ایران و ساختار تورمی شدید، اهمیت پژوهش و ارائه خدمات در زمینهی مالیدرمانی بیش از پیش نمایان است. ضمن اینکه توسعه و گسترش این رشته در ایران به توانمندسازی تعداد قابلتوجهی از افراد جامعه برای رویارویی با شرایط بد اقتصادی و جلوگیری از تأثیرات مخرب مسائل اقتصادی بر سلامت روانی و جسمی جامعه منجر میشود. البته با توجه به اینکه در ایران در حوزهی مالیدرمانی تقریباً اقدامات مشخصی صورت نگرفته است؛ بنابراین در گام نخست، لزوم همکاری مؤسسات مرتبط با حوزهی سلامت عمومی با محققان این رشته، ضروری به نظر میرسد. امید است محققان در حوزههای مالی، روانشناسی و رواندرمانی گامهای مؤثری در زمینه معرفی هرچه بیشتر حوزه مالیدرمانی بردارند و نتایج این پژوهشها توسط سازمانهای ذیربط حمایت شود تا شاید در زمینهی کاهش فشارهای مالی و روانی ناشی از مشکلات اقتصادی یا اجتماعی کاراتر واقع شوند.
منابع
پانویسها