گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت بیست و یکم
در شماره فوریه سال ۲۰۲۲ مجله مرور مالی۱ وابسته به دانشگاه آکسفورد، مقالهای با عنوان «شبکههای اجتماعی و کُنشگری صندوقهای پوششی»۲ وجود دارد که به بررسی موضوعاتی جالب و جدید پرداخته است.
قبل از ورود به موضوع مقاله، ارائه توضیحاتی در خصوص دو مبحث «کنشگری» و «صندوقهای پوشش ریسک» ضروری است. بحث کنشگری در بازارهای سهام، بهطور ساده و کلی به موضوع خرید حجم بالایی از سهام یک شرکت بهمنظور اثرگذاری بر تصمیمات مدیران آن شرکت اشاره دارد. یکی از رایجترین روشها برای رسیدن به این هدف، جمع کردن رأی سهامداران خرد از طرقی مانند رقابت نمایندگان۳ است که در آن سهامداران خرد با اجماع و رأی دادن به شخصی خاص، سعی در ورود به هیئت مدیره شرکتها دارند. در این قبیل رقابتها، ممکن است کمپینهای رقابتی متعددی شکل گیرد و در این بین، مدیران کمپینهایی موفقترند که بتوانند اعتماد سرمایهگذاران خرد را بیشتر به خود جلب نمایند. ورای نقدهای بسیاری که به اینگونه اقدامات وارد میگردد، یکی از انواع نهادهای مالی که در این حوزه بسیار فعال است، صندوقهای پوششی است. این نوع خاص از صندوقها برخلاف نام آنها، لزوماً کمریسک نبوده و قادر به سرمایهگذاری با روشهای متنوع (مانند سرمایهگذاری اهرمی) در ابزارهای مختلف (مانند ابزارهای مشتقه و …) هستند و به همین دلیل نیز سرمایهگذاری در آنها برای عموم اشخاص مجاز نیست.
خلاصه مقاله
همانطورکه از عنوان این مقاله میتوان حدس زد، نویسندگان آن در پی بررسی اثر شبکههای اجتماعی بر کنشگری صندوقهای پوششی هستند. بر اساس نتایج تحقیقات گذشته ذکرشده توسط این پژوهشگران، کنشگری دوستانهی صندوقهای پوششی، نهتنها عاملی منفی تلقی نمیگردد، بلکه میتواند منجر به بهبود عملکرد شرکتها نیز شود.
طبق نتایج این پژوهش، زمانیکه مدیران صندوقهای پوششی از طریق شبکههای اجتماعی با کنشگران بازار سرمایه در ارتباط هستند، احتمال آنکه وارد سهام خاصی با اهداف ذکرشده برای کنشگران سهام شوند، افزایش مییابد و عموماً بازدهی کسبشده توسط این دسته از صندوقها نسبت به دیگر صندوقها بیشتر است که این اختلاف بازده در صورت شدت گرفتن عدم تقارن اطلاعاتی، افزایش خواهد یافت. به عبارتی، ارتباط اجتماعی مدیران صندوقهای پوششی، ابزاری مفید برای افزایش عملکرد اقدامات کنشگرانهی آنها است و میتواند در جمع کردن آراء تعداد بیشتری از سهامداران مؤثر واقع شود.
سایر نتایج این مقاله، حاکی از آن است که شبکههای اجتماعی از طریق تسهیل جریان اطلاعات بین سهامداران، موجب حذف موانع مختلف موجود بر سر راه سهامداران خرد برای تصمیمگیری مناسب در خصوص نحوه کنشگری خود شده و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین سهامداران و افزایش اعتماد بین آنها را نیز بهدنبال دارد.