کاربرد اقتصاد رفتاری در بازارهای مالی
خطای توهم کنترل
زمانیکه توانایی خود در کنترل پیامدها را بیش از اندازه واقعی آن برآورد کنیم، دچار خطای «توهم کنترل» شدهایم. با بروز سوگیری توهم کنترل، حتی زمانیکه حادثهای بهصورت کاملاً تصادفی رخ میدهد، اغلب احساس میکنیم که میتوانیم بهنحوی روی آن تأثیرگذار باشیم. این سوگیری باعث میشود که شانس خود را برای دستیابی به موفقیت یا حصول نتیجه مطلوب بیش از حد برآورد کرده و یا پیرامون اثرگذاری خود بر وقوع یک پیامد خیالبافی کنیم. بهعنوان مثال، زمانیکه شما و خانوادهتان پای تلویزیون نشستهاید و آمادهاید که بازی برزیل-آرژانتین را در فینال جام جهانی ببینید، پدر شما لباس موردعلاقهاش را میپوشد، چراکه باور دارد پوشیدن این لباس، شانس پیروزی تیم موردعلاقهاش را افزایش خواهد داد. زمانیکه معتقد باشیم میتوانیم بر چیزی، بیشتر از آنچه که واقعاً هست، تأثیر بگذاریم، ممکن است برای رسیدن به تصمیمی که مدنظرمان است، بهجای اینکه به تفکر پیرامون آن بپردازیم و مشکلات احتمالی را پیشبینی کنیم، به اتخاذ استراتژیهایی ساده اکتفا کنیم. بروز چنین توهمی در رفتار ما، سبب میشود که به خرافات دل ببندیم، حال آنکه امید به خرافات وضعیت ما را تغییر نخواهد داد. ما عموماً در رابطه با مسائلی مانند قرعهکشی که بهوضوح تصادفی است، یا زمان تماشای مسابقات ورزشی که شخصاً هیچ تأثیری بر نتیجه آن نداریم، دچار توهم کنترل میشویم.
نشانههای بروز توهم کنترل در بازارهای مالی
در دنیای سرمایهگذاری، توهم کنترل عموماً به صورتهای زیر خود را نشان میدهد:
معاملهگران، بیش از اندازه به خرید و فروش اقدام میکنند:
در چنین شرایطی، معاملهگران تصور میکنند که هر اندازه بیشتر به خرید و فروش اقدام کنند، کنترل بیشتری بر موقعیت دارند. درحالیکه خرید و فروش بیش از حد نهتنها سبب افزایش هزینههایی مانند کارمزد و … میشود، بلکه به سبد سرمایهگذاری ما نیز اجازه رشد نمیدهد.
در سبد سرمایهگذاری، تنوع لازم رعایت نمیشود:
حضور در صرفاً یک بازار مالی یا تکسهم شدن، مصداقی از عدم رعایت متنوعسازی سبد سرمایهگذاری است. زمانیکه دچار توهم کنترل هستیم، میزان ادراک ما از ریسک خدشهدار میشود. سرمایهگذارانی که به توهم کنترل دچار شدهاند، اغلب معتقد هستند که در مورد بخشهای ویژهای، تخصص کامل دارند و به همین دلیل نیز بخش زیادی از پرتفوی خود را در یک بخش یا صنعت واحد متمرکز میکنند. در این میان، ازآنجاکه سبد سرمایهگذاری فرد مذکور متنوع نیست، زمانیکه رویداد نامطلوبی رخ میدهد، در ارزش آن نوسانهای شدیدی ایجاد میشود.
چرا سوگیری توهم کنترل رخ میدهد؟
ما اغلب تمایل داریم که خود را تصمیمگیرندهای منطقی قلمداد کنیم؛ فردی که انتخابهای خود را با دقت و بر پایه داده و استدلال انجام میدهد. در همین رابطه، توهم کنترل یکی از انواع سوگیریهای شناختی است که منجر به ایجاد این تمایل در ذهن ما میشود. در ادامه، برخی از دلایل ایجاد این سوگیری را مرور خواهیم کرد.
توهم کنترل نیاز ما به کنترل را ارضا میکند:
وجود کنترل بر انجام امور موجب ایجاد احساسی خوشایند میشود، زیرا باعث میشود باور کنیم که تحت کنترل شخص دیگری نیستیم. لازم به ذکر است که در این مورد، میزان نیاز به کنترل در اشخاص مختلف، متفاوت است. در یکی از تحقیقاتی که در یک خانه سالمندان انجام شده است، محققان به یکی از دو گروه سالمندان این اختیار را دادهاند که هر گیاهی که دوست دارند را در اتاقشان نگهداری کنند و همچنین هر فیلمی که دوست دارند را تماشا کنند، اما این اختیار به افراد گروه دوم داده نمیشود. نتایج تحقیق نشان میدهد که بعد از گذشت ۱۸ ماه، نرخ مرگومیر در گروهی که به آنها اختیار کنترل موقعیت داده نشده بود، بیشتر از گروه اول بوده است.
ما ذاتاً انسانهای خوشبینی هستیم:
بهطور کلی، انسانها به مثبتگرایی تمایل دارند؛ اثری که از آن با عنوان «سوگیری خوشبینی» یاد میشود. ما عموماً به جهان و به خودمان خوشبین هستیم و این سوگیری چنان عمیق است که میتواند بر ادراک ما از جهان و همچنین شیوههای تفکر، تمرکز و توجه ما اثرگذار باشد. ما همچنین بیشتر از اطلاعات منفی، به اطلاعات مثبت توجه داریم و به احتمال زیاد، رویدادهای شاد را بیشتر از رویدادهای غمانگیز به خاطر میآوریم. همین عامل سبب میشود که هنگام تصمیمگیری، به پیشبینیهای خوشبینانه نسبت به پیشبینیهای بدبینانه، وزن بیشتری بدهیم. به احتمال زیاد، سوگیری خوشبینی به بروز سوگیری توهم کنترل کمک میکند، زیرا ما میخواهیم باور کنیم که همهچیز برایمان خوب پیش میرود، حتی اگر این باور واقعی نباشد.
ما علیت را در جایی میبینیم که وجود ندارد:
چارچوب مغز ما بهگونهای است که میتواند برای اتفاقات، توضیحاتی علّی را ارائه دهد، حتی اگر این امر موجه نباشد. ما بهصورت مداوم بهدنبال علیتیابی هستیم. پیدا کردن روابط علّی به ما کمک میکند تا بتوانیم رویدادهایی را که در اطرافمان رخ میدهد، بهخوبی تفسیر کرده، پیامدهای آتی را پیشبینی کنیم و برای آینده نیز برنامه بریزیم. همین توانایی نیز به هوموسپینها۱ یعنی اجداد ما کمک کرده است تا بقایشان حفظ شود. در واقع ما با پستانداران رده بالایی چون شامپانزه هیچ تفاوت بنیادینی نداریم، جز توانایی در علیتیابی. کودکان از سنین پایین متوجه میشوند که اگر یک شی را حرکت بدهند، میتواند روی شی دیگری اثر بگذارد. یافتن این ارتباط سبب تقویت توهم کنترل در افراد میشود و آنها را وادار به تفسیر مواردی میکند که برایشان اتفاق میافتند.
اعتماد به نفس بیش از حد:
هر اندازه که تخصص و دانش ما بیشتر شود، توهم کنترل نیز بهموازات آن افزایش پیدا میکند.
چگونه از بروز سوگیری توهم کنترل جلوگیری کنیم؟
در مرحله اول، لازم است این واقعیت را بپذیرید که درگیر شدن با توهم کنترل هیچ ارتباطی به سطح هوش یا نوع شخصیت شما ندارد، حتی دانشمندان نیز در زندگی روزمره خود مستعد درگیری با این سوگیری هستند و از شهود برای قضاوت درباره اتفاقاتی که رخ داده است، استفاده میکنند. این در حالی است که اجتناب از توهم کنترل به این معنا است که هنگام تصمیمگیری، آنقدرها هم شهودی عمل نکنیم.
در مرحله دوم، لازم است به علائم هشداردهنده حساس باشید. برای مثال، یک بار دیگر خودتان را در شرایط حاکم بر بازار سرمایه در سال گذشته تصور کنید. به یاد آورید که چه هشدارهایی را نادیده گرفتید و آیا ۵ درصدهای مثبت و هرروزه بازار سبب نشده بود که به تصمیمهایتان بیشتر اعتماد کنید؟
در مرحله سوم، باید مراقب ایجاد ارتباط علّی میان انتخابهای خود و نتایج سرمایهگذاریتان باشید. اگرچه این احتمال وجود دارد که انتخاب درستی کرده باشید، اما احتمالاً شانس نیز در این موضوع نقش داشته است، بنابراین در هر صورت، محتاطانه سرمایهگذاری کنید.
در پایان، لازم است پیش از اقدام به سرمایهگذاری، میزان تمایل خود را برای پذیرش ریسک اندازهگیری کنید. فرقی نمیکند که ریسکپذیر باشید یا ریسکگریز، فقط معادل آن چیزی که میتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری کنید! با همه توان مالی خود وارد بازار نشوید و بیشتر از ظرفیت خودتان نیز به سرمایهگذاریهای مخاطرهآمیز نپردازید.