گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت شانزدهم
در این قسمت، قصد داریم سراغ مجله «مروری بر مطالعات مالی»۱ از دانشگاه آکسفورد برویم. در یکی از مقالات شماره آوریل سال ۲۰۲۲ این مجله، موضوع صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بهعنوان حوزه مطالعاتی انتخاب شده و مقالهای با عنوان «سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک واقعاً به چه چیزی اهمیت میدهند؟» به چاپ رسیده است. نویسندگان این مقاله از چهار دانشگاه اوهایو، یوتا، آریزونا و واشنگتن بوده و در پژوهش خود به بررسی سیگنالهای برانگیزاننده سرمایهگذاران در این صندوقها پرداختهاند.
شرح مقاله:
چهار نویسنده این مقاله به بررسی دو فرضیه رقیب در خصوص سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک پرداختهاند. در یکی از این فرضیهها، تنها اطلاعات «ساده و قابلفهم اولیه»، مورداستفاده سرمایهگذاران بوده و در فرضیه دیگر، «اطلاعات و معیارهای عملکردی گذشته»، (شامل معیارهای پیچیده اطلاعاتی) بر اساس نظریه بیزی بر قضاوت اشخاص مؤثر است.
نتایج این پژوهش مؤید فرضیه اطلاعات ساده بوده و بر اساس آن، سرمایهگذاران در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بهدنبال مدلهای پیچیده ارزیابی عملکرد صندوقها نیستند و از معیارهایی مانند «آلفای صندوقها» و یا روشهای تحلیلی از قبیل «مقایسه ریسک صندوق با بازدهی آن» و … دوری میجویند و این نتیجهگیری چه در خصوص صندوقهای فعال و چه صندوقهای منفعل (دنبالکننده شاخصهای متنوع بورسی) مصداق دارد. به زبان دقیقتر، رتبه أخذشده صندوقها بر اساس مقدار آلفای تخمینی هر صندوق (با توجه به مدلهای مختلف)، در مقایسه با رتبه صندوقها که بهطور ساده، بر اساس بازدهی گذشته محاسبه شده است، توضیحدهنده بهتری برای میزان ورود یا خروج منابع صندوقهای سرمایهگذاری مشترک نیست.
همچنین بر اساس یافتههای این پژوهش، سرمایهگذاران در صندوقها قادر به تشخیص اینکه چه میزان از بازدهی کسبشده در صندوق بهدلیل عملکرد مدیران آن بوده و چه بخشی از آن به وضعیت کلی بازار مرتبط است، نمیباشند.
در بخشی دیگر از این مقاله، محققین چنین بیان میدارند که از بین معیارهای ساده، رتبه تخصیصی شرکت مورنینگاستار و همچنین بازدهی ساده گذشته، بیشترین تأثیر را بر جذب منابع بهسوی صندوقها و یا خروج منابع از آنها دارد و علت توجه زیاد سرمایهگذاران به رتبه صندوقها در گزارش شرکت مورنینگاستار، سادگی آن در انعکاس عملکرد گذشته صندوق (بدون توجه به معنای واقعی عملکرد) است. همچنین، سرمایهگذاران علاقه چندانی به چگونگی محاسبه این رتبه ندارند و حتی پس از اصلاحات انجامشده در روششناسی محاسبه این رتبه توسط شرکت مورنینگاستار در سال ۲۰۰۲، تغییری در استفاده از این رتبه رخ نداده است.
در پایان، این محققین ضمن بیان اهمیت یافتههای خود در تحلیل نحوه تخصیص منابع توسط سرمایهگذاران، «سیگنالهای ساده» را عامل تعیینکننده اصلی این فرآیند دانستهاند و اثرگذاری معیارهای پیچیدهتری که دربردارنده مفهوم ریسک نیز هستند (مانند آلفای صندوقها) را نسبت به این معیارها، ناچیز تلقی میکنند.