اقتصاد هوشمند و توسعه مالی
در دنیای توسعهیافته امروز، سرعت تغییر در اکثر حوزهها بهقدری افزایش یافته است که نیاز به بازبینی فرآیندها، در تمامی بخشها از جمله حوزههای مالی و اقتصادی بیشازپیش احساس میشود. «تحول اقتصاد و تغییر پارادایم خلق ارزش» یکی از عواملی است که این رشد را تسریع کرده و حرکت به سمت هوشمندشدن اکثر فعالیتهای اقتصادی را در پی داشته است. در حقیقت هوشمندسازی یک فرآیند است که نمیتوان به یکباره به آن عزیمت کرده و از نتایج آن بهره برد. هوشمندسازی اقتصاد مستلزم یک تغییر پارادایم در حوزههای مختلف، ازجمله سیاستها، ایدهها، نظرات، راهبردها و برنامهها است.
تعاریف متعددی برای اقتصاد هوشمند در حوزه علمی و اجرایی وجود دارد که مشتمل بر عناوین متعددی از جمله اقتصاد دانشبنیان، اقتصاد مبتنی بر تکنولوژی و سایر تعاریفی میشود که عموماً بر خصوصیات مبتنی بر فناوریهای نوین متمرکز است. اقتصاد هوشمند نیازمند یک نقشه راه در خصوص هوشمندسازی فرآیندها است، در شرایطی که سهم اقتصاد هوشمند از اقتصاد جهانی به سرعت در حال افزایش بوده، حضور در این حوزه از الزامات دنیای توسعهیافته به شمار میآید و تحقق این مهم، نیازمند سرمایهگذاری از سوی بخش دولتی و خصوصی است. لازم به ذکر است که بخش عمدهای از مسئولیت توسعه این بخش در دنیا بر دوش بخش خصوصی بوده و همراهی دولتها تأکیدی بر اهمیت جایگاه این حوزه در اقتصاد است.
در سالهای اخیر شاهد رشد سهم اقتصاد دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی در اکثر کشورهای جهان هستیم. بهطور مثال در حال حاضر ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی چین از طریق شرکتهای فعال در حوزه اقتصاد دیجیتال به دست میآید. دراینبین یکی از مهمترین راهکارهای توسعه بازار اقتصاد هوشمند، حضور اینگونه شرکتها در بازارهای مالی جهانی و استفاده از ظرفیت این بازارها برای تأمین مالی گسترده آنها بوده است. «افزایش عرضههای اولیه شرکتهای مبتنی بر تکنولوژی در مقایسه با سایر عرضههای اولیه در جهان» و نیز «حضور بیشازپیش شرکتهای فناور در بورسهای جهانی» خود گواه این مدعا است. بهطور مثال در بورس یورونکست ۲۵ درصد از ارزش بازار به شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی مرتبط میباشد. تقریباً چهار شرکت از پنج شرکت بزرگ (از نظر ارزش بازار) دنیا، از شرکتهای فعال در عرصه دانشبنیان هستند. میتوان گفت در حال گذار از عصر صنعتی به سمت عصر دیجیتال هستیم و این تغییر فضا، خصوصیات و مشخصات خاص خود را در بازارهای مالی از جمله بازار سرمایه و نیز تغییر فضای کسبوکار در این بازارها به همراه دارد. حضور شرکتهای دانشبنیان در بازار سرمایه از یکسو برای این شرکتها موجبات توسعه فعالیتهایشان را فراهم میکند و از سوی دیگر، به دلیل امکان ایجاد فرصتهای رشد برای توسعه بازارهای مالی و نیز اقتصاد، مؤثر خواهد بود.
در سالهای اخیر تعداد قابلتوجهی شرکتهای دانشبنیان و مبتنی بر اقتصاد دیجیتال در کشور ایجاد شدهاند که این امر بیانگر حرکت به سمت هوشمندسازی فعالیتهای اقتصادی و اقتصاد دیجیتال است. در این شرایط، تسهیل ورود این شرکتها به بازار سرمایه، بهعنوان محلی برای تأمین مالی آنها میتواند نویدبخش تسریع در توسعه اقتصاد هوشمند باشد. تحقق چنین امری علاوه بر دسترسی آسانتر سرمایهگذاران به این قبیل شرکتها، برای شرکتهای مزبور نیز فرصتهایی از جمله مزایای مالیاتی و کنترل ریسک فعالیت فراهم میسازد و بهطور کلی، بهبود فضای اقتصادی کشور را به دنبال خواهد داشت.
تأکید بر اقتصاد دانشبنیان در فرمایشات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و نامگذاری سال ۱۴۰۱ به همین عنوان نیز حاکی از اهمیت این موضوع در نگاه مسئولان عالیرتبه کشور است.
در پایان لازم است یادآوری شود که دیجیتالی شدن نظامهای اقتصادی بهویژه در اقتصادهای بزرگ و کشورهای در حال توسعه و حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان امری محتوم به نظر میرسد. این موضوع در حقیقت نوعی تغییر پارادایم اقتصادی بوده و به تغییر ساختار تمامی بازارهای مالی از جمله بازار سرمایه میانجامد. توسعه روزافزون شرکتهای فعال در حوزه دانشبنیان و ظرفیتهای این بازار جهت رشد صنایع دانشبنیان میتواند بهعنوان فرصتی برای تأمین مالی شرکتهای فوقالذکر از یکسو و وسعت بخشیدن به بازار سرمایه از سوی دیگر به حساب آید. در این میان، آماده بودن بورسهای کشور و همراهی سایر بخشهای مؤثر، از جمله دولت و بخش خصوصی میتواند یاریدهنده فضای پیشرو باشد.