ارتقای جایگاه صندوقهای سرمایهگذاری با تمرکز بر توسعه سواد مالی
یکی از اقدامات مهم و مثبتی که طی سالهای گذشته در بازار سرمایه صورت پذیرفته است، همانطور که در شمارههای پیشین این ماهنامه نیز مطرح شد، ارائه «ابزارهای مالی نوین» برای توسعه بازار بوده است. در همین راستا، استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری، بهعنوان نهادی واسط میان سرمایهگذاران بعضاً غیرحرفه ای و بازار سرمایه، از جمله ظرفیتهای ایجادشدهای بوده است که تا حدود زیادی دغدغه حضور سرمایهگذاران را پوشش میدهد. ایجاد این ظرفیت مرهون تلاش مدیرانی است که در قالبهای مختلف، از جمله تدوین قانون بازار اوراق بهادار و قوانین و طرحهای بعدی سعی بر توسعه این بازار داشتهاند.
موقعیت این ابزار مالی را میتوان از دو بعد بررسی کرد: از یکسو، این ابزارها مسیر توسعه کمّی خود را در طول زمان طی کرده و در حال حاضر با ارائه انواع متفاوتی از جمله «صندوقهای مختلط»، «صندوق طلا»، «صندوقهای اهرمی»، «صندوق در صندوق» و… در مسیر توسعه بازار سرمایه پیش میروند. اولین صندوقهای سرمایهگذاری، در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ وارد بازار سرمایه کشور شدند و در حال حاضر نیز بیش از ۳۲۰ صندوق سرمایهگذاری مجوز فعالیت در بازار سرمایه را دارند.
از سویی دیگر، اگرچه هدف اصلی تشکیل این صندوقها، «تقویت حضور غیرمستقیم مردم در بازار» بوده است، اما پس از گذشت حدود ۱۵ سال از شروع فعالیت آنها، کل ارزش صندوقهای سرمایهگذاری سهامی در کشور حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان (بدون لحاظ صندوقهای پالایش و دارا یکم) است که شاید اندکی بیشتر از نیمدرصد کل ارزش بازار بورس و فرابورس باشد؛ بنابراین تا توسعه این ابزار همچنان راهی طولانی در پیش است. البته در حوزه صندوقهای با درآمد ثابت وضعیت بهمراتب بهتر بوده و حجم اینگونه صندوقها حدود ۴۵۰ هزار میلیارد تومان است که البته این ابزار نیز به توسعه جدی نیاز دارد، حالآنکه سایر صندوقها حجمی بهمراتب کمتر از این را به خود اختصاص دادهاند.
بهعنوان تأییدی بر این موضوع، میتوان به تعداد سرمایهگذاران فعال اضافهشده در صندوقهای سرمایهگذاری و درصد آنها نسبت به کل کدهای اضافهشده به بازار در طول یک سال گذشته اشاره کرد که نسبتی کمتر از یک درصد است و به معنای فعالیت اکثریت مردم به شکل سرمایهگذاری مستقیم در بازار بوده که با هدف تشکیل صندوقها فاصله دارد.
در خصوص رشد ناکافی ارزش صندوقهای سرمایهگذاری، دلایل متفاوتی از جمله «عدم توسعه زیرساختهای فنی»، «عدم دسترسی کافی به صندوقها در سطح کشور» و … عنوان شده است، اما به نظر نویسنده این سطور، شاید «عدم توسعه کافی سواد مالی آحاد مردم»، از مهمترین مواردی است که باید با تمرکز بر «تشویق» مردم به سرمایهگذاری غیرمستقیم و «آموزش» ایشان مبنی بر استفاده از ظرفیت این ابزار مهم به توسعه بازار سرمایه کمک کرد.
اگرچه بحثهایی چون «تنوع بخشیدن به صندوقهای سرمایهگذاری» و «داشتن صندوقهایی برای جذب انواع سرمایهگذاران با درجات متفاوت ریسکپذیری» نیز بهعنوان راهکارهایی جهت توسعه این بازار مطرح شدهاند، اما به نظر میرسد که با درک عدم آشنایی کامل مردم با این ابزار مهم، شاید ایجاد تنوع بهعنوان اصل اول، راهگشا نبوده، کمااینکه ممکن است سردرگمی سرمایهگذاران را نیز به همراه داشته باشد. در این خصوص لازم است که با تمرکز بر تشویق مردم به سرمایهگذاری غیرمستقیم و آموزش ایشان مبنی بر استفاده از ظرفیت این ابزار مهم به توسعه بازار سرمایه کمک کرد. در حقیقت از نگاه چرخه عمر، این صنعت در مرحله رشد خود در بازار کشور قرار دارد. الزام مرحله رشد قطعاً با مرحله بلوغ که در آن مرحله ایجاد تنوع راهگشا خواهد بود، متفاوت است.
بهعبارتی، «ایجاد تنوع در صندوقهای سرمایهگذاری» زمانی میتواند به توسعه این بازار کمک کند که همراه با «توسعه آموزش» اتفاق افتاده باشد. در این رابطه شاید بهتر باشد که بر توسعه سواد مالی (که پرونده اصلی شماره ۱۹۷ ماهنامه هم بوده است) در حوزه آشناسازی سرمایهگذاران با صندوقهای سرمایهگذاری، بیشازپیش تمرکز کرد. در کنار این موارد، تربیت مدیرانی حرفهای که بتوانند بازده مناسب و باثباتی را با اتخاذ استراتژیهای معاملاتی مناسب برای صندوقها به همراه داشته باشند نیز، از مواردی است که میتواند باعث جذب سرمایهگذاران گردد.
از دیگر سو و بهزعم بسیاری از فعالین بازار سرمایه، ضمن تشکر از اقدامات صورتپذیرفته، تسهیل در موضوعاتی همچون «فرایند اعطای مجوزهای مربوطه» میتواند راهگشا باشد و ازآنجاکه یکی از موضوعات حائز اهمیت در بازار سرمایه، نیاز به توسعه زیرساخت فنی این بازار است، «توسعه شرکتهای نرمافزاری فعال» در این حوزه، از بحثهای ضروری و اساسی است.
بر همین اساس، در این نوشتار سعی شد تا تصویری واقعی از فضای صندوقهای سرمایهگذاری در کشور، همراه با الزامات کلیدی جهت رشد و بلوغ آنها در حوزههای زیرساختی و نیز توسعه آموزش مردم ارائه گردد.
ضمن قدردانی از تلاش مدیران این بازار در ارائه «ابزارهای مالی نوین» و از جمله آنها صندوقهای سرمایهگذاری، لازم است که افزایش ارزش بازار صندوقهای سرمایهگذاری و نقشآفرینی بیشتر آنها در تأمین مالی کشور در اولویت نخست قرار گیرد و ازآنجاکه این صنعت، از نگاه چرخه عمر، در مرحله رشد خود قرار دارد، لازمه آن تمرکز بر آموزش و آگاهسازی مردم همزمان با درنظرگرفتن توسعه زیرساختهای فنی و قانونی است.
در پایان و همانطور که در اکثر سرمقالاتی که در شمارههای اخیر نگارش شد، کلیدواژه اعتماد بهعنوان اصل مهم توسعه بازار سرمایه در سالیان آتی مورد تأکید قرار میگیرد. با توجه به موارد اشارهشده در سطور بالا، انتظار میرود که با «افزایش و توسعه سواد مالی عموم مردم» و «توصیه علمی و عقلانی به تمرکز بر سرمایهگذاری غیرمستقیم»، آنهم از طریق «صندوقهای سرمایهگذاری»، همچنین «سپرده شدن سرمایههای خرد افراد به مدیران حرفهای توانمند» و «دریافت نتایجی مطلوب از سرمایهگذاری غیرمستقیم در بازار»، اعتماد فعلی سرمایهگذاران حفظ و البته ارتقاء یابد.