اقدامی نوآورانه در راستای افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی
داستان شکلگیری اولین شرکت پروژه سهامی عام
هر نماد بورسی برای پذیرش و ورود به بازار سرمایه یا به نوعی متولد شدن در این بازار پرچالش مسیری را پشت سر گذاشته است؛ ماهنامه بورس در این شماره قصد دارد حکایت شکلگیری تا ورود نخستین شرکت پروژه در فرابورس ایران یعنی «تجلی» را از زوایای مختلفی روایت کند.
از آنجاییکه برای شروع هر حرکت تازهای به فراهم شدن مقدمات قانونی به عنوان بستر و زیرساخت آن نیاز داریم، در آغاز این روایت به سراغ علی بیگزاده، مدیر وقت نظارت بر بازار اولیه سازمان بورس به عنوان راه بلد این مهم رفتیم.
روایت اول؛
تقویت بازار سرمایه در گروی تأسیس شرکت و افزایش سرمایه
علی بیگ زاده: قبل از هرچیز در خصوص شکلگیری دو مورد از روشهای تأمین مالی بر اساس مدلهای موجود دنیا صحبت کنیم. این ایده در سازمان بورس مطرح و منجر به تدوین و تصویب یک سری قوانین و مقررات اولیه در این رابطه شد. بد نیست اشاره کنم که این ایده و تصویب آن در شرایطی ایجاد شد که بازار در وضعیت مطلوبی به سر میبرد و اصطلاحاً «گاوی» بود؛ درآن مقطع تشکیل و ورود چند شرکت پروژه به بازارسرمایه مطرح شد که در این میان «تجلی» توانست با موفقیت مجوز ورود را کسب کند.
در خصوص مدلهای تأمین مالی میگفتید…
بله؛ یک مدل ایجاد شرکت «سهامی عام پروژه» بود. باید در نظر داشت که همواره تعداد زیادی پروژه در شرکتها وجود دارند که به تأمین مالی نیاز دارند. عمده رونق بازار سرمایه در بازار ثانویه وجود دارد در حالی که بازار ثانویه سبب انتقال و کانالیزه کردن وجوه نقد به تولید نمیشود و بیشتر یک عملیات سفتهبازی است و اساساً برای رسیدن به هدف مطلوب تأمین مالی پروژهها نیازمند این مهم در بازار اولیه هستیم. همانطور که اشاره شد، یکی از راهکارها برای تحقق این هدف تأسیس شرکت سهامی عام پروژه بود. در واقع پروژههای در دست اجرا، توجیهپذیر و سودآور شرکتها که مجوزهای لازم را از نهادهای ذیربط دارند بهعنوان شرکت پروژه در نظر گرفته میشوند؛ درصدی از سهام این شرکت به عموم مردم عرضه میشود تا با آوردههای آنها تأمین مالی پروژهها تکمیل شود. در این رابطه دستورالعمل کاملی هم وضع شده است؛ به خصوص در این مورد که چه داراییها یا پروژههایی را میتوان برای تأمین مالی از این طریق پذیرفت و عملی کرد. جزئیات این موارد همه بررسی و در هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار تصویب و ابلاغ شده است.
و مدل جدید دیگر تأمین مالی که اشاره کردید!
مدل دیگر «افزایش سرمایه بر اساس سلب و صرف سهم» بود. در این مدل یک شرکت سهامی عام وجود دارد، یکسری دارایی به پروژههایش منتقل و در مقابل یکسری مطالبات هم برای سهامداران فعلیاش ایجاد میشود، به طوری که سهامداران فعلی میتوانند بخشی از حق تقدمهای موجود را استفاده کنند و البته بخشی را از خودشان سلب و به عموم مردم عرضه کنند، مدلی که شرکت تجلی بر اساس آن شکل گرفت از همین نوع دوم است؛ به عبارتی مدل آن تأسیس شرکت سهامی عام پروژه نیست بلکه یک مدل «افزایش سرمایه» است که یکسری پروژهها را کامل میکند. تلفیقی از پروژههایی که نیاز به نقدینگی دارند اما چون در اینجا «صرف» وجود نداشت و به ارزش اسمی (۱۰۰تومان) عرضه میشد، صرفاً «سلب» بود.
به نظر فرایند پیچیدهای است؛ شاید یک مثال کمک کند تا خوانندگان گرامی بهتر ابعاد موضوع را درک کنند.
همینطور است؛ در مورد موضوع تجلی یک سری شرکتها مانند شرکت گلگهر و معادن فلزات پروژههایی را به عنوان «آورده غیرنقد» آوردند و در مقابل تعدادی شرکت مانند چادرملو در ابتدا به شکل نقدی وارد این جریان شدند. فرآیند هم به این شکل بود که پروژهها از شرکتهای معادن فلزات و گلگهر به شرکت تجلی منتقل شد که بر مبنای آن مطالباتی شکل گرفت. به عبارتی مطالبات سلب شده از سهامدار به تأمین مالی بخشی از مطالبات نقدی که شرکتها داشتند منجر شد و همچنین بخشی از سهام به عموم عرضه گردید. تأمین مالی تجلی بر اساس این مدل شکل گرفت و نقدینگی خوبی هم جمع شد. به نظر میرسد پروژههای این شرکت به خوبی تکمیل شده و پیشروی کند.
پس دلیل اصلیِ تأسیس شرکت تجلی، تأمین مالی بود که از طریق سلب و صرف ایجاد شد؟
بله دقیقا؛ این شرکت از طریق سلب از سهامداران و عرضه به عموم تشکیل شد که به طور غیرنقدی پروژههای ناتمام و ارزشمند با ارزیابی مطلوب و سودآور را وارد این شرکت کردند، عدهای نیز با مشارکت در عرضه اولیه و آورده نقدی خود در این پروژهها سهیم شدند. سادهتر بگویم، یک شرکت سهامی عام کوچک به نام تجلی وجود داشت که ۱۰۰ درصد آن متعلق به شرکت معادن فلزات بود. داراییهایی که شرکت معادن فلزات داشت ارزیابی و به این شرکت جدید منتقل شد، طبیعتاً برای شرکت معادن فلزات به عنوان سهامدار مطالباتی ایجاد و این مطالبات قابل افزایش سرمایه بود که انجام شد. همانطور که اشاره شد، چادرملو و گلگهر هم آورده غیرنقدی به این شرکت آوردند که برای آنها نیز مطالبات ایجاد شد و بعد افزایش سرمایه دادند؛ شرکت معادن فلزات این مطالبات را از خودش سلب کرد و با توجه به آوردههای شرکتهای چادرملو و گلگهر به آنها سهم داد که استفاده کردند. باقی مانده این سهام به عموم عرضه شد تا این شرکت جنبه عرضه عمومی را هم داشته باشد. شرکت «تجلی» از قبل هم پذیرش شده بود و یکی از شروط پذیرش آن این بود که افزایش سرمایه انجام دهد تا سرمایهاش به حد مناسبی برسد؛ در نهایت بعد از آن نماد تجلی هم با قیمت مناسبی بازگشایی شد.
در این مسیر چه چالشهایی وجود داشت؟
چالشهایی که در این قبیل موضوعات وجود دارد، در وهله اول به شرایط بازار برمیگردد، به این معنی که برای طرح چنین رویکردهایی، بازار باید در شرایط مناسبی قرار داشته باشد. شرایط بازار باید آنچنان مطلوب باشد تا مردم مشارکت لازم را داشته باشند. این موضوع در مدل تأمین مالی از روش افزایش سرمایه اهمیت زیادی دارد. چالش اساسی دیگرکه باید مورد توجه قرار گیرد دقت در انتخاب پروژههاست. در واقع بایستی پروژههایی انتخاب شوند که در بازه زمانی مشخص به بهرهبرداری برسند؛ چرا که تحقق نیافتن آن باعث سلب اعتماد مردم و سهامداران به بازار سرمایه میشود.
و چالش بعدی….
چالش دیگر، سودآور بودن پروژه انتخابی و قابلیت تکمیل آن با توجه به شرایط اقتصادی و تحریمهاست. از طرفی اینکه سهامداران عمده شرکت باید حائز شرایطی باشند به طور مثال خوشنام باشند و بتوانند اعتمادسازی کنند تا نهایتاً اعتماد سرمایهگذاران از بین نرود.
تشخیص این موضوع که پروژهای قابلیت اجرایی شدن دارد یا خیر، چطور انجام میشود؟
ورود نهادهای حاکمیتی با توجه به نوع پروژهها و تأیید آنها برای داشتن قابلیت تکمیل و سرمایهگذاری، یکی دیگر از موارد چالش برانگیز در افتتاح و راهبری چنین پروژههایی است. شرکتهای مادر تخصصی که عمدتاً زیرمجموعه وزارتخانهها هستند، در این حوزه فعالند، وزارتهای متولی صنعت و نفت همگی میتوانند پروژههای مرتبط را اولویتبندی کنند.
به نظر من راهکاری که میتواند از ریسک عملیاتی تأمین مالی از طریق روش افزایش سرمایه بکاهد این است که در آغازی که شرکت سهامی عام پروژه تشکیل میشود ابتدا سهام شرکت به سهامداران نهادی عرضه شود. از این طریق سهامداران عادی که در مرحله بعد به این شرکت با عرضه اولیه ملحق خواهند شد، با اعتماد بیشتری وارد میشوند.
پیش از این مدل، صندوق سرمایهگذاری پروژه و صکوک استصناع برای تأمین مالی وجود داشتند، تأمین مالی به روش افزایش سرمایه چه تفاوتی با این روش دارد؟
صندوق پروژه داستان متفاوتی دارد، به طوریکه یک ساختار موقت بوده و دائمی نیست. این صندوق ایجاد میشود تا یک شرکت، پروژهای را تغذیه کرده و به بهرهبرداری برساند و بعد از آن صندوق منحل میشود. اما «تجلی» شرکت سهامی عامی است که از بدو تأسیس، سهامداران آن مشخص هستند.
وقتی این پروژه تشکیل و تکمیل میشود، شرکت حاضر میتواند به عنوان یک هلدینگ و سرمایهگذاری به کار خود ادامه دهد؛ بنابراین داراییهایش منتقل نشده و از بین نمیرود. در خصوص صکوک هم باید گفت که این ابزاری برای تأمین مالی است که اتفاقاً شرکت سهامی عام پروژه میتواند از آن استفاده کند. در مدلی که برای تأمین مالی شرکت سهامی عام پروژه دیده بودیم شرکت میتواند افزایش سرمایه بدهد و سپس دوباره از سلب و صرف تأمین منابع کند. در این میان هم میتواند انواع صکوک را منتشر و تأمین مالی کند. به نظر، سهامداران عمده شرکت در مدل تأمین مالی و گزارش توجیهی که میدهند، میتوانند استفاده از این ابزارها را مورد توجه قرار دهند.
و نکته پایانی…
در حال حاضر با توجه به اینکه تعداد زیادی پروژه به خصوص در بخش عمرانی کشور وجود دارد، نیاز به تشکیل سرمایه بیش از گذشته احساس میشود، موضوعی که در بستر بازارسرمایه امکانپذیر است و برای تحقق آن نیازمند تقویت بازار اولیه هستیم. از طرفی تقویت بازار سرمایه نیز با تأسیس شرکت و افزایش سرمایه معنی پیدا میکند. به اعتقاد بنده نهادهای حاکمیتی از جمله وزارت صمت و وزارت نفت باید شرکتهای مادر تخصصیشان را فعال کنند تا هر سال تعدادی از پروژههایی که توجیه اقتصادی دارند را از بستر بازارسرمایه و با ابزارهای مختلف موجود تأمین مالی کنند. در این مسیر هم از مشارکت عموم مردم بهرهمند میشوند و هم با ایجاد سود برای مشارکتکنندگان منشأ خیر میشوند؛ در واقع مردم با حفظ ارزش پول در شرایط تورم در پروژههای بلند مدتی وارد میشوند و در نهایت این مهم به اشتغال و تولید کشور نیز کمک شایانی میکند.
روایت دوم؛
اهمیت پذیرش شرکتپروژهها در توسعه بازار اولیه
خبر داغ ورود نخستین شرکتپروژه در فرابورس ایران از این جهت اهمیت داشت که شروعی بر زمینهساز شدن فرابورس ایران برای تأمین مالی پروژههای راکد بود. میثم فدایی واحد، مدیرعامل فرابورس ایران در ادامه به سازوکار پذیرش شرکتپروژهها در فرابورس، اهداف آن و فرایند پذیرش و سپس گشایش نماد تجلی پرداخته و ورود شرکت پروژهها به بازار سرمایه را توسعه واقعی بازار اولیه توصیف کرده است.
شرکتهای پروژهمحور با چه سازوکاری وارد بازار سرمایه میشوند؟ چه اهدافی از ورود این شرکتها به بازار سرمایه دنبال میشود؟
میثم فدایی: بسیاری از پروژههای در کشور به دلیل مباحث تأمین مالی عملاً راکد ماندهاند و متأسفانه با وجود صرف منابع مالی زیاد، به بنبست رسیدهاند. بر همین اساس هدف از ورود شرکتپروژهها به بازار سرمایه بهکارگیری سرمایههای خرد و حتی کلان در پروژههای اقتصادی به شیوهای مؤثر و کارآمد است تا بتواند ضمن توسعه عمران و صنعت، برای سرمایهگذاران نیز بازده مناسبی ایجاد کند.
سازمان بورس و اوراق بهادار در راستای رسیدن به این هدف، تابستان سال جاری نسبت به صدور دستورالعمل «نحوه صدور مجوز عرضه عمومی شرکت پروژه در شرف تأسیس» اقدام کرد. این دستورالعمل با هدف فراهم کردن امکان مشارکت عمومی در پروژههای اقتصادی تدوین شد که ضمن ایجاد بستری برای تأمین مالی پروژهها، برای مردم نیز فضایی جهت کسب بازده و سرمایهگذاری فراهم کرد.
از آنجا که در این روش امکان مشارکت و سرمایهگذاری از همان ابتدای تأسیس و به روش پذیرهنویسی ایجاد میشود، این دستورالعمل به معنای واقعی به «توسعه بازار اولیه» کمک خواهد کرد.
چه ویژگیها و شرایطی به شرکتپروژهها کمک میکند تا صلاحیت لازم برای ورود به فرابورس را داشته باشند؟
نخستین ویژگی که شرکت باید داشته باشد سهامی عام بودن است، اگر شرکتی این خصوصیت را داشته و حداقل سرمایه آن ۵ هزار میلیارد ریال باشد، میتواند از دستورالعمل «نحوه صدور مجوز عرضه عمومی شرکت پروژه در شرف تأسیس» استفاده کند؛ البته باید این نکته را نیز در نظر گرفت که از سرمایه یاد شده باید حداقل نصف آن توسط مؤسسین تعهد و تأدیه شود. طبق ماده ۱۲ این دستورالعمل، ناظر فنی، حسابرس و بازرس قانونی شرکت هر ۶ ماه یک بار بعد از تأسیس شرکت باید پیشرفت پروژه را بر اساس قانون تأیید کنند. هدف این بند از دستورالعمل این است که مبالغ تأمین شده در مشارکت عمومی تنها برای پیشرفت پروژه هزینه شود. چرخش نقدینگی در طرحهای اقتصادی این قبیل شرکتها، اشتغالزایی و توسعه ظرفیتهای تولیدی را برای کل اقتصاد به همراه دارد.
چندی پیش شاهد پذیرهنویسی و سپس گشایش نماد شرکت تجلی توسعه معادن و فلزات بهعنوان نخستین شرکتپروژه بازار سرمایه بودیم. این شرکت چه فرایندی را برای رسیدن به این نقطه طی کرد؟
پیشینه این شرکت پروژه در بازار سرمایه به تابستان سال جاری برمیگردد. شهریورماه بود که شرکت تجلی توسعه معادن و فلزات با نماد معاملاتی « تجلی» در بازار دوم فرابورس ایران درج شد. تجلی پس از طی این مرحله با موافقت هیئت پذیرش فرابورس برای دریافت مجوز پذیرهنویسی به سازمان بورس و اوراق بهادار ارجاع داده شد و با دریافت مجوز، پذیرهنویسی آن در فرابورس انجام شد.
دوم آذرماه ۱۵ درصد از سهام این شرکت در قالب ۹ میلیارد و ۳۳۱ میلیون برگه سهم عرضه و پذیرهنویسی آن در قیمت یک هزار ریال انجام شد. شرکت تجلی در دی ماه یکی از بزرگترین افزایش سرمایهها را انجام داده و سرمایه خود را از یک میلیارد تومان به ۶ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان رساند. در ادامه دوم بهمن ماه، گشایش نماد معاملاتی شرکت تجلی توسعه معادن و فلزات (سهامی عام) به عنوان نخستین شرکتپروژه با مدل افزایش سرمایه به روش سلب حقتقدم انجام شد. این نماد در رقابت بین خریداران و فروشندگان در نرخ ۱۰۰۲ ریال کشف قیمت شد.در ادامه کشف قیمت و گشایش نماد با رقابت قیمتی بین خریداران به روش حراج و بدون محدودیت دامنه نوسان انجام شد و نزدیک به ۳۸۶ میلیون برگه سهم تجلی با ارزش معاملاتی ۳۸ میلیارد تومانی، مورد معامله قرار گرفت. با گشایش نماد تجلی در بازار دوم فرابورس یکهزار و ۶۱۱ سرمایهگذار حقیقی و ۹ سرمایهگذار حقوقی اقدام به خرید سهام این شرکت پروژه کردند.
وضعیت کنونی سهام شرکت در بازار فرابورس چگونه است؟
تجلی از زمان گشایش نماد در روزهای نخست بهمن تا هفته سوم بهمن ماه توانسته بازدهی بیش از ۳۰ درصدی را برای سرمایهگذاران خود به ارمغان بیاورد.
روایت سوم؛
«پروژه محوریِ» شرکت تجلی، عنصری پویا برای «شتاب بیشتر»
در ادامه بررسی ورود تجلی به فرابورس به سراغ مدیرعامل این شرکت رفتیم. مرتضی علی اکبری معتقد است ورود نخستین شرکت پروژه به بازارسرمایه دارای فراز و نشیبهایی بود که البته با پشتکار و تدبیر مدیران این شرکت و از طرفی یاری سازمان بورس و شرکت فرابورس توانست به این بازار وارد شده و موفقیتهای خوبی هم به دست آورد. او تجلی را به دلیل پروژه محور بودن، شرکتی همیشه فعال دانست که با داشتن پروژههای متعدد، همواره مسیری پرشتاب و به سمت جلو خواهد داشت.
مرتضی علی اکبری: یکی از نکات مهم در تشکیل این شرکت، توجه به این نکته است که سهامداران عمده آن، همگی دارای سوابق مثبت زیادی در اجرای پروژهها بودند و کارنامه آنها از بابت اجرای پروژهها موفقیت آمیز بود. در واقع، شرکتهای معادن فلزات و چادرملو و گلگهر به عنوان سهامداران اصلی این شرکت اغلب پروژههای خود را به موقع تمام کردهاند و پیشینه خوبی در این زمینه دارند. این موضوع سبب استقبال سهامداران شرکت تجلی در فرابورس شد و توانست اعتماد مردم را جلب کند. از طرفی پروژههایی که در این شرکت معرفی شدند، عمدتاً در زنجیره فولاد هستند که مورد نیاز کشور است؛ بنابراین هیچ نگرانی بابت تأمین مواد اولیه برای آنها وجود نداشت. براین اساس، تجلی توانست اعتماد سرمایهگذاران را جلب کند، موضوعی که سبب شد تا استقبال خوبی از عرضه این سهم در فرابورس ایران انجام شود.
وضعیت تجلی را از زمان ورود به فرابورس چطور ارزیابی میکنید؟
برخی از پروژههای این شرکت از ابتدای ورود به بازارسرمایه، در مرحله اخذ مجوز و برخی از آنها دارای مجوز و نیز تعدادی از آنها در حال اجرا بودند. از آن زمان تاکنون این پروژهها بعضاً بیش از ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشتهاند؛ حتی تعدادی پروژه به تازگی به این شرکت اضافه شده است. همه این موارد در حال حاضر فعال بوده و در دست اجرا هستند و پیشرفتهایی داشتهاند. در حال حاضر پروژهای وجود ندارد که مجوز آن را از وزرات صمت نگرفته باشیم، بنابراین همه پروژهها اکنون مجوز دارند.
پروژههایی که در ابتدای ورود به بورس ایجاد شدهاند، پروژههایی بودند که عمدتاً نیمه تمام بودند که اکنون همگی فعال شده و در حال اجرا هستند. پروژه سنگان و دو پروژه از مجموعه فولاد سرمد شامل آهن اسفنجی یک میلیون و ۱۰۰ هزار تنی، مشارکت در معدن «جان جا» به طور کنسرسیوم، تنها برخی از پروژههای در دست اجرای شرکت تجلی است.
در حال حاضر چند پروژه در دست اجرا و چند پروژه در نظر دارید به برنامههای کاری خود اضافه کنید؟
شرکت تجلی از پروژههای جدید استقبال میکند، براین اساس در سال ۱۴۰۱ نیز پروژهها افزایش خواهد داشت؛ به همین دلیل هم تجلی به زودی با افزایش سرمایه رو به رو خواهد بود. در حال حاضر به غیر از حدود ۱۲ پروژهای که در دست اجرا داریم، برای حدود ۳ پروژه دیگر نیز در حال رایزنی و بررسی هستیم که نتیجه بررسیها ممکن است به خرید یا مشارکت در پروژههای جدید منجر شود.
در این مسیر همکاری بورس و وزارت صمت چطور بود؟
سازمان بورس و فرابورس برای پذیرش و ورود تجلی به بازار سرمایه همکاری زیادی کردند، زیرا این نخستین شرکت پروژه بود که قصد ورود به بازار سرمایه داشت و نیازمند تدوین آیین نامهها و مقررات جدید در این زمینه بود؛ بنابراین تجلی با کمکهای نهادهای مرتبط، توانست به موفقیت کنونی خود برسد و در این مسیر زحمات زیادی کشیده شد.
آیا تأسیس شرکتهای دیگری را در همین راستا و با محور «پروژه» در نظر دارید؟
بله؛ امیدواریم بتوانیم از این اعتماد به نحو مطلوب محافظت و نقدینگی داخل کشور را در بخش تولید جذب کنیم و تعداد زیادی از این شرکتها را در مراحل بعدی مانند تجلی ۱ و تجلی ۲ ایجاد کنیم. شرکت توسعه معادن و فلزات درصدد ایجاد این شرکتها است تا از این طریق بتواند به تأمین مالی پروژههای بزرگ کشور بپردازد.
هر کسی بتواند پروژههای خوب خود را از این طریق تأمین مالی کند، قطعاً با استقبال خوب مردم رو به رو خواهد شد تا به طور برنده- برنده از عایدی مناسب برخوردار باشد، به شرطی که پروژههای سودآور به درستی شناسایی شده و سوابق شفافی داشته باشند. این کار توسط شرکت تجلی انجام شد و موفق بود، امیدواریم که تجلیهای بعدی هم ایجاد شوند.
برای تجلی در سال آینده چه چشماندازی متصور هستید؟
شرکت تجلی به دلیل پروژه محوری، راکد نمیماند؛ این شرکت مانند «صندوق پروژه» نیست که با یک پروژه رو به رو باشد، بنابراین همواره به دلیل پشتیبانی از سهامداران خرد و عمده و حتی نیروهایش در حال حرکت پرشتاب به سمت جلو است و در همین راستا نیز پروژههای خود را افزایش میدهد. به نظر میرسد درصد پیشرفت پروژههای تجلی در سال آینده بهتر از قبل باشد و همانطور که در بالا اشاره کردم پروژههای مربوط به معادن جدیدی را که مشارکت یا خریداری کردهایم را در سال جدید آغاز به کار خواهیم کرد. برای ایجاد اکتشاف تکمیلی یا تفصیلی و در صورت اتمام کارهای اکتشافی برای احداث کارخانه حتماً اقدامات خوبی انجام خواهیم داد. عملیات، کارکرد و حجم افزایش داراییهای تجلی حتماً در سال آینده بیش از سال ۱۴۰۰ خواهد بود. مدیران این شرکت در تلاشند تا روز به روز به توسعه و موفقیتهای این شرکت بیافزایند.