خانه الفبای بورس گذری بر مرزهای علم مالی گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت هشتم
گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت هشتم

گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت هشتم


در این بخش قصد داریم مقاله‌ای از شماره ماه می سال ۲۰۲۱ مجله اقتصاد مالی۱ با عنوان «چرا تمرکز در بازار سرمایه برای اقتصاد مضر است؟۲ » نوشته کی هونگ بائه، وارن بیلی و جیسوک کانگ را بررسی کنیم. این مقاله در خصوص یکی از حوزه‌های بین‌رشته‌ای مالی و اقتصاد بوده و به نقش بازارهای مالی در توسعه اقتصادی می‌پردازد. یعنی یکی از حوزه‌هایی که نیازمند داشتن دیدگاهی کلان بوده و به‌ویژه پس از بحران مالی ۲۰۰۷ و انتقادات فراوان مطرح‌شده به بازارهای مالی از سوی فعالان اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. شاید این مقاله را بتوان پاسخی به مقاله و سخنرانی بحث‌برانگیز زینگالز در انجمن مالی آمریکا در سال ۲۰۱۵ دانست که در آن ادعا شده است «شواهدی که بتوان آن را دالّ بر اثرگذاری متغیرهایی مانند وجود یا عدم وجود بازار سهام و یا اندازه آن بر رشد اقتصادی دانست، در دست نیست!» و این ادعا با آنچه در تمامی کتب مالی نوشته شده است در تضاد بود.

شرح مقاله:
در این مقاله، نویسندگان به یکی از موضوعات مهم در بازار سرمایه پرداخته‌اند که عموماً کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد: تمرکز در بازار سرمایه. برای اندازه‌گیری میزان تمرکز در یک بازار، روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از آن‌ها سهم نسبی ارزش بازار شرکت‌های بزرگ است. بر این اساس، پژوهشگران نامبرده نیز جهت اندازه‌گیری میزان تمرکز در بازارهای تحت بررسی خود، سهم نسبی ارزش بازار ۵ (یا ۱۰) شرکتی که بیشترین ارزش بازار را در یک بورس دارند به کل ارزش بازار شرکت‌های پذیرفته‌شده در آن بورس را محاسبه و استفاده نمودند.
اهمیت موضوع فوق از این جهت است که به گفته این پژوهشگران، زمانی‌که میزان تمرکز در یک بازار بالا باشد، شرکت‌های بزرگ هم از دیدگاه سرمایه‌گذاران و هم تصمیم‌گیران بازار سرمایه مورد توجه خاص قرار گرفته و این موضوع موجب رشد بیشتر آن‌ها و در نتیجه توان بیشتر آن‌ها در استفاده از امکانات بازار سرمایه به‌ویژه در بحث تأمین مالی می‌گردد. این موضوع به‌نوبه خود باعث ناتوانی شرکت‌های کوچک‌تر در تأمین مالی شده و فرصت‌های رشد و به ثمر رساندن ایده‌های خلاقانه از آن‌ها سلب شده و این امر تأثیر منفی بر رشد و توسعه اقتصادی خواهد گذاشت.
بر اساس اهمیت ذکر‌شده، محققین تأثیر تمرکز بازار سرمایه بر چهار متغیر کلان اقتصادی شامل رشد اقتصادی، کارایی در تخصیص سرمایه، میزان شکل‌گیری سرمایه و نوآوری در بازار سرمایه را در ۴۷ کشور مختلف توسعه‌یافته و در حال توسعه طی یک دوره سی‌ساله آزمون نمودند. این پژوهشگران جهت اطمینان از صحت یافته‌ها، آزمون‌های خود را در دوره‌های مختلف تکرار کرده و ضمن استفاده از فرم‌های مختلف تبعی تخمینی، از متغیرهای توضیحی مختلفی نیز استفاده نمودند.
آن‌ها دریافتند که با افزایش تمرکز در بازار سرمایه، رشد اقتصادی در ۵ و حتی ۱۰ سال بعدی کاهش می‌یابد و این تأثیر منفی با کاهش میزان رقابت‌پذیری داخلی و خارجی اقتصاد یک کشور تقویت می‌شود. همچنین بر اساس دیگر نتایج این تحقیق، بازارهای متمرکز کارایی تخصیصی کمتری دارند و قادر به تخصیص منابع مالی در مسیری که کارایی مالی بیشتری داشته باشد، نیستند. از سوی دیگر، تمرکز بالای بازار موجب شکل‌گیری کمتر سرمایه می‌شود و میزان نوآوری در اقتصاد را کاهش می‌دهد.
در نهایت، پژوهشگران چنین توصیه می‌کنند که اگر بازار سرمایه و سیاست‌گذاران آن در پی اثرگذاری مثبت اقتصادی هستند ضروری است زیرساخت‌های لازم جهت کمک به شرکت‌های خلاق و نوآور را فراهم آورند و در پی افزایش فضای رقابتی باشند.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *