خانه مقالات بیت‌کوین، بلاک‌چین‌ و نظام بین‌المللی مبارزه با پولشویی
بیت‌کوین، بلاک‌چین‌ و نظام بین‌المللی مبارزه با پولشویی

بیت‌کوین، بلاک‌چین‌ و نظام بین‌المللی مبارزه با پولشویی


در این شماره از ماهنامه بورس، مقاله چهارم از مجموعه مقالات «بیت‌کوین و فراتر از آن-رمزارزها، بلاک‌چین‌ها و حاکمیت جهانی»، با عنوان «بیت‌کوین، بلاک‌چین‌ و نظام بین‌المللی مبارزه با پولشویی» به قلم مالکوم کمپبل-وردوین و مارسل گوگوئن۱ با ترجمه فروغ عابدی و یوسف محمودی، دانشجویان دکتری مالی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات ارائه شده است.

در این بخش، جبر تکنولوژیکی و اجتماعی با تأکید بر روابط متقابل سازنده بین بلاک‌چین‌ و حاکمیت جهانی مبارزه با پولشویی۲ بررسی گردیده و در ادامه به مطالعه تأثیر تغییر فناوری مرسوم بر کنترل حکمرانی جهانی و همچنین تعاملات بین بازیگران اصلی، منفک از محیط اجتماعی و شرایط فنی آنها، پرداخته می‌شود. با استفاده از پژوهش‌های اقتصاد سیاسی و همچنین گزارش‌های رسانه‌ها و ادبیات نوین در مورد بلاک‌چین‌‌ها، تأثیرات غیر‌منتظره‌‌ی کاربردهای جدید دانش و فناوری بر شیوه‌های حاکمیتی، بررسی می‌شود. البته گفتنی است که شیوه‌های حاکمیتی نیز به‌نوبه خود بر تکامل فناوری‌های نوظهور تأثیر می‌گذارد. سؤالات اصلی مطرح‌شده در این نوشتار، به‌شرح زیر است:
کاربردهای بلاک‌چین‌ چگونه بر حاکمیت جهانی مبارزه با پولشویی تأثیر می‌گذارد؟
حاکمیت جهانی چه تأثیری بر تکامل برنامه‌های بلاک‌چین‌ دارد؟
این موضوع در دو مرحله تشریح می‌شود. در مرحله اول، نشان داده می‌شود که ویژگی‌های فنی تکنولوژی بلاک‌چین‌ چگونه بر شکل‌دهی و محدود کردن حاکمیت در نظام بین‌المللی مبارزه با پولشویی تأثیر می‌گذارد. در مرحله دوم، بحث می‌شود که واکنش‌های نظام بین‌المللی مبارزه با پولشویی در برخورد با این فناوری نوظهور، چگونه باعث ایجاد محدودیت و موانع در تکامل آن خواهد شد. در مجموع، این استدلال‌ها درک درستی از ساختار متقابل فناوری‌های نوظهور و حاکمیت جهانی را ارائه می‌دهند که می‌تواند به‌عنوان گفتمان نیز در نظر گرفته شود. موضوع اصلی گفتمان این است که چگونه محیط‌های اجتماعی-فنی، تعاملات زیربنای حاکمیت جهانی را که تحت تأثیر روابط خاص، رقابت، همکاری و تعارض بین بازیگران دولتی و غیر‌دولتی در رژیم‌های بین‌المللی نیز قرار دارد، متأثر می‌سازد. این مباحث در بخش‌های زیر، توسعه داده می‌شود:
در بخش اول، با تجزیه و تحلیل ادبیات اقتصاد سیاسی جهان، به نظام‌های بین‌المللی‌ای پرداخته می‌شود که روابط سازنده متقابل بین تکنولوژی و حاکمیت جهانی را دست‌کم می‌گیرند.
در بخش دوم، به‌صورت تجربی، همزمان توسعه فناوری و حاکمیت جهانی در روابط بین رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی و فناوری‌های بلاک‌چین‌ نشان داده می‌شود.
در بخش سوم، واکنش کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی۳ به پیامدهای پولشوییِ فناوری بلاک‌چین‌ بررسی می‌شود.
در بخش چهارم، نشان داده می‌شود که چگونه واکنش‌های حاکمیت جهانی به‌نوبه خود بر تکامل کاربردهای این فناوری نوظهور با شیوه‌های غیر‌منتظره اما مهم، تأثیر می‌گذارد.
در بخش پایانی، تکامل فناوری‌ها و حاکمیت در اقتصاد سیاسی جهان خلاصه شده و نتیجه‌گیری ارائه می‌گردد.

نظام‌های بین‌المللی و محیط اجتماعی-فنی حاکمیت جهانی
اقتصاد سیاسی جهانی و همچنین دانش روابط بین‌الملل، تعاریف متفاوتی را از رژیم‌های بین‌المللی ارائه می‌دهند. علی‌رغم هم‌پوشانی‌هایی که ممکن است وجود داشته باشد، برداشت آنها را می‌توان به‌طور کلی در دو گروه کاملاً متنوع دسته‌بندی کرد. از یک ‌سو، رویکردهای واقع‌گرایانه، رژیم‌های بین‌المللی را اصولاً عاملین سازمان‌های رسمی می‌دانند که منافع مشترک یا منافع فردی اعضای آنها را منعکس می‌کنند که عمدتاً ذی‌نفع این منافع، کشورهای ملی هستند. برای مثال، رویکردهای لیبرال مشخص می‌کنند که رژیم‌های بین‌المللی چگونه از منافع مشترک بهره‌مند می‌شوند، در‌حالی‌که رویکردهای واقع‌گرایانه، رژیم‌های بین‌المللی را به‌عنوان عامل پیشبرد منافع خاصِ قدرتمندترین کشورها (هژمونیک) معرفی می‌نمایند. از سوی دیگر، گزارش‌های ساختارمند در مورد ترجیح منافع بازیگر اصلی، از تعیین اهداف معقول و منافع مشترک توسط رژیم‌های بین‌المللی حکایت می‌کنند. در اینجا رژیم‌های بین‌المللی صرفاً به‌عنوان سازمان‌های رسمی در نظر گرفته نمی‌شوند، بلکه متشکل از هنجارها، کنوانسیون‌ها و اقدام‌های عملی رسمی هستند که می‌توانند هویت‌های دولتی، منافع و در نهایت تعاملات بین‌المللی را شکل دهند. همانطور‌که هسنکلور۴ ، مایر۵ و ریتبرجر۶ به‌طور مختصر گفته‌اند، رژیم‌ها «اقدامات خاصی را در شرایط مشخص تجویز می‌کنند، آنها همچنین به‌عنوان مرجع مرسوم برای تعیین و ارزیابی رفتار فردی عمل می‌کنند».
درک منطقی و ساختارمند از رژیم‌های بین‌المللی، در پیش‌زمینه‌ی نقش دولت‌ها اهمیت دارد. این تجزیه و تحلیل‌های دولت‌محور تمایل دارند که روابط بین رژیم‌های بین‌المللی و بازیگران غیر‌دولتی و همچنین کاربردهای اساسی دانش و فناوری‌ها را نادیده بگیرند. دولت‌ها و رژیم‌ها بیشتر در محیط‌های اجتماعی-فنیِ شکل‌گرفته توسط فناوری‌ها و کاربردهای آنها که به‌وسیله‌ی بازیگران غیردولتی ایجاد شده‌اند، تعامل می‌کنند. به‌عنوان مثال، تعاملات بین‌المللی در سازمان ملل متحد یا اتحادیه اروپا با استفاده از سرویس‌های ارائه‌شده توسط بنگاه‌های تسهیل‌کننده‌ی کاربرد فناوری‌های ارتباطی، امکان‌پذیر شده است. ماهیت خاص و ترکیب محیط‌های اجتماعی-فنی که توسط دولت و همچنین بازیگران و سازمان‌های غیر‌دولتی مشخص می‌شود، بر شخصیت رژیم‌های بین‌المللی و به‌طور کلی حاکمیت جهانی تأثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال، دانشمندان اقتصاد سیاسی جهانی نشان داده‌اند که چگونه رژیم بین‌المللیِ بسیار عملگرا و سیاست‌زدایی‌شده‌ی ناظر بر حاکمیت مالی، خصوصیات اجتماعی-فنیِ خاص مالی جهانی را منعکس می‌کند.
روابط بین فناوری‌ها و بازیگران غیردولتی در فضای اجتماعی-فنیِ گسترده‌تری که رژیم‌های بین‌المللی در آن فعالیت می‌کنند، صرفاً یک‌طرفه نیست، بلکه فناوری‌ها و محیط‌های اجتماعی-فنی نیز خود تحت تأثیر رژیم‌های بین‌المللی قرار گرفته‌اند. به‌طور خاص، واکنش رژیم‌های بین‌المللی به پیامدهای ناشی از کاربردهای فناوری‌های نوین به‌نوبه خود بر توسعه و تکامل فناوری‌ها و بازیگرانی که از آنها به شیوه‌های مختلف استفاده می‌کنند، تأثیر می‌گذارد. اینکه فناوری‌ها به‌عنوان چالش یا فرصت‌هایی توسط بازیگران اصلی در رژیم‌های بین‌المللی نگریسته می‌شوند یا خیر، می‌تواند پاسخ‌های مختلفی را به‌دنبال داشته باشد. فناوری‌ای که به‌عنوان تهدیدی برای یک رژیم تلقی می‌شود، علی‌رغم فرصت‌هایی که می‌تواند برای حاکمیت جهانی داشته باشد، ممکن است به واکنش‌های بسیار متفاوتی منجر شود. در هر دو مورد، واکنش‌های حاکمیت نه کاملاً توسط ویژگی‌ها و کاربردهای خاص فناوری و نه کاملاً از نظر اجتماعی تعیین می‌شوند، بلکه پاسخ به تغییرات تکنولوژیکی توسط مجموعه خاصی از بازیگران دولتی و غیردولتیِ درگیر و همچنین برداشت آنها از پیامدهای خاص ناشی از تغییرات فناوری شکل گرفته و محدود می‌شود. سپس، واکنش‌های حاکمیت، تکامل فناوری‌ها و کاربردهای آنها توسط بازیگران دولتی و غیردولتی را شکل داده و محدود می‌کند. رابطه‌ی تعاملی یا گفتمان‌محور بین رژیم‌های بین‌المللی و فناوری‌ها را می‌توان به‌عنوان «روابط سازنده‌ی متقابل» نیز در نظر گرفت. این موضوع در شکل زیر نشان داده شده است.

بلاک‌چین‌ و رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی
این بخش، ساختار متقابل فناوری و حاکمیت جهانی را از طریق بررسی روابط بین فناوری‌های بلاک‌چین‌ و رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی نشان می‌دهد. پس از یک بررسی اجمالی در مورد این موضوع که پولشویی شامل چه مواردی می‌شود، به مشخصات رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی و فناوری‌های بلاک‌چین‌ پرداخته می‌شود. سپس، به‌تفصیل شرح داده می‌شود که چگونه بازیگران اصلی در رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی به تغییراتِ ناشی از بلاک‌چین‌ به‌عنوان یک چالش، واکنش نشان می‌دهند. پاسخ به چنین چالش‌هایی کاملاً تحت تأثیر ویژگی‌های کلیدی فناوری‌های بلاک‌چین‌ است، اما این واکنش‌ها هنوز ابتدای راه این تقابل محسوب می‌شوند. در بخش نهایی، نشان داده می‌شود که چگونه پاسخ بازیگران اصلی در رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی به‌نوبه خود، به تکامل کاربردهای این فناوری نوظهور انجامیده است و منتج به جهت‌دهی و محدود کردن آن می‌شود.

پولشویی دقیقاً چیست؟
به زبان ساده، پولشویی، ادغام درآمد حاصل از فعالیت‌های غیرقانونی در سیستم مالی قانونی از راه‌هایی است که منشأ نامشروع آنها را پنهان می‌کند. متخصصان با موشکافی در مورد این فعالیت‌ها تمایل دارند که پولشویی را به سه مرحله مشخص تقسیم کنند:
جانمایی ۷
ظاهرسازی ۸
ادغام ۹
طی فرآیند جانمایی، درآمدی که مستقیماً از جرم حاصل شده است، به اَشکال مشکوک دیگری تبدیل می‌شود تا بتواند به سیستم مالی رخنه کند. ظاهرسازی شامل تلاش برای پنهان کردن منشأ و مالکیت وجوه است و سعی در اتصال آنها به چندین مؤسسه‌ی مختلف به‌منظور غیرقابل‌ردیابی کردن منشأ آنها دارد. در نهایت در مرحله ادغام، عواید جرم به‌عنوان بخشی از سیستم مالیِ قانونی پوشش داده می‌شود.
انواع مختلفی از پولشویی وجود دارد. پولشویی می‌تواند شامل قاچاق فیزیکی مقادیر زیادی پول کاغذی، سوء‌استفاده از وجوه خیریه، استفاده از مشاغل پوششی، فرار مالیاتی، رشوه، کارت‌های اعتباری، ادعاهای جعلی بابت اخذ خسارت از بیمه، تجارت بین‌المللی، معاملات املاک و مستغلات و همچنین ارائه‌دهندگان خدمات پرداخت غیربانکی مانند پی‌پال باشد. با وجود این موارد گسترده، فعالیت‌های پولشویی گرایش به واسطه‌های مالی خاصی دارند. مدت‌هاست که بانک‌ها و سایر مؤسسات مالی به‌عنوان اشخاص ثالثِ مورد‌اعتماد اصلی بین دو یا چند طرف که به‌دنبال پولشویی هستند، فعالیت می‌کنند. این مؤسسات متمرکز به‌دلیل نقش بی‌بدیل خود در امور مالی جهانی و به‌طور خاص در سیستم‌های پرداخت و تسویه بین‌المللی، به‌عنوان نقطه اصلی اتصال در نظر گرفته شده‌اند که رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی مدت‌هاست آنها را مورد هدف قرار داده و به آنها تکیه کرده است.

رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی
منشأ پولشویی، استفاده از کاربردهای فناوری‌های بلاک‌چین‌ و ارزهای ایجاد‌شده در بستر آن از قبیل بیت‌کوین و سایر رمزارزها نمی‌باشد، بلکه این یک عمل طولانی‌مدت است که با تصویب قانون کنترل پولشویی در سال ۱۹۸۶ در ایالات متحده آمریکا رسماً جرم شناخته شد و تا سال ۲۰۰۸ بیش از ۱۷۰ کشور رسماً این فعالیت را جرم‌انگاری نموده‌اند. دانشمندان اقتصاد سیاسی جهان و متخصصان علوم اجتماعی از رشته‌های مختلف، منشأ و توسعه‌ی رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی را واکاوی نموده‌اند. خردگرایان استدلال می‌کنند که چگونه منافع امنیتی کشور سلطه‌گر جهان یعنی ایالات متحده آمریکا، در توسعه رژیم بین‌المللی پولشویی ابتدا به‌عنوان بخشی از «جنگ با مواد مخدر» و بعداً به‌عنوان بخشی از «جنگ با تروریسم» نقش اساسی داشته است. این تجزیه و تحلیل بر نقش اصلی ایالات متحده آمریکا در ایجاد و گسترش کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی (یک سازمان بین دولتیِ مستقر در پاریس که به‌طور رسمی شامل ۳۵ کشور عضو و دو سازمان منطقه‌ای است) تأکید دارد. این سازمان از طریق اعضای پیوسته و ناظر خود و همچنین اعضای سازمان‌های منطقه‌ای، تقریباً با همه کشورهای جهان پیوند خورده است. کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی پس از تأسیس در سال ۱۹۸۹‌، ۴۰ توصیه و پس از حملات ۱۱ سپتامبر ‌۲۰۰۱، ۹ توصیه دیگر صادر کرد. این ۴۹ توصیه به‌طور گسترده‌ای به‌عنوان دستورالعملی برای رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی شناخته می‌شود. گزارش‌های سازنده از رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی تأکید می‌کنند که چگونه توصیه‌های غیررسمی و غیرالزام‌آورِ گروه ویژه‌ی اقدام مالی توسط اکثریت کشورهای جهان از طریق اَشکال غیررسمی حاکمیت به تصویب رسیده است. به‌عنوان مثال، استفاده از «لیست سیاه» برای مجبور کردن دولت‌های متمرد به پذیرش توصیه‌های مبارزه با پولشویی از طریق اعمال انواع فشارها توسط جامعه بین‌المللی، دولت‌ها و مجموعه گسترده‌ای از بانک‌ها و مؤسسات مالی، در نظر گرفته شده است. گزارش‌های خردگرایانه و ساختارمند، نقش اساسی قدرت سلطه‌گر را در توسعه‌ی رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی و همچنین نقش استانداردها و روش‌های غیررسمی را در تطابق با توصیه‌های اصلی آن نشان داده‌اند.
مطالعات انجام‌شده در خصوص رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، بر نقش بازیگران اصلی غیردولتی به‌طور عام و بانک‌ها به‌طور خاص تأکید می‌کند. این مؤسسات متمرکز در ردیابی و حسابرسیِ نقل و انتقالات مالی بین‌المللی، بسیار مهم تلقی می‌شوند. بانک‌ها موظف به ردیابی وجوه شده‌اند تا به نهادهای نظارتی در شناسایی جرایم پولشویی کمک کنند. این بازیگران غیردولتی با دسترسی به سوابق نقل و انتقال وجوه، نقش اصلی را در رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی بازی می‌کنند. کارمندان بانک به‌طور مؤثر به‌عنوان مجریان مبارزه با پولشویی منصوب می‌شوند. آنها هنگام تکمیل گزارش‌ها برای معاملات بالای ۱۰,۰۰۰ دلار، اگر احتمال معقولی مبنی بر وقوع پولشویی و ارتباط منابع پول مشتریان با فعالیت‌های مجرمانه، وجود داشته باشد، اقدامات لازم را جهت احراز هویت مشتری و شناسایی کسب‌و‌کار آن انجام می‌دهند. اگرچه نقش بازیگران غیردولتی مانند بانک‌ها بسیار بااهمیت است، اما گزارش‌های موجود هرگز مبنی بر نادیده گرفتن فناوری‌های خاص که بانک‌ها و ناظران بتوانند به آنها اعتماد کنند، نبوده‌اند و حتی خود رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی نیز در همین محیط اجتماعی-فنی شکل گرفته است.

بلاک‌چین‌ و پولشویی بین‌المللی در تئوری و عمل
دو ویژگی خاص فناوری‌های بلاک‌چین باعث ایجاد‌ کاربردهای جدیدی در مورد پولشویی بین‌المللی شده است:
غیرمتمرکز بودن
شبه‌ناشناس ‌بودن معاملات در شبکه‌های جهانی
در این بخش، توضیح داده می‌شود که این کاربردها چگونه در حالت تئوری، بازیگران متمرکز را که مسئول شناسایی معاملات مشکوک و افراد درگیر در این معاملات هستند، به چالش می‌کشد.
در ابتدا، با فراهم کردن معاملات مستقیم بین کاربران در شبکه‌های غیرمتمرکز به‌صورت گسترده، بلاک‌چین‌‌ها اشخاص ثالثِ قابل‌اعتماد مانند بانک‌ها را که مدت‌ها در مرکز رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی بوده‌اند، کنار می‌گذارند. معاملات بلاک‌چین‌ به‌جای اعتماد به مؤسسات متمرکز سنتی مانند بانک‌ها برای تأیید و مدیریت مبادله‌ی وجوه، به الگوریتم‌های پیچیده و همچنین به شبکه‌های غیرمتمرکزِ کاربران متکی هستند تا به‌طور مداوم اعتبار مبادلات را تأیید کنند. به عبارت دیگر، ارزهای رمزپایه مانند بیت‌کوین و سایر برنامه‌های بلاک‌چین‌، کاربران را قادر می‌سازند که بدون وابستگی به اشخاص ثالثِ معتبر سنتی، به‌طور مستقیم بین خود اقدام به مبادله‌ی وجوه کنند و به‌لحاظ تئوری، هیچ مؤسسه‌ی متمرکزی وجود ندارد که از انطباق معاملات انجام‌شده با الزامات بین‌المللیِ رژیم مبارزه با پولشویی اطمینان حاصل نماید. بنابراین، کارکرد بلاک‌چین‌ می‌تواند مقررات مبارزه با پولشویی را که طی ۲۵ سال گذشته تکامل و توسعه یافته‌اند، به‌صورت کامل کنار بگذارد. اندرو ماکوراک، تحلیلگر دولت ایالات متحده آمریکا، به‌طور مختصر اولین مفهوم کاربرد بلاک‌چین را برای رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی این‌چنین توصیف می‌کند: «با مبادله‌ی الکترونیکی ارزهای واقعی، بانک‌ها و نهادهای مالی اقدام به اخذ کارمزد برای تأیید معاملات می‌کنند، اما مبادله‌ی بیت‌کوین مانند مبادله‌ی پول نقد فیزیکی هست و نیازی به واسط و پرداخت کارمزد و کنترل معاملات صورت‌گرفته ندارد».
دومین ویژگی فنی بلاک‌چین‌ که بر رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی تأثیر می‌گذارد، وجهه‌ی بی‌هویتی‌ است که به کاربران اعطا می‌کند. تقابل بین تمایل به شفافیت و ناشناس ماندن، موضوعی اساسی است که فناوری‌های دیجیتال به‌طور گسترده‌ای با آن روبرو هستند و کاربردهای بلاک‌چین‌ در این موضوع نقش اساسی ایفا می‌کند. شناسایی افراد در دنیای واقعی بر اساس آدرس‌های کاربر با پیچیدگی روش‌های رمزنگاری‌شده در زیربنای بلاک‌چین‌ دشوار است، اما غیرممکن نیست. تأثیر اصلی بلاک‌چین‌ بر رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، عدم وجود اطلاعات می‌باشد؛ همانطور‌که فِرد کاری۱۰ ، رئیس شرکت حسابرسی دیلویت۱۱ اظهار می‌دارد: «نهادهای نظارتی اگر اطلاعاتی در مورد هویت طرفین معامله نداشته باشند، نمی‌توانند معاملات را کنترل کنند. برای کارمندان مؤسسات مالی که وظیفه آنها تشخیص پاسخ‌های مشکوک به سؤالات است، تعیین اینکه از چه کسی باید سؤال شود، دشوار می‌گردد. سرمایه‌گذاران و قانون‌گذاران می‌بایست به‌طور یکسان درک درستی از معاملات «غیرمعمول» و «عادی» در بلاک‌چین‌ داشته باشند». طبق اظهارات رابرت استوکس۱۲، پژوهشگر حقوق، «این مسئله دقیقاً دانستن این موضوع است که انتقال مشکوک بیت‌کوین چگونه به نظر می‌رسد. به بیان دیگر، چگونه می‌توان معاملات مشکوکِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ را بدون هیچ‌گونه مرجع استاندارد درباره استفاده معمول آنها شناسایی کرد؟»
ویژگی‌های غیرمتمرکز و ناشناس بودن در بلاک‌چین،‌ پیامدهای مهمی برای رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی دارد. معاملاتِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ از طریق رمزارزها، برای انجام مبادله، متکی به بانک‌ها و مؤسسات مالی متمرکز نیست. در همین حال، توانایی شناسایی طرف‌های درگیر در معاملاتِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافته است. بارزترین نمونه از قابلیت پولشوییِ فناوری بلاک‌چین‌ در دنیای واقعی، صرافی آنلاین Silk Road بود که بیت‌کوین را در بازار سیاه اینترنتی و غیرقانونی خود برای مبادله‌ی کالاها و خدمات غیرقانونی پذیرفت و خالق آن به جرم پولشویی و سایر اتهامات، به حبس ابد محکوم شد. در برخی از تحقیقات که با تجزیه و تحلیل اطلاعات برگرفته از موتور‌های جستجوی آمریکایی انجام شده است، بین علاقه به رمزارزها و فعالیت‌های غیرقانونی، همبستگی مثبت مشاهده شده است. فراتر از این موارد، شواهد اندکی وجود دارد که ردپای معاملاتِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ را در عملیات واقعی پولشویی نشان می‌دهد.
اداره ارزیابی ریسک ملی بریتانیا۱۳ در سال ۲۰۱۵ به این نتیجه رسید که به‌دلیل محدود بودن مشاهدات، نمی‌توان نتیجه‌گیری محکمی را در مورد استفاده از ارزهای دیجیتال برای پولشویی ارائه داد، ازاین‌رو خطر پولشوییِ مرتبط با ارزهای دیجیتال اندک است. علی‌رغم تیترهای جنجالی و احساسی رسانه‌ها، در خصوص استفاده از کارکرد بلاک‌چین‌ در تأمین مالی تروریسم نیز شواهد بسیار کمی وجود دارد و گمان‌های اولیه مبنی بر اینکه عاملان حملات تروریستی پاریس در نوامبر ۲۰۱۵ از رمزارزها استفاده کرده بودند، بی‌اساس بود. به‌لحاظ تئوری، هنوز این نگرش وجود دارد که رمزارزها و بلاک‌چین‌ برای این اهداف مورد استفاده قرار می‌گیرند، زیرا بلاک‌چین‌ این امکان را برای تروریست‌ها و عاملان پولشویی فراهم می‌سازد که برای جابجایی وجوه غیرقانونی، سریع‌تر، ارزان‌تر و کاملاً آشکارتر از هر زمان دیگری اقدام کنند. به همین دلیل، محققان هشدار داده‌اند که امکان پولشوییِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ از نظر تئوری بسیار زیاد است، اما در عمل ناچیز می‌باشد. به همین ترتیب، بسیاری از فعالین ادعا می‌کنند که خطر استفاده از رمزارزها برای پولشویی بیش‌نمایی شده است. با این وجود، همانطورکه در بخش زیر نشان داده شده است، بازیگران اصلی در رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، استفاده از فناوری‌های بلاک‌چین‌ را عاملی اساسی در نظر می‌گیرند که تلاش‌های آنها را به چالش کشیده است.

واکنش‌های بین‌المللی به ویژگی‌های فناوری بلاک‌چین‌
بازیگران اصلی رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی بر ماهیت غیر‌قانونی کاربرد بلاک‌چین‌ و رمزارزها تأکید می‌کنند. بانک تسویه‌حساب‌های بین‌المللی۱۴ معتقد است که رمزارزها به‌دلیل استفاده از شبکه‌های جهانیِ توزیع‌شده و نام مستعار، به‌طور بالقوه در برابر استفاده‌ی غیرقانونی، آسیب‌پذیر هستند. مؤسسه سوئیفت۱۵ ، نهاد مشورتی انجمن جهانی ارتباطات بین‌بانکیِ مالیِ بین‌المللی، رمزارزها را به‌عنوان هدف ویژه‌ی افرادی که در قاچاق مواد مخدر و پولشویی فعالیت دارند، معرفی و استفاده از این بستر را برای آنها سودآور قلمداد می‌کند. همچنین، صندوق بین‌المللی پول۱۶ تأکید دارد که از رمزارزها می‌توان برای پنهان کردن معاملات یا پنهان کردن مبدأ غیرقانونی یا مقصد تحریم‌شده‌ی وجوه استفاده کرد، بنابراین رمزارزها می‌توانند پولشویی را تسهیل کنند. این هشدارها توسط سازمان‌های پلیس بین‌دولتی مانند یوروپل۱۷ نیز مورد تأیید قرار گرفته است. نهاد مذکور بدون ارائه‌ی شواهد، اظهار می‌دارد که از رمزارزها به‌عنوان ابزاری برای تسهیل جرم به‌خصوص در مورد پولشویی سودهای غیرقانونی استفاده می‌شود. افزون بر این، رمزارزها به‌عنوان یک چالش در گزارش اولیه‌ی صادر‌شده توسط کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی در سال ۲۰۱۳ شناخته شده است، اگرچه در گزارش‌های بعدی، کاربردهای قانونیِ بالقوه‌ی رمزارزها مانند حواله‌ها مورد تأیید قرار گرفته‌اند.
این تصور مرسوم که بلاک‌چین‌‌ها و کاربردهای آنها، چالش‌هایی برای رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی محسوب می‌شود، باعث واکنش و آگاهی مقامات در حاکمیت شده است. دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم ملل متحد۱۸ یک کتابچه راهنمای دقیق را برای کشف و توقیف رمزارزهای دخیل در پولشویی تهیه کرده است. همچنین، این دفتر همراه با سازمان امنیت و همکاری در اروپا ۱۹، مقدمات آموزش را برای تحقیق در مورد پولشویی از طریق رمزارزها آغاز کرده است. اینترپل۲۰ و یوروپل همکاری مشترکی را برای هماهنگی فعالیت‌های پلیس در برابر سوء‌استفاده از ارزهای مجازی جهت انجام معاملات جنایی و پولشویی برقرار کرده‌اند.
به همین ترتیب، دو ویژگی اصلی فناوری‌های بلاک‌چین یعنی عدم تمرکز و شبه‌ناشناس بودن، واکنش سازمان اصلی بین‌دولتیِ رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی را در پی داشت. ابتدا، کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی، مشکلات ردیابی و شناسایی معاملات غیرمتمرکز توسط کاربران احرازهویت‌نشده‌ی رمزارزها را شناسایی نمود. همانطورکه در گزارش سال ۲۰۱۵ این کارگروه آمده است، فقدان یک مکان یا نهاد مرکزی به‌منظور بررسی و ارزیابی طرفین مبادلات، به‌طور مؤثر توانایی کشورها را در به‌کارگیری تحریم‌های مؤثر و بازدارنده تضعیف می‌کند و چالش مهمی برای توانایی اجرای قانون در ردیابی درآمد غیرقانونیِ حاصل از پولشویی، محسوب می‌شود. کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی به‌جای تمرکز بر کاربران رمزارزها، نقطه‌ی تبدیل رمزارزها به پول‌های رایج ملی و نود‌های۲۱ درگیر در سیستم‌های غیرمتمرکزِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ را هدف قرار داده است. این نقاط، مؤسسات کلیدی‌ هستند که فعالیت‌های آنها با آنچه کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی به‌عنوان «سیستم مالیِ تنظیم‌شده با ارز فیات»۲۲ توصیف می‌کند، مطابقت دارد. بنابراین، این کارگروه تلاش‌های مبارزه با پولشویی بین‌المللی را به سمت مؤسسات متمرکز که رمزارزها را ارسال، دریافت و ذخیره می‌نمایند و آنها را از ارزهای ملیِ تحت حمایت دولت‌ها به دنیای زیرین اقتصاد جهانی انتقال می‌دهند، هدایت کرده است.
راهنمایی‌های کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی، مجموعه‌ای انعطاف‌پذیر از واکنش‌های غیررسمی و رسمی به ریسک‌های ارزیابی و شناسایی‌شده‌ی بلاک‌چین را‌ به حاکمیت جهانی مبارزه با پولشویی ‌ارائه داده است. از یک طرف، کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی خواستار ثبت رسمی و نظارت بر مبادلات ارزهای مورد‌حمایتِ دولت‌ها با رمزارزها شد تا شناسایی و تأیید مشتری و ثبت اسناد و مدارک مشتری به‌صورت داوطلبانه توسط نهادها انجام شود. همچنین، این کارگروه پیشنهاد کرد که این نودها (کارگزاری‌های متمرکز رمزارزها) برای ثبت رسمی معاملات در هنگام برقراری روابط تجاری با استفاده از اسناد، داده‌ها، اطلاعات منابع معتبر و مستقل و پس از شناسایی مشتری و فرآیند احراز هویت، اقدام به ثبت معاملات نمایند. کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی با استفاده از اتکا به شماره‌های بیمه‌ی اجتماعی دولت، آدرس‌های پروتکل اینترنت (IP) و حتی استفاده از جستجوی اینترنتی در اطلاعات مربوط به فعالیت‌های سازگار با مشخصات معاملات مشتری، روشی غیرمتمرکز را برای انجام این کار ارائه داد و تنها در مواردی که ممکن بود به اقدامات پولشویی مشکوک شود، خواستار اقدامات دقیق بیشتر توسط دولت‌ها شد.
با این وجود، کارگروه مذکور به بازیگران دولتی توصیه می‌کند که نسبت به تأثیرات احتمالی ممنوعیت مبادلات رمزارزها در سطح محلی و جهانی حساس باشند، زیرا ممنوعیت معاملات این رمزارزها می‌تواند باعث انتقال آنها به اقتصاد زیرزمینی و غیرقانونی شود، جایی‌که آنها بدون اعمال هیچ‌گونه کنترلی، به ‌کار خود ادامه می‌دهند و می‌توانند در جهت پولشویی و تأمین مالی تروریسم مورد استفاده قرار گیرند. سایر بازیگران اصلی در رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی از قبیل کمیته‌ی پرداخت‌ها و زیرساخت‌های بازار تأکید کردند که ماهیت غیرمتمرکز طرح‌های ارز دیجیتال، اعمال محدودیت در معاملات را دشوار می‌کند.
کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی تشریح می‌کند که چگونه صرافی‌ها و دیگر مؤسساتی که بنیان‌گذاران آن به‌راحتی قابل‌شناسایی هستند، در صورت عدم رعایت الزامات پولشویی، تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند. از زمانی‌که صرافی‌ها به‌طور خاص و فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ به‌طور عام، در یک محیط توزیع‌شده فعالیت می‌کنند، آنها قادرند فعالیت‌های خود را در سراسر جهان نسبتاً راحت‌تر تغییر دهند. بنابراین، کارگروه مزبور تأکید دارد که به سازوکار‌های هماهنگیِ اجباریِ کمتری بین بازیگران دولتی و غیر‌دولتی نیاز است. دولت‌ها می‌توانند اقداماتی از قبیل به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات و دانش، تلاش برای تدوین و اتخاذ روش مشابهِ مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم برای محصولات و خدمات دارای ریسک مشابه و کمک حقوقی متقابل بین کشورها در مورد تصرف دارایی یا استرداد بالقوه‌ی افرادی که به جرایم پولشویی متهم شده‌اند، را در دستور کار خود قرار دهند. این کارگروه توصیه می‌کند که استراتژی‌های سخت‌گیرانه‌تر از جمله اعمال مجازات گوناگون و مؤثر و اقدامات متناسب و بازدارنده از قبیل ممنوعیت کامل فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین،‌ تنها در‌صورتی‌که ثابت شود اقدامات عنوان‌شده ناکافی است، مد نظر قرار گیرد.
واکنش سازمان‌های بین‌دولتی با مشخصات فنی خاصِ بلاک‌چین‌ شکل گرفته و محدود می‌شود. ویژگی‌های دیجیتالی، غیرمتمرکز و شبه‌ناشناس ‌بودنِ کاربردهای این فناوری نوظهور، بر پیشنهادهای کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی برای انبوهی از اقدامات غیرمتمرکز که فضا را جهت پاسخ‌های قهری و انعطاف‌پذیر فراهم می‌کند، تأثیرگذار است. این موضوع که برنامه‌های بلاک‌چین‌ مانند رمزارزها به‌عنوان چالش رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی در نظر گرفته نشوند، اجتناب‌ناپذیر نیست. با این حال، واکنش‌ها و پاسخ‌ها به همین ترتیب پیش می‌روند و به‌نوبه خود، تکامل این فناوری نوظهور را شکل داده و محدود می‌کنند.

شکل‌دهی فعالیت‌های بلاک‌چین‌ توسط واکنش‌های رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی
پاسخ‌های رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی به چالش‌های کاربرد بلاک‌چین‌، با تمایل به تفکیک فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌، بر تکامل این فناوری نوظهور تأثیر گذاشته است. از یک طرف، رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی اقدام به تشویق برخی از بازیگران غیردولتی که جریان اصلی فعالیت‌های آنها مبتنی بر بلاک‌چین‌ بود، نمود تا فعالیت‌های خود را از اقتصاد زیرزمینی به بخش واقعی و قانونیِ اقتصاد جهانی منتقل کنند. از طرف دیگر، این پاسخ انعطاف‌پذیر، دولت‌ها را مجاز ساخت تا با مهار کاربردهای بلاک‌چین،‌ اقدام به ردیابی کاربران و فعالیت‌های اقتصاد زیر‌زمینیِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ کرده و عرصه را بر آنها تنگ نمایند.

کاربردهای بلاک‌چین‌ و پذیرش داوطلبانه‌ی مبارزه با پولشویی
پاسخ‌های غیرمتمرکز و انعطاف‌پذیرِ بین‌المللی به چالش‌های ایجاد‌شده توسط کاربردهای بلاک‌چین‌ باعث تشویق بازیگران دولتی و غیردولتی به توسعه‌ی فعالیت‌های منطبق با رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی شد. از یک‌ سو، حوزه‌های قضایی در چندین منطقه از جهان تلاش کردند تا خود را به‌عنوان مراکز قانونی برای انطباق فعالیت‌های بلاک‌چین‌ با مبارزه علیه پولشویی، معرفی نمایند. ایالت نیویورک بیت‌لایسنس۲۳ را ایجاد کرد که به بازیگرانی اعطا می‌شد که ارزیابی ریسک اولیه و سالانه، ارائه‌ی سوابق ده‌ساله‌ی تمام معاملات، گزارش فعالیت‌های مشکوک، برنامه‌ی احراز هویت و بررسی سالانه توسط حسابرسان داخلی یا مستقل را رعایت کرده باشند. حوزه‌های قضایی رقابتی مانند سنگاپور نیز به‌دنبال جذب فعالیت‌هایِ مبتنی بر بلاک‌چین‌ِ سازگار با رژیم مبارزه با پولشویی بودند. دفتر گزارش معاملات مشکوک دولت-شهرها به‌طور فعال، هویت کاربر را ثبت و تأیید و معاملات مشکوک را رصد می‌کند. جزیره آلدرنی۲۴ در کانال مانش۲۵ در رقابت با جزیره مَن۲۶ برای کسب عنوان «جزیره بیت‌کوین»، خود را به‌عنوان یک مرکز بلاک‌چینِ‌ سازگار با مبارزه با پولشویی معرفی می‌کند. با این وجود، چندین صرافیِ فعال در تبدیل پول فیات به رمزارزها، فعالیت‌های خود را منطبق بر توصیه‌های جهانی غیررسمیِ رژیم مبارزه با پولشویی نموده‌اند.
اختلاف بین فعالیت‌های داوطلبانه‌ی انطباق با رژیم مبارزه با پولشویی منجر به ارائه‌ی مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های متداول صنعت توسط یک نهاد خودتنظیم‌گر به نام انتقال دارایی دیجیتال۲۷ شد. این نهادِ مستقر در دلِور۲۸ ، در تلاش برای تدوین «استانداردهای مشترکِ مدیریت ریسک و انطباق»، پیش‌نویس مجموعه‌ای از «دستورالعمل‌های جهانی مبارزه با پولشویی» را برای اظهار‌نظر عمومی در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد. در این پیش‌نویس، بر رعایت حقوق و ارزش‌های اساسی از جمله آزادی‌های مدنی، حفظ حریم خصوصی و مالی، شفافیت و مسئولیت‌پذیری، تأکید شده است. پیش‌نویس این دستورالعمل به شرکت‌هایی که با رمزارزها کار می‌کنند، توصیه می‌کند که یک برنامه‌ی اساسی انطباق با رژیم مبارزه با پولشویی را اجرا نمایند؛ حتی اگر این امر توسط قانون الزامی نشده باشد. نهاد مذکور توصیه می‌کند که تدوین رویه‌های داخلیِ مکتوب و آموزش سالانه‌ی کارکنان در زمینه‌ی ارزیابی دقیق نظارتِ مبتنی بر ریسک که توسط افسران ارشد مستقلِ انطباق انجام می‌شود، در دستور کار قرار گیرد. این پیش‌نویس به شرکت‌ها پیشنهاد می‌کند که نام و آدرس مشتریان را جمع‌آوری کنند و همچنین در مورد مشتریانی که طبق ارزیابی‌ها‌ی به‌عمل‌آمده، پرریسک شناخته شده‌اند، اقدامات شناسایی و تأیید دقیق مشتری را انجام دهند. نمونه‌هایی از رویه‌های شناخت عمیق می‌تواند شامل جستجو کردن در گوگل، استعلام از سازمان‌های دولتی، بررسی سوء‌پیشینه‌ی مشتری و غیره باشد. راهنمایی‌های کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی در سال ۲۰۱۵، به‌طور خاص به انجمن‌های فعال در سطح صنعت پیشنهاد می‌کند که سیاست‌ها و روش‌هایی را برای اعضا تدارک ببینند تا به آنها کمک کند که معاملات خاص و مشکوک را شناسایی نمایند و نظارت مناسبی روی آن داشته باشند. با این حال، ممکن است انعطاف‌پذیری حاصل از پاسخ غیرمتمرکزِ رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، فضا را برای انتقال فعالیت‌های بلاک‌چین‌ به دنیای زیرین اقتصاد جهانی، فراهم کند.

انتقال به لایه‌های زیرین
واکنش انعطاف‌پذیر رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی به چالش‌های ایجاد‌شده توسط بلاک‌چین‌، فضا را برای بازیگران دولتی و شبه‌ایالتی به‌منظور آزمایش ممنوعیت‌ها و سایر استراتژی‌های حاکمیت جهت دلسرد کردن کاربردهای خاص بلاک‌چین‌ یعنی رمزارزها، فراهم کرده است. برای مثال، کشورهایی مانند بنگلادش، بولیوی و اکوادور استفاده از رمزارزها را به‌طور کامل ممنوع کردند. سایر کشورها از جمله چین و ویتنام، ممنوعیت‌ استفاده از رمزارزها را برای شرکت‌های خدمات مالی در حوزه‌های قضایی خود، در سال ۲۰۱۵ اعمال کردند. تعدادی از بانک‌های مرکزی نیز تلاش کرده‌اند تا از به‌کارگیری رمزارزها پشتیبانی نکنند و هشدارهای لازم را در این خصوص به کاربران بدهند. بانک مرکزی ایسلند، خرید رمزارزها را به‌عنوان نقض قانون ارز در نظر گرفت، همچنین در اندونزی، بانک مرکزی اعلام کرد که بیت‌کوین و سایر ارزهای مجازی جزو روش‌های پرداخت قانونی محسوب نمی‌شوند. بانک مرکزی اروپا در سال ۲۰۱۶، به مقامات مالی در اتحادیه اروپا هشدار داد که استفاده از ارزهای دیجیتالی خصوصی را ترویج نکنند و پیشنهاد کرد که مقامات منطقه‌ای نیز اقدامات لازم را جهت برحذر داشتن مؤسسات اعتباری از معاملات رمزارزها انجام دهند.
این استراتژی‌های مختلف حاکمیت، فعالیت‌های بلاک‌چین‌ را مستقیماً تشویق می‌کند تا به‌جای ورود به جهان‌های فوقانی و قانونی اقتصاد جهانی، به جهان زیرین و بخش غیرقانونی اقتصاد تغییر مکان دهند یا در آن بخش باقی بمانند. انعطاف‌پذیری رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، برای بازیگران دولتی و غیر‌دولتی نیز این امکان را فراهم می‌کند تا از فناوری‌های بلاک‌چین‌ برای شناسایی کاربرانی که فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ را به سمت لایه‌های زیرین و غیرقانونی اقتصاد سوق می‌دهند، استفاده کنند. شرکت‌هایی مانند بلاک‌تریل ۲۹ و کوین‌آلیتیکس۳۰ خدماتی را ارائه دادند که با استفاده از آن، سازمان‌های پلیس بین‌دولتی مانند یوروپل و اینترپل می‌توانند پروفایل افرادی را که در معاملات رمزارزها دخیل هستند، ردیابی کنند. همچنین، امکان شناسایی هویت کاربرانِ مرتبط با جریان معاملات خاص، با کمک دانشمندان رایانه‌ای جرائم قانونی، در ‌حال ‌توسعه است.
تلاش برای شناسایی کاربران مشکوک ضمن تشویق جریان اصلی برخی از فعالیت‌های بلاک‌چین‌، باعث ایجاد جنبش‌های طرفدارِ «ناشناس بودن» شد که هدف آنها خنثی‌سازی تلاش‌های رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی در شناسایی کاربران رمزارزها بود. اصطلاحاً «ناشناسان» در هنگام تبدیل رمزارزها به ارزهای تحت حمایت دولت، از یک هویت و در زمان تبدیل ارزهای تحت حمایت دولت به رمزارزها، از هویت دیگری استفاده می‌کردند. در همین حال، سرویس‌های ردگم‌کنی با نام‌هایی مانند بیت‌کوین لاندری۳۱ و بیت‌کوین فاگ۳۲ ساخته شدند تا به کاربران رمزارزها اجازه دهند که با ترکیب کردن معاملات با یکدیگر، از ردیابی هویت خود جلوگیری کنند. نهایتاً، رمزارزهای جدیدی مانند زی‌کش۳۳ و زیروکوین۳۴ و نیز دَش۳۵ که پیش‌تر با نام دارک‌کوین۳۶ شناخته می‌شدند، توسعه یافتند تا در ظاهر، گمنامی کامل را به کاربران ارائه دهند. معاملات این رمزارزهای جدید همراه با خدمات پوششی پنهان‌سازی و ترکیب کردن، می‌تواند به‌عنوان واکنش متقابل در برابر این نگرانی‌ در نظر گرفته شود که بیت‌کوین و معاملات مبتنی بر بلاک‌چین،‌ دیگر به اندازه‌ای که ابتدا تصور می‌شد، ناشناس نیستند. تلاش برای ردیابی پول بابت شناسایی کاربران بلاک‌چین‌ که طبق اصول رژیم مبارزه با پولشویی مجاز است، باعث می‌شود که فعالیت‌های بلاک‌چین‌ بیشتر به دنیای زیرین اقتصاد جهانی منتقل گردد.
توسعه سرویس‌هایی که قصد دارند تلاش‌های دولت‌ها را در مبارزه با پولشویی خنثی کنند، نشان می‌دهد چگونه واکنش رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی به چالش‌های ایجادشده توسط بلاک‌چین‌ به‌نوبه خود، فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ را با شیوه‌هایی که پیش‌بینی آن در ابتدا دشوار بود، شکل داده است. اگرچه انتظار می‌رود که ممنوعیت‌ها و دیگر تلاش‌های دولت‌ها و شبه‌دولت‌ها برای جلوگیری از استفاده از فناوری‌های بلاک‌چین‌، چنین فعالیت‌هایی را بیش‌از‌پیش به دنیای زیرین اقتصاد جهانی سوق ‌دهد، سایر فعالیت‌های دولتی که نرمش بیشتری را در برخورد با فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ نشان داده‌اند نیز تأثیرات مشابهی داشته‌اند. به‌طور مثال، بیت‌لایسنس ایالت نیویورک توسط بسیاری از فعالان صنعت به‌عنوان «نوآوری بسیار غیردوستانه» در نظر گرفته شد و مهاجرت عملیات رمزارزها به حوزه‌های قضاییِ غیرمنطبق با قوانین ضدپولشویی را در پی داشت. همچنین، فعالیت‌های ظاهراً خوش‌فکر دولت مانند تلاش برای یافتن هویت کاربران بلاک‌چین‌ با بهره‌گیری از خود این فناوری ظهور‌یافته، تمایل به انتقال فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ به لایه‌های زیرین اقتصاد جهانی را بیشتر تحریک کرد.

فناوری‌ها و حاکمیت جهانی: یک رابطه‌ی سازنده‌ی متقابل
تغییر فناوری می‌تواند چالش‌ها و فرصت‌های مختلفی را برای حاکمیت جهانی ایجاد کند. مواردی مانند کاربردهای بلاک‌چین‌ از سال ۲۰۰۸ تأکید می‌کند که چگونه بازیگران اصلی رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی به کاربردهای این فناوری ظهور‌یافته در درجه‌ی اول به‌عنوان چالش نگاه می‌کنند. پاسخ‌های آنها به‌نوبه خود بر توسعه فعالیت‌های ایجادشده توسط این فناوری نوظهور تأثیرگذار بود. برخی از بازیگران غیردولتی سعی داشتند شیوه‌های خود را تغییر دهند تا فراتر از نظارت دولت باقی بمانند، درحالی‌که برخی دیگر به‌دنبال رعایت مقررات اصلی رژیم بین‌المللی بودند. نه فناوری و نه رژیم‌های بین‌المللی، کنترل کاملی بر یکدیگر ندارند، با این حال هیچ‌یک از آنها خارج از کنترل نیستند. روابط بین فناوری و بازیگران اصلیِ تشکیل‌دهنده‌ی زیربنای حاکمیت جهانی صرفاً یک‌سویه نیست، بلکه هر دو بر یکدیگر نفوذ دارند و متقابلاً با روش‌های غافلگیرکننده و غیر‌منتظره باعث شکل‌دهی یکدیگر می‌شوند.

خلاصه
این مقاله با بررسی روابط بین فناوری‌های بلاک‌چین‌ و رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، روابط سازنده‌ی متقابل رژیم‌های بین‌المللی و فناوری‌های نوظهور حکمرانی جهانی را نشان داده است. تجزیه و تحلیل این رابطه‌ی متقابل سازنده را می‌توان در دو مرحله برجسته کرد:
در ابتدا مشخص شد که ویژگی‌های غیرمتمرکز و شبه‌ناشناس فناوری‌های بلاک‌چین،‌ واکنش رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی و کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی را شکل داده و محدود می‌کند. این کارگروه روی یک رویکرد غیرمتمرکز در مورد چالش‌های ایجاد‌شده توسط بلاک‌چین‌ تأکید دارد. به‌جای تمرکز بر رمزارزها، مؤسسات مشخصی در رابطه با فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ و اقتصاد اصلی، مورد هدف قرار گرفتند و تشویق شدند که رویکردهای مناسبی را برای انطباق با قوانین ضدپولشویی دنبال کنند. همچنین، دولت‌ها تشویق شدند که برای دستیابی به یک هدف کلی مشترک، رویکردهای انعطاف‌پذیر و اجباری را آزمایش کنند تا اطمینان حاصل نمایند که فعالیت‌های بلاک‌چین‌ در لایه‌های قانونی سیستم مالی به وقوع خواهند پیوست و از انتقال آنها به دنیای زیرین و غیرقانونی سیستم مالی جلوگیری به‌عمل می‌آید.
در گام دوم نشان داده شد که چگونه واکنش‌های خاص حاکمیت رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، تکامل برنامه‌های بلاک‌چین‌ را شکل داده و محدود می‌کند. پاسخ غیرمتمرکز و انعطاف‌پذیر به چالش‌های ایجاد‌شده توسط این فناوری ظهور‌یافته، بر تکامل فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ تأثیر گذاشته است. کاربردهای بلاک‌چین‌ به‌طور فزاینده‌ای به «دنیای فوقانیِ» سازگار با قوانین ضد‌پولشویی بین‌المللی و «دنیای زیرینِ» غیر‌منطبق با این قوانین تفکیک شدند. این تفکیک‌سازی سعی در حفظ آن دسته از ویژگی‌های فناوری‌ دارد که تصور می‌شود اهداف مبارزه با پولشویی را به چالش می‌کشند. از یک طرف، فعالیت‌های دولتی و غیردولتیِ داوطلبانه‌ی مطابق با اهداف مبارزه با پولشویی، به جریان اصلی کاربردهای بلاک‌چین‌ کمک می‌کنند و از طرف دیگر، ممنوعیت‌های رسمی در مورد برجسته‌ترین کاربردهای بلاک‌چین‌ و استفاده از فناوری شناسایی پولشویی‌های بالقوه، بخش دیگری از فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ را تشویق می‌کند که به لایه‌های زیرین و غیرقانونی اقتصاد سیاسی جهانی منتقل شوند.
به‌طور کلی، در این مقاله تأکید می‌شود که فناوری‌ها و رژیم‌های بین‌المللی در یک فضای انتزاعی وجود ندارند و به اتفاقات محیط خود واکنش نشان می‌دهند. حکمرانی جهانی در محیط‌های اجتماعی-فنی فعالیت می‌کند که در آن، ویژگی‌های خاص فناوری‌ها، فعالیت‌های بازیگران اصلی را به روشی غیرمنتظره شکل می‌دهند و محدود می‌کنند. کاربردهای بلاک‌چین‌ مانند ارزهای رمزپایه به‌جای اینکه به‌عنوان یک فرصت تلقی گردند، عمدتاً به‌عنوان چالشی برای حاکمیت جهانی مبارزه با پولشویی نگریسته شدند. بازیگران اصلی در رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی از قبیل کارگروه ویژه‌ی اقدام مالی، فرصت‌های مهمی را برای ردیابی معاملات مالی بین‌المللی که از بلاک‌چین‌ به‌دست می‌آورند، تأیید کردند. استفاده از این فناوری‌های نوظهور برای اهداف نظارت دولتی، با واکنش‌های منفی کاربران بلاک‌چین‌ روبرو و باعث شد که برخی از فعالیت‌های مبتنی بر بلاک‌چین‌ به سمت «دنیای زیرینِ» اقتصاد سیاسی جهانی هدایت شود. در واقع، برخی از بازیگران غیردولتی تلاش‌های دولت‌ها را در مهار کردن فناوری‌های بلاک‌چین،‌ به‌عنوان فرصت‌های سودآوری برای بازاریابی و فروش تخصص خود در نظر می‌گرفتند. به‌طور کلی، نگرش عمدتاً منفی در مورد برنامه‌های کاربردی بلاک‌چین‌ به‌عنوان چالش‌هایی برای اَشکال موجود حاکمیت، توسط ویژگی‌های خاص این فناوری‌های ظهور‌یافته و پاسخ‌های تحریک‌آمیز آن شکل گرفته است. این فرآیند نیز به‌نوبه خود، تکامل فناوری نو‌ظهور را با روش‌های خاصی موجب شده است.
بررسی الگوی تکامل فناوری‌ها و حاکمیت، فرصت‌هایی را برای شناخت دقیق‌تر تغییرات غالباً غیرمنتظره در محیط‌های اجتماعی-فنی که رژیم‌های بین‌المللی در آن کار می‌کنند، فراهم می‌کند. از بررسی نحوه‌ی تکامل متقابل فناوری‌های نوظهور مانند بلاک‌چین‌‌ها و رژیم بین‌المللی مبارزه با پولشویی، نکات زیادی حاصل می‌شود. در تحقیقات آتی می‌توان این موضوع را بررسی کرد که چرا و چگونه بازیگران دولتی و غیردولتی به تحولات نظارتی و فناوری به‌عنوان یک چالش می‌نگرند و نیز پیامدهای هنجاری ناشی از پاسخ به چنین برداشت‌هایی چگونه باید درک شود.
زمانی‌که ویژگی‌های جدید فناوری‌های نوظهور در درجه‌ی اول به‌عنوان چالش یا عوامل مزاحم در نظر گرفته می‌شوند، واکنش‌های بین‌المللی معمولاً همانند یک چکش‌، چالش‌ها را سرکوب می‌کنند و در‌عین‌حال موجب تضعیف فرصت‌های سودمندی می‌شوند که ممکن است با این چالش همراه باشد. بسیار بعید است که پولشویی در رمزارزها و ارزهای تحت حمایت دولت، به‌طور کامل ریشه‌کن شود و فراتر از مبادلات بیت‌کوین و رمزارزها بر اساس پول‌های ملی، پولشویی همچنان در «دنیای فوقانیِ» سیستم مالی جهانی رخ می‌دهد و مؤسسات مالی اصلی مانند بانک‌ها را درگیر می‌کند. در صورت تمرکز تلاش‌ها برای مقابله با این فعالیت، ممکن است نوآوری‌های بالقوه سودمند دیگر از قبیل بهبود پرداخت به سوت‌زن‌های افشاگر یا تسهیل حواله‌ها، با مانع روبرو شوند و یا حتی از بین بروند.
درک این موضوع که محیط‌های اجتماعی-فنی گسترده‌تر و حاکمیت جهانی به‌طور متقابل یکدیگر را تشکیل می‌دهند، به پیش‌زمینه‌ی پاسخ‌های احتمالی به تغییرات تکنولوژیکی در اقتصاد سیاسی جهانی کمک می‌کند و باعث می‌شود دانشمندان، سیاست‌گذاران و شهروندان به‌طور یکسان از شناخت دقیق‌تر مزایای بالقوه و خطرات ناشی از حساسیت به توسعه‌ی همزمان فناوری و حاکمیت جهانی، بهره‌مند گردند.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *