برای موفقیت در سرمایهگذاری لازم است از دانش مالی و وقت کافی برخوردار باشیم
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با ماهنامه «بورس» تشریح کرد
برای موفقیت در سرمایهگذاری لازم است از دانش مالی و وقت کافی برخوردار باشیم
در این شماره از ماهنامه «بورس» به سراغ دکتر علیرضا سارنج، عضو هیئت علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران رفتهایم. ایشان تجربه کسب رتبههای تکرقمی در آزمونهای ورودی مقاطع کارشناسی ارشد و دکترای رشته مدیریت مالی را در پرونده تحصیلی خود دارند و در حال حاضر از مدیران ارشد شرکت رتبهبندی پایا به شمار میآیند.
دکتر سارنج در خلال این گفتگو، ابتدا با اشاره به مسیر تحصیلی خود، اصلیترین دلیل موفقیتش در این حوزه را درک صحیح و واقعی مباحث پایهای حوزه مالی میداند و به دانشجویان این حوزه توصیه میکند: «فقط به کتب درسی بسنده نکنند و حتماً علاوه بر زبان انگلیسی، حداقل یک زبان برنامهنویسی را هم یاد بگیرند». ایشان تأکید ویژهای نیز بر یادگیری علم هوش مصنوعی دارند و معتقدند که تا چند سال آینده تمام دنیا از این علم استفاده خواهند کرد. همچنین راهکار پیشنهادیِ آقای دکتر سارنج، در مورد تأمین مالی شرکتها، استفاده از شرکتهای رتبهبندی بوده است.
آنچه در ادامه مطرح میشود مشروحی از این گفتگوی خواندنی است.
جناب آقای دکتر سارنج بهعنوان اولین سؤال، با توجه به جایگاه علمی که دارید، لطفاً از مسیر تحصیلیتان از ابتدا تاکنون برایمان بگویید. چه شد که به حوزه مالی روی آوردید؟
بنده به دلیل علاقه شخصی در دوران دبیرستان رشته تحصیلی ریاضی فیزیک را انتخاب کردم و تمایل داشتم که در دانشگاه رشتههای مرتبط با ریاضی و یا مهندسی قبول شوم، با توجه به نحوه پذیرش در رشتههای مختلف که منوط به پاسخگویی به درصد مشخصی از هرکدام از دروس است و ازآنجاکه بنده درصد دروس کَمّی مثل ریاضی و فیزیک را بالا و دروسی مثل فارسی و عربی را پایین زده بودم، نتوانستم وارد رشتههای مرتبط با ریاضی شوم و رشته مدیریت بازرگانی قبول شدم. (الآن هم خدا رو شکر میکنم که وارد این حوزه شدم.)
بنده سال ۱۳۸۰ در مقطع کارشناسی رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه اصفهان تحصیلات خودم را ادامه دادم، ناگفته نماند که آن زمان رشتههای مرتبط با حوزه مالی تنوع نداشتند و اکثر رشتههای مدیریت در مقطع لیسانس به مدیریت دولتی، مدیریت صنعتی و مدیریت بازرگانی ختم میشد.
در ابتدا خیلی راجعبه این رشته اطلاعات نداشتم ولی بهمرور با دروس و ساختار این رشته آشنا شدم.
کمی بعدتر متوجه شدم در دوره ارشد رشتههای دیگری هم میتوانم انتخاب کنم و با توجه به اینکه در آزمون ورودی ارشد رتبه تکرقمی ۴ را کسب کرده بودم، برای انتخاب رشته دستم باز بود و چون حوزه مالی بیشتر با عدد و ارقام سروکار دارد، رشته مدیریت مالی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران را انتخاب کردم و ۲ سال هم به طول انجامید و خیلی سریع هم بعدازآن کنکور دکترا شرکت کردم.
در مقطع دکترا، آن زمان هر دانشگاه آزمون برگزار میکرد و بهاندازه ظرفیت همان دانشگاه، پذیرش داشتند و بنده نیز به لطف خدا مجدد توانستم رتبه تکرقمی ۲ در آزمون دکترای مدیریت مالی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران را کسب کنم.
دلیل موفقیت تحصیلی خود در حوزه مالی را چه عواملی میدانید، با توجه به اینکه در ۲ مقطع تحصیلی رتبههای ممتازی را کسب کردید؟
بنده میتوانم ۵ کتاب مرتبط با حوزه مالی معرفی کنم که اگر فردی مطالب این کتابها را فرا گیرد مطمئناً اطلاعات بسیار ارزشمندی در این حوزه کسب کرده است و میتواند ادعا کند که از دانش مالی خوبی در زمینههای مختلف برخوردار است ولی کسانی در رشته مالی موفقتر هستند که مباحث پایهای مثل ریاضی، آمار، اقتصادسنجی، OR و … را اصولی بدانند و در آنها مهارت داشته باشند. این ابزارها کمک میکند تا دانشجو بتواند مباحث گوناگون مالی را بسیار عمیقتر درک نموده و بهدرستی از آنها استفاده کند و با توجه به علاقه بنده به این مباحث، موضوعات را بهتر درک میکردم که همین امر نیز در موفقیتم تأثیرگذار بود.
در همین خصوص چه توصیهای به دانشجویان در حال تحصیل در حوزه مالی دارید؟
دانشجویان علاوه بر دانش مالی که بسیار مهم است و باید برای یادگیری مباحث این حوزه کوشش کنند، برای ادامه مسیر و پیشرفت و اوجگیری نیاز به دو بال دارند.
نخست یادگیری زبان انگلیسی است که باید بهصورت عمومی و تخصصی مرتبط با حوزه مالی باشد، زیرا در سطح یادگیری حرفهای، تمام کتابهای مرجع، منابع، مقالات و … همگی به زبان انگلیسی است و مطالعه کتب فارسی بهتنهایی جوابگو نیست.
مورد بعدی فراگیری حداقل یک زبان برنامهنویسی مثل متلب، پایتون و … است بهتازگی یادگیری و بهکارگیری هوش مصنوعی نیز در این حوزه بسیار مهم شده است.
وقتی این دو در کنار یادگیری مطالب حوزه مالی قرار بگیرند مطمئن باشید در این حوزه موفق میشوید و نسبت به بقیه در سطح بالاتری قرار میگیرید.
چه توصیهای برای دانشجویانی که از رشتههای دیگر وارد حوزه مالی میشوند، دارید؟
تقاضا برای رشتهی مالی در این سالها بهشدت افزایشیافته است و همانطور که مشاهده میشود در مقطع ارشد و دکترا چهبسا حتی از رشتههای فنی و مهندسی وارد این حوزه میشوند و بعضی مواقع حتی گوی سبقت را هم از دانشجویانی که در مقطع کارشناسی دروس مرتبط با حوزه مالی خواندهاند، میگیرند که البته توصیهام به آنها این است که چون امکان دارد در دروس مرتبط با حسابداری و یا تحلیل صورتهای مالی به مشکل بخورند، پیشنهاد میکنم وقت بیشتری برای یادگیری این مباحث بگذارند.
چه درخواستی از مسئولین مرتبط با این حوزه دارید؟
متأسفانه الان موج مهاجرت بسیار زیاد شده است و امیدوارم عوامل انگیزشی بهگونهای ایجاد شود که نخبههای همه حوزهها، انگیزه داشته باشند تا در ایران فعالیت کنند و استعداد خودشان را در کشورمان به منصه ظهور بگذارند.
هماکنون شما عضو هیئت علمی دانشگاه هستید، آیا اساتید وظایف خود را به نحوه احسن انجام میدهند؟
اساتیدی که در ایران مشغول تدریس هستند چه ازلحاظ دانش مالی و قدرت تحلیلی و چه ازلحاظ موارد دیگر همگی از پتانسیل بالایی برخوردار هستند. بنده و بسیاری از اساتید بهروزترین منابع را بهکار میگیریم تا دانشجویان بهرهبرداری حداکثری داشته باشند.
آقای دکتر سارنج لطفاً اندکی از محتوای کتابهایی که تألیف کردهاید، برایمان بگویید؟
بنده تاکنون ۲ کتاب تألیف کردهام که منتشر هم شدهاند بانامهای “حسابان تصادفی و کاربرد آن در علوم مالی (که به فرآیندهای تصادفی، فضای احتمال و قیمتگذاری ابزارهای مشتقه اشاره دارد)” و “تجزیهوتحلیل ریسک بازار از تئوری تا عمل (به همراه کاربردها در MATLAB و Excel)” و تمام تلاشم را کردم که طوری توضیح دهم که اگر شخص خواننده هیچ اطلاعی راجعبه مبحثهای مطرحشده و برنامهنویسی نداشت، بتواند بعد از مطالعه کتاب به حل مسئلههای مربوطه بپردازد. توضیحات خود را از سطح مبتدی شروع کرده و تا سطح حرفهای پیش بردهام و اگر فردی مطالب کتاب را مفهومی فرا گیرد میتواند در بسیاری از موارد دیگر هم از این ابزارها استفاده کند، زیرا بسیار کاربردی هستند.
کتاب دیگری هم دارم که از انتشارات دانشگاه تهران پذیرش گرفته و هماکنون در حال ویراستاری است و نام کتاب هم “قیمتگذاری پیشرفته اختیار معاملهها با استفاده از متلب “ که سعی کردهام انواع قیمتگذاری آپشنها را در آنجا آموزش دهم و در مهرماه به بازار میآید.
با توجه به اینکه مخاطبین ماهنامه اکثراً اهالی بازار سرمایه هستند، لطفاً نظرتان راجع به نحوه و میزان تأمین مالی شرکتها در بازار سرمایه چیست؟ آیا در مسیر درستی درحرکت هستیم و یا هنوز از موقعیت مطلوب فاصله زیادی داریم؟
کشور ما در حوزه تأمین مالی درگذشته عمدتاً بانک محور بوده است و شرکتهای بزرگ کشور تا همین سالهای اخیر نیاز نداشتند که از طریق بازار سرمایه اوراقی منتشر و تأمین مالی کنند زیرا آنها هرموقع اراده میکردند از بانکها تسهیلات دریافت میکردند.
ابتدا چند سال حق تنفس و بعدازآن تازه شروع به پرداخت قسط میکردند، ولی الان محدودیتهایی در تسهیلات دهی وجود دارد و چون شرایط سخت شده است و بازپرداخت هم کوتاهمدت شده است پس میبینیم که تأمین مالی از بازار سرمایه نیز به گزینهها اضافه شده است.
در این راه ما نیاز به ابزارهایی داشتیم که با استفاده از آنها شرکتها بتوانند تأمین مالی کنند که تحت عنوان صکوک و اوراق مالی اسلامی که کاربردیترین آن تحت عنوان اوراق اجاره و اوراق مرابحه از آن یاد میشود ایجاد شده است، البته انواع مختلفی دارد که با توجه به نیاز بازار از آنها استفاده میشود.
نکته بعدی که نیاز است در این حوزه به آن پرداخته شود، ارکانی هستند که برای انتشار اوراق باید تشکیل شوند که یکی از آنها رکن ضامن بوده که همیشه اغلب یکی از بانکها این مسئولیت را بر عهده داشته و رکن ضامن بوده است که متأسفانه مجدد باعث شده هر وقت صحبتی از تأمین مالی از طریق بازار سرمایه میشود خواهناخواه دوباره نیمنگاهی به بازار پول شود و وابستگی به نظام پولی و بانکی همچنان وجود داشته باشد.
آیا راهکاری وجود دارد؟ چه پیشنهادی در این رابطه دارید؟
بله، استفاده از شرکتهای رتبهبندی اعتباری.
اینجا نقش شرکتها و مؤسسات رتبهبندی اعتباری مشخص میشود. این شرکتها بر اساس صلاحیت و شایستگی، اعتبار شرکتهای ناشر را بررسی میکنند و بر اساس آن به شرکت مربوطه رتبه اعتباری میدهند.
اگر شرکت مذکور، پذیرششده در بورس تهران یا فرابورس ایران باشد و از رتبهی اعتباری خوبی برخوردار باشد با محدودیتهایی میتوانند انتشار اوراق را بدون رکن ضامن انجام دهند و بروکراسی اداری که زمانبر هم است، خیلی کمتر میشود.
شرکتهای رتبهبندی ازجمله شرکتهای تازه تأسیس در کشور محسوب میشوند. لطفاً در این خصوص بیشتر برایمان توضیح دهید. از مزایای حضور این قبیل شرکتها، برای بازار سرمایه و نفعی که برای سهامداران دارند، بگویید.
در حال حاضر ۳ موسسه رتبهبندی در ایران وجود دارد که فعالیت رتبهبندی اعتباری شرکتها را انجام میدهند و بنده نیز در حال حاضر در شرکت رتبهبندی پایا فعالیت میکنم که با کوشش و تلاش همکاران در این چند سال توفیقات خوبی توانستهایم کسب کنیم و درصد بالایی از شرکتهایی که تا الان رتبهبندی شدهاند و دارای گرید و رتبه هستند، توسط شرکت پایا انجام شده است و مطمئناً آینده خوبی در انتظار این صنعت میباشد که البته قطعاً مشکلاتی نیز سر راه وجود دارد.
درمجموع ۲ نوع رتبهبندی اعتباری داریم که عبارتند از رتبه اعتباری شرکتی و رتبه اعتباری اوراق. در فرآیند رتبهبندی اعتباری ما دو دسته اطلاعات کمّی و کیفی را مورد تحلیل قرار میدهیم.
در تحلیل وضعیت اعتباری، ما از رویکرد فاندامنتال استفاده میکنیم یعنی جهت بررسی ریسک اعتباری به تحلیل متغیرهای کلان اقتصادی که به صنعت مربوطه و نیز شرکت مربوطه توجه میشود.
در سطح شرکت، باید صورتهای مالی و سایر اطلاعات مرتبط را در ۵ سال اخیر بررسی شود و از روندها و نسبتهای مالی در این بازه زمانی مطلع شویم تا به وضعیت موجود برسیم. همچنین در تحلیل کیفی شرکتها، مباحثی نظیر ارزیابی فضای کسبوکار، ریسکها و نحوه مواجهه با آنها، مباحث استراتژیک و شفافیت، حاکمیت شرکتی، بررسی محیط عملیاتی و … مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
درنهایت اطلاعات مربوط برای تحلیل کمّی و کیفی با یکدیگر ترکیب میشوند و بر اساس گزارش بهدستآمده، رتبه پیشنهادی ارائه میشود.
ما بهعنوان موسسه رتبهبندی اجازه نداریم رتبه صادر کنیم و در اینجا کمیته رتبهبندی پایا که کاملاً بهصورت مستقل عمل میکند این رتبه را اعطا میکنند. افراد این کمیته که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تائید شدهاند یکی از وزنههای موسسه رتبهبندی پایا محسوب میشوند، زیرا افرادی هستند با سوابق، تحصیلات و تجربههای فراوان در این حوزه که عبارتنداز آقایان دکتر قالیباف اصل، دکتر علی رحمانی، دکتر علی سعیدی و آقای عبدالحسین صادقی باطانی.
آیا در این مرحله وظایف موسسه رتبهبندی تمام میشود؟
خیر، موسسه رتبهبندی بهعنوان رکن جدید که رتبه را به شرکت مربوطه اعطا کرده است، وظیفه دارد رتبه شرکت را در آن دوره پایش کند و در صورت رخداد رویدادهای بااهمیت نسبت به تغییر رتبه اقدام نماید.
بهعنوان سؤال آخر بفرمایید که چه پیشنهاد و یا توصیهای به افراد علاقهمند به سرمایهگذاری در بازار سرمایه دارید؟
طبیعتاً بازار سرمایه همواره با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده و هست. این پدیده را میتوان با بررسی روند قیمتها در بازار بهخوبی مشاهده کرد.
وقتی بازار در مقاطعی همانند سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ بهصورت شارپی بالا میرفت، مشاهده میشد کسانی که هیچ اطلاعی حتی راجعبه ادبیات ابتدایی بازار سهام نداشتند و فقط صرفاً میخواستند با موج همراه شوند، در مقطعی سودهای گزافی کردند. میتوان گفت چهبسا افراد آماتور و غیرحرفهای حتی بیشتر از حرفهایها سود میکردند، چون بدون هیچ ترس و احساس ریسکی، نقدینگی خود را وارد بازار میکردند و اصطلاحاً خرید سهم حالت “دارتی” پیدا کرده بود و هر سهمی را میگرفتید سود میکردید و هیچ تحلیلی وجود نداشت، بعدازآن شاهد بودیم که اتفاقات بدی رخ داد و همه ضررهای سنگینی را متحمل شدند و به نظرم هر شخصی که وارد بازار مالی میشود باید به این نکته توجه کند که ذات این بازار ریسکی و همراه با عدم اطمینان است. پدیده ریسک بحث مهمی است و ازلحاظ مفهومی نیاز به درک واقعی دارد.
ما دو نوع سرمایهگذاری داریم که عبارتند از سرمایهگذاری مستقیم و سرمایهگذاری غیرمستقیم، برای اینکه در سرمایهگذاری مستقیم موفق باشیم باید ۲پارامتر وجود داشته باشد، اولی دانش مالی کافی و دومی، زمان و وقت کافی است.
بنده که از اول در حوزه مالی فعالیت کردهام (مدرس این حوزه هستم و تدریس میکنم، همچنین بهصورت اجرایی در همین حوزه فعالیت دارم)، گاهی اوقات واقعاً فرصت نمیکنم و ترجیح میدهم بهصورت غیرمستقیم سرمایهگذاری کنم و پیشنهادم به اکثر علاقهمندان به سرمایهگذاری در اوراق بهادار این است که گزینه سرمایهگذاری غیرمستقیم را انتخاب کرده و با آشنایی با انواع گوناگون صندوقهای سرمایهگذاری و سبدگردانی و نیز توجه به اهداف و ذائقه ریسکی خود گزینه مناسبی را انتخاب نمایند.