خانه گپ‌و‌گفت آشنایی با اساتید مالی كشور برای موفقیت در صنعت مالی نباید از هوش مصنوعی غافل شد
برای موفقیت در صنعت مالی نباید از هوش مصنوعی غافل شد

برای موفقیت در صنعت مالی نباید از هوش مصنوعی غافل شد


در گفتگو با عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی عنوان شد

در این شماره از ماهنامه «بورس» میزبان دکتر کامران پاکیزه هستیم. دکتر پاکیزه عضو هیئت علمی دانشکده علوم مالی دانشگاه خوارزمی است که توانسته‌ با معرفی سرفصل‌های جدیدی در این دانشگاه شیوه‌ای نو از آموزش را راه‌اندازی کند. وی در این گفتگو تأکید دارد افرادی در حوزه مالی موفق‌تر خواهند بود که علاوه‌بر «انگیزه»، «پشتکار» و «صبر»، «تسلط بر زبان‌های برنامه‌نویسی روز دنیا» را نیز در دستور کار خود قرار دهند و معتقد است که دنیا به سمت هوش مصنوعی رفته است و نباید از این قافله عقب ماند. این استاد مالی «عدم توجه به داشتن استراتژی سرمایه‌گذاری برای شرکت‌ها» و «نبود آموزش کافی» در این خصوص را بسیار نگران‌کننده توصیف می‌کند و توضیح می‌دهد: بهتر است که هزینه بیشتری به این موضوع تخصیص داده شود، زیرا ثمره آن چند‌ده برابر خواهد بود. این موضوع تا جایی برای ایشان حائز اهمیت است که درسی ۳ واحدی را با عنوان «سرمایه‌گذاری‌های جایگزین» در دانشگاه خوارزمی تدریس می‌کند و امید دارد که هرچه زودتر این موضوع به سرفصل‌های آموزشی نظام آموزشی اضافه شود. این تحلیلگر بازار سرمایه، به عنوان یکی از معدود دارندگان مدرک CFA در کشور دارا بودن این مدرک را بسیار مهم و یکی از وجوه تمایز میان افراد در بازار دانست. در ادامه می‌توانید مشروح آنچه در این گفتگو مطرح شده است را مطالعه بفرمایید.

جناب آقای دکتر پاکیزه به‌عنوان اولین سؤال برای خوانندگان ماهنامه بفرمایید چه شد که وارد حوزه مالی شدید؟
ورود من به این رشته بیش از آنکه به انتخاب خودم باشد به‌واسطه انتخاب رشته‌ای بود که بعد از دریافت رتبه کنکورم انجام دادم. درواقع علی‌رغم اینکه بنده رتبه ۶۱۶ را در کنکور رشته علوم تجربی کسب کرده بودم و این شانس را داشتم که در رشته پزشکی تحصیل کنم، مشکلاتی در انتخاب رشته‌ام پیش آمده بود که در نتیجه آن، بسیار اتفاقی وارد حوزه مالی شدم و سر از رشته حسابداری درآوردم، پس از آن هم در دانشکده علوم اقتصادی و دارایی (بورسیه) تحصیلات خودم را ادامه دادم. ناگفته نماند که از سال ۱۳۹۳ دانشکده علوم اقتصادی با دانشگاه خوارزمی ادغام شده است و با نام دانشکده علوم مالی دانشگاه خوارزمی به کار خود ادامه می‌دهد.

آقای دکتر پاکیزه لطفاً از سابقه‌ی تحصیلی خود برایمان بگویید؟
بر اساس آنچه که پیشتر توضیح دادم طبیعتاً در ابتدا علاقه‌ خاصی به حوزه مالی نداشتم تا جایی که دروس تخصصی را با نمرات پایینی پاس می‌کردم. در آن دوران، به‌عنوان کارآموز ابتدا در وزارت اقتصاد و امور دارایی و سپس در سازمان بازرسی شروع به انجام فعالیت در حوزه مالی کردم (از ترم سوم) و وارد دنیای حسابداری شدم. به‌مرور و از ترم ۵ به بعد، به رشته حسابداری و مالی به‌شدت علاقه‌مند شدم و تحصیل در این حوزه را جدی گرفتم، تاجایی‌که نمرات دروس تخصصی بنده اکثراً ۱۹یا ۲۰ بودند و مباحث را به صورت منابع اصلی لاتین مطالعه می‌کردم، نهایتاً مدرک کارشناسی خود را در دانشگاه خوارزمی (دانشکده علوم اقتصادی و دارایی) اخذ کردم.
در مقطع کارشناسی ارشد توانستم رتبه ۲۰ رشته حسابداری را کسب کنم و در دانشگاه علامه طباطبایی قبول شوم. در آن مقطع هم از دانشجویان ممتاز و فارغ التحصیل رتبه اول دانشگاه بودم.
در مقطع دکتری نیز رتبه اول در رشته حسابداری و رتبه سوم در رشته مدیریت مالی را کسب کردم که در رشته حسابداری در دانشگاه علامه طباطبایی و در رشته مدیریت مالی در دانشگاه شهید بهشتی قبول شدم. در آزمون اعزام به خارج از کشور که توسط بانک مرکزی انجام می‌شد نیز موفق شدم رتبه اول را اخذ کنم.

چه شد که تصمیم گرفتید در ایران به تحصیل خود ادامه دهید؟
به دو علت، یکی اینکه دانشگاه علامه طباطبایی در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ حرف اول را در رشته حسابداری و مالی در کشور می‌زد، از طرفی با توجه به شناختی که از دانشگاه علامه طباطبایی داشتم و پیشنهاد اساتیدم مبنی بر گذراندن تحصیلات تکمیلی در ایران، تصمیم گرفتم در ایران و در دانشگاه علامه طباطبایی ادامه تحصیل بدهم. دوم اینکه همزمان فعالیت کارآفرینی را شروع کرده بودم که باید همراه با تحصیلاتم به انجام می رساندم و طبیعتاً در آن برهه ایران را ترجیح می دادم.

لطفاً از سابقه‌ی تدریس خود بگویید و بفرمایید که در حال حاضر در کدام دانشگاه‌ها مشغول به تدریس هستید؟ چه دروسی را ارائه می‌دهید؟
بنده در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته‌های مدیریت مالی و مهندسی مالی، دروسی از قبیل مدیریت مالی، مبانی مدیریت سرمایه‌گذاری، مدیریت سرمایه‌گذاری پیشرفته را بیش از بقیه تدریس می‌کنم، همچنین درس “تجزیه‌ و تحلیل صورت‌های مالی” را در مقطع کارشناسی ارشد برای دانشجویان رشته مدیریت مالی در دانشکده علوم مالی دانشگاه خوارزمی تدریس می‌کنم.
درس “سرمایه‌گذاری جایگزین” را که به فضای ابزارها و نهادهای مالی جدید (مثل سرمایه‌گذاری جسورانه یا خطرپذیر، سرمایه‌گذاری در کالاها، صندوق‌های پوشش خطر و …) می‌پردازد، به‌عنوان درس جدیدی در گروه مهندسی مالی که ۳ واحدی است، تعریف کرده‌ایم و بنده چند سالی است که آن را تدریس می‌کنم.
از دیدگاه شما، عواملی که می‌توانند باعث موفقیت فرد در این حوزه (مالی) شود کدام‌اند و به نظرتان کدام‌یک نسبت به بقیه در اولویت است؟
موفقیت، مفهومی ذهنی است و برای هرکسی تعریف و قاعده خاصی دارد، اما بنده بهترین تعریفی که از آن دیده‌ام و واقعاً برایم جالب بوده است را می‌توانم این‌گونه بیان کنم: “یک وضعیت خوشایند دائمی که باعث رشد انسان شود”. به این معنی که اگر در فضایی قرار بگیریم که احساس مطلوبی داشته باشیم، حال این احساس کوتاه‌مدت نباشد و همچنین به رشد و رستگاری ما منتج شود، قاعدتاً موفق بوده‌ایم. این مفهوم در فضای مالی هم قطعاً صدق می‌کند و به عقیده بنده مهمترین عواملی که باعث می‌شود فردی در این فضا قرار بگیرد، مواردی چون “انگیزه”، “پشتکار” و “صبر” آن شخص است.
نکته مهم بعدی در این خصوص، “قابلیت یادگیری و به‌روز بودن” فرد است، منظورم مواردی از قبیل تسلط بر زبان‌های برنامه‌نویسی روز دنیا (پایتون و یا هر برنامه مرتبط به این حوزه)، تسلط بر آنچه در دنیای کنونی فاینانس می گذرد و همچنین یادگیری تکنولوژی‌های مالی، علم داده، هوش مصنوعی و… است.

چه توصیه‌ای به کسانی که تصمیم دارند برای تحصیل به این حوزه وارد شوند، دارید؟
توصیه بنده به افرادی که تصمیم دارند وارد حوزه مالی شوند این است که به زبان‌های برنامه‌نویسی جدید مسلط شوند، همچنین وارد حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی شوند و کار کردن با داده‌های با مقیاس بزرگ‌تر را فرا بگیرند.
بیگ دیتا (Big Data) یا کلان‌داده،‌ اقیانوسی است از اطلاعات عظیمی که از رایانه‌ها، تلفن‌های همراه و حسگرها جاری می‌شوند. این داده‌ها توسط سازمان‌ها برای تصمیم‌گیری، بهبود فرآیندها و راهکارها همچنین تولید محصولات، خدمات و تجربیات مشتری‌محور استفاده می‌شوند. کلان‌داده نه‌تنها به دلیل حجم آن، بلکه به‌واسطه تنوع و پیچیدگی ماهیتی که دارد با این عنوان تعریف می‌شود. توان موردنیاز برای پردازش کلان‌داده‌ها از ظرفیت پایگاه داده‌های سنتی بسیار فراتر است و می‌توانند از هر نقطه یا هر چیزی روی زمین که ما قادر به نظارت دیجیتالی آنها هستیم، به دست آیند.
علاوه بر یادگیری مطالبی که ذکر کردم، در صنعت مالی و سرمایه‌گذاری در سطح جهانی و حتی داخلی، لازم است که دانشجویان، مدارک معتبر و مرتبط با حوزه مالی (مثل CFA، CAIA یا…) را اخذ کنند، همچنین به‌صورت تخصصی وارد بعضی از حوزه‌های مالی شوند.

به‌عنوان یکی از اساتید شناخته‌شده در حوزه‌ی مالی، به نظرتان در حال حاضر کدام‌یک از سرفصل‌های تعریف‌شده در این حوزه نیاز به تمرکز بیشتر از سوی مدرسان محترم و همچنین پژوهشگران این حوزه دارد؟ لطفاً در این مورد بیشتر برایمان توضیح دهید.
متأسفانه می‌توان گفت اکثر شرکت‌هایی که در فضای بازار سرمایه فعالیت می‌کنند، از استراتژی سرمایه‌گذاری برخوردار نیستند و به نظر بنده این موضوع به نبود آموزش کافی در این خصوص برمی‌گردد. در همین خصوص به نظر می‌رسد اگر در دروس مدیریت سرمایه‌گذاری، تعدادی سرفصل تحت عناوین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری و … اضافه و توسط اساتید تدریس شود بسیار اثرگذار خواهد بود.
درعین‌حال ما با رشد عجیب سرمایه‌گذاری‌های جایگزین مواجه هستیم و لازم است برای این موضوع درس و یا سرفصلی جداگانه تهیه شود. این موضوع در دانشکده علوم مالی دانشگاه خوارزمی عملی شده است و همانطورکه قبل‌تر هم توضیح دادم، درسی ۳ واحدی تحت عنوان “سرمایه‌گذاری‌های جایگزین” هم‌اکنون در این دانشگاه تدریس می‌شود که بازخورد مناسب و مطلوبی هم دررابطه با آن دریافت کرده‌ایم.

با توجه به اینکه شما دارنده مدرک جهانی تحلیلگر خبره مالی (CFA) از انیستیتو CFA آمریکا هستید لطفاً بفرمایید آزمون‌های CFA در بازار سرمایه کشورها چه اندازه مقبولیت دارند؟
همانطورکه مستحضرید جهت دریافت مدرک جهانی تحلیلگر خبره مالی (CFA)که معتبرترین مدرک در حوزه‌های مرتبط با صنعت سرمایه‌گذاری و مالی است باید ابتدا در ۳ مرحله آزمون (CFA) نمره قبولی را کسب کرد که در صورت مطالعه مستمر با فرض تسلط بر زبان انگلیسی، تقریبا حداقل ۳ سال زمان می‌برد، همچنین به ۴ سال سابقه کار مرتبط با حوزه‌ مذکور و سپس تأیید حداقل ۲ نفر تحلیلگر خبره مالی نیاز است تا اینکه شما چارتر (Charter) بشوید، این موضوع از حرفه ای بودن مدرک (CFA) خبر می‌دهد. اینکه شما فقط نمره قبولی از آزمونی را اخذ کنید معیار قابل قبولی نیست، شما حتما سوابق کار مرتبط مورد تأیید انیستیتو را باید داشته باشید (حتی مجلات اقتصادی روز دنیا ازجمله مجله اکونومیست و فایننشال تایمز هم در این مورد مطالبی چاپ کرده‌اند، به‌طور مثال مطلبی با عنوان ” CFAاستاندارد طلایی در صنعت سرمایه‌گذاری”).

آقای دکتر کمی بیشتر راجع‌به مدرک جهانی تحلیلگر خبره مالی (CFA) توضیح می‌دهید.
برگزاری این آزمون بیش از ۶۰ سال قدمت دارد. آمریکا مهد این انیستیتو بوده و نخستین آزمون در آنجا برگزار شده است، همچنان نیز مقر اصلی آن در آمریکا می‌باشد. دفتر اروپا_خاورمیانه آن هم در لندن واقع شده است و اساساً امروز یک موسسه جهانی بشمار می‌آید چون جامعه‌های تحلیلگری خبره مالی در سرتاسر جهان زیر نظر این انیستیتو به فعالیت می‌پردازند.
متأسفانه هنوز در ایران به‌علت تحریم‌ها، مرکز آزمون و جامعه تحلیلگر خبره مالی ایران وجود ندارد و در حال حاضر ایرانی‌ها جهت شرکت در آزمون‌های این مدرک بین‌المللی باید به خارج از کشور سفر کنند.
ناگفته نماند بنده شخصاً برای برگزاری این آزمون‌ها و تشکیل جامعه حرفه‌ای آن در ایران تلاش بسیاری کرده‌ام و تاکنون ۲بار مدیران ارشد CFA را به ایران آورده و میزبان آنها بوده ام و با نهادهای مختلف مثل سازمان بورس و سازمان سنجش و فعالین بازار جلساتی داشته‌ایم. حتی در سال ۲۰۱۷ با سازمان سنجش و همچنین سازمان بورس و اوراق بهادار برای تنظیم قرارداد جهت برگزاری آزمون در ایران به توافق رسیدیم اما متأسفانه به دلیل وجود تحریم‌ها نتوانستیم به نتایج مثبت و قابل‌قبولی دست پیدا کنیم، البته همچنان این موضوع را پیگیری می‌کنیم تا این آزمون‌ها در ایران برگزار شوند.

تمرکز اصلی این آزمون‌ها بر روی چه مواردی است؟
همان‌طور که پیشتر توضیح دادم، آزمون ۳ مرحله دارد که در مرحله اول محور سؤالات به نحوی است که میزان آگاهی شرکت‌کنندگان از “مبانی مالی و سرمایه‌گذاری” را مورد سنجش قرار می‌دهد. در مرحله دوم اطلاعات مربوط به “ارزش‌گذاری دارایی‌ها” محک زده می‌شود و در مرحله سوم نیز اطلاعات مربوط به موضوع “مدیریت پرتفوی” به صورت مفهومی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
به طور کلی این منابع شامل دروس اقتصاد و روش‌های کمّی، اخلاق و استانداردهای عمل حرفه‌ای، مدیریت مالی شرکتی، مدیریت سرمایه گذاری و پرتفوی، تجزیه و تحلیل صورت های مالی، مشتقات، سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت، سرمایه گذاری‌های جایگزین و … می باشد.
لازم به ذکر است که هرساله بعد از برگزاری آزمون، تمام منابع به‌روزرسانی شده و جدیدترین مباحث مالی در آن گنجانده می‌شود؛ به‌طور مثال به‌تازگیFinTech، Machine learning و هوش مصنوعی که قبل‌تر هم تأکید بر یادگیری آنها داشتم به این مباحث اضافه شده است.
درمجموع آزمون جامع و کاملی است و تقریباً هر موضوعی که در صنعت مالی وجود دارد را پوشش می‌دهد (برای مثال سرفصل “اخلاق و استانداردهای عمل حرفه ای” که برخلاف نام آن که سهل و آسان به نظر می‌رسد، بسیار پیچیده و مشکل است).

آیا گواهینامه‌های حرفه‌ای بازار سرمایه ایران را می‌توان جایگزین این آزمون‌ها دانست؟
قطعاً خیر. انیستیتو CFA نهادی با درآمد بالا محسوب می‌شود که گردش مالی بسیار خوبی دارد و چون سازمانی غیرانتفاعی است، بخش زیادی از این منابع و درآمد را برای ارتقاء حرفه سرمایه‌گذاری، افزایش دانش اساتید، پژوهشگران و متصدیان این نهاد، همچنین مواردی چون بالا بردن کیفیت چاپ و محتوای کتاب‌ها و آزمون ها، هرچه بهتر برگزار شدن آزمون‌ها ( ازآنجاکه این آزمون‌ها در رده جهانی برگزار می‌شود کاملاً تمام استانداردها را رعایت می‌کنند) و … صرف می‌کنند.
با توجه به روندی که در آزمون‌های مربوط به گواهینامه‌های بازار سرمایه ایران وجود دارد، فکر می‌کنم شرایط از قبل بهتر شده و رو به بهبود می‌باشند. سازمان بورس و اوراق بهادار مسیر درست و مناسبی را در پیش گرفته است و این گواهینامه‌ها در آینده مکمل‌های خوبی محسوب می‌شوند، البته با استانداردهای جهانی هنوز فاصله بسیاری وجود دارد.

پیشنهاد شما برای چگونگی ارتقاء کیفیت گواهینامه‌های حرفه‌ای ایران چیست؟
پیشنهاد بنده این است که در این زمینه بیشتر هزینه و سرمایه گذاری شود، چراکه معتقدم این امر در آینده ثمره‌ای چند ده برابری دارد و باید به‌عنوان سرمایه‌گذاری به آن نگاه کرد. متأسفانه با توجه به شرایط تورمی موجود در اقتصاد کشور، هنوز برای مسائلی از قبیل آموزش، بودجه‌ای درخور این موضوع تصویب نمی‌شود.

قدری از رزومه اجرایی خود در حوزه مالی برایمان بگویید. لطفاً در این میان از چالش‌های موجود در مسیر فعالیت‌های اجرایی خود هم بفرمایید.
با توجه به اینکه رشته‌‌ی حسابداری و مالی شباهت‌های زیادی به هم دارند، در مقطع دکتری گرایش مالی را انتخاب کردم و به دلیل علاقه‌ام به بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری در این بازارها، برای پایان‌نامه دکترای خود در این فضا به “بررسی نوسانات و بازدهی بورس اوراق بهادار تهران و بورس‌های بین‌الملل” پرداختم.
همچنین همزمان در بازار کار فعالیت می‌کردم، به گونه‌ای که ابتدا در وزارت امور اقتصادی و دارایی و بعد از آن در ۲ شرکت که تقریباً از سطح معمولی برخوردار بودند مشغول شدم. پس از آن در شرکت سرمایه‌گذاری بهمن با سمت کارشناس سرمایه‌گذاری مشغول به خدمت شدم که پس از مدتی ارتقاء شغلی گرفتم و کارهای بین‌المللی شرکت را انجام می‌دادم. مدتی بعد هم نمایندگی یک شرکت بزرگ انگلیسی به نام”IG Group” را که در بورس لندن حضور داشت و جزء لیست ۲۵۰ شرکت بزرگ (FTSE 250) بود، برعهده گرفتم و قرار بر این شد که همکاری‌های متعددی بین این دو شرکت صورت گیرد. نمایندگی یک شرکت دیگر را تحت عنوان تنفور سیستمز (Tenfore Systems) که یک شرکت انگلیسی بود را در سال ۱۳۸۵هم گرفتم این شرکت در حوزه فروش داده‌های بدون تأخیر بازار (Real Time Market Data) در قالب اپلیکیشن‌های مالی فعالیت می‌کرد را اخذ کردم، در سال ۱۳۸۹ این شرکت توسط Morningstar که یک شرکت آمریکایی است خریداری شد و به دلیل وجود تحریم‌ها در سال ۱۳۸۹ متأسفانه همکاری ما با این دو شرکت قطع شد که اگر این اتفاق رخ نمی‌داد این شرکت‌ها می‌توانستند سرمایه‌گذاران داخلی را به بازارهای بین‌المللی مانند بورس لندن، بورس فلزات لندن و … وصل کنند و معاملات مختلفی با ابزارهای جدید مالی انجام شود که مطمئناً برای سرمایه‌گذاران داخلی و شرکت‌های تولیدیِ کالا‌محور داخلی هم امتیازاتی به همراه داشت.
در سال ۱۳۹۰ به‌عنوان اولین نفر در هیئت علمی دانشگاه خوارزمی (دانشکده علوم اقتصادی سابق) در گروه «مدیریت مالی و مهندسی مالی» که در آن زمان به‌تازگی تأسیس شده بود، جذب شدم. ما در دانشگاه خوارزمی سعی کردیم از افراد جوان استفاده کنیم و هدفمان این بود که گروه “مدیریت مالی و مهندسی مالی” آن دانشگاه را ازلحاظ آموزشی جزء ۵ گروه برتر کشور قرار دهیم. در این خصوص در دانشکده به‌نوعی آموزش متفاوتی را در خصوص بحث‌های مالی و سرمایه‌گذاری آغاز کردیم، به‌گونه‌ای که بیشتر سرفصل‌های درسی ارائه‌شده بر اساس کتب و عناوینی بود که در CFA تدریس می‌شدند و تا حدود زیادی در این بحث موفق بودیم.
بنده همچنین در بخش خصوصی در زمینه کارآفرینی فعالیت های زیادی داشتم همچنین شرکت‌های مختلفی از قبیل شرکت مدیریت ثروت الگو، تأمین سرمایه نوین، هلدینگ آتیه ساوالان، شرکت سرمایه گذاری بهمن و … در سطوح مدیریتی و کارشناسی، کار و تحلیل سرمایه‌گذاری و مالی انجام داده‌ام. درحال‌حاضر عضو هیئت مدیره شرکت سرمایه‌گذاری ملی ایران که جزء شرکت‌های پذیرفته شده در بازار سرمایه است، می‌باشم و پیگیر پیاده‌سازی استراتژی‌های سرمایه‌گذاری‌ به شیوه مدرن هستم.

با توجه به اینکه تعدادی از مقالات جنابعالی درمورد رتبه‌بندی شرکت‌ها است که موضوعی نسبتاً جدید محسوب می‌شود، در صورت امکان خوشحال می‌شویم بیشتر راجع‌به این موضوع برایمان توضیح دهید؟
در فضای رتبهبندی روش‌های جدید بسیاری در دنیا مطرح شده است از جمله رویکرد اف_‌اسکور (F-Score)که توسط آقای پیوتروسکی، استاد حسابداری و مالی دانشگاه استنفورد معرفی شده و بسیار در صنعت سرمایه‌گذاری هم استفاده می‌شود که مبتنی بر رویکردهای بنیادی ارزشگذاری سهام هست و اتفاقاً یکی از روش‌ها که در پایان‌نامه کارشناسی ارشد یکی از دانشجویانم از آن استفاده کرده‌ایم و در راستای ترکیب آن با رویکردهای کمی هستیم، همین رویکرد بوده است. رویکرد اف اسکور، رویکردی ۹ امتیازی است که آقای پیوتروسکی در آن سهم‌ها را براساس نسبت‌های بنیادی و با استراتژی سرمایه‌گذاری ارزشی ترکیب کرده است. وی نهایتاً‌ رتبه‌بندی خود را بر اساس رویکردهای بنیادی و این موضوع که ارزش واقعی شرکت مربوطه چقدر بوده انجام داده است. ما این رویکرد را در ایران پیاده‌سازی کردیم و نتایج بسیار جالبی به دست آورده‌ایم که به‌زودی منتشر خواهد شد.
اعتقاد شخصی بنده بر این است که این رویکردها برای فضای بازار سرمایه ایران نیز قابل استفاده است، مثلاً در ۱۰ سال گذشته برای مثال اگر شاخص بورس معادل ۱۰۰۰درصد بازدهی داشته است، درصورتی‌که از رویکرد “سرمایه‌گذاری استراتژی‌محور مبتنی بر رتبه‌بندی سهام F-score استفاده می‌کردیم، می‌توانستیم ۱۴۰۰درصد بازدهی به دست آوریم که ۴۰ درصد از حالت کنونی بازده بیشتری دارد، آنهم در شرایطی که ریسک آن نیز به اندازه فعلی بوده است. متأسفانه چون در ایران اعتقادی به کارهای استراتژی‌محور، علمی، دانش محور و اساساً حرفه‌ای نداریم، باور این موضوعات برایمان اندکی دشوار است، البته همیشه استراتژی‌ها آنطور که روی کاغذ می‌آیند، عملی نمی‌شوند، از این‌رو نیاز است که استراتژی در عمل سنجش شود.
لازم به ذکر است که رویکردهای رتبه‌بندی‌های دیگری نیز وجود دارد که از آنها استفاده می‌شود اما این مورد از مواردی بود که خودمان از آن استفاده کردیم.

به‌عنوان سخن پایانی اگر توصیه یا نقطه‌نظری درباره بازار سرمایه و یا هر موضوعی که صلاح می‌دانید را دارید، لطفاً با خوانندگان ماهنامه در میان بگذارید.
طبق فرمول‌هایی که برای رشد بازار سرمایه و اقتصاد وجود دارد، عوامل مختلفی بر این موضوع تأثیرگذار هستند. تابع کاب_داگلاس یکی از این فرمول‌ها بوده که مطابق با آن، سه مؤلفه «رشد نیروی کار»، «رشد تکنولوژی» و «رشد سرمایه‌گذاری» بر رشد اقتصاد کشورها اثرگذار خواهند بود.
در این خصوص متأسفانه با توجه به شرایط موجود، وضعیت رشد جمعیت که منجر به رشد نیروی کار در جامعه می‌شود اصلاً مساعد نیست، از طرفی رشد تکنولوژی تا حدودی اتفاق افتاده است اما همچنان کافی نیست. موضوع بعدی رشد سرمایه‌گذاری است. از آنجاکه به عقیده بنده کشور ما تشنه سرمایه‌گذاری است، به نظر می‌رسد که لازم است سیاست‌مداران شرایط بین‌المللی را به سمتی سوق دهند که حداقل معادل ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در کشور انجام شود تا ایران بر روی ریل رشد اقتصاد قرار گیرد، چراکه با رشد سرمایه‌گذاری به سادگی بالای ۱۰% رشد اقتصادی حاصل خواهد آمد.
بنده اشاره به این موضوع را وظیفه خود می‌دانستم، زیرا به موجب آن، از یک‌سو شرایط اقتصادی جامعه و مردم بهبود واقعی پیدا خواهد کرد و بازار تنها به‌علت تورم و کاهش ارزش پول، رشد نخواهد کرد، همچنین بازار سرمایه را می‌توان مجموعه‌ای از تمام شرکت‌ها دانست و در چنین شرایطی اگر سرمایه‌گذاری خارجی با رقم‌های بالا رخ دهد، این بازار هم مشابه سایر بازارها رونق بسیار خواهد گرفت.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *