پولِ در حاشیه: از تجربیات سیاسی تا جوامع بدون پول نقد
در این شماره از ماهنامه بورس، بخش اول مقاله شماره ۲ از مجموعه مقالات «بیتکوین و فراتر از آن-رمزارزها، بلاکچینها و حاکمیت جهانی»، با عنوان «پولِ در حاشیه: از تجربیات سیاسی تا جوامع بدون پول نقد» به قلم موریتز هوتن۱، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی مالی و اقتصادی در دانشگاه گوته فرانکفورت۲ و ماتیاس تیمان۳، استادیار سیاست عمومی اروپا در مؤسسه مطالعات سیاسی پاریس۴ ارائه شده است.
مقدمه
از زمان پیدایش بیتکوین تا زمان تهیه این مطلب (مارس ۲۰۲۲)، ۴۴۵ بار سقوط و مرگ بیتکوین توسط صاحبنظران اعلام شده است که اطلاعات مربوط به آن در وبسایت «۹۹ بیتکوین»۵ جمعآوری و بهصورت مداوم بهروزرسانی میشود. با این وجود در مارس ۲۰۲۲، هر بیتکوین بعد از نوسانات فراوان و زدن سقف قیمتی ۶۹٫۰۰۰ دلار در نوامبر ۲۰۲۱، هماکنون با قیمت حدود ۳۹٫۰۰۰ دلار آمریکا در حال معامله میباشد و حجم بازار آن بالغ بر ۷۴۲ میلیارد دلار بوده و بهصورت مداوم در حال نفوذ به حاکمیت جریان اصلی نقدینگی است.
چطور میتوان ممکن را غیرممکن کرد؟ چگونه میتوان یک ارز رمزنگاریشدهی بهظاهر غیرقانونی مانند بیتکوین را که توانسته است خود را از چالشها و مخالفتهای ایجادشده بیرون کشیده و در سیستم پولی اصلیِ مورداستفادهی اکثریت مردم در جهان رسوخ کند، محدود کرد؟ این نوشتار با تمرکز بر سؤالات بحثبرانگیز پیرامون بیتکوین، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه بیتکوین توانسته است یک جایگاه امن بهعنوان پولِ در حاشیهی سیستم پولی جهانی ایجاد کند؟
چه چیزی باعث میشود که بیتکوین بهعنوان یک پول محسوب گردد؟ برای پاسخ به این سؤال، از نظرات محققان علوم اجتماعی و اقتصاد دگراندیشانه۶ و سایر علوم استفاده میشود. در ابتدا دیدگاه عملکردگرایان سنتی به پول بهعنوان وسیله مبادله، اندازهگیری ارزش و واحد حساب با یک دیدگاه جایگزین که به پول بهعنوان شکلی از بازی در یک جامعه نگاه میکند، مقایسه میشود. وقتی بازی غالب پول۷ با سیستم متمرکز دوسطحی۸ خود در سال ۲۰۰۸ دچار بحران شد، فعالان از این فرصت استفاده و بیتکوین را بهعنوان یک بازیِ جایگزین پول معرفی کردند. بیتکوین علیرغم اینکه مورد استقبال گسترده بازرگانان و هیچ دولت ملیای قرار نگرفت، توانست زنده بماند و خود را تثبیت کند و به درون بازیهای غالب پول قدم بگذارد. در این نوشتار، تکامل بازی پول بیتکوین و حامیان برجسته آن و همچنین شکاف شناختی بین جنبههای مثبت و غیرقانونی بیتکوین که باعث شکوفایی و حفظ آن شده است، ردیابی و بررسی میشود. ناگفته نماند، پروژهای که اکنون متداول شده است، در ابتدا بهشدت غیرعقلانی و غیرعلمی بوده، اما اکنون در بازی غالب پول ادغام شده است. ادامه این نوشتار بهشرح زیر است:
ابتدا، موضوع نظریهپردازی پول، بررسی میشود.
دوم، در مورد موقعیت اولیه بیتکوین در برابر بازی غالب پول بحث میشود.
سوم، سه مرحله اصلی تکامل بیتکوین بهعنوان یک بازی پول بر اساس ارزیابی روزنامهنگاران، دانشگاهها و انتشارات دولتی اخیر بررسی میشود.
چهارم، بعد از بررسی یافتهها نتیجهگیری میشود که بازی پول بیتکوین از بدو تأسیس چه مراحلی را طی کرده و چگونه تغییر جایگاه داده است و این تغییرات چگونه ممکن است روی سایر بازیهای رایج پول تأثیر بگذارد.
از زمان تأسیس، بیتکوین منبع شایعات و جنجالهای زیادی بوده است. با این حال، هیچ چیز بهاندازه این ادعا که بیتکوین میتواند پول باشد یا خیر، ذهنها را به خود مشغول نکرده است. اگر بخواهیم بدانیم بیتکوین چگونه میتواند پول باشد، ابتدا باید در مورد مقصودمان از پول شفافسازی کنیم. تقریباً در هر جای دنیای امروز، پول یکی از اصلیترین ابزارهایی است که جامعه را ساماندهی و یک معمای اساسی را مطرح میکند:
چرا افراد پول ذاتاً بیفایده را برای کالاها و خدمات ذاتاً مفید میپذیرند؟
چرا مردم در سراسر جهان چنین اقدام عجیبی را پذیرفتهاند؟
وقتی کسی سؤال را اینگونه مطرح میکند، پاسخ واضح بهنظر میرسد: هر فردی آن را میپذیرد، زیرا میداند که بقیه نیز آن را میپذیرند. اما اگر استفاده از پول صرفاً بهخاطر پذیرش عمومی آن است، چگونه میتوانیم درباره منشأ پول فکر کنیم؛ زمانیکه هنوز پذیرش عمومی برای آن وجود نداشت؟ کجا میتوانیم با اعتماد شروع کنیم؟
یکی از بارزترین پاسخها به این سؤالات این بود که پول دارای ارزش است، زیرا سکهها که ابزار پولی غالب بودند، از مواد باارزش و فلزات گرانبها ساخته میشدند. ایده پایهگذاری ارزش پول بر اساس یک کالا یا فلز واقعاً باارزش، بارها و بارها در طول تاریخ اتفاق افتاده است، مانند جنبشهای طرفدار طلا۹ یا استاندارد طلای سیستم برتون وودز۱۰ پس از جنگ. با این حال، سازگاری این دیدگاه با گسترش و توسعه پولهای کاغذی بدونپشتوانه، دشوار است. مشکل ارزش ذاتی پول کاغذی با توجه به قابلیت تبدیل آن به کالایی واقعاً باارزش توانست برای مدتی به تعویق بیفتد، اما با پایان یافتن برتون وودز در سال ۱۹۷۱، حتی این برابری نیز قطع شد و دیگر امکان تبدیل پول کاغذی به فلزات گرانبها وجود نداشت. پس چگونه میتوان پول کاغذی را بدون اینکه کالای واقعاً ارزشمندی از آن پشتیبانی کند، ارزیابی کرد؟ پول کاغذی تا زمانیکه افرادی از آن استفاده و به آن اعتماد میکنند، میتواند کارکرد خوبی داشته باشد. این همان موضوعی است که پول فیات۱۱ با استفاده از آن به حیات خود ادامه داده است. مسئله واقعی پول، کالایی که از آن حمایت میکند، نیست؛ بلکه مسئله واقعی پول، اعتماد میباشد. در این صورت، بهسرعت دچار توهم شناختی میشویم. اگر همه اعتماد کنند، زیرا دیگران اعتماد میکنند:
چه کسی اول اعتماد را شروع کرده است؟
از کجا باید اعتماد را شروع کنیم؟
جامعهشناسان و اقتصاددانان دگراندیش پاسخهای متفاوتی به این سؤال دادهاند و اطلاعات مفیدی را برای مواضع سنتی گسترده در مورد اعتماد و پول ارائه میدهند. اقتصاددان جان مینارد کینز۱۲ متقاعد شد که مفهوم اصلی پول، واحد حسابی است که بر اساس آن بدهی بیان میشود و در ادامه بدهیها را بهعنوان قرارداد پرداختهای معوق توصیف کرد. پول در این دیدگاه کاملاًً با این مفهوم مرتبط است که بدهیها در آینده تسویه میشوند. جامعهشناس جفری اینگهام۱۳ بیان میکند که ویژگی خاص پول، تسهیلکننده مبادلات آنی نیست، بلکه پرتاب ارزش انتزاعی در طول زمان است. از این نظر، پول همیشه از یک وضعیت معین در زمان حال به آیندهای نامشخص میپیوندد. تاآنجاکه قانون حامی پول است و جامعه بهصورت پایدار نسبت به ایفای تعهدات عمل نماید و امکان توسعه اعتماد را با رسیدن آینده فراهم کند، پول همچنان ارزشمند خواهد بود. از این نظر، تاریخ پول تاریخ اعتماد است، اعتماد نه بین دو شخص، بلکه اعتماد بین یک فرد و یک جامعه بهصورتکلی مدنظر میباشد.
اقتصاددان میشل آگلیتا۱۴ در مورد دو نوع اعتماد موردنیازِ پول تفاوت قائل میشود. از یک طرف، او اعتماد روشمند۱۵ را نوعی اعتماد توصیف میکند که همراه با رویهها، سنتها و همچنین تجارب گذشته از تعامل موفق، خلق شده و چارچوبی از منابع و نقشها را ایجاد میکند که عوامل خصوصی بنیانگذار آن میباشند و از طرف دیگر، او اعتماد سلسله مراتبی۱۶ را اعتمادی توصیف میکند که از اقتدار سیاسی که حکومتها به پول اعطا میکنند، ناشی میشود. هر دو شکل اعتماد با بُعدی نهادی از پول مطابقت دارند. اعتماد روشمند بهصورت افقی در سطح جامعه گسترده شده است و با رفتار مشاغل و اشخاصی که با پذیرش نوعی پول در مبادله مداوم اطمینان دارند، مطابقت دارد. اعتماد سلسله مراتبی یا عمودی که از بالا به پایین اعمال میشود، با یک ساختار سیاسی مطابقت دارد که میتواند شرایط پذیرش نوعی پول را اعمال کرده یا تغییر دهد. از همه مهمتر این است که این دو شکل اعتماد با هم برابر نیستند؛ اعتماد سلسله مراتبی برتر از اعتماد روشمند است، زیرا نهاد سیاسی با قدرت بر پول توان تغییر قوانین را دارد. به این دلیل، اقتدار سیاسی حاکمان بر پول همیشه یک منبع دائمی نارضایتی بوده است و این نگرانی را افزایش میدهد که دولتها وقتی میخواهند نیازهای مالی خود را تأمین کنند میتوانند از اقتدار سیاسی خود برای دور زدن و تغییر قوانین استفاده کنند و پولِ در جریان را از طریق افزایش عرضه و تزریق پولهای بدونپشتوانه، با کاهش ارزش مواجه سازند.
در چنین تنشهایی، باید امکان تسویه تعهدات در آینده را بهصورت نهادی پذیرفته باشیم تا به ما اجازه دهد باور کنیم که پول در آینده همچنان ارزش خواهد داشت. با این حال، یافتن چنین امکانی یک دستاورد مقطعی نیست، بلکه یک روند مداوم است که به ما امکان میدهد با «ارزش» بهعنوان یک عنصر تغییرناپذیر رفتار کنیم، حتی اگر بدانیم که در واقعیت چنین نیست. مفهوم پول باید در محیطهای اجتماعی تولید و بازتولید شود، زیرا ما بیش از هر چیز دیگری با پول سروکار داریم. در نتیجه، ما نباید بپرسیم پول چیست، بلکه چگونگی کارکرد آن در شرایط مختلف، محیطهای اجتماعی مختلف و بیش از همه کارکرد آن در طول زمان است که اهمیت دارد. نایجل دود۱۷ در سال ۱۹۹۴ استدلال کرد که عملکرد پول به روابط اجتماعی گستردهای بستگی دارد که این روابط میتواند مختص یک منطقه جغرافیایی یا ژئوپلیتیک باشد و در نهایت با آنچه او یک شبکه پولی مینامد به اوج میرسد، یعنی شیوه حاکمیتی که ثبات نهادی را برای پول فراهم میکند. در تحلیل نایجل دود، اشکال پولی با یکدیگر متفاوت هستند، زیرا شبکههای پولی متفاوت هستند. این تفاوتها شامل ابزارهای سیاسی اعتبارسنجی اشکال پول و سازوکارهای نهادی هستند که روابط اجتماعی را ثابت نگه داشتهاند. با تکرار استدلال آگلیتا مبنی بر اینکه پول به اعتماد سیستمی یا فراشخصی احتیاج دارد، نایجل دود تشریح کرد که شرکتکنندگان برای تقویت اعتماد به شبکه پولی، به یک سیستم حسابداری استاندارد، اطلاعاتی که انتظارات استفاده مجدد از پول را در آینده توجیه کند، اطلاعات مربوط به گسترش زیربنایی و قانونی شبکه و اطلاعاتی در مورد رفتار و انتظارات دیگران نیاز دارند. بدین ترتیب، پول یک واقعیت اجتماعی یا بهتر بگوییم یک کنوانسیون اجتماعی مبتنی بر شبکه حاکمیت مفصلی است که در آن ریشههای اجتماعی و سیاسی آن با اهمیت ظاهری یک پول فیزیکی پنهان میماند:
اما چگونه این شبکههای پولی در طول زمان توسعه مییابند؟
استفاده از پول چگونه تکامل مییابد؟
قراردادهای اجتماعی پول را میتوان به موازات قوانینی که مردم بازی میکنند، درک کرد. با اینکه قواعد بازیها بهشرطیکه خود را مطابق عملکرد و قاعده نشان دهند، میتوانند صریحاً شناخته شوند، اما نیازی به صریح دانستن آنها نیست. بازیها و قراردادهایشان را میتوان از طریق تقلید و بدون شناخت عمیق قوانین در این فرآیند یاد گرفت. با این وجود، قوانین صریح و ضمنی، تعهدات، وظایف و حرکتهای قدغن و ممنوع در رابطه با یک بازی خاص را تعریف میکنند؛ «قوانین تکراری هستند». آنها به تکرار نیاز دارند که باعث تداومشان شود، اما همچنین امکان تغییر نیز دارند. هاینر گانسمن۱۸ با تکیه بر ایدههای لودویگ ویتگنشتاین۱۹، راهحل سوم برای پارادوکس پول اصلی ما را معرفی میکند. این راهحل نه متکی به ایدههای پولِ کالایی است و نه توضیحات دور باطل در مورد مطلوبیت. او بیان میکند:
«مهره سرباز (پیاده) در شطرنج نه بهمعنای نمادی است و نه سمبل خاصی میباشد، بلکه صرفاً یک قطعه تراشخورده از چوب است. پس مهره سرباز چیست، این قوانین شطرنج است که تعیین میکند سرباز چیست».۲۰
در این دیدگاه، پول توسط بازی پول که در حال انجام است، تعریف میشود. بنابراین، برای دانستن بیشتر در مورد پول باید بپرسیم که چگونه یک بازی خاص انجام میشود. بازیهای پول بسته به نحوه استفاده، دسترسی، اعتبارسنجی، کنترل، کالاهایی که میتوان با آن تهیه کرد و اینکه چه افرادی مستثنی هستند، میتوانند تفاوت زیادی داشته باشند. روایت پول در ایجاد اعتماد در یک بازی پول بسیار مهم است (بهعنوان مثال، روایت پولِ با پشتوانهی کالا میتواند اعتماد ایجاد کند)، اما آنها زمینه پنهان عملکرد پول نیستند.
با این وجود، میتوان برخی مفروضات کلی درباره پول را مطرح کرد. در سطح فردی، پول بهعنوان یک بینش خاص حاصل نمیشود. در جوامع معاصر سرمایهداری، بازیهای پول بهمرور زمان و عمدتاًً از سنین پایین با ایجاد روال و ظرفیتهای شناختی، آموزش داده میشود و به مردم امکان میدهد پول را تشخیص داده و نحوه استفاده و مدیریت آن را یاد بگیرند. فراتر از استفاده بدیهی از پول، یک فرآیند آموزش مداوم وجود دارد که در آن استفاده از پول یاد گرفته میشود. این موضوع در درک دانش عمومی در مورد پول کمک میکند و همچنین توضیح میدهد چگونه عملکرد پول میتواند متأثر از گروههای نژادی، جنسیتی، طبقهای و غیره باشد. یک بازی پول باید یک واحد اسمی حسابِ متمایز از سایر کالاها داشته باشد، یک فرآیند ضرب یا چاپ منظم داشته باشد که از طریق آن وجوه در دسترس نمایندگان قرار گیرد و همچنین برای حفظ محدودیتهای پولی تسویه حسابهای لازم صورت گیرد.
علاوه بر این، بازیهای پول همیشه از نظر سیاسی تحت فشار میباشند، زیرا این سیاسیون هستند که تصمیمگیری میکنند که چه کسی چگونه میتواند پول دریافت کند. بازیهای پول بهشدت با قدرت سیاسی مرتبط بوده و بازیهای غالب پول در حال حاضر دارای تسلط هستند، زیرا آنها متناسب با ساختارهای دولتی و نیروهای سیاسی میباشند که در راستای منافع آنها حرکت میکنند. بیتکوین برای به چالش کشیدن بازی غالب پول ساخته شده است، بنابراین باید دو سؤال پرسیده شود:
بازی غالب پول چیست؟
بیتکوین چگونه میخواهد متفاوت باشد؟
قدرتی مبتنی بر سکههای مجازی
بیتکوین در ابتدا بهعنوان انتقادی صریح از سیستم پول دوسطحیِ متشکل از بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری سر برآورد. با چنین انتقادی، این رمزارز اساس بازی غالب پول را مورد هدف قرار میدهد که منبع اصلی نارضایتی محسوب میشود. در مورد بازی غالب پول چه میتوان گفت؟ حتی پس از ظهور دولتهای ملی مدرن، پول عمومی و پول خصوصی در کنار هم وجود داشتهاند و بازی پولی که اکنون مسلط است باید بهعنوان یک تکامل مشترک از هر دو شکل پول در نظر گرفته شود. از یک طرف، پول عمومی ارزشمند بود، زیرا برای تسویه بدهیهای مالیاتی مورد استفاده قرار میگرفت و یک قدرت مطلقه را برای حاکم مالیات دربرداشت. از این پول برای تعیین میزان بدهیهای مالیاتی استفاده میشد. از طرف دیگر، پول بانکی خصوصی وجود داشت که میتوانست بهعنوان اسناد بدهی خصوصیِ۲۱ صادرشده توسط یک بانک تجاری در نظر گرفته شود که بهدلیل آنکه نوعی وثیقه خصوصی پشتوانه آن بود، پذیرفته میشد. چیزی که جریان بازی این دو پول را مشکلساز میکرد این بود که امتیازات مثبت هر یک باعث ضعف ذاتی آنها میشد. در مورد پول عمومی، وقتی دولت تصمیم میگیرد تعهدات بدهی خود را نپردازد، میتواند به نفع خود از آن سوءاستفاده کند. در مورد پول خصوصی، قدرت گسترش آن در عرضه پول برای رشد اقتصادی میتواند باعث تورم و بیثباتی شود و در بدترین حالت، امکان دارد هجوم بانکی۲۲ جهت برداشتن سپردهها رخ بدهد و بانک نتواند تعهدات خود را در تأمین نقدینگی موردنیاز سپردهگذاران ایفا کند. نقاط ضعف هر دو بازی پول فقط زمانی مهار شد که با ایجاد بانک انگلیس در سال ۱۶۹۴ به پولِ اعتباری موردحمایت دولت تبدیل شدند.
بانکهای مرکزی، پشتوانه دولتیِ پول عمومی (قدرت مالیات پادشاه وقت) را با انعطافپذیری پول خصوصی ترکیب کردند. این کنترل نهادی بر رفتار حاکمیت، باعث ایجاد نظارت بر هزینههای جنگ و ایجاد سلطنت مشروطه یعنی «پاسخگویی پادشاه در برابر پارلمان» شد. بر این اساس، ثبات پول عمومی و انعطافپذیری پول خصوصی توانست همزمان وجود داشته باشد و جریان ضرب و چاپ این بازی پول را تشکیل دهد. آنچه در این بازی پول نقش اساسی داشت این بود که بانک مرکزی بهعنوان آخرین قرضدهنده۲۳ برای بانکهای خصوصی عمل میکرد و در مواقع بحران و عدم توانایی تأمین نقدینگی، از هجوم بانکی جلوگیری میکرد. این اتفاق، یک روند تکاملی ایجاد اعتماد عمودی و از سمت بالا به پایین بود، درحالیکه خطرهای افراط و تفریط توسط استبداد را تضعیف میکرد. ظهور دولتهای ملی باعث شد اقدامات دیگری از قبیل تدوین مجموعه مقررات بانکی برای ثبات بیشتر در این بازی پولی صورت پذیرد.
آنچه ثبات را در این بازی پول دوگانهی دولتی و خصوصی بهوجود آورده است میتواند دوباره آن را بیثبات کند، بهویژه قدرت آخرین وامدهنده برای جبران محدودیتهای پولی میتواند بهعنوان یک آفت تورمی عمل کند. در بحران مالی سال ۲۰۰۸، با فعالیت بانکهای مرکزی بهعنوان حاکمان بازی پولی، ترس از سوءاستفاده استبدادی از قدرت برای کاهش ارزش پایه پولی و بیثباتی آن دوباره ظاهر شد. بیتکوین بهعنوان انتقادی به این موضوع، ظهور کرد. بیتکوین برای خلق روش مناسب حاکمیت، دو روش محبوب برای محدود کردن قدرت سیاسی ایجاد میکند:
پشتوانه کالا
رقابت در بازار
هدف بیتکوین ارتقای آنها از طریق جامعهای که در مورد استانداردهای حکمرانی مشورت میکند، نبود، بلکه این ارتقا قرار بود از طریق کدگذاری باورهای تکنیکی-آزادیخواهانه۲۴ در پروتکل اصلی باشد. بیتکوین بهعنوان یک شبکهی پرداختِ ظاهراً بیاعتماد و غیرمتمرکز ساخته شد. در این شبکه، کاربران برای معاملات فیمابین نیازی به شخص ثالثِ مورداعتماد از قبیل بانکها و نهادهای واسط مالی جهت پردازش و نظارت بر معاملات ندارند و بهجای آن، الگوریتمی تسهیلکننده ارائه میشود که به شبکهی توزیعشدهی رایانهها برای شفافسازی و تأیید هر معاملهای که از نظر فنی معتبر باشد، پاداش میدهد و دفتر معاملات توسط همه کاربران در شبکه تحت نظارت قرار میگیرد.
بیتکوین دارای پیششرطهای اصلی پول است. این پیششرطها طبق نظر ژان کارتلیه۲۵ بدین ترتیب میباشند:
وجوه دارای واحد شمارش خاص میباشد: بیتکوین/ساتوشی۲۶
روند ضرب و تولید با کد توزیع وجوه بین کسانی که شبکه را نگهداری میکنند، ادغام میشود.
تسویهحسابها از طریق شبکهای انجام میشود که بهعنوان یک مؤسسهی پایاپایِ غیرمتمرکز عمل میکند.
با عدم نیاز به شخص ثالث در پردازش و نظارت بر معاملات، کاربران کنترل کامل بر پول خود را بهدست میآورند.
همین ویژگیها است که باعث شده از بیتکوین بهعنوان یک سرچشمه آزادیخواهانه تجلیل شود و باعث رهایی کاربران خود از ظلم و ستم دولتها گردد.
بدین ترتیب، میتوان بیتکوین را یک تجربه سیاسی دانست که یک بازی کاملاًً متفاوت با پول را ترویج میکند. این، وجوه اشتراک زیادی با ارزهای محلیِ مبتنی بر اقتصادهای منطقهای دارد که در آن، فعالان بهدنبال اصلاح در سیستم پولی با ساخت و پیشگام نمودن بازیهای جایگزین پول هستند. تئوری پولیِ مدینهی فاضلهی اجتماعی در تلاش است واقعیت اقتصادی و کل جامعه را تغییر دهد. بنابراین، دو بازی پول در حال انجام است: بازی غالب پول با پشتیبانی از قدرت اجباری و گستردهی نهاد حاکمیتی و بازی پیشنهادیِ جایگزین پول که در اصل فاقد قدرت اجباری و دارای زیربنای نهادیِ ارائهدهندهی کدگذاری است.
چگونه بیتکوین که بهظاهر فاقد شرایط اساسی برای ایجاد پول است، میتواند خود را در کنار بازیهای غالب پول تثبیت کند؟
تکامل بازی پول بیتکوین
در قسمت بعدی، توسعه بازی پول بیتکوین مرور میشود تا بفهمیم چگونه بیتکوین علیرغم عدم برخورداری از حمایت نهادهای فراگیر یا پشتوانه سیاسی، میتواند بر بازی پولی غلبه کند. ما متوجه میشویم که چگونه بیتکوین در شرایط طبیعی عمل میکند. برای درک این معما و نتیجهگیری بهتر درباره پیامدهای بازی پول بیتکوین در آینده و تأثیر آن بر بازی پول غالب، مطالب منتشرشده در روزنامهها، ژورنالها و همچنین نشریات بانکهای مرکزی، سازمانهای دولتی ایالات متحده آمریکا و اروپا و سایر دانشمندان در زمینه نوظهور بیتکوین را بررسی میکنیم. برای شناخت مراحل تکامل بازی پول بیتکوین، به بررسی سه مرحله شامل رویارویی اولیه، ادغام افقی و ادغام عمودی احتمالی (ادغام از سطوح بالا به پایین) میپردازیم.
پانویسها
۱-Moritz Hutten
۲- Goethe University Frankfurt
۳- Matthias Thiemann
۴- Sciences Po
۵- https://99bitcoins.com/bitcoin-obituaries
۶- Heterodox Economics: اقتصاد دگراندیشانه، نوعی فکر یا نظریه اقتصادی است که با مکاتب اندیشه اقتصادی ارتدوکس در تضاد بوده یا ممکن است فراتر از اقتصاد نئوکلاسیک باشد. آنچه در این دیدگاه، مشترک است این است که دانش و ایدئولوژی اقتصادی، در حال بازنگریهای اساسی و تصمیمگیری در خصوص چارچوبهای کلی معرفتی و ایدئولوژیک خود برای قرن آتی است. حال فرقی نمیکند چه این تغییر ایدئولوژیک را تغییر ناشی از جهانی شدن، عصر انفورماتیک، پیچیدهتر شدن تعاملات و روابط انسانی و اجتماعی و اقتضائات دنیای مجازی بدانیم و چه همانند خیلی از گروههای ضدمدرن و پستمدرن به بازنگری یا فروپاشی در پایههای فلسفی و معرفتشناختی مدرنیته معتقد باشیم.
۷- Money Game
۸- Two-tiered Banking System
۹- Bullionist Movements
۱۰- Bretton Woods System: نظام مدیریت پولی برتون وودز در اواخر جنگ جهانی دوم، قوانین روابط مالی و بازرگانی میان کشورهای ایالات متحده آمریکا، کانادا، اروپای باختری، استرالیا و ژاپن را مشخص کرد. نظام برتون وودز نخستین نمونه از یک نظام پولی کاملاًً مشورتی است که با هدف کنترل روابط پولی میان دولت-ملتهای مستقل تأسیس شده است. در نظام برتون وودز، هر کشور باید سیاست پولی خود را چنان اتخاذ کند که نرخ مبادله ارز خود را به طلا گره زده و این نرخ را ثابت نگه دارد. نقش صندوق بینالمللی پول نیز برطرف کردن ناترازیهای موقتی در پرداختها است. همچنین، این نظام باید به عدم همکاری میان دیگر کشورها و جلوگیری از ایجاد رقابت برای کاهش ارزش ارزها نیز بپردازد.
۱۱- Fiat Money: از واژه لاتین Fide بهمعنی اعتماد گرفته شده و بیانگر پولی است که ارزش آن ذاتی نبوده و تنها ناشی از دستور دولت یا قانون باشد و پشتوانه آن اعتبار دولتها است. این نوع پول با پولِ کالایی که در آن، یک کالا (معمولاًً فلزات گرانبها نظیر طلا و نقره) بهعنوان پول یا پشتوانه آن مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت است.
۱۲- John Maynard Keynes
۱۳- Geoffrey Ingham
۱۴- Michel Aglietta
۱۵- Methodical Trust
۱۶- Hierarchical Trust
۱۷- Nigel Dodd
۱۸- Heiner Ganssmann
۱۹- Ludwig Wittgenstein
۲۰- یعنی همانگونه که با دانستن نام مهره شطرنج و حتی خصوصیات ظاهری آن نمیتوان فهمید مهره شطرنج چیست و فقط در متن بازی است که به نقش اصلی آن پی میبریم، دانستن معنای کلمات نیز در بستر کاربرد آنها روشن میشود. یک «پیاده» یا «قلعه» برحسب قواعد حاکم بر بازی شطرنج معرفی میشوند. آنچه «اسب» را مهره این بازی میسازد، قواعدی است که جایگاه این مهره را در بازی تعیین میکند و به همین ترتیب، معنی الفاظ زبانی نیز برحسب قواعدی شکل میگیرد که کاربرد آنها را در گفتگو مشخص میسازند.
۲۱- I Owe You (IOU)
۲۲- Bank Run
۲۳- Lender of Last Resort
۲۴- Techno-Libertarian
۲۵- Jean Cartelier
۲۶- Satoshi: کوچکترین واحدی است که در بلاکچین بیتکوین ثبت شده است: هر بیتکوین برابر است با ۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ ساتوشی.