گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت نوزدهم
در این قسمت از سری مطالب «گذری بر مرزهای علم مالی»، مقالهای تحت عنوان «آیا فناوریهای مالی توانستهاند نابرابری در دسترسی به منابع مالی را کاهش دهند؟ شواهدی از برنامه Paycheck» بررسی میشود که در شماره اکتبر سال ۲۰۲۲ میلادی، از مجله اقتصاد مالی۱ منتشر شده است.
قبل از مرور مقاله، لازم به توضیح است که منظور از برنامه Paycheck یا بهطور کاملترPaycheck Protection Program (PPP)، برنامه اجراشده توسط دولت آمریکا جهت حمایت از کسبوکارهای کوچک در دوره پاندمی کرونا، از طریق اعطای وامهای تضمینی و حتی قابلبخشودگی است تا مشوقی برای این نوع کسبوکارها بهمنظور حفظ نیروی کار آنها باشد. در این برنامه دولتی، برای توزیع منابع مالی، در ابتدا از نهادهای مالی متعارف استفاده شد، با این حال با توجه به رشد سریع تقاضا و همچنین انتقادات وارده به بانکهای متعارفِ عامل توزیع منابع، بعداً فناوریهای مالی نیز در فرآیندهای اجرایی آن بهکار گرفته شد. این موضوع، دستمایهی اصلی مقاله مذکور قرار گرفته است تا نقش فناوریهای مالی را در توزیع منابع مالی مورد بررسی قرار دهد. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که ورود فناوریهای مالی، جایگزین روشهای متعارفِ مورداستفادهی نهادهای مالی و پولی نشده است، بلکه این فناوریها عمدتاً حوزههایی را به خود جذب کردهاند که قبلاً موردنظر نهادهای متعارف نبودهاند.
شرح مقاله
همانگونه که در ابتدای نوشتار ذکر شد، پرسش اصلی پژوهش این است که تأثیر ورود فناوریهای مالی در ارائه خدمات مالی و همچنین بر بهرهمندی و دسترسی کسبوکارهای کوچک به منابع مالی چه بوده است؟
بر اساس یافتههای این پژوهش، اگرچه فناوریهای مالی از لحاظ توزیع جغرافیایی، نسبت به شعب نهادهای مالی و پولی متعارف، دسترسپذیری بیشتری دارند، اما زمانیکه تنها حوزههای جغرافیایی که نهادهای متعارف نیز در آنها حضور دارند، مد نظر قرار میگیرد، تأثیر فناوریهای مالی بر گسترش قابلیت دسترسی به منابع و خدمات مالی از نظر اقتصادی ناچیز مینماید. به عبارتی، مشتریان استفادهکننده از خدمات فینتک، عمدتاً در مناطقی بودهاند که نهادهای متعارف در آنجا حضور نداشتهاند.
از سوی دیگر، نویسندگان مقاله معتقدند که استفاده از فناوریهای مالی باعث گسترش توزیع منابع به مناطقی که از پاندمی کرونا آسیب بیشتری دیده بودند، شده است. این موضوع در خصوص شرکتهایِ با درآمد پایینتر نیز صدق میکند و با ورود فناوریهای مالی، شرکتهای مزبور استفادهی بیشتری از منابع مالی حمایتیِ دولتی داشتهاند.
همچنین، نتایج پژوهش نشان میدهد شرکتهای کوچکی که قبلاً از طریق نهادهای متعارف، دسترسی کمتری به منابع مالی داشتهاند، در صورت حضور در مناطقی که بانکها در آنجا شعبه فعالی ندارند، از طریق فناوریهای مالی، دسترسی بیشتری به منابع مالی پیدا کردهاند. با این حال، در خصوص سایر مناطق نمیتوان چنین ادعایی را مطرح کرد. علاوه بر این، مشتریان فناوریهای مالی عمدتاً شرکتهایی بودهاند که قبلاً ارتباطات مستحکمی با بانکها نداشتهاند و این فناوریها، فرصتهای مالی جدیدی را برای آنها فراهم نمودهاند. در نهایت، طبق یافتههای این پژوهشگران، هرچند میزان دسترسی به منابع مالی از طریق فناوریهای مالی افزایش یافته است، اما شکاف موجود میان کسبوکارهای کوچک و منابع مالی همچنان بهطور کامل پر نشده است.