ماهیت بلاکچین و چگونگی ارتباط آن با اقتصاد سیاسی جهانی
نوسانات قیمتی بیتکوین و رقبای آن و همچنین تأثیراتی که این رمزارزها بر پولشویی، طرحهای هرمی، معاملات آنلاین و خدمات غیرقانونی برونمرزی داشتهاند، باعث پدید آمدن چالشهای بسیاری در حاکمیت دولتها و نهادهای مالی بینالمللی شده و این امر موجب واکنشهای مختلف حاکمیتی توسط بانکهای مرکزی، نهادهای دولتی، سازمانهای بینالمللی و اتحادیههای صنعتی در سراسر جهان شده است. با این وجود، بلاکچینها در حال گسترش فعالیتها و ایجاد قوانین منسجم برای پشتیبانی از فعالیتهای دولتی نیز هستند. ناشناخته بودن و گستردگی حجم فعالیت مبتنی بر بلاکچینها از طرفی میتواند ما را به تحقق وعدههای آرمانی نزدیک کند و از طرف دیگر ممکن است باعث ترس و اضطراب در مورد کاربردهای این فناوری نوظهور و پشت پرده آن گردد. این مجموعه مقالات (۹ مقاله) که تحت عنوان «بیتکوین و فراتر از آن رمزارزها، بلاکچینها و حاکمیت جهانی ۲» با مشارکت گروه تیلور و فرانسیس۳ و بازبینی مالکوم کمپل۴ در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است، پیامدهای واقعی ناشی از بیتکوین و بلاکچین را برای حاکمیت جهان معاصر بر اساس مطالعات دانشمندان علوم انسانی، اقتصاد، فناوری، جامعهشناسی و تحقیقات عمومی مورد ارزیابی قرار داده است. این مشارکتهای میانرشتهای برای دانشگاهیان، سیاستگذاران، دستاندرکاران صنعت و عموم مردم درک دقیقتری از تغییرات فناوری فراهم میکند تا شناخت صحیحی از تغییر ماهیت حکمرانی دولتها و فراتر از مرزهای آن ارائه دهد.
تصور کنید از دسترسی خیلی سریع به تراکنشهای معاملات دیجیتال انجامشده در سراسر جهان برخوردار هستید. این پایگاه داده دیجیتال بدون اینکه دقیقاً مشخص کند چه کسی و چه چیزی در این معاملات نقش دارد، به شما دسترسی تقریباً آنی مبادلات انجامشده به روش همتا به همتا۵ را در داخل و خارج از مرزهای ملی میدهد. چنین ظرفیت بیسابقهای برای نظارت بر تعاملات مستقیم مبتنی بر اینترنت بین افراد شبهناشناس که سوابق تراکنشهای دیجیتالی خود را تأیید و منتشر میکنند، هسته اصلی وعدهها و ترسهای پیرامون بلاکچین را شکل میدهد. این مجموعه به بررسی پیامدهای حاکمیتی برای بازیگران و فرآیندهای دخیل در نظم جهانی و مدیریت و سازماندهی اقتصاد سیاسی جهانی دیجیتالی روبهرشد که از کاربردهای روزافزون مجموعه فناوریهای نوظهور بیتکوین و فراتر از آن ناشی میشود، میپردازد.
در اصل، بلاکچینها دنبالهای دیجیتالی از اعداد هستند که در نرمافزارهای رایانهای کدگذاری شدهاند و امکان تبادل، ثبت و انتشار امن معاملات را بین کاربران شخصی که فعالیت آنها در هر جای دنیا با دسترسی به اینترنت امکانپذیر میباشد، میسر میکنند؛ مانند اکثر تغییرات تکنولوژیک، برای توسعه بلاکچین از چندین فناوری موجود استفاده شده و آنها را با هم ترکیب کردهاند. بلاکچین از فناوریهای رمزنگاری دیجیتالی استفاده میکند که در سطوح مختلف محتوای خاص مبادلهشده و همچنین هویت تک تک کاربران را پنهان میکند. الگوریتمها که مجموعهای از سریهای ازقبلرمزگذاریشده در دستورالعملهای طبقهبندیشده میباشند، در حل معادلات پیچیده ریاضی و رسیدن به اجماع در مورد اعتبار تراکنشهای انجامشده از طریق شبکههای کاربران بهخدمت گرفته میشوند. سپس این فناوریهای مبتنی بر زمان بهصورت دورهای، معاملات تأییدشده را در مجموعهای از دادهها یا بلوکها قرار میدهند. این بلوکها پیوسته به یکدیگر متصل میشوند و زنجیرهای از بلاکچین را تشکیل میدهند که پایگاه دادههای بزرگتری از معاملات را ایجاد و ثبتی دائمی از تراکنش معاملات را منتشر میکنند و در عین حال، اشخاص و محتوای تراکنشها همچنان ناشناس باقی میمانند. قوانین بلاکچین برای همه کاربران غیرقابلتغییر و ثابت است، مگر اینکه کاربران برای انجام تغییرات به یک اجماع روشن دست یابند.
دفاتر معاملات تأییدشده توسط کاربران۶ بهوسیله نویسنده داستانهای علمی، اچ جی ولز۷ ، در دهه ۱۹۳۰ ایدهپردازی شد و توسط هکرهای رایانهای سایفرپانک۸ که بهدنبال اطمینان از حریم دیجیتال بودند، با شروع تکامل اینترنت در اواخر قرن بیستم مورد حمایت قرار گرفت. طرح فنی برای توسعه فناوری بلاکچین ابتدا در یک سند۹ توسط ساتوشی ناکاموتو۱۰ در سال ۲۰۰۸ ارائه شد. تلاشها برای شناسایی این فرد یا گروه، تاکنون ناموفق بوده و هالهای از ابهام به این فناوری اطلاعات و ارتباطات اضافه کرده است.
طرح فنی بلاکچین که در ابتدا بهصورت محدود و از طریق ارسال به یک لیست ایمیلی رمزنگاری منتشر شده بود، بهسرعت توسط جامعه علاقهمند به فناوریهای آنلاین که بیتکوین را بهعنوان اولین دفتر کل دارای مهر زمانی تراکنشهای تأییدشده توسط کاربر، در سال ۲۰۰۹ توسعه داده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. بیتکوین در ابتدا بین کاربران بلاکچین، برای معاملات پولی مانند سکه در نظر گرفته شده بود و بعداً در مبادلات دیجیتال مورد استفاده قرار گرفت و با طیف وسیعی از اطلاعات بهصورت یک نرمافزار غیراختصاصی و با منبع قابلدسترس، سازگاری پیدا کرد. دستورالعمل اصلی بیتکوین در توسعه سایر بلاکچینها که نهتنها رمزارزها را مبادله میکنند، بلکه میتوانند برای طیف وسیعی از فعالیتهای عمومی از قبیل حقوق مالکیت و تعهدات قراردادی تا رأیگیری و انتخابات و شهروندی افراد نیز مورد استفاده قرار گیرند، اقتباس شد.
کاربردهای فناوری بلاکچین فراتر از اشتیاق و علاقه به فناوری، نیم دهه پس از انتشار سند، در سال ۲۰۰۸ مورد توجه قرار گرفت. توجه بسیار زیاد به بیتکوین در سال ۲۰۱۳ بهدلیل تلاقی رویدادهای داخلی و خارجی در جهت ایجاد انجمنهای مجازی رمزنگاریشده اتفاق افتاد. در داخل، ظهور و سقوط دو صرافی پیشرو که رمزارزها را به ارزهای دولتی تبدیل میکردند، روی داد. یکی از آنها امتیگاکس۱۱ بود که در توکیو استقرار داشت و دیگری وبسایت جاده ابریشم ۱۲ بود که در زمینه تجارت کالاهای غیرقانونی فعالیت میکرد. موضوع سقوط این دو محل تبادل رمزارزها بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. این توجهات منفی و هیجانی در ابتدا به شهروندان، شرکتها و دولتها نسبت به آنچه بهعنوان غرب وحشی جدید پیرامون بیتکوین به نظر میرسید، هشدار میداد. در همان زمان، مجموعهای از رویدادهای خارجی توجه مثبت بیشتری را به مزایای بالقوه فناوریهای بلاکچین بهعنوان جایگزینی برای نظارت گسترده دولتی و شرکتی که در اطلاعات ادوارد اسنودن۱۳ فاش شد، جلب کردند. بیثباتیهای مالی در منطقه یورو مواردی مانند مصادره سپردهها برای اعطای کمکهای مالی به بانکهای قبرس، اشکالات فنی در بانکهای بزرگ که مشتریان را از دسترسی به پساندازهای خود منع میکرد و تأیید برنامههای کمکی بحثبرانگیز بانک مرکزی بهعنوان واکنشهای اضطراری به بحران مالی جهانی ۲۰۰۸۲۰۰۷ که بسیار فراتر از هدف اصلی آنها گسترش یافت، شامل میشد. بهدلایل فلسفی، امنیتی یا سوداگرانه، میل عمومی به وعدهها و پذیرش ریسک بیتکوین بیشتر شد و در مدت زمان کوتاهی، نوسانات بیسابقهای در ارزش مبادلاتی رمزارزهای اصلی اتفاق افتاد، بهگونهای که در ۲۸ مارس ۲۰۱۳، ارزش بازار بیتکوین به ۱ میلیارد دلار رسید. در سال ۲۰۱۳، بیتکوین نوسان قیمتی شدیدی را تجربه کرد. در ابتدای این سال، قیمت بیتکوین ۱۳ دلار بود و در ماه آوریل به ۲۶۶ دلار رسید. با این وجود، در ماه می به ۱۳۰ دلار و در ماه ژوئن به ۱۰۰ دلار تنزل پیدا کرد. در ماه نوامبر، بیتکوین توانست از مرز ۱,۰۰۰ دلار عبور کند، اما قیمت آن در ماه دسامبر به ۶۰۰ دلار کاهش یافت. قیمت بیتکوین در اواخر سال ۲۰۱۳ به ۷۵۰ دلار رسید.
بعد از این سال مهم، بیتکوین و فناوریهای بلاکچین که توسعهدهندگان اولیه آنها صراحتاً سعی در ارائه جایگزینهایی برای آنها داشتند، در سیستم اقتصادی جهانی ادغام شدند. بیتکوین بهطور گستردهای برای انواع معاملات در بازارهای برجسته تجاری آنلاین مانند eBay و در اقتصاد اشتراکی Airbnb و Uber و همچنین فروشندگان قدیمی، تولیدکنندگان و حتی برخی احزاب سیاسی پذیرفته شد. فراتر از پذیرش بیتکوین برای انجام معاملات، برخی از شرکتهای چندملیتی شروع به تولید رمزارزهای شخصی و ادغام بلاکچین در فعالیتهای خود کردند. بزرگترین خردهفروش جهان، والمارت۱۴ ، افزایش کنترل کیفیت بر زنجیره جهانی تأمین مواد غذایی خود را با استفاده از تکنولوژی بلاکچین آزمایش کرد. حتی برخی از دولتها شروع به ایجاد بسترهای لازم برای گسترش سیستم بلاکچین و توسعه زیرساختهای لازم برای پرداخت بهینه از طریق آن نمودند. طیف گستردهتری از کاربردها فراتر از استفاده در جوامع آنلاین سری و بازارهای غیرقانونی که در ابتدا این فناوری در آنجا بهکار گرفته شده بود، خبر از ادغام روبهرشد بلاکچین در بخشهای کلیدی اقتصاد سیاسی جهانی میداد.
درحالیکه نظرسنجیها، از جمله در مجمع جهانی اقتصاد۱۵ در سال ۲۰۱۵، بهطور مداوم به نقشها، کاربردها و توسعه بیشتر بلاکچین اشاره داشت، تحلیلگران سنتی نیز شروع به بررسی این موضوع کردند که آیا هیجانات ایجادشده توسط فناوری بلاکچین به دوره صعودی خود رسیده است یا خیر. رسانههای پیشرو مانند اکونومیست (۲۰۱۵)، بر پتانسیل خارقالعاده بلاکچین بهعنوان یک نوآوری جدید که همتراز با ظهور پدیدههایی چون معرفی شرکتهای با مسئولیت محدود، حقوق مالکیت خصوصی یا خود اینترنت بود، تأکید داشتند. پژوهشگران، بلاکچین را بهعنوان مهمترین نوآوری در طراحی اصولی و بنیادی از زمان ایجاد فضای اینترنت توصیف کردهاند. اولین کتاب در زمینه بلاکچین، این فناوری را با مگنا کارتا۱۶ و رزتا استون۱۷ مقایسه میکند، البته مشروط به اینکه بتواند مثل این دو نمونه، تغییرات اساسی در همه فعالیتهای انسانی ایجاد کند.
برای ارزیابی بنیادی پیامدهای اقتصادی اجتماعی بلاکچین در اقتصاد سیاسی جهانی که بهدلیل کاربرد فزاینده این تکنولوژی و سایر فناوریهای مبتنی بر اینترنت، بیش از هر زمان دیگری بههمپیوسته است، ذکر نکات بیشتری ضروری میباشد. این مجموعه مقالات بهطور ویژه، به پیامدهای ظهور بلاکچین برای حکمرانی در اقتصاد سیاسی جهانی معاصر میپردازد و بینش گستردهای را نسبت به تغییر شخصیت و نقش فناوریهای نوظهور در سازماندهی و مدیریت روابط بینالمللی، برای حکومتها فراهم میکند.
مفاهیم و بینشهایی در مورد حاکمیت جهانی معاصر
چگونه بررسی مجموعهای رمزآلود از فناوریهای نوظهور میتواند بینش مفیدی در مورد ویژگی حاکمیت جهانی معاصر به ارمغان آورد؟ روزنامهنگاران و علاقهمندان به فناوری مدام به این نکته اشاره میکنند که چگونه برنامههای کاربردی بلاکچین جنبههای کلیدی حاکمیت جهان در قرن بیستویکم را متحول میکنند. بهعنوان مثال، گیلیان تت۱۸ (۲۰۱۴) در فایننشال تایمز این موضوع را بررسی کرده است که چگونه بلاکچین اعتماد را از سمت مؤسسات متمرکز سنتی به سمت کاربران غیرمتمرکز که مستقیماً از طریق رمزنگاری دیجیتال و کد رایانهای با هم در تعامل هستند، سوق میدهد. در همین حال، تکنولوژیستها از اینکه بلاکچین با تبادل آنی اطلاعات در بین کاربران، طیف وسیعی از واسطهها و نهادهای متمرکزِ معتمد بهویژه دولتها را دور میزند، خوشحال هستند. تمجید جانبدارانه از محدود کردن اقتدار متمرکز همراه با تحلیلهای همهجانبه روزنامهنگاران که بیشتر باعث دامن زدن به ادعاهای هیجانانگیز میشود تا تحلیلهای ظریف و دقیق، بینشی هرچند محدود نسبت به تغییر ماهیت حاکمیت جهانی قرن بیستویکم ارائه میدهد.
مطالعات علمی در زمینه بیتکوین، رمزارزها و بلاکچین در سال ۲۰۱۱ شروع شد. بهاستثنای برخی موارد، مطالعات اولیه کاملاً فنی و متمرکز بودند و پیامدهای گستردهتری را که کاربردهای بلاکچین میتواند برای حاکمیت جهانی معاصر ایجاد کند، در نظر نگرفتهاند. شیوههایی که بیتکوین، رمزارزها و بلاکچینها بتوانند در چارچوب قوانین و مقررات رسمی موجود قرار بگیرند، اغلب مفاهیم حاکمیتی گستردهتر ارائهشده را نادیده میگیرند. مطالعات دانشمندان کامپیوتر که بر روی ویژگیهای فنی بلاکچینها متمرکز شدهاند، عمدتاً به آزمایش تغییرناپذیری و ناشناس بودن شبهکاربردهای بلاکچین مربوط میشوند. اقتصاددانان بهعنوان برجستهترین مفسران عمومی در مورد رمزارزها و فناوریهای بلاکچین تا حدود زیادی به این فکر میکنند که آیا رمزارزها را میتوان بهعنوان ارز یا زیربنای بهاصطلاح اینترنت پول۱۹ در نظر گرفت یا خیر.
درحالیکه مطالعات علمی اولیه در تحلیلهای خود از پیشرفتهای پیچیده تکنولوژیک، پیشگام هستند، اما بهدلیل محدودیتهای اقتصادی، قانونی و فنی، ملاحظات گستردهتری در خصوص حکمرانی جهانی در عصر دیجیتال را نادیده گرفتهاند یا صرفاً اشارهای جزئی به آن داشتهاند. سؤالات کلیدی حاکمیت اغلب در این ادبیات بدونتوجه باقی میماند، سؤالاتی از قبیل اینکه:
تصمیمات دقیقاً چگونه و در کجا گرفته میشود و نارضایتیها در فعالیتهای مبتنی بر بلاکچین چگونه ابراز میشود؟
آیا بلاکچینها بر نواقص فرآیندهای تصمیمگیری موجود غلبه میکنند؟
آیا بلاکچینها باعث ایجاد مشکلات و آسیبشناسیهای جدید حاکمیتی میشوند؟
آیا حاکمیت مبتنی بر بلاکچین برای همه بازیگران اقتصاد سیاسی جهانی مطلوب است؟
دانشمندان علوم اجتماعی و بهویژه محققان اقتصاد سیاسی جهانی، مدتهاست که سؤالات زیادی را بهصورت عام در مورد پیوند فناوری و حاکمیت جهانی و بهصورت خاص در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات، مطرح میکنند. تغییر جهت حباب سهام فناوری هزاره ۲۰ و ظهور فناوریهای اینترنتی، در بحثهای متفاوتی مانند فرصتها و تهدیدهای ارائهشده برای اشکال سنتی حاکمیت پولی ناشی از پول الکترونیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بهصورت گستردهتر، مطالعات اقتصاد سیاسی جهانی طیف وسیعی از بینشها را در مورد سؤالات کلیدی نمایندگی، اخلاق، مشروعیت و قدرت ناشی از کاربردهای فناوریهای جدید ارائه میدهد. بهعنوان مثال، مطالعات در مورد شکافهای دیجیتال توجه را به این موضوع جلب میکند که چگونه تصمیمگیری مبتنی بر فناوری میتواند تحت تسلط متخصصان قرار گیرد و کسانی را که کمتر آشنا هستند یا کمتر قادر به ارزیابی مجموعههای پیچیده فناوریها میباشند، حذف کند. فناوریهای جدید و نوظهور نهتنها بهعنوان تقویتکننده همکاری و پیشرفتِ موردتأکید در بیانیههای آزادیخواهانه و آرمانشهری (مدینه فاضله)۲۱ ، بلکه بهعنوان سازوکار نظمدهی بهشکلهای تکنوکراتیک (فنسالارانه)۲۲ حکمرانی نیز تلقی میشوند که مشخصه آن، نابرابریها و عدم تقارنهای قدرت است که در دیدگاههای انتقادی و ویرانشهری (مدینه جاهله)۲۳ بر آن تأکید شده است.
با این حال، محققان اقتصاد سیاسی جهانی هنوز چنین بینشی را به پیامدهای حاکمیتی ناشی از کاربردهای بلاکچین تعمیم ندادهاند. تجزیه و تحلیل دقیق اقتصاد سیاسی جهانی از تغییرات تکنولوژیک پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸-۲۰۰۷، هیچیک از جوانب پیدایش فناوریهای بلاکچین و کاربرد اصلی رمزارزها را در نظر نگرفتهاند (بهعنوان مثال، گابور و بروکس، ۲۰۱۶؛ هانسن و پورتر، ۲۰۱۷؛ لنگلی و لیشون، ۲۰۱۶؛ نسوتایلوا، ۲۰۱۴؛ راجرز و کلارک، ۲۰۱۶). تحلیلهای میانرشتهای مرتبط با روابط بینالملل نیز علیرغم تمرکز فزاینده بر پیوندهای متقابل بین حاکمیت و فناوریها و سیستمهای تکنولوژی بزرگ بهطور عام و اینترنت بهطور خاص، بهطور مشابه بلاکچین را نادیده گرفتهاند.
این مجموعه مقالات بهصورت تخصصی از ابعاد مختلف، به بررسی پیامدهای حاکمیتی ارائهشده توسط فناوریها و تجزیه و تحلیلهای ویژه از بلاکچینهای در حال ظهور در رشتههای دانشگاهی مرتبط میپردازد. برای درک پیامدهای اجتماعی اقتصادی گستردهتر بلاکچینها و ماهیت در حال تغییر حکمرانی جهانی، مسائل کلیدی اقتصاد سیاسی جهانی از قبیل نمایندگی، مشروعیت و قدرت بازیگران خاص و فرآیندهای زیربنای حکمرانی جهانی باید در مسائل فنی، قانونی و مطالعاتی در مورد بیتکوین و فناوریهای بلاکچین که شروع به بررسی چنین موضوعاتی میکنند، ادغام شوند. این مجموعه، پژوهشگران انسانشناسی، اقتصاد و جامعهشناسی و نیز محققان علم و فناوری را برای گفتگو با پژوهشگران اقتصاد سیاسی جهانی گرد هم آورده است. برای اطمینان از انسجام کلی و تعیین خطمشی برای گروه، از همه نویسندگان خواسته شد در مطالعات خود سه سؤال اصلی زیر را بررسی کنند:
۱) برنامههای بلاکچین برای حاکمیت جهانی چه فرصتها و چالشهایی را فراهم میکند؟
۲) بهطور خاص، چه کسی با استفاده از فناوریهای بلاکچین توانمند/ناتوان شده است؟
۳) چگونه برخی از بازیگران و فرآیندهای خاص با استفاده از کاربردهای فناوریهای بلاکچین توانمند/ضعیف میشوند؟
در این مجموعه مقالات، برخلاف اجماع فنی موردنیاز برای پردازش تراکنشهای بلاکچین، هیچ توافقی برای مجموعهای از پاسخهای تعیینشده اعمال نشده است. در عوض، بینشهای متفاوت در مورد اینکه چگونه مجموعهای از فناوریهای نوظهور که بهسرعت در حال تکامل هستند، بر جنبههای کلیدی حکمرانی جهانی معاصر تأثیر میگذارند، با تشخیص اینکه تنوع تحلیلها برای درک مفاهیم ظریف آنها ضروری است، ترویج شد. بنابراین، یافتههای اصلی این مجموعه که در بخش پایانی این قسمت پیشبینی شدهاند، موقتی هستند. بخشهای زیر بهطور گستردهتری، تجزیه و تحلیل مشارکتکنندگان در اقتصاد سیاسی جهانی موجود و بحثهای علمی اجتماعی در مورد فناوریهای نوظهور و حاکمیت جهانی را نشان میدهد.
فناوریها و حاکمیت جهانی
در این مجموعه مقالات، در میان نظرات مربوط به ماهیت و تکامل تغییرات فناوری، نظریه بنیادی مطرح میشود و اعضای تیم بررسی میکنند که آیا این مجموعه از فناوریها را میتوان نوظهور دانست. منظور از نوظهور در اینجا، چگونگی کاربردهای عملی انواع جدید دانش در اقتصاد سیاسی جهانی است، هرچند ناپایدار باشد. دانشمندان علوم و فناوری، فناوریهای نوظهور را در چهار مرحله زیر بررسی میکنند:
ابتدا به ابعاد جدید دانش یا اصولی که در رفتارهای جدید افراد دیده میشود، توجه میکنند.
در مرحله دوم، با توجه به بودجه تحقیقاتی، برنامههای موردنظرشان را که از رفتار افراد برداشت کردهاند، طراحی میکنند.
در مرحله سوم، این برنامهها را در اختیار جامعه اصلی قرار میدهند تا مورد استفاده قرار بگیرند.
در مرحله چهارم، به بررسی نتایج این برنامههای جاهطلبانه با توجه به ابعاد اقتصادی اجتماعی آنها میپردازند.
بسیاری از کاربردهای فناوریهای نوظهور بهجای اینکه زمینههایی برای اقتصاد سیاسی جهانی را تشکیل دهند، ماهیت نظری دارند و در مراحل انتزاعی باقی میمانند. برخلاف کلمه بهشدت تبلیغاتیِ انقلابی که برای فناوریهای نوظهور بهکار گرفته میشود، ظرفیت واقعی دانشهای نوظهور همچنان نامشخص است. به عبارت دیگر، ظرفیتهای گسترده برنامه کاربردی بهدلیل چالشهای پیشبینینشده، در مرحله واهی باقی میماند.
چگونه و چه زمانی فناوریهای نوظهور در روابط بین بازیگران و فرآیندهایی که زیربنای حاکمیت جهانی هستند، تثبیت میشوند؟
این سؤال را میتوان با تحلیل برنامههای کاربردی بلاکچین که در نیمه دهه دوم از زمان ظهورش بهصورت تصاعدی رشد کرده است، بهطور مؤثرتری بررسی کرد. روتولو و همکاران بیان میکنند که فناوریهای نوظهور بهمحض اینکه از طرح اولیه فراتر میروند و در جامعه مورد استفاده قرار میگیرند، درگیر چالشهای پیشبینینشده میشوند، ظرفیت بالقوه آنها کاهش مییابد و توسط جامعه کاربران رها میشوند. با این وجود، در هیچیک از سناریوها، انتقال مجدد حاکمیت از فناوریهای نوظهور به فناوریهای سنتی دیده نشده است. بهعنوان مشهورترین نمونه موجود، اینترنت از کاربرد اولیه خودش در جوامع امنیتی و دانشگاهی فراتر رفت و فعالیتهای گستردهای را در برنامههای اقتصادی جهان پایهریزی کرد. برنامههای جدید این فناوری بیوقفه ادامه مییابند، با این حال، اینترنت اشیا۲۴ بهعنوان مرحله بعدی انقلاب دیجیتال است. بنابراین تکامل اینترنت مرز نامشخصی را بین فناوریهای موجود و نوظهور نشان میدهد.
در این مجموعه مقالات، برای افزایش شفافیت فناوریهای نوظهور و چگونگی تکامل آنها، از یافتههای قبلی مطالعات روابط بینالملل و اقتصاد سیاسی جهانی در مورد فناوری استفاده میشود. یک نقطه شروع مشترک، اصل اسکولنیکف۲۵ است. در تحولی جالب، دانشمند فناوری و امور بینالملل، یوجین اسکولنیکف، تأکید کرد که منشأ فناوریهای جدید، هرچه که باشد، اغلب کاربردهایی دور از اهداف اصلی که برای آنها توسعه داده شدهاند، دارد. احتمالاً طراح ناشناخته فناوریهای بلاکچین اصولی مشترک را برای طیف وسیعی از برنامههای کاربردی که از این فناوری استفاده میکنند، در نظر نگرفته و پیشبینی نکرده است. به بیان دیگر، توسعه برنامهها در نسخه دوم بلاکچینها، از رمزارزهایی که ظاهراً در ذهن افراد تثبیت شده است، بسیار فراتر میرود و این فناوری نوظهور را با چالشهای جدیدی روبهرو میکند.
تلاشهایی برای جایگزینی اصطلاح بلاکچین با فناوریهای دفتر توزیعشده۲۶ انجام شده است. با این حال، طراحی ماهرانه دفتر کل توزیعشده بسیار مهم است و باعث تغییر شکل بازیگران از حالت متمرکز و محدود به حالت غیرمتمرکز و بدونمجوز بلاکچینها ۲۷ که به تأیید رسمی هم نیاز ندارند، شده است. گسترش نسخه دوم بلاکچینها نشاندهنده عدم اطمینان لازم به رمزارزها است و چالشهایی را که فناوریهای نوظهور برای تبدیل شدن به بازیگران اصلی فرآیندهای اقتصاد سیاسی جهانی با آنها روبهرو هستند، بیان میکند.
همانطورکه اصل اسکولنیکف نشان میدهد، هر فرآیند توسعه به روشی منحصربهفرد رخ میدهد که اغلب فاقد نمونه مشابه در گذشته است. اگرچه همیشه بلاکچین با اینترنت مقایسه میشود، اما بلاکچین یک برنامه کاربردی دقیق در فضای اینترنت است. بنابراین، بهتر است برنامه کاربردی بلاکچین با یک برنامه خاص دیگر که مبتنی بر اینترنت میباشد، از جمله پروتکلهای صوتی۲۸ از طریق اینترنت مانند اسکایپ، مقایسه شود. بهنوبه خود، دفاتر کل توزیعشده را میتوان معکوس جریان همیشگی دانست، مانند تلاش برای توسعه سیستم عاملهایی با منبع آزاد مثل لینوکس۲۹ از نسخه اصلی، با سیستم عاملهایی با منبع بسته مثل ویندوز و یا مک. با این حال، حتی ممکن است چنین مقایسههای خاصی نیز صحیح نباشد. بهعنوان مثال، تلاشهای مداوم در گسترش فناوریهای بلاکچین برای غیرمتمرکزترسازی محیط اینترنت. در این مجموعه مقالات، فراتر از توجه به اینکه فناوریهای نوظهور چیست و چگونه میتوان تکامل آنها را تصور کرد، بحثهای گستردهتری در مورد پیامد عملی دانشهای نوظهور بهطور واقعی انجام میشود.
تکنسینها، مشاوران و سایر فعالان بازار تمایل دارند بر اختلالی که از طریق برنامههای رقابتی فناوریهای نوظهور ایجاد میشود، تأکید کنند. این رقابت اغلب بهطور ضمنی در چارچوب فعالیتهای آزادانه بهعنوان یک قاعده مطلوب برای همه بازیگران اقتصادی و اجتماعی و فرآیندهای اقتصادی سیاسی سرمایهداری درک میشود. با این حال، همانطورکه در مطالعات اقتصاد سیاسی جهانی بهصراحت مطرح شده است، هر رقابتی یک برنده و یک بازنده دارد، اما ممکن است همیشه در همه زمینههای فعالیت اجتماعی مطلوب نباشد، هرچند در بلندمدت میتواند باعث تقویت فرآیندها و بازیگران شود. بنابراین در این مجموعه مقالات، سعی شده است فراتر از نگاههای سطحی به مسأله، تمامی پیامدهای واقعی ناشی از تغییر فناوری بررسی گردد. نویسندگان در این مجموعه مقالات تلاش کردهاند همه پیامدهای مثبت و منفی برای بازیگران و حاکمیت جهانی معاصر را با جزئیات کامل ارائه دهند. پیامدهای فناوریهای ظهوریافته بهطور گستردهتری با انواع مختلف حکومتها مرتبط است و محققان علوم و فناوری و سیاست اقتصاد جهانی شروع به شناسایی ابعاد مختلف این فناوریها کردهاند. در ادامه، نمونههایی از مطالعات میانرشتهای بلاکچین که در این مجموعه، به موضوع اقتصاد سیاسی جهانی و عواقب تغییر فناوری برای حاکمیتها میپردازد، آورده شده است.
پیامدهای هنجاری فناوریهای نوظهور برای حاکمیت
در فصل اول، تجزیه و تحلیل بلاکچینها و کاربردهای مختلف آنها، درک عمیقی در مورد چگونگی تأثیرات خاص این فناوری در حاکمیت جهانی معاصر ایجاد میکند. محققان در اقتصاد سیاسی جهانی یا سایر رشتهها، فناوریهای جدید را بهعنوان پیامدهایی عمیقاً اجتماعی در نظر میگیرند که از کاربرانشان در جهت پیشبرد ایدئولوژیها و اهداف خاصی، پشتیبانی میکنند. این پیامدها بهطور کلی میتوانند بهعنوان خواستههای حاکمیت توسط فناوریها ایجاد شوند. فناوریها در اینجا بهعنوان نیروهای قدرتمندی که برای تغییر شکل فعالیتها در جهت پیشبرد اهداف خاص عمل میکنند، مطرح میشوند. بهعنوان مثال، ایدهها و تنظیمات اصلی که در کامپیوترها کدگذاری شدهاند، باعث ایجاد الگوهای رفتاری منظمی در افراد میشوند. پذیرش کد و تنظیمات رایانه بهعنوان یک قانون، بر شیوههایی تأکید میکند که در آنها، ویژگیهای خاص فناوریها میتوانند فعالیتهای بازیگران و فرآیندهای اجتماعیِ شکلدهنده زیربنای حاکمیت جهان را بازسازی کند و تغییر دهد. دانشمندان، چیدمان و معماریهای خاص فناوریهایی مانند اینترنت را بهعنوان تنظیمات قدرت، بااهمیت در نظر میگیرند.
انگیزههای مؤسسان برای احتکار بیتکوین بهصورت حداکثر ۲۱ میلیون توکن پولی در بلاکچین اصلی، با یک فلسفه پولی خاص مرتبط شده است که بهعنوان گزینه دیگر فلزگرایی دیجیتال شناخته میشود. بلاکچینها مانند جعبههای سیاه، بیش از حد پیچیده نیستند و ویژگیهای این فناوریهای نوظهور بهطور خاصی به اشکال حاکمیت مرتبط میشوند. یک مثال این است که چگونه بلاکچینهای بدونمجوز، کاربران غیرمتمرکز خود را بهعنوان افراد موجه با افراد حقیقی در دنیای واقعی مقایسه میکنند.
فقدان مراجعه به مقامات بالاتر بهعنوان یکی از سیاستهای اصلی۳۰ که فعالیتها و عملکرد کاربران خود را در قالب مجازی ساختار میبخشد، محسوب میشود و سکههای پولی برای اعطای پاداش جهت تأیید معاملات بلاکچین، بیشتر بهعنوان اشکال گیمیفیکیشن۳۱ در نظر گرفته شده است. این سازوکار مطابق اصول فریدمن، در کاربران انگیزه ایجاد میکند تا منافع شخصی را برای کمک به منافع بیشتر جوامعی که در آن فعالیت میکنند، افزایش دهد. اینکه بلاکچین اصلی بیتکوین صراحتاً تحت حمایت ایدئولوژیهای آزادیخواهانه است، توسط منتقدان و مروجین به رسمیت شناخته شده است، زیرا همه کاربران را بهعنوان شهروند مصرفکننده۳۲ بهصورت برابر مینگرد.
با تمام این تعاریف، بلاکچین دقیقاً چه پیامدهایی برای بازیگران و فرآیندهای خاص حاکمیت جهانی معاصر در پی دارد؟ نویسندگان در این مجموعه مقالات، نهتنها یافتههای مطالعات میانرشتهای بلاکچین را ترسیم میکنند، بلکه تمامی ابعاد و جنبههای پیامدهای فناوریهای نوظهور برای حاکمیت را نیز بررسی میکنند. آنها هم ادعاهای مفسران آزادیخواه را که حکمرانی توسط فناوری نوظهور را از نظر هنجاری بسیار مثبت میدانند، بررسی میکنند و هم در زمینه ادعاهای منتقدان که از نقش برنامههای بلاکچین در گسترش روابط فردگرایانه و سرمایهداری ابراز نگرانی میکنند، تحقیق میکنند.
توانمندی/ناتوانی در حاکمیت با فناوریهای نوظهور
این مجموعه مقالات بر اساس مطالعات بلاکچین، بینشهایی را در مورد بحثهای طولانیمدت اقتصاد سیاسی جهانی در زمینه بازیگران و فرآیندهای خاصی که از طریق اشکال حکومت، با فناوریها قدرت میگیرند یا از قدرت بازمیمانند، ارائه میدهد. برخلاف رویکرد ساختارگرایانه که معتقد است فناوری بهشکل اساسی به افکار کاربران سمتوسو میدهد، رویکرد عقلگرایانه فناوریها را بهعنوان ابزاری برای پیشبرد منافع شخصی ازپیشتعیینشده و تغییرناپذیر فرض میکند. در اینجا، فناوریهای نوظهور برخی از بازیگران را قادر میسازند که در بازیهای با جمع صفر ۳۳، قدرت خود را بر دیگران تحمیل کنند که این امر بهناچار، برنده و بازنده را در پی دارد.
از گذشته، نگرانی در اقتصاد سیاسی جهانی در مورد استفاده و یا عدم استفاده از یک فناوری ویژه در جهت پیشبرد اهداف خاص وجود داشته است. فناوریها برای کمک به افزایش ظرفیتهای حکمرانی جهانی معرفی شدهاند و طیف گستردهای از بازیگران دولتی و غیردولتی برای دستیابی به قدرتهای بیشتر وارد تعامل شدهاند.
دقیقاً چه کسی در فناوریهای نوظهور از جمله بلاکچین، دارای قدرت و حاکمیت است؟ مطالعات رسمی نشان میدهد استفاده از بلاکچین میتواند افرادی را که همیشه در طبقه ضعیف جامعه بودهاند، توانمندتر سازد.
برنامههای بلاکچین به این دلیل که نیازی به اعتبارات بانکی ندارند و بدون محدودیت، توسط مهاجران و کارگران موقت برای پرداختهای پولی استفاده میشوند، مورد استقبال قرار گرفتهاند. رمزارزی مانند ریپل۳۴ با اهداف ویژه و برای تسهیل مبادلات طراحی شده و یک جریان مبادلات بینالمللی را بهوجود آورده است که هزینهها و فرآیندهای طولانیمدت حوالههای جهانی را بهشدت کاهش میدهد. درحالیکه ریپل بر ارائه راهحل برای انتقال بین بانکهای سراسر جهان متمرکز است، استلار۳۵ یک چارچوب پرداختی غیرمتمرکز و متنباز است که امکان انجام تراکنشهای سریع و بینبانکی را در سراسر جهان میان دو رمزارز فراهم میکند. این رمزارزها همانند سایر ارزهای رمزنگاریشده، با استفاده از فناوری بلاکچین فعالیت میکنند. مطالعات موجود در مورد بلاکچینها حاکی از آن است که کاربردهای این فناوری میتواند از طمعورزی بازیگران غیردولتی مستقر در قلب حاکمیت جهانی جلوگیری کند. در معاملات رمزارزها نقش واسطههای مالی در کارتهای اعتباری و صنایع انتقال پول، کنار گذاشته میشود. همچنین، بلاکچینها حکمرانی دولتها در شرکتهای بیمه، حسابرسی و حمل و نقل را تهدید میکنند.
قراردادهای هوشمندِ۳۶ مبتنی بر بلاکچین با تأیید خودکار و تغییر شرایط قراردادیِ ازپیشرمزگذاریشده، تفسیر قانون از زبان مبهم وکلا را به چالش میکشند. بدین ترتیب، بلاکچینها میتوانند در حل چالشهای گستردهتری که متخصصان از مدتها قبل برای حمایت از دولتها داشتند، کمک کنند و در توانمندسازی متخصصان فناوری ارزهای رمزنگاریشده مفید واقع شوند، همچنین باعث حذف فرآیندهای چندلایه مستقر در دولتها میشوند. همانطورکه هیرن توصیف کرد، رویائی به نام سازمان خودگردان غیرمتمرکز یا بهصورت مخفف DAO وجود دارد؛ ایدهای که پس از بهوجود آمدن بیتکوین در سال ۲۰۰۹، در جوامع شکل گرفت و توسعه یافت. مطابق این تفکر، اگر بیتکوین میتواند بدون واسطه عمل کند، پس شرکتها هم ممکن است روزی بتوانند بدون مدیریت و سلسله مراتب، به وظایف خود عمل کنند. بهطور خلاصه، DAO قصد دارد قوانینی را کدنویسی کند تا شرکتها بتوانند با الهام از آنها، سریعاً شروع بهکار کنند. این عمل میتواند درصد مشخصی از درآمد از یک موضوع را تعیین کند یا روشی را نشان دهد که به کمک آن میتوان چنین قانونی را تغییر داد. این پروژه در سال ۲۰۱۶ راهاندازی شد و طی چند ماه اول ناموفق بود، با این حال نمونه خوبی از آن چیزی است که مردم هنگام صحبت درباره فناوری، در ذهن دارند. برنامه این بود که شرکتکنندگان DAO، توکن دریافت کنند، سپس رأی دهند که کدام پروژهها را تأمین اعتبار کنند. برای انتخاب اینکه در کدام پروژهها سرمایهگذاری شود، از روش خرد جمعی، استفاده شد.
بدین ترتیب، به نظر میرسد که استفاده از فناوریهای بلاکچین باعث متزلزل شدن نقش بازیگران متمرکز کلیدی و فرآیندهایی میشود که بهطور سنتی زیربنای حاکمیت جهانی را در دست داشتهاند و ممکن است همیشه از نظر هنجاری درست رفتار نکنند. رمزارزها موجب شکل گرفتن معاملاتی شدهاند که از چشم بانکها و سایر مؤسسات مالی که وظیفه اطلاعرسانی به سازمانهای مالیاتی را دارند، دور میماند و این ویژگی سبب شده است که یک پژوهشگر حقوق، رمزارزها را به بهشتهای فوقالعاده مالیاتی تشبیه کند.
برنامههای بلاکچین ممکن است نشاندهنده تغییر قدرت حاکمیت باشند که توسط فناوریهای نوظهور امکانپذیر شده است و در آن، همانطورکه دانشمند محیط اینترنت، لورا دناردیس۳۷ میگوید، نهادهای قدرتِ بهطور سنتی غالب اعم از دولتهای ملی، نهادهای مذهبی یا شرکتهای چندملیتی، بخشی از کنترل تاریخی خود را از دست دادهاند. در اصل، به نظر میرسد که کاربردهای فناوریهای بلاکچین در تمرکززدایی از قدرت سیاسی در جوامع است که دانشمندان اقتصاد سیاسی جهانی تغییر جایگاه قدرت را از آن نتیجه گرفتهاند. طرفداران بلاکچین در جهان از دست رفتن قدرت حکومتها را بهوسیله رمزارزها جشن میگیرند، زیرا به استدلالهای آزادیخواهانه فردریش هایک۳۸ ، اقتصاددان فقید اتریشی، تمایل دارند. با این حال، حامیان رمزارزها بهدلیل محدودیتهایی که بر حکمرانی مبتنی بر دولت اعمال شده است، از مشکلات هنجاری و عملی که در استفاده از فناوریهای بلاکچین، حلنشده باقی ماندهاند، چشمپوشی میکنند. بهعنوان مثال، عدم وجود نهادی متمرکز برای جبران خسارت یا سرقت رمزارزها توسط کاربران آلتکوین۳۹ که این موضوع برخلاف اصول اخلاقی تجارت است.
با این وجود، استفاده ابزاری از فناوریهای بلاکچین میتواند بازیگران و فرآیندهای متمرکز را که مدتهاست پایه و اساس حاکمیت جهانی هستند، بیشتر تقویت کند. مسلماً دولتها فقط به فکر پیشرفت فناوری نیستند، اما دانشمندان اقتصاد سیاسی جهانی معتقدند هنوز دولتهایی هستند که برای پیشرفت فناوریهای نوظهور تلاش میکنند، مانند تدابیری که برای صدور اسناد هویت اقامت الکترونیک برای سرمایهگذاران خارجی اتخاذ میشود. تاکنون چندین مرکز دولتی، خدماتی را بر بستر بلاکچین در حوزههای قضایی کوچک و بزرگ و با همکاری شرکتهای بلاکچین برای مبارزه با فساد، آزمایش کردهاند. علاوه بر این، خیلی از حکومتها از این مجموعه فناوریهای نوظهور بهعنوان ابزاری برای ردیابی معاملات دیجیتالی و در پیگردهای قانونی استفاده میکنند. بهعنوان مثال، در هلند افرادی که ادعا کردهاند فناوری ظهورکرده پولشویی را برای آنها آسانتر کرده است، تحت پیگرد قانونی قرار گرفتهاند. بنابراین، بهجای تضعیف ظرفیتهای دولتی بلاکچینها، حاکمیت میتواند بازیگران و فرآیندهای متمرکز دولتی را توانمندتر سازد.
علاوه بر دولتها، شرکتهای چندملیتی و مؤسسات نیمهدولتی نیز ممکن است با استفاده از برنامههای بلاکچین، قدرت بیشتری کسب کنند. بهعنوان مثال، چهار شرکت بزرگ حسابداری برای پشتیبانی از مشتریان خود، از فناوریهای بلاکچین، بهعنوان راههای ارتباطی استفاده میکنند. بانکهای بزرگ جهانی ناپدید نشدهاند، بلکه بهجای استفاده از فرآیندهای مالی طولانیمدت، به ایجاد استانداردهای مشترک برای استفاده از فناوری بلاکچین در امور مالی جهانی روی آوردهاند. علاوه بر این، بانکهای مرکزی به استفاده از ارزهای دیجیتال برای حذف پول کاغذی فکر کردهاند. رمزارزها اگر مورد حمایت دولتها واقع شوند، میتوانند مثل یک ابزار قدرتمند در جهت برنامهریزی و کنترل نرخ بهره قرار بگیرند. این روندها نشان میدهد که چگونه فناوریهای نوظهور میتوانند شرکتها و حاکمیت جهانی را به همکاری در جهت تقویت روابط وادار کنند. برای تشریح کارکرد واقعی بلاکچین، میتوان آن را بهمثابه ابزار قدرتمندی که بازیگران حاکمیتی برای ارتباط و تعامل استفاده میکنند، در نظر گرفت. همکاران مشارکتکننده در این مجموعه مقالات برای بررسی اینکه چطور میتوان از بلاکچین بهعنوان یک ابزار قدرتمند استفاده کرد، انواع پیامدهای فناوری، سیاسی و مدیریتیِ ایجادشده توسط رمزارزها در اقتصاد سیاسی جهانی را به چالش میکشند.
اجبار و انعطافپذیری در حاکمیت فناوریهای نوظهور
در مرحله سوم، نویسندگان این مجموعه مقالات دیدگاههای وسیعی در ارتباط با حکمرانی فناوریهای نوظهور مطرح میکنند. در سطح ملی، کشورهایی از جمله بنگلادش، بولیوی و اکوادور روشی مستبدانه را اجرا کردهاند که پرکاربردترین فناوری بلاکچین را ممنوع میکند. به همین ترتیب، بانکهای چین و بانک ایالتی ویتنام قوانینی رسمی ابلاغ کردهاند که شرکتهای خدمات مالی و کارمندان آنها را از مدیریت و انجام هرگونه معامله رمزارزها منع میکند. دانشمندان علوم رایانه، پژوهشگران حقوق و اقتصاددانان هشدار دادهاند که اجرای قوانین سنگین در جلوگیری از فعالیت بلاکچینها نمیتواند موفقیتآمیز باشد.
شکلهای مختلفی از اجبار وجود دارد، از جمله محدود کردن مطالعات علمی به بررسی جنبههای بیاهمیت فناوری مبتنی بر بلاکچین و نادیده گرفتن کاربردهای قانونیتر و سودمندتر مانند تسهیل ویزاهای مهاجرتی. دولتها و نهادهای نظارتی رسمی در سایر کشورها و مناطق با درک ماهیت دیجیتال فعالیتهای بلاکچین، رویکردهای نامحدود و غیرمتمرکز را برای اداره این فناوری نوظهور اتخاذ کردهاند. از یک طرف، آژانسهای بینالمللی در اتحادیه اروپا هشدارهای کلی اما سختگیرانه نسبت به خطرات ناشی از آزمایشهای بلاکچین صادر کردهاند تا بهطور غیررسمی مؤسسات مالی را از انجام معامله با استفاده از رمزارزها منصرف کنند. به همین ترتیب در ایالات متحده آمریکا، یک عضو هیئت رئیسه معاملات آتی علناً از نهادهای نظارتی فدرال حمایت کرده است که تا جای ممکن و بدون اینکه آسیبی ببینند، از فناوری و اشکال غیرمتمرکز رمزارزها استفاده کنند. از طرف دیگر، سازمانهای نظارتی رسمی در استرالیا، سنگاپور، انگلستان و سایر نقاط از سندباکس۴۰ استفاده کردهاند. در سندباکس، قوانینی بهطور موقت وضع میشود و استفاده آزمایشی از بلاکچین را تحت کنترل و نظارت دولت درمیآورد. قراردادی نیز بین کشورها منعقد شده است تا آزمایش با معاملات بلاکچین در حوزههای تحت نظارت دولت را مجاز بشمارند. این مجموعه مقالات در تجزیه و تحلیل کاربردهای صنعت بلاکچین، به بحثهای عملی درباره فواید و خطرات رویکردهای متمرکز یا غیرمتمرکز برای حاکمیت جهانی میپردازد. حالت غیرمتمرکز برای سیاستگذاران بسیار مهم شده است؛ ایالتها و مناطقی که مدتهاست از رویکردهای حاکمیت غیرمتمرکز و انعطافپذیرتر حمایت میکردند، با رشد دامنه کاربرد بلاکچینها، به دلایلی خاص، به سمت استراتژیهای متمرکزتر و رسمیتر تمایل پیدا کردهاند.
به گفته رئیس صنایع خدمات مالی مجمع جهانی اقتصاد، بلاکچینها در حال تبدیل شدن به قلب تپنده اقتصاد هستند. تنظیمکنندههای اصلی قوانین در ایالات متحده آمریکا و نقاط دیگر هشدار دادهاند که کاربردهای فناوریهای بلاکچین و بهویژه رمزارزها میتواند ثبات مالی جهانی را تهدید کند. این هشدارهای تکاندهنده سبب میشود قوانین دولتی لازم و بههنگام در جهت هدایت و کنترل رمزارزها اتخاذ شود.
خلاصه فصول آتی
فصلهای اولیه این مجموعه مقالات عمدتاً بر بیتکوین و رقبای آن تمرکز دارند. متن بهتدریج به سمت فصلهایی پیش میرود که بیشتر کاربردهای بلاکچین را تحلیل میکنند و بر ماهیت دائماً در حال تغییر این مجموعه از فناوریها متمرکز میشوند. اینکه بیتکوین دقیقاً چیست و بلاکچین چه کاربردهای اولیهای دارد، هر دو اساساً مورد بحث هستند. همچنین، بر ماهیت پولی خاص بیتکوین و رقبای دیجیتالی آن و ماهیت سیاسی همه تلاشها برای توسعه پول، خواه در قالبهای دیجیتال باشند یا نه، تأکید میشود. علاوه بر این، ماهیت متناقض تلاشها برای توسعه اشکال غیرسیاسی پول مورد تأکید قرار میگیرد. تجزیه و تحلیل کمّی در این مجموعه مقالات، یک نتیجه شگفتانگیز بهدست میدهد: اینکه رمزارزهای متمرکز معتبر هستند و ارزش آنها در بازارهای جهانی بالاتر میرود. علیرغم نظرات موجود، رمزارزهای غیرمتمرکز با ساختارهای حاکمیتی غیر سلسله مراتبی، اغلب ارزش کمتری دارند و به ساختارهای حاکمیتی نامشخص آنها با تردید بیشتری نگریسته میشود. در ادامه، واکنش دولتها به بلاکچین در ارائه بینشهایی در مورد مزایا و معایب حاکمیت رسمی فناوریهای نوظهور مقایسه میشود. تجزیه و تحلیل این مقالات، اطلاعات ارزشمندی را در مورد اینکه چگونه اشکال حکمرانی میتوانند فناوریهای نوظهور را در فرآیندهای شمولیت مالی و توسعه ادغام کنند، ارائه میدهد. بهطور خلاصه، نویسندگان این مجموعه مقالات گرد هم آمدهاند و در بحثهای گستردهای پیرامون فناوریهای نوظهور و بینشهایی که اشکال مختلف حکمرانی در نظمدهی، سازماندهی و مدیریت اقتصاد سیاسی جهانی دیجیتال ارائه میکنند، مشارکت کردهاند.
بسیار مفید و عالی
جالبه از یک دیدگاه دیگری به رمز ارزها پرداخته
بسیار نگاه متفاونی به بلاکچین داشت .توصیه می شه