گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت دهم
در این قسمت از مجموعه نوشتارهای گذری بر مرزهای علم مالی، مجدداً مقالهای پیرامون موضوع «اثرگذاری بازار سرمایه بر متغیرهای کلان اقتصادی» جهت بررسی انتخاب شده است. به نظر میرسد که این حوزه بهویژه پس از وقوع بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی و اعتراضات اجتماعی که پس از آن شکل گرفت، از حوزههای تحقیقاتی موردتوجه پژوهشگران بوده است، چنانکه در قسمتهای قبلی نیز به برخی از آنها پرداخته شد.
مقالات منتشرشده در شمارههای اخیر مجلات معتبر بینالمللی نشان میدهند که در حوزه اثرگذاری بازار سرمایه بر متغیرهای کلان اقتصادی، چندین پژوهش انجام شده است. در این قسمت از مطلب گذری بر مرزهای علم مالی، به بررسی نتایج حاصل از پژوهشی با عنوان «دسترسی به منابع عمومی بازار سرمایه و رشد اشتغال۱ »، نوشته بوریسوف۲ و دیگران که در شماره ماه سپتامبر ۲۰۲۱ مجله اقتصاد مالی ۳ به چاپ رسیده است، خواهیم پرداخت. در مقاله فوقالذکر، از بین متغیرهای کلان اقتصادی (البته در سطح شرکتی)، موضوع اشتغال مدنظر قرار گرفته است.
گفتنی است که سایر مقالات منتشرشده در مجلات دیگر نیز به موضوعاتی چون تأثیر ساختار بازار سرمایه بر هزینه تأمین مالی۴ و … پرداختهاند که افراد علاقهمند میتوانند با مراجعه به این مجلات، در مورد موضوعات موردعلاقه خود مطالعه بیشتری داشته باشند.
شرح مقاله
موضوع مقالهای که قصد معرفی آن را داریم، بررسی اثر دسترسی شرکتها به منابع مالی بازار سرمایه، بر میزان اشتغال (در سطح شرکتی) است.
در این مقاله عنوان میشود که فرآیند عرضه اولیه شرکتها در بازار سرمایه، در چهار وجه تأمین مالی، ساختار مالکیت، محیط اطلاعاتی و تضادهای حاکمیت شرکتی بر شرکتها اثرگذار است که این چهار وجه میتوانند بر اندازه و ترکیب وضعیت استخدامی شرکتها مؤثر باشند. نویسندگان این مقاله بر همین اساس به بررسی تأثیر تأمین مالی شرکتها از طریق عرضه اولیه در بازار سرمایه بر وضعیت اشتغال آنها پرداختهاند. نویسندگان از طریق مقایسه شرکتهایی که موفق به اخذ پذیرش در بازار سرمایه شده و در این بازار بهموجب عرضه اولیه تأمین مالی داشتهاند، با شرکتهایی که موفق به دریافت پذیرش نشده بودند (بهعنوان گروه کنترل)، اثر انجام عرضه اولیه بر رشد میزان اشتغال را از دو دیدگاه روابط علی و کانالهای اثرگذاری بررسی کردهاند.
نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که اقدام به پذیرش و عرضه اولیه در بازار سرمایه از نظر آماری و نیز از دیدگاه اقتصادی، بر رشد اشتغال در شرکتهای پذیرفتهشده، در قیاس با شرکتهایی که به هر دلیلی پذیرش نشده بودند، اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین، شدت این اثرگذاری بر شرکتهای نیازمند به نیروهای با مهارت بالا و همچنین تأمین مالی خارجی بیشتر بوده است.
در خصوص کانالهای اثرگذاری انجام عرضه اولیه بر سطح اشتغال در شرکتها، موضوع حذف محدودیتهای مالی جهت جذب نیروهای جدید مهمترین عامل بوده است، البته منابع مالی لزوماً ناشی از فروش سهام نبودهاند و در این رابطه، منابع ناشی از انتشار اوراق بدهی نیز در بلندمدت تأثیر داشتهاند. کانال بعدی این اثرگذاری، از طریق تغییر استراتژی شرکتها پس از عرضه اولیه آنها است که مجدداً نیازمند جذب نیروهای جدید میباشد. تملکهایی که از طریق انتشار سهام و یا منابع نقدی تأمین مالی شدهاند نیز دیگر کانال اثرگذاری فرآیند عرضه شرکتها در بازار سرمایه بر سطح اشتغال در آنها بوده است. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق، محدودیتهای پیرامون حاکمیت شرکتی، پس از عرضه اولیه اثر چندانی بر جذب نیروی شرکت نداشته است.