خانه الفبای بورس گذری بر مرزهای علم مالی گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت یازدهم
گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت یازدهم

گذری بر مرزهای علم مالی – قسمت یازدهم


بررسی آخرین شماره‌های‌ منتشر‌شده از مجلات علمی بین‌المللی در حوزه مالی نشان‌دهنده تنوع موضوعات مورد بررسی در این مجلات، از حوزه اثرگذاری ویروس کووید ۱۹ بر بازارهای مالی گرفته تا مالی مستغلات، مالی رفتاری، توجه خاص به مباحث نقدشوندگی، حباب‌های قیمتی و … است. میزان تنوع این موضوعات به‌اندازه‌ای بود که انتخاب یک مقاله برای تشریح را تا حدودی دشوار کرده بود، با این ‌حال موردی که به‌ زعم نویسنده بیشتر از سایرین جلب توجه می‌کرد، مقاله‌ای از مجله «مروری بر پژوهش‌های مالی»۱ وابسته به دانشگاه آکسفورد است که در شماره ماه سپتامبر سال جاری منتشر شده است و به ارتباط بین حوزه سیاست‌گذاری پولی فدرال رزرو و بازار سهام می‌پردازد. عنوان این مقاله «اقتصاد اقدامات حمایتی فدرال رزرو»۲ است و نویسندگان آن، آنا کیسلاک۳ و آنت ویسینگ جورگنسن۴ از دانشگاه‌های دوک ۵و برکلی ۶ هستند.

شرح مقاله
از دیدگاه نویسندگان این مقاله، وضعیت بازار سهام یکی از عوامل اثرگذار بر تصمیمات پولی اتخاذ‌شده توسط فدرال رزرو است و این سؤال که چه زمانی انجام اقدامات مداخله‌ای در بازار لازم است نیز یکی از سؤالات همیشگی سیاست‌گذاران اقتصادی می‌باشد. اگرچه اهمیت این موضوع در دوره‌های پس از وقوع بحران مالی بیشتر می‌شود، اما در همین دوران نیز توجه فدرال رزرو به «قیمت سهام» به‌جای متغیرهای کلان اقتصادی، با انتقادات فراوانی همراه بوده است. بر این اساس، نویسندگان مقاله مذکور در پی آن هستند که اولاً به این پرسش‌ که آیا وضعیت بازار سهام واقعاً در تصمیمات فدرال رزرو مؤثر است، پاسخ دهند؛ ثانیاً در صورت مثبت بودن پاسخ، علت آن را پیدا کنند.پژوهشگران مزبور از روش تحلیل متن اسناد منتشره از سوی کمیته بازار باز فدرال رزرو و سپس مقاله‌های مالی استفاده کرده‌اند و با مبنا قرار دادن دو کانال متفاوت برای بیان اهمیت بازار سرمایه، سعی در یافتن پاسخ این سؤال داشته‌اند. یکی از کانال‌های فوق‌الذکر، اهمیت بازار سرمایه به‌عنوان یک معیار پیش‌بینی‌کننده آینده اقتصاد واقعی است که بر نقش اطلاعاتی آن دلالت دارد و کانال دیگر، پیرامون توجه به وضعیت بازار سرمایه به‌عنوان یک متغیر اقتصاد کلانِ ذاتاً مهم و تأثیرگذار است که به قدرت پیش‌بینی آن در خصوص دیگر شاخصه‌های اقتصادی مانند رشد اقتصادی، نرخ اشتغال و … ارتباطی ندارد. نویسندگان این مقاله پس از انجام تحلیل‌های کیفی و کمی فراوان و با مدنظر قرار دادن فرضیه‌های مختلف و آزمون‌های آماری گوناگون، نتایج متنوع و قابل‌توجهی به‌دست آوردند که در ادامه خلاصه‌ای از مهم‌ترین آن‌ها ارائه می‌شود.
تا اواسط دهه ۹۰ میلادی، رکود بازار سهام با کاهش پیش‌بینی‌های فدرال رزرو در خصوص متغیرهای کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی و نرخ اشتغال همراه بوده و نهاد مذکور به‌دلیل نقش اطلاعاتی بازار سهام، سیاست‌های پولی خاصی را اتخاذ کرده است.
این ارتباط تا اواخر دهه ۹۰ میلادی، همچنین در زمان وقوع بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۷ و حتی پس ‌از آن نیز ادامه داشته است.
ارتباط مذکور نامتقارن است و در دوره‌های رکودی بازار سرمایه بیشتر از دوره‌های رونق آن، مصداق پیدا می‌کند؛ به‌طوری‌که در دوره‌های رکودی بازار سرمایه، اثر این رکود در تغییر نرخ وجوه فدرال رزرو بیشتر است. به عبارت دیگر، رکود بازار سرمایه بیش از رونق آن با واکنش حمایتی فدرال رزرو همراه بوده است.
علت اصلی توجه سیاست‌گذاران پولی به بازار سهام در سال‌های اخیر، تأثیر رکود این بازار بر کاهش مصرفِ ناشی از کم شدن ثروت اشخاص است و نقش اطلاعاتی بازار سهام در پیش‌بینی متغیرهای کلان اقتصادی، عاملی ثانویه تلقی می‌شود.
مدیران ارشد فدرال رزرو اقدامات حمایتی خود را آگاهانه و با شناخت کافی از ریسک‌ها و خطرات اخلاقی مربوطه انجام می‌دهند، اما این عوامل بر تصمیم‌های آن‌ها چندان مؤثر نیست.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *