خانه گپ‌و‌گفت چهره‌های بازار سرمایه لزوم تسهیل امور مربوط به تأمین مالی شرکت‌ها در بازار سرمایه
لزوم تسهیل امور مربوط به تأمین مالی شرکت‌ها در بازار سرمایه

لزوم تسهیل امور مربوط به تأمین مالی شرکت‌ها در بازار سرمایه


نخستین رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در گفتگو با ماهنامه «بورس» تشریح کرد

لزوم تسهیل امور مربوط به تأمین مالی شرکت‌ها در بازار سرمایه

در این شماره از ماهنامه «بورس» در قسمت معرفی چهره‌های بازار سرمایه، پای صحبت‌های فردی نشسته‌ایم که علاوه بر سابقه‌ای چندین ساله در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار تا چندی پیش هم ریاست بانک مرکزی را عهده‌دار بود. جناب آقای دکتر علی صالح‌آبادی که دانش‌آموخته دکترای مالی از دانشگاه تهران است، در این گفتگو، با اشاره به موضوع تأمین مالی شرکت‌ها در بازار سرمایه، تأکید می‌کند که قوانین و مقررات مربوط به تأمین مالی شرکت‌ها در بازار سرمایه نیاز به تسهیل دارند. ایشان همچنین در خلال این گفتگو، از حال و هوای بازار سرمایه در زمان تصویب و اجرای قانون جدید بازار سرمایه، خاطرات راه‌اندازی سامانه معاملاتی جدید و … برایمان می‌گوید. نخستین رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار که در حال حاضر مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری امید است آینده بازار سرمایه را امیدوارکننده می‌داند و معتقد است که می‌بایست فرهنگ‌سازی بیشتری در این زمینه شود، زیرا بازار سرمایه این قابلیت را دارد که جوابگوی سلایق گروه‌های مختلف سرمایه‌گذاری باشد. ایشان علاوه بر «تأمین مالی»، «نقدشوندگی» و «عمق بخشی» را از نکات مهم این بازار شمرد. مشروح این گفتگوی خواندنی در ادامه آورده شده است.

آقای دکتر صالح‌آبادی ازآنجاکه شما نخستین فردی بوده‌اید که ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار را بر عهده داشته است، به‌عنوان اولین سؤال خوشحال می‌شویم از حال و هوای آن روزهای‌ بازار سرمایه برایمان بگویید.
زمانی‌که کار در سازمان بورس و اوراق بهادار را به عنوان رئیس این سازمان آغاز کردم، قانون جدید بازار اوراق بهادار به تازگی به تصویب رسیده بود. وضعیت بازار اصلاً مساعد نبود و تقریباً همه سهم‌های بازار در صف فروش بودند، از طرفی حجم معاملات هم بسیار پایین بود و هر یک از شرکت‌هایی که در نقش بازارگردان حضور داشتند، ۲ تا ۳ هزار سهم خریداری می‌کردند تا نقدشوندگی در مصداق حداقلی خود تحقق پیدا کند. بیشتر شرکت‌ها نسبت به این موضوع ناراضی بودند و این مقدار را بیش از اندازه می‌دانستند. شرایط به نحوی بود که اعتماد سرمایه‌گذاران از بین رفته بود و اعتراضات شدیدی نسبت به وضعیت بازار وجود داشت و من در چنین شرایطی کار خودم را در سازمان بورس و اوراق بهادار شروع کردم.
خوشبختانه در سال ۱۳۸۵ سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی ابلاغ شد و توانستیم سهام‌ کارخانه‌هایی مثل فولاد مبارکه اصفهان و ملی مس را در اواخر آن سال به‌صورت موفق عرضه کنیم. شاید امروز که به این موضوع نگاه می‌کنیم این طور به نظر بیاید که کار ساده‌ای انجام شده است ولی واقعیت این است که با وجود ابلاغ سیاست‌های مزبور، مشکلات زیادی در این رابطه داشتیم و کسی فکر نمی‌کرد سهام این شرکت‌ها خریدار داشته باشد، چون این شرکت‌ها در آن زمان نسبت به اندازه بازار سرمایه خیلی بزرگ بودند. اما با توجه به فرهنگ‌سازی صورت گرفته، مردم استقبال کردند و متعاقب آن به دلیل کسب سود، اعتماد از دست رفته به تدریج به بازار سرمایه بازگشت.

ازجمله مهمترین اقدامات شما در طول تصدی ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار، تأسیس«بورس‌های چهارگانه» به‌عنوان رکن‌های اصلی و اجرایی بازار سرمایه بوده است، لطفاً هدف از تأسیس هرکدام از آنها را برایمان شرح دهید.
هدف از راه‌اندازی بورس‌های چهارگانه و نهادهای مالی مثل تأمین سرمایه‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سبدگردان‌ها، مشاور سرمایه‌گذاری‌ها و سایر نهادهایی که در بازار سرمایه تشکیل شدند توسعه نهادی بازار سرمایه بود. از این ۴ بورس که دو بورس در حوزه اوراق بهادار (شرکت بورس اوراق بهادار تهران و شرکت فرابورس ایران) و دو بورس هم در حوزه کالایی (شرکت بورس کالای ایران و شرکت بورس انرژی ایران) فعال است.
ابتدا بورس تهران در قالب شرکت سهامی عام برای شرکت‌هایی که شرایط پذیرش داشتند، تأسیس شد. سپس شرکت فرابورس ایران برای آن دسته از شرکت‌هایی که شرایط کمتری را احراز می‌کردند، ایجاد شد. شرکت‌هایی هم بودند که شرایط کامل ورود و فعالیت در تابلوی اصلی فرابورس را نداشتند، فرابورس برای این نوع شرکت‌ها بازاری به اسم بازار پایه ایجاد کرد. در بازار سرمایه نوآوری‌های متعددی نیاز بود که بخشی از آن توسط شرکت فرابورس پیشنهاد شد و به تحقق رسید.
قبل از تصویب قانون جدید بازار اوراق بهادار، دو نوع بورس کالایی به نام‌ «بورس فلزات تهران» و «بورس کشاورزی» داشتیم. این دو بورس شرایط مختلفی داشتند و در حالی که بورس کشاورزی اصلاً اوضاع مناسبی نداشت، بورس فلزات تهران در شرایط خوبی بود. ما این دو بورس را باهم ادغام کرده و بورس کالا را ایجاد کردیم که ضمن انجام معاملات این دو گروه، کالاهای دیگر نیز در این بورس معامله شود. بورس انرژی نیز بیشتر به دلیل پیگیری وزارت نیرو تأسیس شد، این وزارتخانه می‌خواست صرفا بورس برق تشکیل شود اما چون بعد از برق، سایر حامل‌های انرژی مثل فرآورده‌های نفتی هم نیاز به خرید و فروش داشتند، بورس انرژی را ایجاد کردیم.

در حال حاضر عملکرد هر کدام از این شرکت‌ها را نسبت به اهداف تعریف‌شده برای آنها چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بورس‌های اوراق بهادار از نظر حجم و اندازه معاملات نسبت به روزهای آغازین، رشد بسیار زیادی داشته‌اند. در آن زمان چنین تلقی می‌شد که بورس، بازاری خیلی محدود و مختص افراد خاص است ولی اکنون تعداد افرادی که در این بازار فعالیت می‌کنند، افزایش چشمگیری داشته است. از طرف دیگر بازار بدهی نیز رشد خوبی داشته و اوراق دولتی به راحتی در فرابورس ایران معامله می‌شوند و حجم بالایی نیز دارند.
بورس کالا نیز با تحولات زیادی مواجه شده و تقریباً همه کالاهایی که شرایط لازم را دارند، در این بورس مورد خرید و فروش قرار می‌گیرند. در مورد بورس انرژی نیز باید بگویم اکثر حامل‌های انرژی در آن معامله می‌شوند. در مجموع بورس‌های ایجاد شده به خوبی رشد کرده‌اند و بستری مناسب را برای رشد اقتصادی کشور فراهم کرده‌اند.
در مورد بهبود عملکردشان نیز اگر پیشنهادی دارید، بفرمایید.
از نگاه کلان، باید توجه داشته باشیم قیمت‌گذاری دستوری، آفت بزرگی برای اقتصاد کشور است. باید سازوکار بازار در قیمت‌گذاری دخیل باشد و این موضوع مهمی است. از سوی دیگر، با توجه به اینکه کالاهای متعددی در بورس کالا پذیرش شده‌اند، عمق بخشیدنِ به شفافیت در بورس کالا موضوع حائز اهمیتی است. اکنون بیش از ۵۰ میلیون نفر در حوزه بازار اوراق بهادار حضور دارند. در واقع اکثر جمعیت کشور مخاطب و ذی‌نفع بازار سرمایه هستند و لازمه این حضور، فرهنگ‌سازی گسترده است. اگر به این موضوع توجه می‌شد و برنامه‌ریزی مناسبی در باب توسعه فرهنگ سهامداری صورت می‌گرفت، شاهد اتفاقات سال ۱۳۹۹ نمی‌بودیم.

آقای دکتر در مورد موضوع فرهنگ‌سازی در بازار سرمایه صحبت‌های بسیاری شده است و ما مدام آنها را شنیده‌ایم، لطفاً بیشتر برایمان توضیح دهید؟
در هیچ جای دنیا انتظار نمی‌رود که مردم عادی به ‌صورت مستقیم به خرید و فروش سهام بپردازند. آموزه‌های این بازار می‌گوید کسی که تخصص و وقت لازم را ندارد، باید از روش غیرمستقیم وارد شده و فعالیت کند. چطور می‌توان انتظار داشت کسی که دانش مناسبی ندارد یا حتی دانش را دارد ولی فرصت تحلیلگری ندارد، یک معامله‌گر خوب و موفق شود؟ این قبیل افراد به خود و بازار سرمایه آسیب خواهند رساند مگراینکه براساس سنجش میزان ریسک خود در انواع ابزارهای مالی به صورت غیرمستقیم سرمایه‌گذاری کنند. کسی که ریسک‌پذیری کمتری دارد، می‌تواند از طریق صندوق سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت در این بازار فعال شود ولی اگر ریسک‌پذیر است، امکان ورود به صندوق سرمایه‌گذاری در سهام را دارد. نهادها و ابزارهای دیگری نظیر سبدگردان‌ها هم هستند که می‌توانند به اشخاص کمتر مطلع یا دارای محدودیت زمانی کمک کنند. این موضوع باید به صورت گسترده و همه‌فهم به عموم مردم توضیح داده شود و طبیعتاً برای این توضیح باید از ابزارهای اطلاع‌رسانی عام بهره گرفته شود.

با توجه به گسترش بازار سرمایه، عملکرد سامانه‌های نظارتی بازار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
سامانه‌های نظارتی بازار سرمایه رشد خوبی داشته‌اند اما کشور ما در قیاس با سایر کشورها جامانده است. این سامانه‌ها باید به سمت هوشمند شدن حرکت کنند که گرچه این کار شروع شده اما نیاز است با قوت و سرعت ادامه یابد تا به وضعیت مناسبی برسیم.

ازآنجاکه شما از اعضای شورای عالی اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی هم بوده‌اید، بدون شک در تسهیل فرآیند پذیرش و واگذاری شرکت‌ها در بورس نقش بسزایی داشته‌اید و بسیاری از شرکت‌های بزرگی که اکنون سهامشان در بورس معامله می‌شود در زمان ریاست شما پذیرش شده‌اند، لطفاً اگر درباره تأمین مالی شرکت‌ها از طریق بازار سرمایه که یکی از موضوعات روز کشور است نظری دارید، اعلام فرمایید.
با توجه به اینکه حجم تأمین مالی شرکت‌ها در بازار پول بسیار زیاد است و این بازار، در بحث تأمین مالی نقش پررنگی دارد، ضرورت دارد که بازار سرمایه هم در این خصوص اقداماتی انجام دهد. البته واقعیت این است که دلایل واضحی برای عدم تحقق این مهم وجود داشته است و از جمله آنها این است که در بازار پول نرخ‌ها به‌صورت دستوری مشخص می‌شوند و شرایط به‌گونه‌ای است که برای افراد متقاضی گزینه جذاب‌تری به نظر می‌رسد. مورد بعدی اینکه شرکت‌هایی که در بازار پول تأمین مالی می‌کنند نسبت به تأمین مالی در بازار سرمایه، قدرت چانه‌زنی بیشتری در سررسید وام‌های خود دارند و می‌توانند از مواردی نظیر استمهال بهره‌مند شوند درحالی‌که این شرکت‌ها در بازار سرمایه مؤظف به پرداخت اقساط در موعد مقرر هستند. باوجوداین، به نظر بنده این موضوع اجتناب‌ناپذیر است که تأمین مالی بنگاه‌های بزرگ کشور از سیستم بانکی امکان‌پذیر نخواهد بود و این بنگاه‌ها حتماً باید به تأمین مالی از بازار سرمایه به وسیله انتشار اوراق و یا سایر روش‌ها روی آورند.
در این میان نیاز است که بازار سرمایه نیز این تأمین مالی‌ها را تسهیل کند. به نظر بنده روند تأمین مالی از بازار سرمایه کند است و این موضوع یکی از ایراداتی است که بر بازار سرمایه وارد است؛ برای مثال یک مورد تأمین مالی از بازار سرمایه ممکن است چندین ماه به طول انجامد، حال‌آنکه این تأمین مالی در بازار پول به‌راحتی قابل انجام است. در واقع یکی از دلایلی که سبب شده است بازار پول جایگاه خود را در تأمین مالی بنگاه‌ها حفظ کند، سرعت بالای این بازار در پاسخگویی به نیازهاست. درست است که آنچه در بازار سرمایه این فرآیندها را کند کرده، دغدغه افزایش شفافیت است و این موضوع قطعاً ضرورت دارد، اما ما هیچ راهی جز بالا بردن سرعت، برای بالا بردن حجم تأمین مالی در بازار سرمایه نداریم. متاسفانه در حوزه فرآیند تأمین مالی شرکت‌ها مؤلفه سرعت مغفول مانده است حال‌آنکه زمان نامحدود نیست و شرکت‌ها برای تأمین مالی خود نیاز دارند که تا حد امکان در بازه زمانی کمتری به منابع مالی دست پیدا کنند. در غیر این صورت ارزش پول‌های دریافتی شرکت‌ها ممکن است با گذر زمان و متأثر از نرخ تورم کاهش یابد و یا قیمت ماشین‌آلات موردنیازشان افزایش پیدا کند.
آنچه تاکنون گفته شد در زمینه انتشار اوراق صکوک، ابزار با درآمد ثابت و … بود اما تأمین مالی از محل سلب حق تقدم و تأمین مالی به قیمت بازار، گزینه‌های تأمین مالی دیگری است که به عقیده بنده هنوز چنان که باید و شاید در بازار سرمایه جا نیفتاده است. درواقع دلیل این موضوع که بازار سرمایه در کشورهای دیگر، سهم بالایی از تأمین مالی را بر عهده دارد، به این موضوع برمی‌گردد که در این بازارها شرکت‌های متقاضی می‌توانند به قیمت بازار سهم بفروشد و تأمین مالی کنند.
به نظر بنده در این خصوص هم لازم است در سازمان بورس و اوراق بهادار تدابیری اندیشیده شود تا تأمین مالی در بازار سرمایه تسهیل شود. این موضوع راهکار مهمی است که باید در بازار سرمایه پیاده‌سازی شود تا تسهیل تأمین مالی در این بازار تحقق یابد.

اگر خاطره خاصی از دوران حضور خود در بازار سرمایه دارید خوشحال می‌شویم که با خوانندگان ماهنامه در میان بگذارید.
یکی از مهمترین خاطرات برای من مربوط به روز افتتاح نرم‌افزار معاملات است. به جرئت می‌توان گفت اگر این نرم‌افزار نبود، امکان پوشش دهی این حجم از معاملات و ابزارها وجود نداشت. پیش از نرم‌افزار کنونی، از سامانه‌ای تحت DOS استفاده می‌شد که از نظر حجم معاملات، سرعت در اجرای دستورهای خرید و فروش، ارائه گزارش‌های لازم و شفاف خیلی ضعیف بود. از نظر بنده سامانه جدید در زمانی که راه‌اندازی شد، انقلابی در بازار سرمایه ایجاد کرد. به‌خاطر دارم که در آن روز آقای دکتر سید شمس‌الدین حسینی، وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی،‌ برای افتتاح آمده بودند و از طرفی هم بازار در شرایط نزولی بود. عده‌ای اعتراض داشتند که به جای این قبیل افتتاح‌ها به وضعیت بازار رسیدگی شود. ما به معترضان توضیح دادیم که بازار سرمایه به طور طبیعی در سیکل‌های رشد و استراحت قرار می‌گیرد اما این سامانه تحولی بی‌نظیر در شرایط بازار سرمایه است.

با توجه به اینکه شما مدتی هم، ریاست بانک مرکزی را بر عهده داشتید و به عنوان بالاترین مقام اجرایی و تصمیم‌گیرنده در بازار سرمایه نیز بوده‌اید، برای هرچه بهتر شدن حوزه مالی کشور چه پیشنهادی دارید؟
به عقیده بنده بازار سرمایه به خوبی در حال طی کردن مسیر پیشرفت خود است و در حال حاضر فقط نیاز است که در این بازار، سرعت‌ها افزایش یابند؛ چراکه این بازار هم‌اکنون به اندازه خوبی رسیده است. در بازار پول، ما راه درازی در پیش داریم. در این خصوص یکی از اقداماتی که لازم است انجام شود، قانون بانک مرکزی است. این قانون اگرچه نهایتاً با تلاش‌های انجام‌شده، در مجلس تصویب شد و به شورای نگهبان رفت، اما در آنجا ایراداتی به آن گرفته شد و مجدداً به مجلس برگشت تا آن ایرادات رفع شوند که امیدوارم نهایتاً تصویب شده و به مرحله اجرا برسد. در واقع همان‌طور که قانون جدید در بازار سرمایه توانست تحولاتی ایجاد کند و ساختارسازی به دنبال داشته باشد، در بازار پول هم قانون جدید بانک مرکزی می‌تواند ساختارهای نهاد نظارتی بازار پول را اصلاح و روح جدیدی در حوزه پولی کشور ایجاد کند. ما در بازار پول با مسائل دیگری ازجمله ناترازی‌های موجود در شبکه بانکی هم مواجه هستیم که مرتفع کردن همه این موارد نیازمند زیرساخت و قانون‌ومقررات است. در عین حال، پس از قانون بانک مرکزی، لازم است قانون بانکداری نیز که مربوط به عملیات شبکه بانکی است، اصلاح شود. از این رو معتقدم در بازار پول راه زیادی در پیش داریم.

در حال حاضر چه دورنمایی از بازار سرمایه دارید؟
بازار سرمایه رشد خوبی داشته است و جای خود را میان مردم پیدا کرده است که به نظر بنده این روند تداوم خواهد داشت. بازار سرمایه، بازاری است که می‌تواند سلایق گروه‌های مختلف سرمایه‌گذاران، اعم از ریسک‌پذیر و ریسک‌گریز را پوشش دهد. البته ما همچنان به توسعه ابزارها نیاز داریم و لازم است ابزارهای بازار را متنوع‌تر کنیم، اما پیش‌بینی بنده بر این است که بازار سرمایه ان‌شاءالله در مسیر تحول پیش ‌رود، زیرا بازاری است که با اصلاحاتی مختصر جایگاه بهتری پیدا خواهد کرد.

در پایان چه سخنی با مخاطبین ماهنامه دارید؟
اگر روی صحبت بنده با سازمان بورس و اوراق بهادار و ارکان بازار باشد، لازم می‌بینیم عرض کنم که ما در بازار سرمایه باید به ۳ مبحث «نقدشوندگی»، «تأمین مالی» و «عمق‌بخشی» توجه کنیم که البته این موضوع در رابطه با نقدشوندگی موفق بوده است.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *