ضرورت توجه به «مالی اسلامی» در نظر و عمل
محمد توحیدی از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) است که تحصیلات دوران کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای خود را نیز در این دانشگاه گذرانده است. این پژوهشگر موفق، در حوزه «معارف اسلامی و مدیریت مالی» تحصیل کرده است و دارای تألیفاتی بسیار، در قالب کتب و مقالاتی با تأکید بر حوزه مالی اسلامی است. وی در گفتگو با ماهنامه «بورس» دلیل تمایل خود به تحصیل و فعالیت در این حیطه را چنین عنوان میکند: “ به نظر بنده حوزه مالی، به نحوی بسیار کاربردی و عملیاتی به موضوعات میپردازد و در حل مسائل اقتصادی کشور میتواند نقش مهمی داشته و راهکارهای عینیتر و واقعیتری ارائه دهد”.
جوانترین دانشیار دانشگاه امام صادق (ع) در خلال این گفتگو، دانشجوهای در حال تحصیل در این رشته را به تقویت خود در ابعاد «آموزشی»، «پژوهشی» و «مهارتی» تشویق میکند. توحیدی معتقد است، ازآنجاکه این رشته با توجه به گستردگی و نیازهای روز دنیا، هنوز اشباع نشده است، دانشآموختههای حوزه مالی میتوانند با ارتقای سطح «دانش»، «سواد» و «مهارت» خود و البته با «پشتکار» و «تلاش» در آن به موفقیتهای چشمگیری دست یابند. ایشان همچنین تأکید دارند که حیطه «مالی اسلامی» از جمله موضوعات مهم در مدیریت مالی است که کمتر بدان توجه شده است و لازم است هم در حوزه دانشی بدان توجه شود و هم در حوزه اجرا و عمل.
آقای دکتر توحیدی در ابتدا، درخواست میکنم از مسیر تحصیلی خود برایمان بفرمایید.
بنده در سال ۱۳۸۲ دیپلم رشته ریاضیفیزیک را با معدل ۱۹/۲۰ اخذ کردم و برای ادامه تحصیل به دلیل علاقهمندی به محیط دانشگاه امام صادق علیهالسلام و رسالت تعریفشده برای آن، رشته «معارف اسلامی و مدیریت» در این دانشگاه را انتخاب کردم.
در سال ۱۳۸۹ در مقطع کارشناسی ارشد پیوسته با معدل ۱۸/۲۷ از این دانشگاه فارغالتحصیل شدم و در همان سال در کنکور مقطع دکترای دانشگاه امام صادق علیهالسلام در همان رشته پذیرفته شدم که همزمان با پذیرش در این دوره، توانستم بورسیه تحصیلی دانشگاه را هم کسب کنم، در نهایت نیز در سال ۱۳۹۶ موفق شدم با معدل ۱۹/۱۷ از این دانشگاه فارغالتحصیل شوم.
از سال ۱۳۹۶ نیز به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام، مفتخر به خدمت در مکتب امام صادق (ع) هستم.
از افتخارات تحصیلی خود هم برایمان بگویید.
بنده در دوران تحصیل سه بار متوالی، یعنی سالهای تحصیلی ۱۳۸۶-۱۳۸۵، ۱۳۸۷-۱۳۸۶ و ۱۳۸۸-۱۳۸۷ بهعنوان دانشجوی ممتاز علمی رشته معارف اسلامی و مدیریت مالی دانشگاه امام صادق (ع) انتخاب شدم. همچنین پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد بنده با عنوان «امکانسنجی پیادهسازی مشتقات اعتباری ساختاریافتهی CDO و CLN از منظر موازین فقه امامیه» بهعنوان پایاننامه برتر دانشکده معارف اسلامی و مدیریت در سال ۱۳۹۰ انتخاب شد.
در دورهی دکترا نیز مجدداً بهعنوان دانشجوی ممتاز علمی برگزیده شدم. در همان مقطع موفق به دریافت تسهیلات نظام وظیفه تخصصی بنیاد نخبگان (طرح شهید صیاد شیرازی) شده و خدمت مقدس سربازی را در قالب طرح پژوهشی جایگزین خدمت در سازمان بورس و اوراق بهادار سپری نمودم. رساله دکترای حقیر نیز در همایش مالی اسلامی که هر ساله از سوی انجمن مالی اسلامی برگزار میشود بهعنوان پژوهش برتر مالی اسلامی در سال ۱۳۹۸ برگزیده شد.
در سال ۱۳۹۹ اولین کتاب تألیفی بنده با عنوان “ بورسبازی در نگاه شریعت” که مزین به نام مبارک استاد مرحوم دکتر سید عباس موسویان است، بهعنوان کتاب برتر در هفته پژوهش دانشگاه امام صادق علیهالسلام برگزیده و مورد تقدیر قرار گرفت. در سال ۱۴۰۰ یکی از مقالات اینجانب با عنوان “ بررسی و تحلیل فقهی ساختار صکوک بدون سررسید در بازار سرمایه اسلامی” مقاله برتر هفته پژوهش دانشگاه امام صادق علیهالسلام گردید و در همان سال نیز در طرح مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی از بنیاد ملی نخبگان (حمایت از استادیاران جوان برتر) برگزیده شدم.
چه شد که به تحصیل در حوزه مدیریت و گرایش مالی علاقهمند شدید؟
همانطور که عرض کردم از آنجاکه بنده در مقطع دبیرستان، ریاضیفیزیک خوانده بودم، به مباحث پیرامون حوزه ریاضیات، آمار و در کل، مباحث کمّی علاقهی بسیاری داشتم و طبیعتاً مایل بودم که رشته تحصیلیام در دانشگاه نیز در همین راستا باشد.
زمانی که در دانشگاه امام صادق علیهالسلام پذیرفته شدم، متأثر از برخی دوستان و اطرافیان، اولویت اولم را «معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات» انتخاب کردم اما بعد از گذشت یک سال تحصیل در این رشته، متوجه شدم که با توجه به علایق شخصی و روحیات فردی، علاقهای به رشته ارتباطات ندارم و تمایلم بیشتر به تحصیل در رشتهای بود که مباحث کمّی در آن پررنگتر باشد و بر همین اساس، در این دانشگاه دو گزینه برای انتخاب داشتم که دانشجویان آن رشتهها نیز بیشتر از فارغالتحصیلان رشتهی ریاضیفیزیک جذب میشدند. یکی از آنها رشتهی «معارف اسلامی و مدیریت» و دیگری رشته «معارف اسلامی و اقتصاد» بود. بعد از مشورت با اساتید و فارغالتحصیلان دانشگاه، به این نتیجه رسیدم که رشتهی «معارف اسلامی و مدیریت» و درنهایت گرایش «مدیریت مالی» را انتخاب کنم.
دلیل اینکه رشتهی مدیریت و گرایش مالی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم، این بود که سازگاری بیشتری با روحیات و علائق بنده داشت، کاربردی و عملیاتیتر بود و همچنین در حل مسائل کشور اثرگذاری بیشتری داشت. ازآنجاکه در مأموریت و رسالت دانشگاه صادق (ع) تولید علوم انسانی اسلامی ذکر شده است، در همه رشتههای این دانشگاه پسوند معارف اسلامی وجود دارد. این رشتهها عبارتاند از: «معارف اسلامی و حقوق»، «معارف اسلامی و مدیریت»، «معارف اسلامی و اقتصاد»، «الهیات، معارف اسلامی و ارشاد»، «معارف اسلامی و علوم سیاسی» و نیز «معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات». قرار است دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) علاوه بر اینکه در رشتهی تحصیلی خود علم روز را به خوبی یاد میگیرد، توانایی تطبیق حوزهی تحصیلی خود با معارف اسلامی را نیز داشته باشد. مثلاً اگر فردی دانشجوی گرایش مالی است، ثمرهی تحصیلش، تولید علم مالیاسلامی باشد. ناگفته نماند که این تلفیق در بعضی از رشتهها بهتر و ملموستر اتفاق افتاده است. بهطور مثال، مدیریت مالی با ابزارها و قراردادهای مالی آمیخته شده و در فقه نیز بابی داریم با عنوان باب معاملات که اتفاقاً مبنای ابزارسازی مالی اسلامی قرار میگیرد و طی چند دهه اخیر شاهد این تلفیق و طراحی و معرفی طیف گستردهای از ابزارهای مالی اسلامی در بازارهای مالی بودهایم.
لطفاً از فرصتهای شغلی که تحصیل در حوزه مالی برای دانشآموختگان آن ایجاد میکند، برای مخاطبین ماهنامه بفرمایید.
زمانی که ما وارد دانشگاه شدیم و تحصیل در گرایش مالی را آغاز کردیم، گستردگی رشته یا گرایش مدیریت مالی در دانشگاههای کشور بسیار اندک بود. بنابراین فارغالتحصیلان این رشته بسیار راحتتر وارد بازار کار میشدند و چهبسا قدرت انتخاب بیشتری داشتند، اما امروزه رشتههای مرتبط با مالی بسیار گسترده شدهاند و دانشگاههای مختلف دولتی و غیردولتی در حال پذیرش دانشجو در این رشتهها هستند که رقابت بین فارغالتحصیلان این رشته را در بازار کار بیشتر و سختتر میکند و دانشجو برای اینکه بتواند در موقعیت شغلی بهتری در بازار کار قرار بگیرد و اثرگذارتر باشد، باید خود را در ابعاد مختلف «آموزشی»، «پژوهشی» و «مهارتی» تقویت کند. البته با توجه به گسترش روز افزون بازارهای مالی فرصتهای شغلی یا اشتغالزایی در حوزهی رشتهی مالی، کماکان در مقایسه با سایر رشتههای تحصیلیای که میبینیم اشباع شدهاند یا در حال اشباع هستند، بیشتر است. دانشآموختههای حوزه مالی باید بتوانند در این بازار اثرگذاری بیشتری داشته باشند که به سطح «سواد» و «مهارت» آنها بستگی دارد و با پشتکار و تلاش میتوانند موقعیت بهتری در بازار کار به دست بیاورند. با توجه به این موارد، فارغالتحصیلان رشتههای مالی با توجه به علایق و سلیقههای خود میتوانند، جهت اشتغال در بخش بازار سرمایه علاوه بر سازمان بورس و اوراق بهادار که وظیفه نظارت بر بازار سرمایه را بر عهده دارد و بورسها که متشکل از شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران، فرابورس ایران، بورس کالای ایران و بورس انرژی ایران هستند در شرکتهای تأمین سرمایه، شرکتهای کارگزاری، شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی، صندوقهای سرمایهگذاری، مؤسسات رتبهبندی و … به فعالیت بپردازند.
همچنین برای اشتغال در بازار پول، دانشجویان و فارغالتحصیلان محترم میتوانند در بانک مرکزی، انواع بانکها و مؤسسات مالی اعتباری، شرکتهای لیزینگ و … مشغول فعالیت شوند. در صنعت بیمه نیز بیمه مرکزی و انواع شرکتهای بیمه میتواند از گزینههای فراروی دانشجویان محترم مالی جهت اشتغال باشد. همچنین دانشجویان علاقهمند به حوزه مالی شرکتی میتوانند در بخشهای مالی و حسابداری شرکتهای مختلف بورسی و غیربورسی فعالیت داشته باشند. همچنین حوزهی فینتکها، یک حوزهی جدید و رو به رشد در فضای بینالمللی و البته فضای داخلی کشورمان است که میتواند فرصتهای کارآفرینی بسیار جذابی در اختیار دانشجویان و فارغالتحصیلان این رشته قرار دهد.
با توجه به عضویت شما در هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام، لطفاً از سابقه تدریس خود در این دانشگاه برایمان بگویید و بفرمایید که در حال حاضر چه دروسی را تدریس میکنید.
بنده در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، دروس مختلفی را تدریس میکنم. در دانشگاه امام صادق علیهالسلام همواره تأکیدم بر این بوده که حتماً در هر نیمسال تحصیلی، حداقل یک درس پایه مالی در مقطع کارشناسی داشته باشم. منظور از دروس پایه مالی، دروسی چون «مدیریت مالی ۱ و ۲» و «مدیریت سرمایهگذاری» است.
در مقطع کارشناسی ارشد با توجه به علاقهای که به حوزهی مالیاسلامی دارم، بهصورت تخصصی مباحث «بازار سرمایه اسلامی» و «بانکداری اسلامی» را تدریس میکنم.
کلاسهای مقطع کارشناسی ارشد بنده، ترکیبی از آموزش و پژوهش است. در این کلاسها سعی میکنم دانشجویان محترمی که به حوزههای پژوهشی مالیاسلامی، چه در حوزهی بازار سرمایه اسلامی و چه بانکداری اسلامی علاقهمند هستند بتوانند تجربهی پژوهشی خوبی در این زمینه داشته باشند.
در مقطع دکتری هم بنده، دروس «مباحث پیشرفته در ابزارهای مالیاسلامی» و «سمینار تخصصی مالی» را تدریس میکنم. در توضیح تدریس درس «سمینار تخصصی مالی» باید بگویم در تلاش هستم که از صاحبنظران حوزهی مالی در این کلاسها دعوت کنیم تا دانشجویان محترم بتوانند از دانش و تجربهی این افراد استفاده کنند و در راستای تعیین موضوع رساله دکترا به آنها کمک شود، یعنی در جلسات درس «سمینار تخصصی مالی» هدفم این است که دانشجویان محترم بتوانند با حیطههای مختلف دانش مالی و مالیاسلامی بیشتر آشنا شوند تا انتخاب بهتری برای موضوع رساله دکترا داشته باشند.
علاوه بر دانشگاه امام صادق علیهالسلام بنده توفیق داشتم که در دانشگاههای دیگر نیز تدریس داشته باشم. در دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه بینالمللی اهل بیت، درس «بانکداری اسلامی» را برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد تدریس کردهام، در دانشگاه پردیس ارس تهران و دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران درس «مباحث پیشرفته در ابزارهای مالی اسلامی» را به دانشجویان مقطع دکترا تدریس نمودهام. همچنین در دانشگاه خوارزمی (علوم اقتصادی سابق) که اولین تجربهی تدریس بنده نیز در آن دانشگاه بوده، دروس «مدیریت مالی ۱ و ۲» را ارائه دادهام. همچنین بنده به دعوت بانکهای مختلف شامل مهر اقتصاد، توسعه صادرات، دی، پارسیان و… در دورههای تخصصی بانکداری اسلامی برای مدیران ارشد، رؤسا و معاونان شعب بانکی تدریس داشتهام.
به نظر شما پژوهش در چه مباحثی از حوزه مدیریت مالی تاکنون مغفول مانده است؟
با توجه به اینکه حوزهی تخصصی بنده مباحث مالیاسلامی است، به نظرم «بازار سرمایه اسلامی»، «بانکداری اسلامی» و «بیمه اسلامی» از حوزههای رو به رشد در کشورهای اسلامی هستند و وقتی وارد فضای بینالمللی شویم، مشاهده میکنیم که توجه زیادی به این مباحث معطوف شده است و جایگاه قابل توجهی در محافل علمی و اجرایی کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی دارند. معمولاً در نشریات معتبر مالی میبینیم که موضوعات و مباحث مالیاسلامی مورد توجه قرار میگیرند، اما در دانشگاههای داخل به مباحث مالیاسلامی کمتر توجه میشود.
به نظر بنده در حوزهی مالیاسلامی، مواردی چون «ابزارهای نوین مالیاسلامی»، «نهادهای مالیاسلامی»، «فینتکهای اسلامی» و… از جمله موضوعات بکری هستند که دانشجویان محترم دانشگاهها میتوانند به آنها ورود داشته و نوآوریهای خوبی در این زمینهها انجام دهند و به بازارهای مالی معرفی کنند. نکتهی دیگری که جا دارد بیشتر به آن توجه شود این است که در رشتهی مدیریت مالی بیشتر تمرکز بر حوزهی مالی-شرکتی است و معمولاً کمتر به مباحث مدیریت مالی-عمومی، مدیریت مالی-شخصی و مدیریت مالی-بینالملل توجه میشود؛ در حالی که به نظر بنده، حوزههای مذکور هم مانند حوزهی مالی-شرکتی جای کار بیشتری دارند. در حوزهی مدیریت مالی نیز به نظر بنده، بیشتر تمرکز بر روی بخش بازار سرمایه بوده و معمولاً مباحث بخشهای بانکداری و بخشهای صنعت بیمه کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. دانشجویان محترم میتوانند در این بخشها هم فعالیت پژوهشی داشته باشند. بهطور خاص، به دانشجویان محترم، حوزه نوظهور فینتکها را پیشنهاد میدهم، مبحث فینتکهای اسلامی مغفول مانده و هنوز آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
آقای دکتر توحیدی، با توجه به شمار بالای مقالاتی که در زمینه بانکداری اسلامی کار کردهاید، اگر موافق باشید، در این حیطه اطلاعاتی را با خوانندگان ماهنامه در میان بگذارید.
با توجه به رسالت و مأموریتی که دانشگاه امام صادق (ع) در حوزهی تولید علوم انسانی-اسلامی دارد، تمرکز بنده هم در حوزهی پژوهشی بر روی مباحث مالیاسلامی و بهصورت خاص، مباحث «بازار سرمایه اسلامی» و «بانکداری اسلامی» بوده است که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنم. بنده توفیق داشتم که شش کتاب تألیفی و بیش از ۳۰ عنوان مقالهی پژوهشی داشته باشم. در مورد کُتُبی که تألیف کردهام، کتاب اول «بورسبازی در نگاه شریعت» است که برگرفته از رسالهی دکترای بنده بوده که مجدداً مُزَیّن به نام مبارک مرحوم آقای دکتر موسویان، استاد راهنمای بنده است. مرحوم آقای دکتر موسویان، شخصیتی بینظیر و نخبه در توسعهی مباحث مالیاسلامی در کشور ما هستند و نقش بی بدیلی در رشد علمی اینجانب داشتند و میتوان گفت که استفاده از محضر ایشان، نقطهی عطفی در زندگی علمی بنده محسوب میشود که خداوند متعال ایشان را غریق رحمت واسعه خود کند. کتاب دوم بنده نیز «مبانی مالیاسلامی» است که به سفارش انتشارات سمت، تألیف شده و مجدداً مشترک با مرحوم آقای دکتر موسویان بوده و در مرحله چاپ است. این کتاب که انشاءالله در پاییز ۱۴۰۱ چاپ میشود، از کتابهای آموزشی در این حوزه محسوب میشود. کتاب دیگر، کتاب «موضوعشناسی اسناد خزانه متعارف و اسناد خزانه اسلامی» است که به سفارش مؤسسه موضوع شناسی احکام فقهی قم و در پاییز ۱۴۰۰ تألیف و منتشر شده است. کتاب چهارم بنده، «مدیریت ریسک اعتباری در اوراق بهادار اسلامی» است که توسط انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) و در پاییز امسال چاپ خواهد شد. کتاب پنجم «بازار سرمایه اسلامی، ابزارها و قراردادها» است که توسط مرکز «پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی» سازمان بورس و اوراق بهادار و با همکاری پژوهشگران آن مرکز تألیف و نگاشته شده است و تمرکز آن بر مصوبات کمیته فقهی است.
مهمترین عناوین مقالات علمیپژوهشی بنده در حوزهی ابزارهای مالیاسلامی عبارتاند از: «صندوق ضمانت صکوک بهعنوان راهکاری نوین جهت توسعه بازار اوراق بهادار اسلامی»، «بررسی و تبیین کاربرد انواع صکوک جهت توسعه زیارتی شهر مقدس قم»، «بررسی فقهی انتشار اوراق اجاره و مرابحه چند طبقه اعتباری»، «شناسایی و اولویتبندی اثرگذار بر انتخاب ساختار صکوک مناسب جهت تأمین مالی»، «بررسی و تحلیل کاربرد صکوک جهت تأمین مالی نظام سلامت ایران»، «بررسی و تحلیل فقهی صکوک بدون سررسید»، «امکانسنجی فقهی طراحی انتشار اوراق اجاره، مرابحه و مشارکت مصون از تورم در بازار سرمایه ایران»، «تحلیلی بر ابعاد فقهی اسناد خزانه اسلامی»، «طراحی اوراق قابل تبدیل و قابل تفکیک در بازار سرمایه ایران مبتنی بر فقه امامیه»، «تجدید ساختار صکوک جهت مدیریت ریسک نکول بر اساس موازین شریعت» و «نوع شناسی و طبقهبندی اوراق بهادار اسلامی از نظر معیارهای گوناگون».
در حوزهی مبانی فقهی مالیاسلامی نیز مقالاتی داشتم که بهاختصار عبارتاند از: «سنجش میزان علیت ظالمانه بودن ربا در قرضهای تولیدی و مصرفی» و همچنین «نقد عدم تحریم ربا در قرضهای تولیدی و مصرفی». در حوزهی بازار سرمایه اسلامی، برخی مقالات بنده عبارتاند از: «بررسی تحلیل فقهی معاملات با اطلاعات نهانی در بازار اوراق بهادار»، «بررسی و تحلیل فقهی دستکاری بازار از منظر موازین فقه امامیه»، «واکاوی معاملات بورسبازان در بازار اوراق بهادار بر مبنای فقه امامیه»، «طراحی بازار سرمایه اسلامی در چهارچوب نظام اقتصادی اسلام» که در فصلنامه تحقیقاتی و پژوهشی مالیاسلامی به چاپ رسیده است، این مقاله بازهم از جمله مقالات مشترکی است که بنده توفیق داشتم در خدمت مرحوم آقای دکتر موسویان باشم و این کار پژوهشی از آخرین کارهای پژوهشی ایشان است که تقریباً چند هفته قبل از رحلتشان به پایان رسید. آقای دکتر موسویان در اواخر عمر شریفشان بر طراحی بانکداری اسلامی و بازار سرمایه اسلامی، با نگاه نظامسازی و در چارچوب نظام اقتصادی اسلام تأکید داشتند؛ یعنی رویکردی فراتر از نگاه صرفاً فقهی به بازارهای مالی. ایشان تأکید داشتند که در طراحی بازارهای مالی اسلامی علاوه بر احکام فقهی، باید به مبانی بینشی و اعتقادی، مبانی ارزشی و اخلاقی و نظام سنتهای الهی نیز توجه گردد؛ بنابراین ایشان در اواخر عمر شریفشان تمرکز خود را بیشتر بر حوزهی «نظامسازی در بازارهای مالی» گذاشته بودند که انشاءالله شاگردان و ارادتمندان ایشان بتوانند این دغدغهی مرحوم آقای دکتر موسویان را پیگیری کنند و راه ایشان را ادامه دهند.
موضوع نظارت شرعی از مباحث مهم مالیاسلامی محسوب میشود، اما در کشور ما بهنوعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که سایر کشورهای اسلامی مبحث نظارت شرعی را بهصورت جدی مورد پیگیری قرار دادهاند و تلاش میکنند که سازوکارهای مطلوب برای نظارت شرعی در نظام بانکی و بازار سرمایه خود پیادهسازی کنند. در حوزهی «نظارت شرعی» استانداردهای بینالمللیای چون استانداردهای IFSB و AAOIFI را داریم و کشورهای مختلف سعی کردند آنها را پیادهسازی کنند. بهنوعی نظارت شرعی این اطمینان را به فعالان بازارهای مالی میدهد که تمام ابزارهای مالی، عملیات بازار، معاملات بازار و تمام رویههایی که در بازار رخ میدهد مبتنی بر موازین شریعت شکل گرفته و مورد تأیید است که میتواند اعتماد متشرعین را به بازارهای مالی بیشتر کند. برخی پژوهشهای بنده در مورد همین بحث نظارت شرعی صورت گرفته است که عبارتاند از؛ «استخراج مؤلفههای ارتقای نظارت شرعی در بازار سرمایهی ایران بر مبنای استانداردهای بینالمللی»، «تجربهنگاری و آسیبشناسی نظارت شرعی در شبکه بانکی جمهوری اسلامی ایران» و «آسیبشناسی نظارت شرعی در بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر نقش کمیته فقهی».
برخی از مقالات بنده نیز در حوزهی بانکداری اسلامی بوده و مهمترین آن «طراحی تسهیلات منفعت در بانکداری بدون ربا بر اساس موازین فقه امامیه» است که در نشریه پژوهشی اقتصاد اسلامی در سال ۱۴۰۰ به چاپ رسیده است. در این مقاله یک قرارداد جدید به سیستم بانکی پیشنهاد دادیم و قرار است طی چند جلسه در شورای فقهی بانک مرکزی مطرح شود، در صورت تصویب، این نوع تسهیلات میتواند به سرفصل تسهیلات بانکداری بدون ربای بانکهای کشور اضافه شود.
برخی از مقالات بنده هم در حوزهی مباحث کَمّی مالی-رفتاری است که از جمله آنها میتوان به «طراحی و استخراج شاخص ترکیبی گرایش احساسی در بازار سرمایه ایران»، «سنجش اثر معاملهگران اختلالزا در بروز حباب در بورس اوراق بهادار»، «سنجش اثر معاملهگران اختلالزا در بروز نوسان در بورس اوراق بهادار» اشاره کرد.
بنده بهواسطهی همکاریای که طی یک دهه گذشته با مرکز «پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی» در سازمان بورس و اوراق بهادار داشتهام برخی پژوهشها را به سفارش این مرکز انجام دادهام که تعدادی از آنها بهصورت انفرادی و تعدادی هم بهصورت گروهی و تیمی بوده که مهمترین آنها عبارتاند از: «مروری بر استانداردهای هیئت خدمات مالیاسلامی (IFSB)»، «الزامات توسعهی بازار اوراق بهادار اسلامی»، «بررسی ضرورت راهاندازی صندوقهای املاک و مستغلات در ایران»، «سازوکار طبقهبندی اوراق بهادار جهت ارتقای رتبه اعتباری»، «گواهی سپرده سهام»، «ضمانتنامه ساخت»، «نقش بازار سرمایه در تحقق سیاستهای مقاومتی»، «بررسی وضعیت پرتفوی سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی در جهان»، «مقابله با فریب در بازار اوراق بهادار»، «تحلیلی بر صکوک با پشتوانه دارایی و صکوک مبتنی بر دارایی»، «تحلیل بر وضعیت بازار صکوک در ایران و جهان» و «معرفی اوراق بهادار سبز».
به نظر شما آیا توانستهایم در حوزهی مالی طبق شرع، معارف اسلامی را در نظر بگیریم؟
در زمینهی رعایت موازین شریعت در بازارهای مالیاسلامی تا حدودی موفق بودهایم، اما واقعیت این است که در این حد کفایت نمیکند. اگر بخواهیم ارکان نظام اقتصادی اسلامی در کشور را نام ببریم، میتوانیم به «بازار سرمایه اسلامی»، «بانکداری اسلامی» و «بیمه اسلامی» اشاره کنیم. در مورد رکن اول، بازار سرمایه اسلامی با بازار سرمایه متعارف در مبانی، اهداف، اصول، ابزارهای تأمین مالی، ابزارهای مدیریت ریسک و … تفاوت ماهوی دارد و در بازار سرمایه اسلامی باید تمام ابزارها، قراردادها و نهادها و قوانین و مقررات در چارچوب آموزههای اسلام طراحی شود، یعنی ابزاری که در بازار سرمایه اسلامی طراحی میشود باید در راستای اهداف نظام اقتصادی اسلام بوده، مطابق و سازگار با اصول اسلام و منطبق بر موازین فقهی باشد تا بهعنوان ابزار مشروع بتوانیم از آن استفاده کنیم. بهنوعی بازار سرمایه اسلامی محل معاملهی داراییها و اوراق بهاداری است که همه بر اساس شریعت اسلام طراحی شده است و بازیگران اصلی این بازار، اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی همه بر اساس مبانی، اهداف، احکام و اخلاق اقتصادی اسلامی فعالیت میکنند. از آنجا که آغاز طراحی و بهکارگیری بسیاری از محصولات، ابزارها و قراردادهای مالی از کشورهای غربی بوده و بر اساس مبانی ارزشی و حقوقی آن کشورها تنظیم شده است، در مواردی این ابزارها و قراردادها با مبانی ارزشی، فقهی و حقوقی اسلام مطابقت ندارد؛ از اینرو دانشمندان حوزههای اقتصادیاسلامی و مالیاسلامی سعی کردهاند با بررسی این ابزارها و قراردادها به نوعی دیدگاه اسلام را دربارهی جواز یا عدم جواز استفاده از این ابزارها و محصولات، مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و بر این اساس، روشها و ابزارهای موجود را تا جایی که قابل اصلاح بوده، بر اساس موازین شریعت، اصلاح کردهاند و یا بر اساس شیوههای جدیدی که مطابق با عرف و شرع اسلام بوده، بازطراحی کرده و به بازارهای مالی معرفی کردهاند. از این رو، شرط موفقیت هرگونه ابزار یا محصولی که از نظام مالی متعارف اقتباس شده، این است که با اهداف، اصول و قواعد شریعت اسلام به نوعی تطابق داشته باشد.
به دلیل لزوم توجه به همین مسائل شرعی و اسلامی در ارکان مختلف بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران و سازگاری تمامی دستورالعملها، فعالیتها، ابزارها و نهادهای مالی بازار با موازین شریعت، در سال ۱۳۸۵ ایدهی تشکیل «کمیته فقهی» مطرح شد تا نظارت شرعی بر فعالیتهای مختلف بازار سرمایه بهصورت دقیقتر و شفافتر انجام شود و نوآوریها و طراحی ابزارهای مالی بازار سرمایه بر اساس موازین فقهی صورت بگیرد، به استناد قانون بازار اوراق بهادار، دستورالعمل تشکیل و فعالیت کمیته تخصصی فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار در سال ۱۳۸۶ به تصویب رسید و بهنوعی کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار این مأموریت را داشت تا بهنوعی ابزارها، بازارها و نهادهای مالی را مورد بررسی قرار بدهد، نظر شرعی خود را در این زمینه اعلام کند و پیشنهاداتی اصلاحی در این زمینه ارائه دهد.
کمیتهی فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار بیش از گذشت یک دهه از فعالیت خود در راستای انجام این مأموریت، سعی کرده در حوزههای مختلف بازار سرمایه اسلامی از جمله انواع قراردادها و ابزارهای مالیاسلامی، با توجه به بررسیها، اظهارنظر کند و تابهحال مصوبات متعددی ابلاغ کرده است. هیئتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار هم با رعایت مصوبات این کمیته، اقدام به تدوین و تنظیم مقررات، دستورالعملها و اساسنامههای مربوطه کرده است. تاکنون طیف وسیعی از ابزارها و قراردادهای مالیاسلامی در جلسات مختلف کمیته فقهی مورد بررسی و تأیید قرار گرفتهاند که بسیاری از آنها به مرحله انتشار هم رسیده است. ما در بازار اوراق بهادار اسلامی شاهد انتشار انواع مختلفی از اوراق بهادار اسلامی هستیم، از جمله اوراق مرابحه، اجاره، منفعت، اوراق سفارش ساخت، انواع اوراق دولتی، اسناد خزانه اسلامی و… که همگی مرهون زحمات کمیتهی فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار بوده است، به نوعی انتشار اوراق بهادار اسلامی گامی مهم در راستای توسعه نظام تأمین مالی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و نقطهی عطفی در توسعهی بازار سرمایه اسلامی است.
در حوزهی بانکداری اسلامی، در نظام بانکی ایران علیرغم گذشت بیش از سهدهه یا نزدیک به چهاردهه از تصویب قانون بانکداری بدون ربا، بحث بانکداری اسلامی چندان جدی گرفته نشده و علیرغم ابراز دغدغههای شرعی مراجع عظام تقلید، در عمل قانون بانکداری بدون ربا دارای نقایص جدی است. به نظر میرسد «عدم آموزش مباحث بانکداری اسلامی به نیروی انسانی»، «عدم باورمندی مسئولان به مباحث بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا» و «فقدان نظارت شرعی مناسب» از جمله دلایل عدم تحقق بانکداری اسلامی در عمل باشد.
تجربهی بانکداری بدون ربا و نظارت شرعی در بانکداری ایران، گویای این است که تا قبل از تصویب قانون برنامهی ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، شورای فقهی در بانک مرکزی صرفاً جنبه مشورتی داشته است و مصوبات آن لازمالاجرا نبوده و ضمانت اجرا نداشته است، اما بعد از تصویب قانون در سال ۱۳۹۶ جایگاه شورای فقهی بانک مرکزی ارتقاء پیدا کرد و مصوبات این شورا برای کل نظام بانکی بهنوعی لازمالاجرا شد.
طی دهههای گذشته، تعداد اندکی از بانکهای کشور بدون اینکه الزاماتی از طرف نهاد ناظر داشته باشند، بهصورت داوطلبانه اقداماتی در زمینهی نظارت شرعی و پیادهسازی بانکداری اسلامی انجام دادهاند که تجربهنگاری آنها میتواند درسهای آموزندهای برای ارتقای نظارت شرعی در نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که در یک کار پژوهشی به این مسئله پرداختهایم.
اخیراً با استقرار آقای دکتر صالحآبادی در رأس نهاد ناظر بازار پول، با توجه به دغدغههایی که ایشان در حوزههای مالیاسلامی دارد و با الگوگیری از تجربهی تأسیس کمیته فقهی بازار سرمایه که آن هم مرهون زحمات خود ایشان بوده است، در نظام بانکی هم بحث نظارت شرعی بهصورت جدیتری پیگیری میشود و شورای فقهی بانک مرکزی نقش جدیتری ایفا میکند. همچنین در حال حاضر بحث استفاده از ناظران شرعی در بانکداری اسلامی نیز مطرح است تا بر تطابق فعالیت بانکداری با موازین شریعت نظارت داشته باشد. بحث نظارت شرعی که بانک مرکزی در حال پیگیری آن است، مبحثی مسبوق به سابقه در کشورهای اسلامی میباشد. اگر به نظام بانکی کشورهای مختلف اسلامی از جمله مالزی، اندونزی، کشورهای حاشیه خلیج فارس و … نگاه کنیم متوجه میشویم که چه اندازه به بحث نظارت شرعی اهمیت میدهند و چقدر در این زمینه کار کردهاند؛ چون میدانند پیادهسازی واقعی بانکداری اسلامی بدون ایجاد یک سیستم نظارت شرعی منسجم میسر نیست. بنابراین لازمهی تحقق بانکداری و بازار سرمایه واقعی در کشور، داشتن یک سازوکار نظارت شرعی قوی و منسجم است. منظور بنده از نظارت شرعی هم پیشینی و هم پسینی است؛ نظارت پیشینی یعنی اینکه کمیته فقهی نقش فعالی در طراحی ابزارها و محصولات مالی داشته باشد و قبل از طراحی و پیادهسازی این ابزارها و محصولات مالی، اظهارنظر شرعی بهموقعی داشته باشد و نظارت پسینی، یعنی اعمال نظارت بعد از اجرایی کردن ابزارها و محصولات مالی، به این معنی که حتماً بعد از اجرا بازخورد گرفته شود و کمیته فقهی هم در فرآیند اجرایی سازی این محصولات نظارت داشته باشد. در حال حاضر بانک مرکزی گواهینامه بانکداری اسلامی تعریف کرده است که افراد مختلف از جمله دانشگاهیان و حوزویان میتوانند برای کسب این مدرک در آزمون مربوطه شرکت کنند و اگر نمره قبولی را کسب کردند بهعنوان ناظر شرعی با بانکها همکاری داشته باشند. تا جایی که میدانم فعلاً برای ۳۲ بانک کشور، ۳۲ ناظر شرعی در نظر گرفتهاند.
در صنعت بیمه اسلامی هم در حوزهی پژوهشی کارهای مؤثری انجام شده است اما در عمل و اجرا، مثلاً در بحث تکافل نتوانستهایم آنچنان که باید مؤثر باشیم. به خاطر دارم که در برههای، یک کمیته فقهی در بیمه مرکزی یا پژوهشکده بیمه بهصورت مقطعی تشکیل شد اما از تداوم فعالیت آن اطلاعی ندارم. به نظرم لازم است که ساختاری شبیه کمیته فقهی سازمان بورس و اوراق بهادار و یا شورای فقهی بانک مرکزی در صنعت بیمه مثلاً در بیمه مرکزی تشکیل شود، چنین کمیتهای هم در ابزارسازی و نوآوریهای مالی در صنعت بیمه اسلامی میتواند همکاری داشته باشد و هم در تطبیق فعالیتهای بیمهای با موازین شریعت.
بهعنوان یک مدرس در حوزه مالی، به نظر شما موفقیت در رشته مدیریت، برخورداری از چه ویژگیهای فردی را میطلبد؟
دانشجوی موفق در حوزه مدیریت مالی باید در کنار «استعداد و پشتکار بالا»، به مباحث کمّی نیز علاقهمند بوده و ذهنی کمّی داشته باشد. همچنین لازم است تسلط خوبی به زبان انگلیسی داشته باشد تا بتواند مرز دانش مالی در دنیا را به خوبی رصد کند.
به نظرم کسانی که از رشته ریاضیفیزیک وارد حوزهی مالی میشوند، در این حوزه موفقتر هستند، چون این افراد، غالباً بر مباحث کمّی تسلط بیشتری دارند که این موضوع در حیطه مالی مهم است. یک دانشجوی موفق در حوزهی مالی باید دارای بنیهی علمی قویای باشد و دروس پایه را بهخوبی فراگرفته باشد، منظور بنده از دروس پایه دروس «مدیریت مالی»، «مدیریت سرمایهگذاری»، «مهندسی مالی»، «مدیریت ریسک» و… است.
به نظر بنده یک دانشجوی موفق مالی باید خود را در سه بعد «آموزش»، «پژوهش» و «کسب مهارت» تقویت کند. دانشجویی که وارد حوزه مدیریت مالی میشود، قاعدتاً در سالهای ابتدایی ورود به دانشگاه، مباحث آموزشی را جدیتر دنبال میکند و تمرکز و وقتش بیشتر به آموزش و مطالعه میگذرد. بعد از اتمام دورهی کارشناسی و سالهای ابتداییِ دوره کارشناسی ارشد، دانشجوی محترم باید در کنار آموزش، پژوهش را هم جدی بگیرد، درواقع باید به مسائل حوزهی مالی کشور توجه کند و برای حل آنها، راهحل و ایده بدهد که تأکید بنده بر این است، این پژوهشها مسئله محور باشند. بعد از آن، هرچه دانشجوها به دوران پایان تحصیلات خود نزدیکتر میشوند، بحث بازار کار جدیتر میشود.
یک دانشجوی موفق باید سعی کند در کنار تحصیل به دنبال مهارتافزایی باشد، مثلاً سعی کند متناسب با دروسی که ارائه میشود، مهارتهای جانبی مرتبط با آن درس را در قالب کارآموزی، شرکت در کارگاههای آموزشی و … کسب کند.
لطفاً از سوابق اجرایی خود در این حیطه بفرمایید.
بنده از سال ۱۳۹۶ بهعنوان عضو هیئت علمی در دانشگاه امام صادق (ع) توفیق خدمت دارم. سال ۱۴۰۰ موفق شدم به مرتبه دانشیاری ارتقاء پیدا کنم، از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ نیز معاون گروه مالی دانشگاه امام صادق (ع) بودهام.
در کنار وظیفه اصلی که معلمی است سعی کردهام در راستای حل مسائل جامعه با بازارهای مالی مرتبط باشم:
– عضو کمیته راهبری «هیئت اندیشهورز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران»؛
– عضو کمیته «رعایت قوانین و مقررات» بهعنوان مسئول نظارت و تطبیق شرعی در بانک صادرات؛
– از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸، مشاور حوزهی بانکداری اسلامی در بانک مهر اقتصاد؛
– همکاری با مرکز «پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی» سازمان بورس و اوراق بهادار در حوزه مالی اسلامی؛
– همکاری با انجمن مالی اسلامی.
با توجه به اینکه مخاطبان ویژه این ماهنامه، افرادی هستند که به نحوی با بازار سرمایه مرتبطاند، اگر در خصوص موضوع سرمایهگذاری در این بازار نکته یا توصیهای دارید لطفاً مطرح بفرمایید.
با توجه به حیطهی تخصصی بنده در حوزه مالی اسلامی، ازآنجاکه بازارهای مالی محل معامله با ابزارها و قراردادهای مختلف مالی است، بنابراین با خط قرمزهای شریعت مواجه هستیم. بسیاری از ابزارهای مالی متعارف مبتنی بر ربا و یا قمار شکل گرفتهاند که از نظر شریعت اسلام دارای حرمت شرعی هستند. بنده در کلاسهای خود همیشه این مثال را میزنم که فردی که از رشته مدیریت صنعتی فارغالتحصیل شده و در یک کارخانه مشغول بهکار است، همین که نظم لازم را در محیط کار داشته باشد، وظایف محول شده را بهدرستی انجام دهد و وجدان کاری داشته باشد، از نظر شرع این کار صحیح و حقوق و دستمزد چنین فردی مشروع است، اما کار در حوزه مالی اندکی متفاوت است و صرف این ویژگیهایی که عرض کردم سبب مشروعیت کار نمیشود، برای مثال، اینکه مسئول شعبه بانک، تجربه دارد، منظم است و دارای وجدان کاری است کفایت نمیکند و برای اینکه کار وی مشروع باشد و حقوق و دستمزد آن فرد حلال باشد، باید وظیفهاش را که همان انعقاد قرارداد با مشتریان است از نظر شرع نیز به درستی انجام دهد، لازمه تحقق این وظیفه نیز آن است که چنین فردی با مباحث بانکداری اسلامی آشنایی داشته باشد تا بتواند قراردادها را شرعی منعقد کند. لذا به هر میزان که قراردادهای بانک غیرشرعی و ربوی باشد، به همان اندازه کار فرد نیز نامشروع میشود و حقوق و دستمزدی که بابت کار میگیرد دارای اشکال است. در این زمینه روایتی از امام علی علیهالسلام وجود دارد که میفرمایند: “ای مردم اول فقه بیاموزید، بعد تجارت کنید که به خدا سوگند حرکت ربا در این امت پنهانتر از حرکت مورچه بر سنگ صاف است”. این روایت پیچیدگی بحث ربا را به ما نشان میدهد که باید مورد توجه قرار گیرد، بنده هنگام تدریس برای کارمندان و مدیران اجرایی به آنها توصیه میکنم که لازم است در ابتدا فقه را بیاموزید، سپس بانکداری کنید و یا در بازارهای مالی فعالیت کنید.
نکتهی بعدی در این مورد بحث آموزش سواد مالی است، برای ورود به بازارهای مالی باید سطح سواد مالی را ارتقاء دهیم؛ زیرا سرمایهگذاری موفق در بازارهای مالی، نیازمند سواد مالی است که بخشی از آن را سواد مالیاسلامی تشکیل میدهد. همچنین توجه به مسائل و مباحث «رفتاری» و «خطاهای شناختی» در حین تصمیمگیریهای مالی بسیار مهم است و از این حیث، در بازار سرمایه بسیار متضرر شدهایم؛ چراکه رفتارهای هیجانی مردم در بازارهای مالی، باعث شده که ضررهای هنگفتی در این بازارها به آنها وارد شود و به همین دلیل لازم است افرادی که شناخت کمتری نسبت به بازار سرمایه دارند و یا کسانی که بیشتر تحت تأثیر هیجانات و احساسات هستند و… مباحث رفتاری و خطاهای شناختی را بیاموزند.
بهعنوان سخن پایانی اگر حرف ناگفتهای دارید میتوانید با مخاطبهای ماهنامه مطرح بفرمایید.
از همکاران ماهنامه بورس بابت وقتی که به بنده اختصاص دادند ممنون هستم و برای مخاطبین این ماهنامه آرزوی موفقیت دارم.