خانه گپ‌و‌گفت آشنایی با اساتید مالی كشور رفع مشکلات پیرامون تأمین مالی شرکت‌ها، با معرفی ابزارهای مالی نوین
رفع مشکلات پیرامون تأمین مالی شرکت‌ها، با معرفی ابزارهای مالی نوین

رفع مشکلات پیرامون تأمین مالی شرکت‌ها، با معرفی ابزارهای مالی نوین


عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان در گفتگو با ماهنامه «بورس» تشریح کرد

رفع مشکلات پیرامون تأمین مالی شرکت‌ها، با معرفی ابزارهای مالی نوین

غلامحسین گل‌ارضی از اعضای هیئت علمی دانشگاه سمنان است که تدریس را از سال ۱۳۷۸ و از دانشگاه آزاد واحد شاهرود آغاز کرده است. این استاد دانشگاه که تحصیلات دوران کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای خود را به ترتیب در دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی و مجدداً تهران گذرانده است در گفتگو با ماهنامه «بورس» ضمن تشریح مسیر تحصیلی خود مسئله «تأمین مالی» را با توجه به شرایط کنونی حاکم بر متغیرهای اقتصادی کشور، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی قلمداد می‌کند که غالب شرکت‌های داخلی با آن مواجه هستند. وی با تأکید بر نقش «ریسک بالای محیط کسب و کار» و نیز «نرخ بالای تورم» بر نرخ بهره مورد درخواست از سوی بانک‌ها و نیز «عدم تجویز تأمین مالی از محل انتشار سهام برای همه شرکت‌ها» اذعان می‌کند: “لازم است متخصصان مالی با بهره‌گیری از تکنیک‌های مهندسی مالی به خلق ابزارهای نوین اقدام کنند تا هم سرمایه‌گذاران و هم شرکت‌های سرمایه‌پذیر بتوانند متناسب با شرایط خود از این ابزارها جهت مقاصد خود بهره گیرند”. گل‌ارضی همچنین «مالی‌رفتاری» را در حال حاضر پارادایم حاکم در حوزه اقتصاد و مالی می‌داند و معتقد است که پژوهش در این حوزه همچنان جای کار دارد. وی در نهایت به سرمایه‌گذارانی که تخصص آنها در حوزه مالی نبوده و یا تجربه لازم در این خصوص را ندارند توصیه می‌کند که به‌صورت غیرمستقیم و از طریق صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری اقدام به سرمایه‌گذاری کنند. مشروح این گفتگو را در ادامه دنبال کنید.

آقای دکتر گل‌ارضی، مشابه تمام گفتگوهایی که در این بخش از ماهنامه انجام شده‌اند، از شما خواهش می‌کنم با توجه به جایگاه علمی خود، مسیر تحصیلی‌تان از ابتدا تاکنون را برای مخاطبین ماهنامه بازگو کنید.
بنده سال ۱۳۶۹ مدرک دیپلم خود را در یکی از گرایش‌های رشته علوم انسانی از «دبیرستان ۱۵ خرداد» واقع در مهدی‌شهر از استان سمنان اخذ کردم. بلافاصله تحصیل در مقطع کارشناسی رشته «مدیریت ‌بازرگانی» را در دانشگاه تهران آغاز کردم و در سال ۱۳۷۳ نیز فارغ‌التحصیل شدم. سپس طی سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۵ مقطع کارشناسی ارشد را در «دانشگاه شهید بهشتی» در رشته مدیریت بازرگانی (گرایش مالی ) گذراندم و آن را با پایان‌نامه‌ای تحت عنوان «بررسی ثبات ریسک سیستماتیک (ضریب بتا) سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران» به پایان رساندم. سال ۱۳۸۳ در «دانشگاه تهران» تحصیلات مقطع دکتری را در رشته مدیریت مالی آغاز و در سال ۱۳۸۹ به اتمام رساندم. عنوان رساله دکترای اینجانب نیز «تجزیه و تحلیل رفتار جمعی سرمایه‌گذاران در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل فضای حالت» بود.

با توجه به اینکه جنابعالی در مقطع دکتری در رشته مدیریت مالی تحصیل کرده‌اید و در حال حاضر، در گروه آموزشی مدیریت بازرگانی دانشگاه سمنان مشغول به تدریس هستید، خواهشمند است نسبت به نقطه‌ی اشتراک این دو گرایش برای علاقه‌مندان این ماهنامه بیشتر توضیح دهید.
در خصوص عضویت اینجانب در گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه سمنان باید عرض کنم به دلیل کم بودن تعداد دانشجویان در گرایش‏های مختلف مدیریت ازجمله مالی، در این دانشگاه گروه مستقلی برای هر گرایش دایر نبوده بلکه چندین گرایش در یک گروه ترکیب شده‌اند. بااین‌حال رشته مالی بی‌ارتباط با مدیریت بازرگانی نیست، بدین معنی که اگر واژه بازرگانی را ترجمه عبارت Business بدانیم در آن صورت معادل دیگر برای عنوان مدیریت بازرگانی، مدیریت کسب و کار خواهد بود و بدیهی است که اداره کردن موفق یک کسب و کار تخصص‌های متنوعی از جمله در حوزه مالی می‌طلبد.
از سابقه‌ی تدریس خود در دانشگاه برایمان بگویید و بفرمایید که در حال حاضر در دانشگاه سمنان چه دروسی را تدریس می‌کنید؟
بنده تدریس را از سال ۱۳۷۸ و با دروسی همچون «مدیریت مالی» و «اصول حسابداری» از دانشگاه‌های آزاد واحد شاهرود، دانشگاه صنعتی شاهرود و دانشگاه سمنان آغاز کردم. از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۹ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد شاهرود بودم و پس از اخذ مدرک دکتری نیز به عضویت هیئت علمی دانشگاه سمنان درآمدم.
در حال‌ حاضر در دانشگاه سمنان به تدریس دروس «مدیریت مالی ۱ و ۲» برای دانشجویان مقطع کارشناسی مشغول هستم و دروس «مدیریت مالی»، «مدیریت سرمایه‌گذاری» و «بازارها و نهادهای مالی» را برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت کسب و کار با گرایش مالی تدریس می‌کنم.
همچنین دروس «مدیریت ریسک مالی پیشرفته»، «تئوری پرتفولیو و مدیریت دارایی»، «قیمت‌گذاری پیشرفته ابزارهای مشتقه» و «تئوری‌های مالی» را برای دانشجویان مقطع دکترای مهندسی مالی ارائه می‌دهم.

موضوع تأمین مالی شرکت‌ها به‌خصوص شرکت‌های پذیرش‌شده در بورس در حال حاضر، از مهم‌ترین مبحث‌های بازار سرمایه به‌شمار می‌آید. ازآنجاکه شما مقالاتی چون مقاله «شناسایی مؤثرترین روش تأمین مالی شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران» و …را در این باب کار کرده‌اید، خوشحال می‌شویم یافته‌های خود در حوزه تأمین مالی شرکت‌ها را با خوانندگان ماهنامه در میان بگذارید.
مسئله تأمین مالی با توجه به شرایط متلاطم متغیرهای اقتصادی کشور، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که غالب شرکت‌های داخلی با آن مواجه هستند، بدین معنی که عدم قطعیت متغیرهای بنیادی در لایه‌های سه‌گانه «کشور»، «صنعت» و «شرکت» مانع از آن می‌شود که شرکت‌ها بتوانند منابع مالی مورد نیاز خود را با هزینه‌ای مناسب تأمین کنند. درواقع «ریسک بالای محیط کسب و کار» و نیز «نرخ بالای تورم» باعث شده است که نرخ بهره مورد درخواست از سوی بانک‌ها افزایش یابد که این موضوع منجر به افزایش هزینه تأمین مالی شرکت‌ها می‌شود. از سوی دیگر تأمین مالی از محل انتشار سهام نیز به دلیل شرایط خاصی که دارد ممکن است قابل تجویز برای همه شرکت‌ها نباشد.
در شرایط فعلی لازم است که متخصصان مالی با بهره‌گیری از تکنیک‌های مهندسی مالی به خلق ابزارهایی نوین اقدام کنند تا هم سرمایه‌گذاران و هم شرکت‌های سرمایه‌پذیر بتوانند متناسب با شرایط خود از این ابزارها جهت مقاصد خود بهره گیرند.

با توجه به اینکه گرایش شما در مقطع دکتری حوزه مالی‌رفتاری بوده است و مقالات و پژوهش‌های بسیاری نیز در خصوص رفتار سرمایه‌گذاران در بورس ارائه نموده‌اید، اگر موافق باشید اطلاعاتی پیرامون اقتصاد رفتاری و ارتباط آن با بازارهای مالی با افراد علاقه‌مند به این حوزه مطرح کنید.
به عقیده بنده «مالی‌رفتاری»، پارادایم حاکم در حوزه اقتصاد و مالی طی سال‌های اخیر به‌حساب می‌آید. رویکرد مالی‌رفتاری با به چالش کشیدن مفروضات زیربنایی رویکرد مالی استاندارد، برای احساسات و تمایلات درونی سرمایه‌گذاران در فرآیند تصمیم‌گیری جایگاه ویژه‌ای قائل است. در این رویکرد اعتقاد بر این است که انسان به‌عنوان عنصر اصلی تصمیمات اقتصادی و مالی در معرض سوگیری‏ها و تورش‌های مختلف رفتاری است که این تورش‌ها می‌تواند باعث قیمت‌گذاری اشتباه و در نتیجه ناکارآمد شدن مدل‌های مالیِ استاندارد در تبیین پدیده‌های مالی شود؛ چراکه مدل‌های مالیِ استاندارد علاوه بر اینکه بازارهای مالی را کارا می‌دانند، فرض می‌کنند که سرمایه‌گذاران در مواجهه با رویدادهای مختلف در بازار سرمایه عاقلانه و منطقی عمل می‌کنند.
با نگاهی دقیق به بازارهای مالی، می‌توان به نقش احساسات سرمایه‌گذاران در تصمیمات اتخاذشده از سوی آنها پی برد. نوسانات شدید در قیمت اوراق بهادار، شکل‌گیری حباب و یا ریزش شدید قیمت در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت و … همگی نتیجه تصمیمات احساسی سرمایه‌گذاران هستند. ازآنجاکه بازار سرمایه ایران نیز بنا به دلایلی از قبیل «عدم برخورداری سرمایه‌گذاران از دانش و تجربه کافی»، بیشتر در معرض آسیب‌پذیری از تصمیمات احساسی سرمایه‌گذاران است، با توجه به تأثیرات مخرّب تصمیمات احساسی بر عملکرد بازار و ناکارآمد ساختن آن در وظایف محوله‌اش، باید تدابیری اندیشید تا از وزن احساسات در تصمیمات سهامداران کاسته شود.
از نظر بنده، بهترین روشی که می‌تواند آسیب‌پذیری بازار از تورش‌ها و سو‌گیری‌های رفتاری را تا حد زیادی کاهش دهد تشویق سرمایه‌گذاران مبتدی و غیرمتخصص به انجام سرمایه‌گذاری به‌صورت غیرمستقیم است؛ چراکه تصمیمات سرمایه‌گذاری اتخاذ‌شده از سوی واسطه‌های مالی علمی‌تر و منطقی‌تر از تصمیماتی است که از سوی افراد مبتدی گرفته می‌شود. علاوه بر این، آموزش، تبیین و تشریح ابعاد مختلف سرمایه‌گذاری در بازار سهام برای سرمایه‌گذاران جدیدالورود نیز تا حد زیادی می‌تواند بار احساسی تصمیمات آنها را کاهش دهد.

به نظر شما چه اندازه می‌توان اتفاقات ۲ سال اخیر بازار سرمایه را ناشی از رفتارهای هیجانی و اشتباهات سرمایه‌گذاری که در حوزه مالی رفتاری است قلمداد کرد؟ این حوزه تا چه اندازه با سواد مالی افراد در ارتباط است؟
اتفاقات اخیر در بازار سرمایه ایران عمدتاً ناشی از رفتارهای احساسی سرمایه‌گذاران و غلبه احساس بر منطق است. متأسفانه علی‌رغم اینکه طی سال‌های اخیر بر گسترش جغرافیاییِ بازار سرمایه تأکید فراوانی شده، به گونه‌ای که در اکثر استان‌ها و شهرهای کشور شاهد فعالیت شرکت‌های کارگزاری هستیم اما متناسب با رشد کَمّی این بازار در کشور، آموزش‌های لازم جهت اخذ تصمیمات علمی و منطقی صورت نگرفته است. از زمستان سال ۱۳۹۸ بنا به دلایلی افراد به سرمایه‌گذاری در بازار سهام تشویق شدند و زمینه‌های لازم برای رشد این بازار در آن مقطع زمانی فراهم شد اما ازآنجاکه بسیاری از فعالین این بازار از ابتدایی‌ترین آموزش‌های مربوط به بازار سرمایه بی‌بهره بودند لذا با ورود پول جدید به این بازار، در تصمیمات افراد حقیقی هیجان و احساس بر منطق فائق آمده و در نتیجه شاهد بروز رفتار جمعی و توده‌وار، به‌تبع آن ایجاد حباب و بعد ریزش شدید قیمت‌ها در بازار بودیم.
مورد مذکور یک نمونه از پدیده‌هایی است که با مدل‌های مالی استاندارد قابل تبیین نبوده و تنها از طریق مدل‌های مالی رفتاری قابل تبیین و تشریح می‌باشد.
لطفاً چند کتاب و مقاله معتبر در حوزه مالی‌رفتاری را به آن دسته از مخاطبین ماهنامه که علاقه‌مند به این حوزه هستند، معرفی بفرمایید.
در حوزه مالی‌رفتاری کتاب‌های بسیاری نوشته شده است و به نظر بنده بهترین کتاب خارجی در این حوزه «Behavioral Finance and Investor Types: Managing Behavior to Make Better Investment Decisions » نوشته مایکل پمپین است که این توسط دکتر بدری با عنوان دانش مالی‌رفتاری و مدیریت دارایی ترجمه شده است. علاوه بر این، کتابی با عنوان «مبانی اقتصاد و مالی رفتاری» نیز توسط دکتر علی سعیدی و آقای فرهانیان تدوین شده است که در آن بیشتر مباحث و موضوعات مالی رفتاری و مدل‌های مربوطه معرفی شده‌اند.
در خصوص مقالات نیز، مجله‌ای با عنوان Behavioral Finance جدیدترین مقالات در حوزه مالی‌رفتاری را منتشر می‌کند.

به نظر شما در این میان چه حیطه پژوهشی‌ای در این حوزه مالی مغفول مانده است و جای کار دارد؟
حوزه مالی را می‌توان رشته‌ای منشعب‌شده از علم اقتصاد دانست که از رشته‌های مختلف دیگر همچون آمار، ریاضیات، فیزیک، مکانیک، روانشناسی و … در تبیین و مدل‌سازی پدیده‏های مالی بهره می‌گیرد. بر همین اساس است که قلمرو مطالعات مالی بسیار گسترده بوده و محدود به یک رشته خاص مثلاً مالی نیست. به‌طور مثال دانشجویان مقاطع مختلف در رشته‌هایی مثل آمار، فیزیک، ریاضیات و … در سرتاسر جهان پایان‌نامه و رساله‌هایشان را به موضوعات مالی اختصاص می‌دهند.
در همین راستا می‌توان گفت که پدیده‌های مالی، قابلیت مطالعه و بررسی با مدل‌ها و تکنیک‌های مختلفی که برگرفته از رشته‌های مختلف هستند را دارند و لذا فرصت برای انجام مطالعه جدید در آن بسیار است. به‌طور خاص در ایران علی‌رغم اینکه حوزه مالی‌رفتاری طی دهه‌های اخیر به‌عنوان یک پارادایم حاکم مطرح گردیده است اما کمتر مورد توجه پژوهشگران و محققان بوده و بسیار جای کار دارد.
به دانشجوهای تازه‌وارد به عرصه تحصیل در حوزه مالی چه توصیه‌ای دارید؟
شرط موفقیت در هر رشته تحصیلی داشتن علاقه و پشتکار است و این اصل در خصوص رشته مالی نیز صدق می‌کند. رشته مالی یکی از رشته‌های جدید در کشور است که فرصت‌های شغلی و تحصیلی فراوانی پیش روی دانشجویانش گذاشته است؛ به عبارت دیگر اگر دانشجویی با علاقه این رشته را انتخاب کرده باشد با تلاش و کوشش می‌تواند به پیشرفت در زمینه‌های کاری و تحصیلی امیدوار باشد.

با توجه به اینکه اغلب خوانندگان ماهنامه از فعالان این بازار هستند، لطفاً در صورتی که پیشنهاد یا نقطه‌نظری برای فعالیت و سرمایه‌گذاری در این بازار دارید، با ما در میان بگذارید.
سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه پیچیدگی‌ها و الزامات خاص خود را دارد و لازمه‌ی موفقیت در این بازار داشتن مهارت و دانش مربوطه است. توصیه بنده به سرمایه‌گذارانی که تخصص آنها در حوزه مالی نبوده یا تجربه لازم در این خصوص را ندارند این است که به‌صورت غیرمستقیم و از طریق صندوق‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری اقدام به سرمایه‌گذاری نمایند، چون سرمایه‌گذاری از طریق صندوق‌ها باعث بهره‌مندی از تخصص کارشناسان صندوق و به‌تبع آن کسب بازدهی بیشتر و با ثبات‌تر می‌شود. به آن دسته از سرمایه‌گذارانی که قصد دارند به‌صورت مستقیم مبادرت به سرمایه‌گذاری کنند اما تخصص آنها در حوزه مالی نیست توصیه می‌شود که حتماً در دوره‌های تخصصی مربوطه شرکت کنند تا با دانش و آگاهی تصمیم‌گیری کنند.
ازآنجاکه بخش عمده نوسانات در بازار سهام از فعالیت سرمایه‌گذاران مبتدی و غیر متخصص در حوزه مالی نشأت می‌گیرد، لذا رعایت موارد فوق می‌تواند به ثبات در بازار و کاهش نوسانات آن هم کمک کند.

به‌عنوان سخن پایانی اگر حرف ناگفته‌ای دارید می‌توانید با مخاطب‌های ماهنامه مطرح بفرمایید.
به امید سرافرازی هر چه بیشتر ایران و ایرانی در کل جهان.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *