پولِ در حاشیه: از تجربیات سیاسی تا جوامع بدون پول نقد
در بخش اول مقاله «پولِ در حاشیه: از تجربیات سیاسی تا جوامع بدون پول نقد» از مجموعه مقالات «بیتکوین و فراتر از آن – رمزارزها، بلاکچین و حاکمیت جهانی» که در شماره قبلی ماهنامه بورس منتشر گردید، به تعریف پول و دلایلی که بیتکوین میتواند نقش پول را ایفا نماید، پرداخته شد و نیز معایب سیستم بانکی مورداستفاده در حال حاضر بیان شد. در بخش دوم از این مقاله، به تکامل بازی پول بیتکوین و مراحل پذیرش آن پرداخته میشود.
تکامل بازی پول بیتکوین
در این بخش، توسعه بازی پول بیتکوین را بررسی میکنیم تا متوجه شویم چگونه این رمزارز با وجود عدم برخورداری از حمایت نهادهای فراگیر یا پشتوانه سیاسی، میتواند بر بازی پولی غلبه کند. همچنین، به این موضوع پی خواهیم برد که چگونه بیتکوین در شرایط طبیعی عمل میکند. برای درک این معما و نتیجهگیری بیشتر درباره پیامدهای بازی پول بیتکوین در آینده و تأثیر آن بر بازی پول غالب، مطالب منتشرشده در روزنامهها، ژورنالها و همچنین نشریات بانکهای مرکزی و سازمانهای دولتی ایالات متحده آمریکا و اروپا و نیز تحقیقات سایر پژوهشگران در زمینه نوظهور بیتکوین را بررسی میکنیم. برای شناخت مراحل تکامل بازی پول بیتکوین، به بررسی سه مرحله میپردازیم:
مرحله اول: رویارویی اولیه
مرحله دوم: ادغام افقی
مرحله سوم: ادغام عمودی احتمالی
این مراحل ممکن است همپوشانی داشته و بازیگران یک مرحله در سایر مراحل نیز نقش داشته باشند، با این حال توسعه در هر مرحله را میتوان با نسبت دادن آن به تعامل با مجموعه خاصی از بازیگران اصلی مشخص کرد. این بازیگران، ابعاد تعیینکننده توسعه بازی پول بیتکوین را شکل میدهند.
مرحله رویارویی اولیه (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴)
معرفی یک بازی جدید پول کار آسانی نیست، زیرا طرفداران آن با مشکل اساسی جلب اعتماد در یک بازار دوطرفهی متشکل از بازرگانان و مشتریان روبرو هستند. برای هر دو طرف، یک بازی جدید پول زمانی جذاب میشود که طرف معامله آنها به این بازی بپیوندد و بالعکس. با این وجود، توسعهدهندگان بیتکوین از بحران مالی سال ۲۰۰۸ برای ترویج یک بازی جایگزین پول استفاده کردند که ظاهراً در آن، از مداخله سیاسی و سوءاستفاده دولتها و بانکهای مرکزی خبری نیست. با این حال، بارزترین دلیل توسعه اولیه بیتکوین، جامه عمل پوشانیدن به ایده پولِ بدون تابعیت۱ بوده است. این ایده متناسب با اعتقادات سیاسی دیرینه و دیدگاههای آزادیخواهانه میباشد. این فناوری همچنین رؤیاهای سایفرپانک۲ مبنی بر ورود مستقیم پول نقد به عصر دیجیتال را برآورد میکند. بیتکوین بهمعنای واقعی کلمه، بهعنوان پیشنهاد یک شخص به شخص دیگر آغاز شد و برای اولین بار کسی یا گروهی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو آن را پیشنهاد کرد و هال فینی۳ این پیشنهاد را بهعنوان یک تجربه پولی، مورد آزمون قرار داد.
تلاش برای ایجاد پول بر اساس روشهای رمزنگاریشده، بیسابقه نیست. بازیهای پول دیگری نیز مبتنی بر رمزنگاری وجود داشته است، مانند دیجیکش۴ که دارای ثبات نبود و بهدلیل اینکه نتوانست جای خود را در میان مصرفکنندگان باز کند و به یک پذیرش حداقلی اولیه برسد، شکست خورد. جامعه با مفهوم رمزنگاری برای جنبشهای سیاسی، غریبه نبود. تلاش برای ایجاد رمزنگاری در جامعه مدنی، درگیریهای سیاسی شدیدی از جمله درخواستهای مکرر نهادهای سیاسی برای منع رمزگذاری امن برای غیرنظامیان را ایجاد کرده است. برخی از طرفداران اولیه بیتکوین مانند راجر ور۵ و راس اولبریکت۶ بسیار تحت تأثیر ایدههای سیاسی ایجاد جامعه آنارشیستی۷ که فقط توسط بازار سازماندهی میشود و هدف آن دور زدن دولتها میباشد، بودند و به همین دلیل، شیفته ارزهای رمزنگاریشده گردیدند. چنین مدینه فاضلهی تکنولوژیکی اغلب به ایدئولوژی کالیفرنیا۸ شهرت یافته است. در مرحله اولیه، تأسیس بیتکوین یک پروژهی منبعباز بود که توسعه آن مستلزم روحیه مشارکت جمعی بود. هیچ چیزی برای خرید با بیتکوین وجود نداشت و بهسختی یک مبادله عملیاتی میشد و بیشتر بهعنوان کلاهبرداری و یک ارز موقتی به آن نگریسته میشد. همانطورکه خالق همچنان ناشناختهی آن، ساتوشی ناکاموتو، گفته است کاربران تنها درصورتی بیتکوین دریافت میکنند که آن را بپذیرند و در توسعه آن نقش داشته باشند.
این در حالی است که طرفداران اولیه، بیتکوین را بهعنوان یک چالش دائمی برای ارزهای تحت حمایت دولتهای محلی میدیدند و در ابتدا رمزارزها همتراز با سایر ارزهای محلی به نمایش گذاشته میشدند. ارزهای محلی مانند چیمگوئر۹ یا پوندِ بریکستون۱۰ عمدتاً بر نقش پول در تسهیل مبادلات در مقیاس ایالتی و محلی تمرکز میکنند و بهدنبال راههایی برای جلوگیری از احتکار قدرت هستند. ظهور بیتکوین بهعنوان پول با هدف جلوگیری از احتکار قدرت آغاز شد و برای رفع مشکل کاربران، یک شبکهی پرداخت اثباتنشده ایجاد کرد که با مشارکت کاربران بهصورت تدریجی میتوانست اعتمادها را به خود جلب کند. اولین نهادی که به امید غلبه بر احتکار قدرت و بهدلیل اهمیت چشمانداز خاص ایدئولوژیک بیتکوین، از آن حمایت کرد، یک سازمان غیردولتی بینالمللیِ مدافع حقوق دیجیتالی به نام بنیاد حریم الکترونیکی۱۱ بود که با قبول کمکهای مالی جهت توسعه بیتکوین، به بازی پول بیتکوین پیوست.
پیپال۱۲ که یک شرکت انتقال پول دیجیتال جهانی میباشد، در سال ۲۰۱۰ تحت فشار قرار گرفت تا از پرداخت کمکهای مالی به ویکیلیکس۱۳ جلوگیری کند و این موضوع یک بار دیگر اهمیت تسلط دولتها بر روابط مالی را آشکار ساخت. در سال ۲۰۱۱، با درخواست اعضای جامعه بیتکوین، ویکیلیکس پذیرش کمکهای مالی را از طریق بیتکوین بهمنظور ادامه دادن به اهداف خود در زمینه افشای اسناد و اطلاعات محرمانه دولتی به عموم آغاز کرد. دور زدن محدودیتهای دولتی در مورد معاملات خاص، شخصیت بارز بازی پول بیتکوین را نشان داد و آن را بهعنوان جایگزینی برای بازیهای پولی تثبیتشده معرفی کرد. بازی پول بیتکوین در خارج از چارچوبهای قانونی مستقر کار میکرد و مؤسسات نیز بر آن تأثیر میگذاشتند. توسعه بازی پول بیتکوین بهدلیل اجتناب از مقررات دولتی و سرپیچی از آنها، سرعت بیشتری میگیرد و در نهایت خالق بیتکوین خود را از آن دور میکند و توسعه و گسترش آن را به طرفدارانش میسپارد. پیوستن ویکیلیکس به بازی پول بیتکوین، به جدایی ساتوشی ناکاموتو کمک کرد. ظاهراً خودش هم پیشبینی نمیکرد که جذب طرفدار توسط بیتکوین با این سرعت پیشرفت کند!
بهدنبال اولین پذیرندگان، دستهای از مؤسسات غیردولتی ظهور کردند که ارتباط تنگاتنگی با عملکرد بیتکوین داشتند و بهطور فعال، مدلهای تجاریِ مبتنی بر بیتکوین را بهعنوان یک بازی پولِ در حاشیهی سیستم غالب پول توسعه میدادند. این مؤسسات بهنوبه خود، بنیاد اکوسیستم بیتکوین را بنا نهادند. واسطههای مالیِ مختص بیتکوین مانند صرافیها، استخرهای استخراج و کیف پولهای دیجیتال که نیاز به افشای هویت واقعی معاملهگران را برطرف میکرد، ظهور کردند. در طول مرحله اولیه، بیتکوین بهصورت بسیار کمرنگ با اقتصاد رسمی ادغام شده بود. اما در عوض، برای کسانی که از ایدئولوژی سیاسی بیتکوین الهام گرفته بودند، بهعنوان یک کاتالیزور عمل میکرد و باعث ایجاد مؤسساتی شد که با عملکردهای بیتکوین کاملاً در هم آمیخته شده بودند. بزرگترین نمایندگان این توسعه، وبسایتهای Mt.Gox، SilkRoad و SatoshiDice بودند که همگی خدمات شایانی را برای توسعه این بازی پول ارائه دادند و همچنین اقدام به تأسیس اولین نهاد فراگیر پشتیبانی بیتکوین کردند.
وبسایت Mt.Gox امکان تبدیل ارزهای ملی به واحدهای بیتکوین را فراهم کرد. این صرافی در خلق رابط کاربری استاندارد برای معاملات بیتکوین در کنار سایر ارزهای ملی، پیشتاز بود و با اجازه دادن به کاربران برای خرید و فروش سریعتر واحدهای بیتکوین، به افزایش فعالیتهای سرمایهگذاری و سفتهبازی در این روند کمک کرد.
با اینکه در این برهه زمانی، مبادلات دیگری نیز با بیتکوین در حال انجام بود، اما این وبسایت در اوج دوره فعالیت خود تقریباً نود درصد از حجم مبادلات بیتکوین را بهصورت مشترک اداره میکرد. جذابیت آن تا حدودی از آنجا ناشی میشد که از اجرای مقررات مالی از قبیل قوانین ضد پولشویی و احراز هویت در حوزه قضاییِ محل استقرار خود و مناطقی که مشتریانش در آن اقامت داشتند، اجتناب میکرد. با این حال، وبسایت Mt.Gox واسطهگری و تمرکز شخص ثالث را مجدداً بهکار گرفت و تقریباً تبدیل به یک بانک واقعی برای کاربران بیتکوین شد. این اولین فاصلهگیری قابلتوجه از آرمانهای اولیه بیتکوین بود که اصرار بر عدم واسطهگری شخص ثالث داشت. خطرات وجود چنین واسطهای هنگامی مشخص شد که این وبسایت ۸۵۰,۰۰۰ واحد بیتکوین و بسیاری از مشتریانش را از دست داد و سرانجام در سال ۲۰۱۴ درخواست ورشکستگی خود را نزد مقامات ژاپنی تسلیم نمود و به این ترتیب، خطرات ذاتی بازی پول بیتکوین را در آن زمان نشان داد.
اهمیت وبسایت Mt.Gox برای این مرحله، رقابت با خردهفروش بازار سیاه SilkRoad بود. این سرویس که در ابتدا توسط راس اولبریکت تأسیس شد، به کاربران و فروشندگان اجازه میداد برای مبادله انواع مواد مخدر، از بیتکوین استفاده نمایند و به همین دلیل سریعاً مورد توجه قرار گرفت. این یک پیشرفت بینظیر در ارسال بستههای مواد مخدر به مشتریان شخصی در سراسر جهان بود که قبلاً بهدلیل نبود کانال پرداخت مطمئن و ناشناس، با مشکل روبرو شده بودند. با این وجود، اولبریکت صریحاً بهعنوان یک آزادیخواه که شیفته پیشنهاد بیتکوین شده بود، شناخته میشد. SilkRoad با دور زدن مقررات جاری معاملات مالی توسط بیتکوین، انگیزه ایجاد کرد و یک بار دیگر بازی پول بیتکوین به یک مسیر جدید تغییر جهت داد. این مسیر، دسترسی به خدماتی را میسر میکرد که در سایر بازیهای پول، مغایر با قوانین بودند. این قضیه، وجهه تضاد منافع و چالشبرانگیز از بازی پول بیتکوین را تقویت کرد. سرانجام، FBI با خالق SilkRoad درگیر شد و این امر منجر به دستگیری اولبریکت در سال ۲۰۱۳ و متعاقباً بسته شدن وبسایت اصلی SilkRoad گردید.
در زمان تعطیلی SilkRoad، سایر خدمات غیرقانونی و قانونی در اکوسیستم بیتکوین رونق گرفته بودند. SatoshiDice بهعنوان یک سرویس قمار و شرطبندی محبوب، در سال ۲۰۱۲ ظهور کرد و از مزایای فناوری بیتکوین و بلاکچین استفاده نمود. SatoshiDice از این واقعیت استفاده کرد که برای نگهداری دفترکل بیتکوین، بهطور مداوم اعداد تصادفی تولید میشود و به کاربران این امکان را میدهد که بدون نیاز به اعتماد به یک شخص ثالث جهت اطمینان یافتن از سالم بودن کد، با خیال راحت نسبت به شرطبندی آنلاین ایمن اقدام کنند. در آن زمان، SatoshiDice پاسخگوی حدود ۵۰ درصد از حجم معاملات بیتکوین بود. فروشندگان دیگر برای دسترسی به بازیهایی مانند بلکجک۱۴ یا رولت۱۵، بیتکوین را بهعنوان جایزه شرطبندی پیشنهاد کردند. این فروشندگان تا حدودی بهدلیل نبود مقررات مالی رسمی در بیتکوین و همچنین ویژگیهای کلیدی این رمزارز از قبیل رعایت حریم خصوصی، برگشتناپذیری پرداختهای صورتگرفته و صرفهجویی در هزینهها، جذب آن شدند و این ویژگیها بیتکوین را به تراشهی دیجیتال ایدهآلِ کازینوهای شرطبندی تبدیل نمود.
با اینکه زمانی میشد هزاران واحد بیتکوین را با چند دلار یا حتی چند سنت خریداری کرد، قیمت این رمزارز پیشرو طی دو سال پس از تأسیس SilkRoad و Mt.Gox، سر به فلک کشید. این توسعه، ماهیت دوگانهی بیتکوین را بهعنوان یک شبکه پرداخت و یک دارایی سوداگرانه، برجسته کرد. این مرحله همچنین اهمیت اعتقادات ایدئولوژیکی را برای مشارکت در یک بازی پول ویژه که قرار است جایگزین پولهای رایج شود، نشان داد.
چرا کسی به بازی پول بیتکوین اعتماد میکند؟ ارجاعات زیاد بیتکوین و در صدر اخبار بودن، در نهایت به مردم اجازه میدهد نگرش خود را در خصوص آنچه بهعنوان پولِ خوب در نظر میگیرند، تغییر دهند. بیتکوین بهعنوان یک مفهوم از پول، به ایدهی بانکداری آزاد شبیه است که در دوره قبل از ۱۹۱۴ مشهور بود و به هر بانکی اجازه میداد پول عرضه کند و نیروهای بازار ارزش آن را کنترل کنند. همچنین، شبیه ایدههای پولِ کالایی یا پولِ با پشتوانهی فلزات گرانبها مانند طلا و نقره است که میتوانند کنترل عرضه پول را از اختیار دولتها خارج کنند و پول عرضهشده بستگی به میزان طلا و یا کالای در اختیار دارد. علاوه بر این، بیتکوین میتواند در حوزه امنیت حقوق مالکیت از طریق رمزنگاری نیز جذاب باشد و با دسترسی به رایانه و شبکه اینترنت دیگر نیازی به حضور یک شرکت سرمایهگذاری برای تضمین ایفای تعهدات در خصوص منابع با ارزش اولیهی سرمایهگذاری نیست.
بیتکوین بر پایه بیاعتمادی نسبت به سایر بازیهای پولی بنا شده است. با پیشنهاد یک بازی پولِ غیرمتمرکز و دارای یک پذیرش عمومی حداقلی۱۶، بیتکوین در موقعیتی کاملاً متضاد با بازیهای پولِ مسلط بر جریان بازی قرار گرفت. رویدادهایی مانند بحران قبرس در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ باعث شد شهروندان از ابعاد سیاسی پنهان بازیهای غالب پول آگاه شوند و این ابعاد مثل قبل، از عموم پنهان نباشد. این بحران، علاقه به برنامههای مرتبط با بیتکوین را بهویژه در کشورهای مشکوک به داشتن یک نظام بانکی آشفته، شدیداً افزایش داد. البته افزایش علاقه بهخودیخود منجر به افزایش پذیرش و استفاده از رمزارزها نمیشود.
در طول دوره پذیرش اولیه، فعالیتها در بازی پول بیتکوین اغلب در معاملاتی از قبیل شرطبندی و خرید کالاهای غیرقانونی خلاصه میشد که در بازی پولهای فعلی بهشدت تحت نظارت قانونی بود و ممنوع بهشمار میرفت. بیتکوین یک بازی پول بود که در حاشیهی چارچوبهای نظارتی جاری و در فضاهایی که استفادهی قانونی از پولهای رایج امکانپذیر نبود، ظاهر شد. بیتکوین پروژهای نبود که توسط افراد کمبرخوردار و آسیبپذیر بهلحاظ مالی، توسعه یافته باشد. بلکه این رمزارز توسط یک نخبه باهوش که احتمالاً مرد است، یا گروهی ممتاز از نخبگان راهاندازی شده است. این موضوع، مفهوم توانمندسازی و تعیین سرنوشت را که در میان طرفداران بیتکوین رایج است، برجسته میسازد.
علاوه بر این، انگیزه سفتهبازی از همان ابتدای بیتکوین وجود داشته است. حمایتهای نهادی نوظهور، بازیِ پول رمزارز اصلی را متحول کرد و بدون تغییر در کد پایه کامپیوتری، باعث تغییر در حاکمیت بیتکوین شد. در نهایت، مؤسسات مختلف مجدداً شخص ثالث واسط را برای تبادل بیتکوین معرفی کردند. این امر باعث میشد بازی پول بیتکوین با سایر بازیهای پول ارتباط برقرار کند، هرچند این روابط عمدتاً مربوط به مبادلات غیرمجاز بود.
بنابراین، در بازار پول بیتکوین یک بازار خاص ظاهر شد که هم ملاحظات هنجاریِ مربوط به رمزنگاری آنارشیسم۱۷، آزادیخواهی و رفع اشکالات طلا را پوشش میداد و هم ملاحظات استراتژیک از قبیل سود، عدم نظارت قوانین و مقررات و صرفهجویی در هزینهها را به همراه داشت. پیروان بیتکوین در حال مبارزهی مقدس با ظلم و محدودیتهای اعمالشده از طرف بازی غالب پول بودند.
مرحله ادغام افقی
مرحله دوم بازی پول بیتکوین که میتواند بهعنوان مرحله ادغام افقی در نظر گرفته شود، با دو جریان اصلی نمایان میگردد. این مرحله با کاهش قابلتوجه دیدگاه تعارض و مقابلهای نسبت به بیتکوین در مرحله قبلی و همچنین افزایش شدید انگیزههای استراتژیک برای مشارکت در این بازی پول مشخص میشود. البته این انگیزههای استراتژیک بود که باعث نمایان شدن کارکرد واقعی بیتکوین شد. شرکتهای بینالمللی فعال در بخش فناوری اطلاعات علاقه خود را به بیتکوین اعلام کردند. شرکتهایی مانند بایدو۱۸، ایبی۱۹ و همچنین پذیرش بیتکوین از طریق Overstock.com، پیشگامان و محرکهای توسعه بیتکوین در این مرحله هستند. در ادامه، به ترتیب موقعیت هر یک از آنها بررسی میشود.
یکی از اولین شرکتهای بزرگی که بیتکوین را پذیرفت، غول جستجوی اینترنتی چین و معادل چینی گوگل، شرکت بایدو بود. تأیید بیتکوین توسط بایدو که ارزش بازار آن بالغ بر ۵۳ میلیارد دلار میباشد، بسیار حائز اهمیت بود.
Baidu Jiasule یکی از زیرمجموعههای بایدو که فضای ذخیرهسازی ابری را میفروشد، به مشتریان امکان داد هزینه این سرویس را با بیتکوین پرداخت نمایند. در اطلاعیه عمومی منتشرشده توسط بایدو، از بیتکوین بهعنوان یک فناوری مرسوم که شرکت میخواست با آن ارتباط برقرار کند، یاد شد و از اهمیت آن در جایگاه یک پیشنهاد سیاسی که میتواند اقتدار دولت و کنترل و میزان عرضه پول را به چالش بکشد، چیزی گفته نشد. این حرکت بایدو کاملاً مخالف با احساسات ضددولتی رایج در میان آزادیخواهان و اقتدارگریزان مبتنی بر رمزارزها در مرحله اول بود. البته بایدو همیشه مطابق با درخواست سانسورکنندگان دولت چین اقدام نموده و بهدلیل این اقدام و رسواییهای دیگر، همیشه تقاضای تحریم آن توسط شهروندان چینی مطرح بوده است. با این حال، موضعگیری آن در قبال بیتکوین نشان از احتمال پذیرش گسترده جریان اصلی بازی پول بیتکوین داشت.
سیگنال حمایتی قدرتمند دیگری توسط جان دوناهو۲۰، مدیرعامل وقت ایبی فرستاده شد. وی اظهار داشت که بیتکوین به یک ابزار بسیار قدرتمند تبدیل خواهد شد و شرکت از نزدیک آن را دنبال میکند، اما هیچ برنامه فوری برای پذیرش بیتکوین در ایبی یا شرکت تابعه آن، پیپال، وجود ندارد. علاقه دوناهو به بیتکوین نشان داد که این رمزارز یک نوآوری تکنولوژیک مناسب است، با این حال امکان دارد عواقب مخرب نیز داشته باشد. این اقبال و ابراز علاقه به بیتکوین هرچند بیشتر به منافع سفتهبازی متصدیان صنعت فناوری دامن زد، اما چشمانداز بازی پول بیتکوین را بسیار امیدبخش کرد. با این حال، این موضوع با تغییر شدیدی در چارچوب بیتکوین همزمان شد.
این شرکتها بهجای اینکه صریحاً بیتکوین را بهعنوان یک تجربه سیاسی بپذیرند، بیشتر آن را بهعنوان یک شبکه پرداخت بدونمرز و یک نوآوری دگرگونکننده تأیید کردند. تحقیقات قبلی نشان داده است که سیگنالهای مثبت بازیگران پرنفوذ برای تحقق پذیرش عمومی یک فناوری جدید، بسیار حیاتی است. این رابطه متقابل، به شرکتهای فعال در حوزه فناوری این امکان را میدهد که با برقراری ارتباط با بیتکوین، این سیگنال را صادر کنند که روند توسعه را درک میکنند و همگام با پیشرفت تکنولوژی هستند. با این وجود، تأییدهای این مرحله بیشتر تحت تأثیر ملاحظات استراتژیک بود و تا حدودی ملاحظات هنجاری و فلسفه اصلی بیتکوین را به حاشیه راند. در تقابل با شرکتهای نوپای مرحله اول، این بار تأیید بهصورت سطحی بود و بهغیر از بهروزرسانی زیرساختهای فناوری و کانالهای پرداخت موجود، هیچ تعهدی در قبال جنگیدن برای توسعه بیتکوین و آرمانهای آن نبود. این گشایش از ویژگیهای اساسی بیتکوین بود و باعث شد راه خود را از سایر ارزهای محلی جدا کند. اگرچه بیتکوین از خواستههای هنجاری مربوط به رعایت حریم خصوصی، حذف واسطهها و عدم کنترل کاربران پول نشأت گرفت، با این حال از شرکتهایی که شروع به پذیرش پرداختها بر اساس بیتکوین کرده بودند، تقریباً هیچ احترام و تعهدی به این خواستهها مشاهده نشد.
تأییدی همهجانبهتر که در مرحله اول از آن یاد شد، پذیرش سایت Overstock.com برای استفاده از بیتکوین بود. Overstock.com اولین خردهفروش بزرگی بود که برای کل کالاهای خود، پرداخت وجه با بیتکوین را پذیرفت. مدیرعامل Overstock.com، پاتریک بیرن۲۱، از بیتکوین نهتنها بهعنوان یک نوآوری فناوری که بهعنوان یک هدف سیاسی نیز پشتیبانی کرد. شرکتهایی مانند OkCupid، Virgin Galactic و TigerDirect برای پیوستن به بازی پول بیتکوین، به کاربران خود اجازه دادند جهت پرداخت وجه طیف محدودی از کالاها و خدمات، از بیتکوین استفاده نمایند. مایک ماکسیم۲۲، مدیر ارشد فناوری شرکت OkCupid، بیتکوین را راهی برای تمایز محصول خود از سایر سایتهای دوستیابی توصیف کرد. همچنین، جاد باگلی۲۳، مدیر ارتباطات Overstock.com، تأکید کرد که پذیرش بیتکوین توسط این شرکت، گستردهتر شدن پوشش رسانهای شرکت را بهدنبال داشته و نیز باعث شده است که اعضای جامعه بیتکوین، سایت Overstock.com را برای سایر کاربران تبلیغ کنند. سایر شرکتهایی که در مرحله دوم، برای تکامل پذیرش بیتکوین اقدام نمودند، عبارت بودند از: Dell، Expedia، Shopify، WordPress، Reddit و Mega.
یک بار دیگر میتوانیم به این سؤال بازگردیم که: چرا کسی باید به بیتکوین اعتماد کند؟ درحالیکه آژانسها و سازمانهای دولتی شروع به سرکوب سازمانهای منحرف مرحله اول کردند، شرکتهای مرحله دوم ابراز علاقه به بیتکوین را آغاز نمودند و از طریق پیوند دادن آن با بخشهایی از اقتصاد رسمی و تزریق امید در پذیرش جریان اصلی و ایجاد اعتماد روشمند، بنیان بیتکوین را تقویت کردند. خواستههای سیاسی اولیه بیتکوین از قبیل گمنامی کامل، آزادی و رهایی از کنترلهای دولت و اجتناب از مقررات توسط این شرکتها به نفع خواستههای معتدلتر و استراتژیکتر کاهش یافت. مشارکت اولیه بسیاری از مؤسسات در بیتکوین بهدلیل تجربه آنها از مواجهه با مسائل و مشکلات مالیاتی بود که منجر به دستگیری یا مسدود شدن وجوه آنها در حسابهای بانکی شده بود. درگیری با دادستانها و احساس عدم درک شدید ابعاد سیاسی و حقوقی قوانین و مقررات مالی توسط فعالان بازار، شرایط بازی را به نفع طرفداران و توسعهدهندگان بیتکوین متعادلتر میکند. تمرکز فزاینده بر بیتکوین بهعنوان یک شبکه کارآمد پرداخت بدونمرز و افزایش پوشش رسانهای و همچنین امید به پذیرش آن در جریان اصلی، باعث تقویت دیدگاههای معتدلتر در جامعه بیتکوین شد.
در نتیجه، حامیان میانهرو بیتکوین توانستند با بازیگران فعال قدرتمند، پیوندی سست را بهوجود آورند و بعد از آن سعی کردند راه خود را از رقبایشان جدا کنند. این تقسیمبندی بین بازیگرانِ حامی اعمال جنایی و دوستداران نوآوری، در جامعه کاربران بیتکوین نیز تکرار شد. این موضوع با ایجاد بنیاد بیتکوین۲۴ بهشکلی برجستهتر نمایان گردید. این بنیاد یک سازمان غیرانتفاعی است که بهدنبال استانداردسازی و ایجاد وحدت در جامعه کاربران بیتکوین بود، درحالیکه از سیاستهای رادیکالتر مرتبط با مرحله اول دورتر میشد. بیتکوین بیشتر بهعنوان یکی از گزینههای پرداخت مطرح شد و هدف پذیرش آن بهعنوان یک ابزار پرداخت در زندگی واقعی، در این مرحله ناکام ماند. با نگاهی به پذیرش جریان اصلی، سایر نگرانیهای عملیترِ قانونگذاران مالی از قبیل چگونگی اخذ مالیات از درآمد بیتکوین و جلوگیری از فرار مالیاتی مطرح گردید.
درحالیکه بیتکوین بهعنوان یک فناوری، شدیداً با اعتقادات سیاسی عجین شده است، بسیاری از طرفداران این رمزارز شروع به جداسازی ابعاد مختلف آن از یکدیگر کردند و بخش تجربه سیاسی رادیکال و پرالتهاب بیتکوین را از مزایای آن بهعنوان یک شبکه پرداخت بدونمرزِ بینظیر منفک نمودند. تمرکز بیشتر بر بخش دوم باعث شد که شرکتهای فعال بتوانند بهراحتی با بیتکوین ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، بُعد سیاسی بیتکوین کمرنگ شد و برخی از طرفداران اولیه، از این روند توسعه دلسرد شدند. فعالیت اولین صرافیها در کانون توجه مراجع قانونی قرار گرفت و برخی از آنها ملزم به جمعآوری اطلاعات مشتریان و ثبت آن در شبکه اجرای جرائم مالی ایالات متحده آمریکا۲۵ شدند. علیرغم تلاشهای اولیه برای خاموش کردن بیتکوین بهعنوان یک ابزار قانونگریزی در اینترنت، شرکتهای فعال در صنعت در این مرحله با ایجاد ابتکارات جدید سعی در هموار نمودن اختلافات و پذیرش آن کردند. برای مثال، کنسرسیوم R3 که متشکل از ۷۰ بانک بزرگ است، در سال ۲۰۱۴، راههای تحت کنترل درآوردن فناوری بلاکچین را مورد بررسی قرار داد. همزمان با این اتفاقات، تلاش شد که از برجسته شدن خواستههای صریح سیاسی بیتکوین جلوگیری بهعمل آید. کمرنگ کردن بُعد سیاسی بحثبرانگیز بیتکوین و استقبال از بُعد نوآوری آن در زمینه فناوری، بهمرور باعث پذیرش بیتکوین در نهادهای نظارتی و ایجاد پایههای ادغام قانونی آن با سایر بازیهای پول خواهد شد.
مرحله ادغام عمودی (از ۲۰۱۳ به بعد)
به این دلیل که بیتکوین در ابتدا بهعنوان ابزار خرید و فروش مواد مخدر در اینترنت مورد استفاده قرار میگرفت، واکنش نهادهای نظارتی نسبت به آن همیشه دوپهلو بوده است. نهادهای نظارتی در موقعیتی قرار گرفتند که میبایست نقاط ضعف و منفی یک شبکه پرداخت غیرمجاز و ناشناس را مهار و همزمان از مزایای ظهور فناوریهای مالی استفاده کنند. در همین راستا، لایل برینارد۲۶، عضو هیئت مدیره سیستم فدرال رزرو، اظهار داشت: ما خطرات این فناوری جدید را شناسایی نموده و نسبت به مدیریت و کنترل آنها اقدام میکنیم و همزمان برای استفاده از نوآوری سودمند آن در تقویت جامعه، همکاری خواهیم کرد. پیشنهاد اولیهی بازی پول بیتکوین با مقررات موجود کاملاً مغایرت داشت که علت آن را میتوان بیتجربگی و خام بودن یا تسهیل معاملات غیرقانونی دانست. با این وجود، هنگامیکه اولین جلسه استماع عمومی در مورد بیتکوین توسط کمیته امنیت داخلی و امور دولتی سنای آمریکا در نوامبر ۲۰۱۳ برگزار شد، نهادهای نظارتی این کشور بهطور کلی انعطافپذیری از خود نشان دادند، اما همزمان نگرانی خود را در مورد قاچاق مواد مخدر و سایر فعالیتهای غیرقانونی ابراز نمودند. بعد از این جلسه مشخص شد که از نظر مقامات آمریکایی نیز بیتکوین یک نوآوری مناسب در حوزه فناوری محسوب میشود.
این شروع روند عادیسازی بود و معاملات بیتکوین به دو بخش معاملات قانونی و معاملات نامشروع تقسیم شد. شرکتها و بازرگانان بهطور فزایندهای تمایل خود را برای رعایت قوانین و مقررات در اکوسیستم بیتکوین ابراز داشتند. این گروه از بازیگران با این مسئله روبرو بودند که حتی وقتی میخواستند مقررات را رعایت کنند، مشخص نبود که دقیقاً چه چیزی از آنها خواسته شده است و چه مواردی را باید رعایت نمایند. در همین راستا، مکمیلان۲۷، مفسر برجسته فناوری آمریکایی اظهار داشت: شاغلان مرتبط با بیتکوین، بهویژه کسانی که در معامله بیتکوین با دلار فعالیت میکنند، گاهی اوقات ابراز نارضایتی میکنند که در یک منطقه خاکستری کار میکنند، یعنی جاییکه کاملاً مشخص نیست چگونه خود را با قوانین و مقررات ایالتی و فدرال تطبیق دهند.
همچنین، تکرار موارد مربوط به سرقت و کلاهبرداری از کیف پولهای الکترونیکی بیتکوین باعث شد که بسیاری از کاربران تمایل بیشتری به تصویب و اعمال قوانین سختگیرانه در این خصوص داشته باشند. در این شرایط، بازی پول بیتکوین در یک موقعیت عجیب گیر کرده بود. درحالیکه افراد و شرکتهای زیادی در طول مرحله دوم به بیتکوین علاقه نشان داده بودند، با این حال در مرحله ادغام افقی پیشرفتی حاصل نشده بود، زیرا به نظر نمیرسید که بیتکوین حتی در صورت پذیرش در دنیای واقعی نیز بتواند به خودکفایی برسد و نیازی به تدوین مقررات و مدیریت نداشته باشد. با این وجود، هیجان در مورد فناوری جذابی به نام بلاکچین که با بیتکوین معرفی شده بود، همچنان موج میزد. حتی در صورت عدم موفقیت، بازهم بیتکوین میتوانست میراث ماندگاری در پیشرفتهای تکنولوژیکی از خود به یادگار بگذارد و با استفاده از پروتکل محاسبه و ارتباطاتش، تسهیل در پرداخت و انتقال وجوه را فراهم سازد.
واکنش منفی نهادهای نظارتی بیشتر نسبت به بُعد ا ستفاده غیرقانونی از بیتکوین بود. از یک طرف، بیتکوین با جرم پولشویی و رسوایی همراه بوده و از طرف دیگر، فناوری بلاکچین متصدیان صنعت مالی و سازمانهای دولتی را شیفته خود کرده است. علیرغم وجود مباحث چالشبرانگیز در مورد بیتکوین، در خصوص فناوری بلاکچین، شاهد افزایش چشمگیر مشروعیت پذیرش آن بودهایم. با این حال، ازآنجاکه بلاکچین فناوری زیربنای بیتکوین است، تفکیک واکنش نهادهای نظارتی در مورد بلاکچین و بیتکوین عملاً غیرممکن میباشد. نهادهای دولتی در اروپا و ایالات متحده آمریکا مایلند از سختگیری و مانعتراشی در مسیر عادیسازی بازی پول بیتکوین جلوگیری کنند، زیرا تدوین مقررات کاملاً سختگیرانه باعث سوق دادن سریع بیتکوین به سمت فعالیتهای نامشروع میشود و قدرت و نفوذ قانونگذاران را بر مؤسسات و واسطههای شاغل در این اکوسیستمِ در حال توسعه تضعیف میکند.
هنوز مقررات بینالمللی سختگیرانهای در مورد بیتکوین وضع نشده است. مقررات معمولاً از هر کشوری به کشور دیگر، متفاوت میباشد. غالباً نوعی تعریف قانونی از بیتکوین بهعنوان پول تأیید شده است. بهعنوان مثال، در راستای به چالش کشیدن تصمیم سازمان امور مالیاتی سوئد، دیوان عدالت اتحادیه اروپا رأی داد که بیتکوین از مالیات بر ارزش افزوده معاف است و این رأی، بیتکوین را از شمولیت کالا خارج و بهعنوان یک ارز تأیید میکند. با این حال، تأیید عمومی بیتکوین بهعنوان ارز توسط مقامات ایالتی محدود شده است و معمولاً با هشدارهای شدید درباره بیثباتی و خطرات ارزهای مجازی و همچنین نگرانی در مورد اقتدار بانکهای مرکزی در سیاستهای پولی همراه بوده است. بهطور کلی، سازمانهای دولتی خواستار اجرای قوانین مبارزه با پولشویی و احراز هویت هستند.
در برخی موارد، پرداختها بر اساس بیتکوین توسط سازمانهای دولتی پذیرفته شده است. بهعنوان مثال، در شهر زوگ۲۸ سوئیس، شهروندان مجاز به پرداخت وجه خدمات دولتی حداکثر معادل ۲۰۰ فرانک سوئیس با بیتکوین بودند. سوئیس بهدنبال ایجاد نوعی سیلیکون ولی۲۹ بلاکچین یا کریپتو ولی۳۰ است و نگرانی کمی در مورد پذیرش عمومی بیتکوین توسط آژانسهای دولتی خود دارد. همچنین در برخی موارد، مدیران صندوقهای پوشش ریسک معتقد بودند که بیتکوین باید در ترکیب پرتفویهای مدرن گنجانده شود. کامرون و تایلر وینکلووس۳۱ که در تلاش برای تأسیس صندوق قابلمعاملهی (ETF)32 بیتکوین بودند، درخواست خود را به کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا تسلیم نمودند. با اینکه درخواست تأسیس این صندوق قابلمعامله بهدلیل عدم وجود مقررات کافی در بازار بیتکوین رد شد، اما نوید آن را داد که قانون ممکن است در آینده با تدوین و اعمال مقررات بیشتر در مورد بازارهای بیتکوین تغییر کند. آنچه در اینجا باید مورد تأکید قرار گیرد، کارایی قدرت قانونگذار است. همانند بسیاری از اقدامات مالیِ مملو از منازعات قبلی، این اقتدار سیاسی است که فضای اخلاقی و قانونی را برای بازارهای مالی ایجاد میکند تا یک حوزه حرفهای را برای اعمال مالی خاص عملیاتی، تثبیت و مشروع کند.
ایجاد این چارچوب اخلاقی و قانونی فقط مربوط به بنگاههای خصوصی نیست و نهادهای دولتی و کل جامعه را شامل میشود. بیتکوین عمدتاً بهعنوان پایاندهنده رویاهای دیرینه بانک مرکزی در مورد کنترل و عرضه پول نقد شناخته شده است. بانک مرکزی اروپا به این احتمال اشاره کرد که شکست سنگین یک ارز مجازی تثبیتشده میتواند اعتماد نسبت به پول الکترونیکی را دچار آسیب کند. بیتکوین با ایجاد پول دیجیتالی، کمک بسیار شایانی در اتهامزدایی و مرسوم نمودن جوامعِ بدون پول نقد فیزیکی کرد. ازآنجاکه بانکهای مرکزی به فکر انتشار رمزارزهای تحت حمایت خود هستند، ممکن است شکلگیری یک چارچوب نظارتی که زمینهساز ادغام عمودی پایدار بیتکوین و سایر رمزارزها باشد، ضرورت داشته باشد.
آنچه که در دهه اخیر بهصورت گستردهای رخ داده، شیوع سه روند منحصربهفرد بوده است:
اول: افزایش علاقه به بانکداری رایگان و پرداختهای الکترونیکیِ بدون برخورد۳۳
دوم: افزایش علاقه به ارزهای منطقهای معمول بهعنوان جنبشهای اصلاحطلبی
سوم: گسترش پولهای ویژهی شرکتهای خصوصی مانند طرحهای وفاداری خطوط هوایی و سوپرمارکتها یا شرکتهایی مانند آمازون، گوگل، اپل، آلیپی، گروپون۳۴ و دیگران که گزینههای اختصاصی پرداخت خود را برای افزایش وفاداری مشتریان و سهم بازار ایجاد کردهاند.
بازی پول بیتکوین در رشد و انتشار خود از هر سه روند بهرهمند شده است. تکامل بیتکوین بر اساس افزایش علاقه به بانکداری رایگان و یک جنبش اصلاحطلبی برای ایجاد شکل بهتری از پول، رخ داده است. بیتکوین بهعنوان نوعی پولِ با هدف خاص، توسط شرکتهایی که بهدنبال تبلیغات رایگان هستند، مورد سوءاستفاده قرار گرفته و بهعنوان یک شبکه پرداخت تجارت الکترونیکیِ بدون برخورد معرفی و تبلیغ شده است. بنابراین، کالبدشکافی چگونگی توسعه بیتکوین در طول زمان و اینکه فراتر از رمزارزها چه تحولاتی را شروع کرده است، بسیار مهم میباشد.
در ابتدا، بیتکوین بهعنوان یک تجربه سیاسی قوی با جلب حمایت فعالان و معتقدان به تغییر آغاز شد و یک اقتصادِ در سایهی نوظهور اولین موارد استفاده را برای این بازی پول فراهم کرد. بازیگران، اعتقادات هنجاری و استراتژیک را به نمایش گذاشتند و بیتکوین بازیهای پول ملی و فراملی تثبیتشده را به چالش کشید. در مرحله دوم، ادغام افقی بیتکوین بهصورت ضعیف در میان شرکتهای نزدیک به اقتصاد رسمی دنبال شد. شرکتهای فعال در حوزه فناوری تمایل خود را به بازی پول نوظهور نشان دادند. با این وجود، درحالیکه بیتکوین مملو از آرمانهای رمزنگاری-اقتدارگریزی بود، این اهداف سیاسی کمرنگ شد و بر تواناییهای بیتکوین بهعنوان شبکه پرداخت سراسری و نیز بر نوآوریهای تکنولوژیکی آن تمرکز شد. همچنین، اخبار مربوط به استفاده از بیتکوین برای دور زدن مقررات و کنترل نهادهای نظارتی کاملاً به حاشیه رانده شد. علاوه بر این، شرکتهای فعال در مقایسه با شرکتهای تازهتأسیس مرحله اول، نسبت به اهداف سیاسی بیتکوین تعهد کمتری نشان دادند. بیتکوین صرفاً بهعنوان یک گزینه پرداخت در میان سایر روشهای پرداخت برای خرید طیف محدودی از کالاها (اغلب مجازی) مورد پذیرش قرار گرفت. در ضمن، پذیرش بهعنوان واسطه مبادله و متعاقباً ادغام افقی تا حد زیادی راکد ماند و در عوض، بازیگران دولتی بهطور برجسته و فعالتری درگیر شدند.
ضروری است اقدامات نظارتی رسمی بیشتری در مورد اقتصاد سایه بیتکوین انجام شود. قانونگذاران باید از نکات منفی بیتکوین جلوگیری کنند تا بتوانند از فضای بلاکچین بیشترین استفاده را ببرند. تکامل بازی پول بیتکوین همزمان با توسعه بلاکچین بهعنوان یک فناوری نوظهور، در حال پیشرفت میباشد، اما این دو مورد مترادف یکدیگر نیستند. بازیگران خصوصی و دولتی در حال ایجاد زیرساختی هستند که به نفع بیتکوین است، زیرا آنها بهدنبال خلق چارچوبی میباشند که به آنها اجازه دهد از فناوری نوظهور بلاکچین استفاده کنند. بهطور کلی، همانطورکه ژاکلین بست۳۵ اظهار داشته است، تعهد بازیگران دولتی در ایالات متحده آمریکا و اروپا عمدتاً موقت میباشد تا به قانونگذاران اجازه دهد در صورت وقوع رویدادهای منفی در آینده یا آشکار شدن خطرات جدید، از ظهور فناوریهای بلاکچین جلوگیری کنند.
بازی پول بیتکوین از تقابل و رویارویی آغاز شد، اما در ادامه زمانیکه شرکتهای فعال و کلیدی مفهوم بیتکوین را دوباره تعریف کردند، نشانههایی از همکاری نمایان شد. بازیگران قدرتمند دولتی شروع به ایجاد یک چارچوب قانونی برای ارزهای رمزپایه کردند و اقدامات مهمی را در عادیسازی دیدگاهها نسبت به شکلگیری این بازی پول انجام دادند. بیتکوین گرفتار معاملهای شد که آن را مجبور کرد از برخی آرمانهای هنجاری سیاسی صریح خود برای ارتباط با سایر بازیهای پول و اقتصاد رسمی چشمپوشی کند. آرمانهای اصلی بیتکوین بهطور کامل از بین نرفت، اما به نفع توسعه بیشتر و پیروی از مقررات کاهش یافت. این قضیه به آن معنی نیست که معتقدان بیتکوین که هنوز به آن بهعنوان یک تجربه سیاسی و نماد آزاداندیشی مینگرند، اجازه ندارند پول خود را در جاییکه اعتقادات سیاسی آنها محفوظ است، قرار دهند. البته بُعد هنجاری بیتکوین بهاندازهای کمرنگ شده که بعید است باعث تحریک این اشتیاق شود. با این حال در عوض، بودجه، تخصص و اختیارات کاملاً حول بیتکوین متمرکز شده و حتی آنچه را که برخی اشراف بیتکوین۳۶ مینامند نیز پرورش داده است.
بیتکوین تلاشی مداوم برای ایجاد یک زیربنای نهادی بوده است. در ابتدا، یک اقتصاد سایه پیدا میشود که بیتکوین را تقریباً بهعنوان یک پولِ با هدف خاص ارائه میدهد و امکان انجام معاملاتی را که در سایر بازیهای پول مجاز نمیباشند، فراهم میکند. در این فرآیند، بیتکوین به شخصیتهای حاشیهای جامعه و ایدئولوژیها و فعالیتهای بهحاشیهراندهشده کمک میکند تا از نظر فنی، مهارت کافی را برای شرکت در بازی پول پیدا کنند. در ادامه، بیتکوین توسط شرکتهای فعال برای مبادله طیف محدودی از کالاها مورد استفاده قرار گرفت و امید به ادغام افقی با مجموعه گستردهای از اقتصاد را افزایش داد. در این مرحله، شخصیتها و ایدئولوژیهای حاشیهای مجدداً کنار گذاشته میشوند تا راه برای یک ایدئولوژی متناسب با تجارت مشروع و اعتقاد اصلی به پیشرفت تکنولوژی (فناوری روز) هموار شود. در نهایت، بیتکوین بهطور فزایندهای با چارچوبهای نظارتی، مثلاً در اروپا و ایالات متحده آمریکا، ادغام میشود. بهدنبال ریشهکن کردن فعالیتهای غیرقانونی و همچنین ایدئولوژیهای غیرقانونی، مشارکت بیتکوین تقریباً کامل میشود.
توسعه بیتکوین با نقش همیشگی آن بهعنوان یک دارایی سفتهبازی، متعادل میگردد و نقش آن بهعنوان یک وسیله مبادله، تأثیر کمتری در این تعادل دارد. هر مرحله از تکامل بیتکوین بهعنوان یک بازی پول، منجر به تقویت بیتکوین بهعنوان یک ابزار سفتهبازی میشود.
با این اوصاف، چرا کسی باید به بازی پول بیتکوین اعتماد کند؟ یک پاسخ ساده این است که زندگی راکدِ بعد از یک دهه بحران مالی طولانیمدت با علاقه مداوم به سفتهبازی با بیتکوین جان تازهای گرفته است. پاسخ دیگر این است که سازمانهای دولتی ممکن است چتر حمایتی خود را روی بیتکوین بگسترانند تا راه خود را برای به تور انداختن نوآوریهای مالی۳۷ آینده هموار کنند. بنابراین، پذیرش بیتکوین توسط کشورها میتواند بهعنوان هموارکننده بزرگ انجام شود و اقتدار سیاسی را به آن اعطا کند.
با توجه به تمرکز روی بازیهای پول، مرحله سوم بهشدت بیتکوین را به بازیهای غالب پول پیوند میدهد. یکی از ماندگارترین دستاوردهای بیتکوین، ایجاد بحثهای گسترده در سطح جامعه راجع به پولهای مجازی میباشد که بیش از هر شکل دیگری از پول الکترونیکی، بحثهایی را درباره اهمیت پول مجازی برانگیخته است. اکنون چالش بانکهای مرکزی فراتر از تدوین مقررات برای رمزارزها بوده و آنها در حال بررسی انتشار رمزارزهای دولتی و انتقال کامل به ارز دیجیتال هستند. بیتکوین به نماد جوامعِ بدون پول نقد تبدیل شده و همزمان بحثی را آغاز کرده که ممکن است بازی غالب پول را به چالش کشیده و آن را تغییر دهد و در عین حال، میتواند فناوری پایه و اساس این انتقال را نیز فراهم کند. آینده ارز دیجیتال به آرزوهای دیرینه یعنی حذف تدریجی پول کاغذی، جامه عمل میپوشاند. علیرغم ادعاهای مربوط به عدم تمرکز و ناشناس ماندن، بیتکوین یک سیستم پرداخت دیجیتالِ فوقالعاده قابلکنترل و شفاف را معرفی کرده است.
تحقیقات بانکهای مرکزی و سایر مؤسسات پولی مانند صندوق بینالمللی پول، بهطور چشمگیری بر بررسی نحوه تأثیرگذاری پایان پول نقد و چگونگی نقشآفرینی فناوری بلاکچین در دستیابی به این هدف، تمرکز میکند. در نهایت، بیتکوین میتواند بانکهای مرکزی را که در قدرت قرار دارند، بسیار توانمندتر سازد و ظرفیت آنها را برای مدیریت سیاستهای پولی غیرمتعارف بهطور قابلتوجهی افزایش دهد.
سرانجام اینکه، بیتکوین میتواند به تقویت بازی غالب پول کمک کند، درحالیکه هدف آن، به چالش کشیدن و تغییر حاکمیت جهانی جریان پول بود. به این ترتیب، این رمزارز از اهداف اصلی خود دور میماند.