در گفتوگوی اختصاصی مدیرعامل گروه خدمات بازار سرمایه کاریزما با «ماهنامه بورس» بررسی شد
چرایی اقبال سرمایهگذاران به بازار سرمایه
بورس تهران در ماههای اخیر تحت تأثیر عوامل مختلف رکوردهای متعددی را ثبت کرد و با توجه به سیل نقدینگی، افزایش نرخ تورم، رشد نرخ ارز، حمایتهای دولت، بودجه سال ۹۹ و دیگر عوامل، فعالان بازار سرمایه پیشبینی میکنند این بازار همچنان این روند را طی کند. در این میان سؤالی که برخی ناظران و سرمایهگذارانی که قصد ورود به بورس دارند، مطرح میکنند این است که چه عواملی باعث سودآوری در بورس و استقبال اینچنینی از سرمایهگذاری در بورس شده است و آیا اصولاً میتوان به تداوم توجیهپذیری سرمایهگذاری در این بازار امیدوار بود یا خیر.
به عقیده محمدمهدی ناسوتیفر مدیرعامل گروه خدمات بازار سرمایه کاریزما، مجموعهای از عوامل و تصمیمات اقتصادی که طی سالهای اخیر و بهخصوص دو الی سه سال گذشته اتخاذ شده است، باعث شد تا جریان سرمایهگذاری در کشور تغییر کرده و درنهایت منجر به آن شد که امروز شاهد حضور سرمایهگذاران و سرمایه پذیران بیشتر در بورس باشیم.
وی معتقد است نهتنها جریان سرمایهگذاری، بلکه نگرش دولت به بخش خصوصی نیز نتیجه تصمیمات اقتصادی کلانی است که طی سالهای اخیر اتخاذشده و درنهایت اثرات این سیاستها، منجر به تقویت بازار سرمایه شده است.
در این رابطه طی گفتگویی با وی به بررسی تحولات اخیر بورس، ارزیابی چشمانداز آینده بازار سرمایه و همچنین مسئولیت اجتماعی گروههای ارائه خدمات مالی بازار سرمایه در قبال سرمایهگذاران جدید پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
لطفاً ابتدا در مورد گروه خدمات بازار سرمایه کاریزما و ساختار مالی آن توضیح دهید.
گروه خدمات بازار سرمایه «کاریزما» بهعنوان یک شرکت هلدینگ مالی در تابستان ۱۳۹۷ تأسیس و نزد سازمان بورس اوراق بهادار به ثبت رسید و مجوز فعالیت خود را دریافت کرد.
کاریزما در ابتدا با سرمایه ۲۰۰ میلیارد ریال به ثبت رسید اما سهامداران شرکت بعدتر در اسفند ۱۳۹۷ سرمایه شرکت را به ۵۰۰ میلیارد ریال افزایش دادند. مجموعه کاریزما ۶ سهامدار حقیقی دارد و از سال ۱۳۹۰ که سبدگردان کاریزما بهعنوان اولین سبدگردان تأسیس شد این سهامداران حضور داشتند و همچنان همان ۶ سهامدار در مجموعه حضور دارند و تغییری در ترکیب سهامداری شرکت ایجاد نشده است.
کاریزما دارای سه شرکت زیرمجموعه با نامهای شرکت سبدگردان کاریزما، شرکت مشاور سرمایهگذاری کاریزما و شرکت سرمایهگذاری کاریزما است و لازم به ذکر است که شرکت سبدگردان کاریزما اولین شرکت سبدگردان کشور محسوب میشود چراکه در سال ۱۳۹۰ تأسیس شده است.
شرکت سبدگردان کاریزما از زمان تأسیس تا سال ۹۷ با همان ساختار اولیه فعالیت میکرد اما از سال ۹۷ طرحهای توسعهای را در دستور کار خود قرار داد. بدین ترتیب در مرداد ۹۷ توانست مجوز گروه خدمات بازار سرمایه را با سرمایه ۲۰ میلیارد تومان که رقم سرمایه اولیه موردنیاز برای راهاندازی هلدینگ بود از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کند.
پس از آن شرکت مشاور سرمایهگذاری و شرکت سرمایهگذاری کاریزما تأسیس شدند.
ارزش پرتفوی و داراییهای تحت پوشش شرکت سرمایهگذاری کاریزما در حال حاضر در حدود ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیارد تومان است و سبد گردان کاریزما نیز تقریباً در حدود ۵ هزار میلیارد تومان دارایی شامل صندوقهای با درآمد ثابت، صندوقهای سهامی، اوراق و سبدهای تحت پوشش دارد.
طرحهای توسعهای کاریزما طی این سالها بیشتر در چه حوزهای بوده است؟
یکی از اقداماتی که در راستای توسعه در مجموعه کاریزما صورت گرفت و در آن زمان طرحی جدید در بازار سرمایه محسوب میشد این بود که در اسفندماه سال ۹۷ وارد قراردادهای تعهد پذیرهنویسی شد بهطوریکه ۳ هزار میلیارد تومان توسط این مجموعه، بهصورت کاملاً موفقیتآمیزی تعهد پذیرهنویسی شد.
از اقدامات دیگر کاریزما که بهعنوان اقدامی متفاوت و جدید در بازار سرمایه محسوب میشود، جذب مشتریان مختلف خارج از بازار سرمایه بهخصوص مجموعههای پتروشیمی پالایشگاهی و صندوقهای تأمین اجتماعی است. همچنین تلاش زیادی در راستای توسعه فعالیت شرکت در حوزه تعهد پذیرهنویسی انجامشده است.
کاریزما اخیراً مجوز یک کارگزاری را خریداری کرده و امید میرود از طریق این طرحهای توسعهای بتواند نقش مؤثرتری در بازار سرمایه ایفا کند.
در حوزه منابع انسانی نیز بیش از ۲۰۰ نفر در مجموعه هلدینگ مشغول به کار هستند ضمن آنکه برنامههای متنوعی در جهت گسترش و تجهیز بیشتر منابع انسانی و تقویت، ارتقا و رشد و توسعه سرمایه انسانی شرکت در نظر گرفته شده است.
آیا برنامهای برای افزایش سرمایه دارید؟
شرکت سرمایهگذاری کاریزما با سرمایه ۱۰ میلیارد تومان ثبت شده و مراحل افزایش سرمایه آن به ۱۰۰ میلیارد تومان در حال پیگیری است. شرکت سبدگردان کاریزما نیز ابتدا با سرمایه ۳۰۰ میلیون تومانی وارد بازارسرمایه شد، اما در حال حاضر سرمایهاش ۱۰ میلیارد تومان است و افزایش این رقم از ۱۰ به ۲۰ میلیارد تومان مراحل نهایی را میگذراند.
شرکت مشاوره سرمایهگذاری کاریزما نیز با سرمایه ۲ میلیارد تومانی راهاندازی شد اما در حال حاضر سرمایه آن ۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است. هلدینگ کاریزما نیز با ۲۰ میلیارد تومان سرمایه ثبت شد که پس از افزایش سرمایه به ۵۰ میلیارد تومان، مرحله بعدی برنامه افزایش آن به ۱۵۰ میلیارد تومان در دستور کار قرار دارد.
با توجه به اینکه خدمات مالی در حال حاضر یکی از جذابترین صنایع بازار سرمایه محسوب میشوند، ورود نهادهای مالی بزرگ به بورس را چطور ارزیابی میکنید؟
قطعاً توسعه بازار سرمایه عاملی در جهت رشد و توسعه کشور محسوب میشود و اتفاقات خوبی که در بازار سرمایه رخ میدهد به این دلیل که درنهایت منجر به توسعه اقتصاد کشور میشود، باعث خرسندی همه فعالان بازار سرمایه است.
عرضه سهامی همچون شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) در بازار سرمایه، برای بازار سرمایه به مانند یک انقلاب بود. در سال ۸۵ نیز وقتی سهام شرکت فولاد مبارکه عرضه میشد به خاطر دارم سهام فولاد مبارکه را به یک نهنگ تشبیه کرده و در مقابل بازار سرمایه را یک تنگ ماهی میدانستند. ولی در عمل دیدیم که مبارکه عرضه شد و هرچند در مقایسه با عمق بازار سرمایه، شرکتی بزرگ محسوب میشد اما بهمرور زمان در بازار سرمایه جذب شد و نتیجه این شد که این عرضه هم برای مبارکه و هم بورس نتایج خوبی به همراه داشت و هر دو طرف منتفع شدند.
عرضه سهام شستا که یک شرکت بسیار خوب و بزرگ است نیز همانند مبارکه رویدادی مهم برای بازار سرمایه است.
البته رویدادهای بازار سرمایه همواره دارای حاشیههایی بوده اما درهرصورت عرضه سهمهای اینچنینی بهطورکلی یک اتفاق خوب است ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم عرضه سهام شستا علاوه بر مزایای دیگری که دارد، منجر به شفافیت در بزرگترین نهاد تأمین اجتماعی کشورمان نیز خواهد شد.
بسیاری از چالشهای نهادهای مالی بزرگ بهواسطه ورود به بورس، شفافیت بیشتر و حضور سهامداران آگاه که از مدیران انتظار پاسخگو بودن در مجامع عمومی را دارند و از آنها نسبت به تصمیماتشان سؤال میکنند، برطرف میشود.
مدیران نهادهای مالی پس از عرضه در بورس، قطعاً دقت و توجه بیشتری بر عملکرد شرکتها خواهند داشت که درنتیجه این شرایط به نفع کشور خواهد بود.
آیا برنامهای برای عرضه سهام کاریزما در بورس دارید؟
بله. عرضه سهام در بورس جزو برنامههای مجموعه کاریزما است البته هنوز تصمیم قطعی و نهایی برای این موضوع اتخاذ نشده و سعی داریم آن را هر چه زودتر بررسی کنیم ولی قطعاً جزو برنامههای شرکت خواهد بود.
به رونق بازار سرمایه و عرضههای اخیر اشاره کردید. تحلیل شما از اتفاقات چند ماه اخیر بازار سرمایه، نگرشهایی که اقبال حضور سرمایهگذاران جدید و افزایش قیمت سهام و اینکه بعضاً تحلیلهایی مبنی بر حباب قیمتها در بورس مطرح میشد چیست؟
طبیعتاً آنچه در بازار سرمایه رخ میدهد و اینکه میبینیم بازار سرمایه در حال حاضر با جریان متفاوتی روبرو شده است، نتیجه تحولات و رویدادهای چند سال اخیر اقتصاد کشور بهخصوص ۲ الی ۳ سال اخیر است. بازار سرمایه یک معلول است و خودش ذاتاً علت نیست.
اتفاقاتی که در اقتصاد کلان کشورمان ظرف ۲ تا ۳ سال اخیر و شاید در ۷ الی ۸ سال اخیر رخ داده است، همگی بستری را آماده کرده و شرایطی را پدید آورد که منجر به وضعیت فعلی بورس و رونق سرمایهگذاری در بورس شد.
بنابراین شرایط امروز بورس نتیجه اتفاقاتی است که پیشازاین در اقتصاد کلان رخ داده است و معتقد هستم رونق امروز بورس تنها یک علت نداشته است بلکه علل مختلفی عامل بروز آن بوده است.
چه مواردی ازنظر شما تأثیر بیشتری داشته است؟
برای مثال دولت در سال ۹۴ اقدام به انتشار اوراق کرد و سعی کرد از این طریق از بینظمی مالی خارج شود. پیش از آن دولت همواره پس از بدهکار شدن به پیمانکاران نمیتوانست طلبش را بپردازد و یا وقتی از بانکها پول برداشت میکرد نمیتوانست آن را باز پس دهد که این موضوع مشکلات زیادی را در فرایند چرخه پول در کشور ایجاد میکرد اما خوشبختانه در سال ۹۴ دولت علیرغم روال قبلی که همواره گرفتار بینظمی مالی میشد، سعی کرد قدمهای کوچکی در جهت انضباط مالی قدم بردارد. دولت با این اقدام و انتشار اوراق رسماً اعلام کرد که ازاینپس اگر قرار است بدهکار باشد، سودش را پرداخت میکند.
البته در این راه مشکلات زیادی وجود داشت برای مثال اوراقی که در اختیار پیمانکار قرار میگرفت بعضاً باید با رقم پایینتری تبدیل به وجه نقد میشد اما باید بپذیریم که هر تغییر و هر تحولی بالاخره باید از یکجایی شروع شود و بروز برخی ناهماهنگیها در ابتدای هر مسیری، امری عادی محسوب میشود.
بهطورکلی این اتفاق، یک رخداد مبارک و میمون برای اقتصاد ایران بود چراکه دولت خودش را متعهد دانست که اگر به یک کسبوکار و یا نهادی بدهکار است، هزینه آن را پرداخت کند.
علاوه بر این، رویداد دیگری نیز در اقتصاد ایران رخ داد که منجر به تحولات شگرفی طی چند سال اخیر شد و آن این بود که نفت از کفه ترازوی اقتصاد ایران خارج شد.
بدین ترتیب، دولت که همواره با پول نفت سیاستگذاری میکرد و بر اساس آن برنامه مالی خود را طراحی میکرد دیگر پولی از این منبع به دستش نرسید. به بیانی دیگر، قدرت و اهرم اصلی دولت تضعیف شد و به همین دلیل مجبور شد برای نظام خصوصی و اقتصاد خصوصی احترام بیشتری قائل شود.
این تغییر رویکرد دولت دقیقاً همان چیزی بود که همیشه انتظار آن را داشتیم، یعنی کوچک شدن دولت که تا آن زمان محقق نشده بود اما بروز برخی رویدادها مانند تحریمهای بینالمللی دستبهدست هم دادند تا دولت کوچک شود.
درنهایت با کوچک شدن دولت، ضوابط و رفتارهای اقتصادی از سوی دولت ارزشمند شده و موردتوجه قرار گرفت و به درجهای مناسب از اهمیت رسید و چارچوب آن بیش از گذشته در ساختار اقتصاد دیده شد.
همه این تحولات، منجر شد به اینکه دولتها فارغ از وابستگی به جناحهای سیاسی و برخلاف قبل که به دلیل فروش نفت و در اختیار داشتن دلار، همواره در حوزه نرخگذاری ارز سیاستگذاری میکردند، بهناچار مجبور به ترک اینگونه سیاستها شدند.
پیشازاین، دلار همواره با فشار و اصرار دولت پایین نگه داشته شده و این امر باعث میشد تا تولیدکننده در برابر واردکننده همواره در موضع ضعف و شکست قرار داشته باشد ضمن اینکه فرایند افزایش قیمت دلار در هر صورت رخ میداد و انتظار دولت که همان ثبات قیمت دلار بود محقق نمیشد و علیرغم تلاشهای دولت در نگهداشتن نرخ ارز، حرکت و نوسان قیمت آن همچنان بهصورت پلکانی افزایش مییافت و این روند متوقف نمیشد.
اما خوشبختانه با خروج دلار از اختیار دولت، روند قیمت دلار وارد فرایند معقولتری شد یعنی اگر تورم در ایران ۲۰ درصد و در دنیا ۵ درصد است، دلار نیز باید سالی ۱۵ درصد افزایش پیدا میکرد که این اتفاق نیز افتاد؛ بنابراین اتفاقاتی ازایندست بود که در اقتصاد ما طی سالهای ۱۳۹۶ به بعد رخ داد و منجر به تحولات اساسی در بازارها ازجمله بورس شد.
این شرایط شاید فشار اقتصادی زیادی بر آحاد مردم آورده و اقتصاد خانوار را تحت شرایط سختی قرار داده باشد اما معتقد هستم درنهایت نتایج مفیدی برای کشور به ارمغان میآورد.
این رویکرد جدید در دولت، رونق و توسعه تولید را بهآرامی به کشور بازمیگرداند و فرایند توسعه صنایع را تقویت خواهد کرد چراکه در ساختار فعلی، دولت بهجای سیاستگذاری اقتصادی، سیاستگذاری مالیاتی را بهعنوان وظیفه اصلی خود دنبال میکند و من بسیار خوشبین هستم درآمدهای دولت از این محل در سال ۹۹ و در سالهای آتی بهشدت افزایشیافته و در نهایت این درآمد موجب شکوفایی اقتصاد شود.
نتیجه سیاستهای دولت در این حوزه یعنی ارز نیمایی و مالیاتها چه تأثیری بر بورس و شرکتهای پذیرفتهشده داشت؟
راهاندازی ارز نیمایی یکی از بهترین اقدامات دولت بود. در این روش همه ارقام اعلامی و سیستمهای نرخگذاری نظاممند شد.
با این روش، شفافیت اقتصادی در شرکتهای واردکننده و صادرکننده بیشتر شده و همه شرکتها مجبور به شفافسازی حسابهای خود شدند که نتیجه آن افزایش درآمدهای مالیاتی دولت و توسعه بیشتر خواهد بود.
من امیدوار هستم درآمدهای مالیاتی دولت به جهت شفافیت بیشتر شرکتها، افزایش چشمگیری داشته باشد و دولت بتواند برخلاف قبل که تنها با پول نفت کشور را هدایت میکرد، ازاینپس از محل درآمد شرکتهای بزرگ و شفاف و دریافت مالیات از این شرکتها کشور را اداره کند.
بنابراین رونق بورس را نتیجه این سیاستها میدانید؟
بله. همه این تغییرات که تعدادشان بسیار زیاد است درنهایت در معاملات بورس نمود پیدا کرد. استقبال از بورس، اتفاقی خاص در اقتصاد کشورمان است و معتقد هستم تنها یک اتفاق و یا یک عامل، دلیل به وقوع پیوستن آن نبوده است بلکه تحولات متعددی عامل بروز این تغییرات در بورس و رونق آن بوده است.
بنابراین روند بازار سرمایه را حباب نمیدانید؟
در خصوص وجود حباب در بورس باید به این نکته اشارهکنم که اصولاً در دنیا و در همه کشورها، شرکتهایی حضور دارند که بهاصطلاح حباب دارند.
شاید در یک بخش کوچکی از بورس ایران نیز این شرایط وجود داشته باشد اما در مورد شرکتهای بزرگ و قدر، در حال حاضر قیمتهایی که بتوان آنها را حباب تعبیر کرد، وجود ندارد و عملاً حبابی وجود ندارد؛ بنابراین به نظر میرسد نباید خیلی نگران این شرایط باشیم. بهطورکلی سرمایهگذاری در بورس را ارزنده میدانم و همچنان امیدوارم اتفاقات خوبی در آن بیافتد.
به نظر شما شرکتهای مشاور سرمایهگذاری در این برهه زمانی در حوزه ارائه خدمات با محوریت مسئولیت اجتماعی، چه اقداماتی را میتوانند در راستای هدایت سرمایهگذاران جدید داشته باشند؟ پیشنهادی علاوه بر آنچه در حوزه فرهنگسازی در بورس تهران صورت میگیرد دارید؟
وقتی میگوییم در بورس اتفاق خوبی افتاده و ۲ میلیون نفر سهامدار به ۱۲ میلیون نفر رسیده است، این اتفاق بااهمیتی است. در این شرایط نهادهای نظارتی، اجرایی و شرکتهای ارائه خدمات مالی ازجمله سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت بورس میتوانند بهخوبی در راستای آگاهسازی و آموزش مردم اقداماتی را انجام دهند. شرکتهایی مانند مشاوران سرمایهگذاری و سبدگردانان نیز از دید مسئولیت اجتماعی باید این برنامهها را در بستر و در قالب امکاناتی که در اختیار دارند توسعه داده و هرچقدر که میتوانند، آگاهسازی کنند. اینگونه اقدامات شاید در ابتدا و در نظر اول تنها یکقدم در راستای اجرای مسئولیت اجتماعی به نظر برسد، ولی قطعاً منجر به توسعه کسبوکارها خواهد شد.
ما باید به شکلی عمل کنیم که بتوانیم سهامداران را به سمت سرمایهگذاری نهادی هدایت کنیم. در حال حاضر صندوقهای سرمایهگذاری خوبی در بورس وجود دارد و بهطورکلی در حوزه طراحی ابزارهای نوین معاملاتی، طی سالهای اخیر اتفاقات خوبی در بورس رخ داده است که میتوان از این ظرفیتهای ایجادشده در جهت هدایت سرمایهها استفاده کرد. درست است که همچنان با دنیا فاصله زیادی داریم ولی این اتفاق خوب، رخ داده و بسترش وجود دارد.
بنابراین هرچقدر بتوانیم سرمایهگذاران خرد را به سمت سرمایهگذاری نهادی هدایت کنیم و سرمایهگذاری از طریق صندوقها را که یک گروه چندنفره، مدیریت پرتفوی چند هزارمیلیاردی را بر عهده دارند و عموماً به همین دلیل اشتباهاتشان کاهش یافته و ریسک معاملات نیز به حداقل میرسد، به انتخاب اصلی سرمایهگذاران خرد تبدیل کنیم، احتمال شکست سهامداران کمتر میشود ضمن آنکه بازار سرمایه را نیز از خطرات خروج ناگهانی و شکست سرمایهگذاران مصون نگه داشتهایم.
در ماههای اخیر عرضه سهام دولتی و آزادسازی سهام عدالت اجرایی شد. تأثیر این دو رویداد را در روند بازار سرمایه طی سالهای آتی چطور ارزیابی میکنید؟ در طرحهای اجراشده کاستی خاصی دیدهاید؟
این اتفاق آنقدر مبارک و میمون است که اصلاً کاستیهای آن را نمیتوانم ببینم. جدا از جزئیات این دو رویداد مهم، این نکته که ۵۰ میلیون نفر از مردم ایران، سهامی به نامشان است که قابل معامله و قابلفروش میشود و درنتیجه تعداد سهامداران حاضر در بورس بهیکباره افزایش مییابد، بهخودیخود اتفاق خوبی است. اینکه مردم با بازار سرمایه آشنا شوند و تفکر افراد نسبت به سرمایهگذاری با آن تفکر سنتی که قدیم گفته میشد «دستت را روی زمین بگذار و بلند شو»، یعنی زمین و ساختمان در اولویت خرید بود، به سرمایهگذاری در بورس تغییر پیدا کرده است، قدم بسیار بزرگی است.
در مورد عرضه سهام دولت نیز با توجه به اینکه این اقدام منجر به کوچک شدن دولت میشود درنتیجه اتفاقی خوشیمن خواهد بود چراکه همانطور که پیشتر گفته شد، هرچقدر دولت کوچک باشد برای اقتصاد نیز نتایج بهتری رقم خواهد خورد.
عرضه سهام دولتی اگر باعث شود دولت از سیاستگذاری و از آن نقشی که داشته فاصله بگیرد قطعاً مثبت خواهد بود. البته این شرایط مختص به ایران نیست و در همه جای دنیا دولتها همواره به دنبال تمامیتخواهی بودهاند ازاینرو اگر از این دیدگاه نگاه کنیم و عرضه سهام دولتی را با کمتر شدن تصدیگری دولت مصادف بدانیم، میتوان آن را اتفاقی خوب برای مملکت و اقتصادمان تلقی کرد چراکه هرچقدر دولت کوچکتر شود مفیدتر و مثبتتر خواهد بود.
در بحث قوانین معاملاتی، روند قیمتگذاری سهام عرضه اولیه و حجممبنا نظری در مورد قوانین بورس تهران دارید؟
پیشنهاد مشخصی ندارم اما همانطور که در مورد لزوم کوچکسازی دولت گفته شد، در این خصوص نیز پیشنهاد میشود روند بازار، آزاد گذاشته شده و بهاصطلاح بازار به بازار سپرده شود و اینطور نباشد که در زمان رشد قیمت نگران شده و فرایندها را متوقف کنیم و یا در زمان کاهش بازار اقدامات محدودکننده در نظر بگیریم.
به نظر میرسد هرچقدر آییننامهها، دستورالعملها و قوانین به سمتی برود که مداخله و دخالت در بازار کمتر شود، بورس پویاتری خواهیم داشت. باید بپذیریم که همواره در بلندمدت خودتنظیمی بازار بسیار بهتر است تا اینکه توسط نهادی نظارت شده و محدود شود. اگر اجازه دهیم مکانیسم بازار روند آن را کنترل کند قطعاً نتیجه بهتری خواهیم گرفت و هرچقدر بتوانیم مداخلهها را کم کنیم بهتر است. در نظر داشته باشید که کاهش مداخلات از اهمیت نهادهای نظارتی کم نمیکند و هدف از ارائه چنین پیشنهادهایی کاهش قدرت و اهمیت نهادهای نظارتی نیست بلکه هدف حمایت از بازار است.
شیوع ویروس کرونا تأثیر کمی بر بازار سرمایه ایران داشت. شما بازار سرمایه را در این دوران و در دوران پساکرونا چطور ارزیابی میکنید؟
از دید من کرونا اتفاقی بود که کمی بازار سرمایه را تحت تأثیر قرار داد و اگرچه اظهارنظر در مورد این موضوع، امری تخصصی است اما خیلی امیدوار هستم که تا ۳ ماه دیگر بهطورکلی همه اثرات ناشی از آن از بین رفته باشد و اقتصاد و کسبوکارها به روال عادی خود بازگردد.
سال ۹۹ را برای کدامیک از گروههای صنایع بورسی مثبت ارزیابی میکنید؟
بهطورکلی همه صنایع روند خوبی خواهند داشت بهخصوص صنعت واسطهگری مالی و بانکها را برای امسال و سال ۱۴۰۰ بسیار مثبت ارزیابی میکنم.
آیا توصیهای به سهامدارانی که بهتازگی وارد بازار سرمایه شدهاند دارید؟
توصیه من به افراد تازهوارد این است که توجه داشته باشند بورس یک جریان پیوسته و مداوم سرمایهگذاری است و عقلانیت همیشه حرف اول را در این بازار زده است.
ما متأسفانه در گذشته افراد زیادی دیدهایم که بهصورت مقطعی وارد بازار شده و درنهایت با خاطرات بدی خارجشدهاند. سرمایهگذاران باید بپذیرند که بورس بههیچوجه قمار نیست و هر سهمی که خریداری میشود باهدف و انگیزه دریافت سود و ارزش خریداری میشود. برخی از شرکتهایی که در حال حاضر معامله میشوند ارزششان نصف ارزش واقعیشان است اما درعینحال باید در نظر داشته باشند که برخی شرکتها نیز وزنشان در بورس آنطور که به نظر میرسد، زیاد نیست و نباید هیجانی تصمیمگیری کنند.
تازهواردها تا آنجا که امکان دارد بهتر است از طریق صندوقهای سرمایهگذاری و با بهرهگیری از راهنمایی افراد متخصص وارد بازار شوند. خوشبختانه در حال حاضر سبدگردانان زیادی در بورس فعالیت میکنند ضمن اینکه توصیه میکنم حتماً داراییشان را توزیع کنند و اگر قصد دارند از طریق سرمایهگذاری مستقیم، لذت خریدوفروش را نیز به دست بیاورند، تنها بخشی از سرمایه خود را از این طریق وارد بازار کنند و بخش اصلی سرمایه خود را به دست متخصصان بسپارند.