خانه سخن سردبیر تأمین مالی بخش مولد اقتصاد، مأموریت اصلی بازار سرمایه
تأمین مالی بخش مولد اقتصاد، مأموریت اصلی بازار سرمایه
0

تأمین مالی بخش مولد اقتصاد، مأموریت اصلی بازار سرمایه


اهمیت رشد سرمایه‌گذاری در هر کشور بدان حدی است که از آن به‌ عنوان پیش‌شرط قطعی رشد و توسعه‌ی اقتصادی یاد می‌کنند. شیوه‌هایی نیز که جوامع مختلف برای تأمین مالی پروژه‌های سرمایه‌گذاری ابداع یا انتخاب می‌کنند، نقش مهمی در تسهیل سرمایه‌گذاری و در نتیجه، تسریع توسعه‌ی اقتصادی آن جوامع ایفا می‌کند. میزان محبوبیت روش‌های مختلف تأمین منابع مالی با توجه به شرایط اقتصادی و بسترهای قانونی و مقرراتی در کشورهای مختلف، متفاوت است. برخی از این روش‌ها در طول زمان از چرخه‌ی تأمین مالی خارج شده‌ و برخی دیگر نیز تکامل‌ یافته‌تر شده‌اند و در حال حاضر توسط بنگاه‌های اقتصادی و دولت‌ها در صنعت تأمین مالی استفاده می‌شوند. اما به طورکلی نیاز اقتصادهای رو به رشد به شکل‌های جدیدی از مؤسسات سرمایه‌گذاری برای تأمین مالی برخی از پروژه‌های سرمایه‌گذاری که برای بانک‌های تجاری بیش از حد بلندمدت یا ریسکی هستند، یکی از مهم‌ترین نیروهای محرکه رشد بازار سرمایه بوده است.
بازار سرمایه از سازوکارهای مهم پیش ‌روی نظام‌های اقتصادی کنونی جهان برای جذب و تخصیص بهینه منابع پس‌اندازی اقتصاد ملی به مصارف سرمایه‌گذاری است. این بازار در فرایند توسعه اقتصاد ملی از اهمیت زیادی برخوردار است به‌ گونه‌ای که میزان فعالیت و اهمیت بازار سرمایه با درجه توسعه‌ یافتگی اقتصاد ملی رابطه‌ای همسو دارد. در واقع، نقش بازار سرمایه در گردآوری نقدینگی غیرمولد و هدایت منابع پس‌اندازی به‌ سوی مصارف سرمایه‌گذاری و تأمین مالی فعالیت‌های اقتصادی مولد، جلب مشارکت مردمی در عمران ملی، ارتقا و گسترش بنیان‌های مالکیت مردمی، جلوگیری از گسترش اقتصاد غیر رسمی و فرار سرمایه، جذب سرمایه‌های خارجی، کاستن از فشار کسری بودجه دولت و کمک به رشد اقتصادی انکارناپذیر است. در واقع بازار سرمایه حلقه‌ی ارتباطی بخش پولی با بخش واقعی اقتصاد است که رشد بخش واقعی و توسعه اقتصادی را تسهیل می‌کند. از این‌ رو تعریف بازار سرمایه در متون علمی، بازاری است که تأمین مالی میان‌مدت و بلند‌مدت می‌تواند در آن تحقق یابد. بازار سرمایه با ارائه طیفی از ابزارهای مالی، بنگاه‌های اقتصادی را قادر به تجمیع، قیمت‌گذاری و پوشش ریسک می‌کند. این بازار با فراهم کردن معاملات دارایی‌هایی که از نظر بازدهی، نقدشوندگی و ریسک جذاب هستند، عاملان اقتصادی را تشویق به پس‌انداز از طریق ابزارهای مالی می‌کند که این امر برای دولت و مؤسسات خصوصی که نیاز به سرمایه‌های بلندمدت دارند بسیار ضروری است؛ بنابراین می‌توان گفت که بازار سرمایه شبکه‌ای از مؤسسات مالی تخصصی، سازوکارها، فرایندها و زیر ساخت‌هایی است که به طرق مختلف عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان سرمایه‌های میان‌مدت و بلندمدت را برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های توسعه‌ای اقتصاد گرد هم می‌آورد.
بنابراین فلسفه وجودی و هدف اصلی بازار سرمایه، تسهیل تأمین مالی است و سایر اهداف ازجمله افزایش نقدشوندگی، شفافیت اطلاعاتی، فراهم کردن بازار عادلانه معاملاتی و جلوگیری از تخلف‌های معاملاتی، حفظ منافع سرمایه‌گذاران، مدیریت و کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و اطمینان از هدایت صحیح سرمایه‌ها به تأمین مالی طرح‌های سودده، اهدافی میانی هستند که تحقق آن‌ها، رسیدن به هدف غایی را تسریع و تسهیل می‌کند. اگر چه تأمین مالی می‌تواند از بازار پول نیز انجام شود اما صرف‌نظر از اینکه هدف بازار پول، تأمین مالی کوتاه‌مدت است، تأمین مالی از بازار سرمایه دارای مزایای متعددی ازجمله معافیت‌های مالیاتی، نقدشوندگی و شفافیت است.
در حال حاضر، با توجه به وضعیت خاص کشورهای در حال‌ توسعه و کمبود منابع مالی در این کشورها، نحوه‌ی تأمین مالی لازم برای اجرا و پیاده‌سازی پروژه‌ها و بهره‌برداری از محصولات و خدمات آن‌ها از مهم‌ترین چالش‌هایی است که این کشورها با آن مواجه‌اند. در گذشته، تأمین منابع مالی مورد نیاز بنگاه‌ها و پروژه‌های زیربنایی بیش از هر چیزی متکی بر سیستم بانکی بود و بخش بزرگی از منابع مالی موردنیاز آن‌ها توسط وام بانکی تأمین می‌شد. با این‌ وجود، در ایران در چند سال اخیر بازارهای تأمین مالی تا حدودی گسترش‌ یافته و بازار سرمایه نیز با معرفی ابزارها و نهادهای مالی نوین نقش پر رنگ‌تری در تأمین منابع مالی ایفا می‌کند. تلاش چشمگیر مقام‌های اقتصادی کشورمان در سال‌های اخیر و فعالیت‌های گسترده مسئولین بازار سرمایه برای توسعه‌ی بازاری فراگیر، قاعده‌مند و کارآمد و فراهم کردن جایگاهی سزاوار در اقتصاد ملی برای بازار سرمایه بیانگر توجه آنان به نقش این بازار است. افزایش نقش بازار سرمایه در تأمین مالی واحدهای اقتصادی، ایجاد انواع نهادها و ابزارهای مالی جدید، تدوین قوانین و مقررات فراگیر و در کل توسعه روزافزون بازار سرمایه در سال‌های اخیر از پیامدهای حمایت‌های همه‌جانبه مسئولین ارشد کشور، از بازار سرمایه بوده است. گروه اقتصادی دولت و مسئولان بازار سرمایه در تلاش هستند تا از طریق تسهیل در قوانین و مقررات و ایجاد هماهنگی میان ارکان بازار سرمایه بتوانند از ظرفیت‌های بالای بازار سرمایه برای تأمین مالی بنگاه‌ها و پروژه‌های زیرساختی بهره گیرند.
در سال‌های اخیر برخی تحولات و چالش‌ها در تأمین منابع مالی از بازار پول، سبب توجه بیش از پیش و روزافزون به بازار سرمایه شده است؛ به‌گونه‌ای که بازار سرمایه نه‌ تنها به جایگاه شایسته خود در تأمین مالی میان‌مدت و بلندمدت نزدیک‌تر شده است بلکه در عرصه تأمین مالی کوتاه‌مدت نیز رشد و توسعه خوبی داشته است. یکی از این چالش‌ها، ظرفیت محدود بازار پول در تأمین منابع مالی لازم برای سرمایه در گردش بنگاه‌های تولیدی بوده است. برای جبران این ظرفیت محدود، طرحی با عنوان گواهی اعتبار مولد یا به‌ صورت اختصاری، اوراق «گام» ایجاد شده است. تا پیش از ایجاد این اوراق، بنگاهی که نیاز به سرمایه در گردش برای تأمین نهاده‌های اولیه تولیدی داشت، در مقابل خرید خود از بنگاه تأمین‌کننده‌ی مواد اولیه یک چک صادر می‌کرد و بنگاه تأمین‌کننده مواد اولیه می‌توانست با استفاده از ساز و کار فروش دین، چک دریافتی خود را نزد بانک نقد کند. این فرایندِ تأمین سرمایه در گردش، منوط به وجود منابع مازاد و قابل تخصیص در بانک است. با افزایش نیاز بنگاه‌ها به سرمایه در گردش در پی افزایش قیمت نهاده‌های تولید، تخصیص منابع بانکی به بنگاه‌های تولیدی با محدودیت مواجه می‌شود که در این شرایط اوراق گام برای بهره‌مندی از ظرفیت بازار سرمایه طراحی شد. در این الگو، بانک به‌ جای تأمین مستقیم سرمایه در گردش از منابع تحت اختیار خود، گواهی ضمانت شده‌ای منتشر می‌کند که در بورس عرضه شده و سرمایه‌گذارانی که به دنبال بازدهی با ریسک اندک هستند می‌توانند اوراق مذکور را خریداری کنند. انتشار اوراق گام، سر رسید کوتاه‌مدت و کمتر از ۹ ماه دارد و لذا برای تأمین سرمایه در گردش مورد استفاده قرار می‌گیرد. انتشار این اوراق، تحولی مؤثر در طراحی ابزارهای نوین مالی اسلامی بوده و با بهره‌گیری از ظرفیت بازار سرمایه در تأمین مالی کوتاه‌مدت، عرصه‌ای جدید پیش روی بازار سرمایه در نقش‌آفرینی بیشتر در توسعه اقتصادی می‌گشاید. علاوه ‌بر این، از آنجا که انتشار اوراق گام مستلزم ارتباط مستقیم میان سیستم معاملات و تسویه و پایاپای بورس با بانک مرکزی و بانک‌های تجاری است، با افزایش تعامل میان بازار سرمایه و بازار پول، نوید بخش بهبود و ارتقای هماهنگی در سیاست‌گذاری‌های بازار پول و بازار سرمایه به‌ عنوان ارکان بازار مالی است.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *