خانه گپ‌و‌گفت آشنایی با اساتید حوزه مالی دانشجویان به یادگیری سرفصل‌های تخصصی مالی اهتمام بیشتری بورزند
دانشجویان به یادگیری سرفصل‌های تخصصی مالی اهتمام بیشتری بورزند

دانشجویان به یادگیری سرفصل‌های تخصصی مالی اهتمام بیشتری بورزند


عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد

دانشجویان به یادگیری سرفصل‌های تخصصی مالی اهتمام بیشتری بورزند

در این قسمت از سری گفت‌وگوهای ماهنامه «بورس» با محوریت آشنایی با اساتید مالی کشور، در خدمت آقای دکتر ساسان مهرانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هستیم. ایشان جز نخستین افرادی هستند که در مقطع دکترای حسابداری دانشگاه تهران پذیرفته شده‌‌اند و اولین نفری می‌باشند که در این مقطع از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده است.
وی معتقد است مهم‌ترین مقطع در حوزه مالی، مقطع لیسانس (کارشناسی) می‌باشد زیرا پایه و اساس این حوزه محسوب می‌شود چون سرفصل‌های کاربردی‌تر را تدریس می‌کنند.
اصلی‌ترین دغدغه ایشان برای دانشجویان این است که دروس این حوزه را به‌صورت سطحی و حفظی یاد نگیرند زیرا بعداً در بازار کار دچار مشکل می‌شوند و می‌فرماید دانشجو باید به‌صورت اساسی مطالب را فراگیرد و مطمئن می‌باشد افرادی در این حوزه موفق‌تر هستند که هم علم مالی و هم علم حسابداری را بیاموزند چون این ۲علم مکمل و کامل‌کننده یکدیگرند.
در ادامه مشروح این گفت‌وگوی خواندنی ارائه شده است.

آقای دکتر مهرانی به‌عنوان سؤال اول در ابتدا از مسیر تحصیلی خود برایمان بگویید تا خوانندگان ماهنامه بورس بیشتر با شما آشنا شوند و سپس به سؤالاتی که در مورد دانشکده حسابداری و علوم مالی می‌باشد، بپردازیم.
بنده در سال ۱۳۵۷ جهت تحصیل در مقطع کارشناسی وارد دانشگاه تهران شدم و با توجه به رویدادهایی که در آن سال‌ها رخ داد، فارغ‌التحصیلی بنده هم در این مقطع چند سالی به طول انجامید و در نهایت با نمره الف مدرک کارشناسی خود را اخذ کردم. در سال ۱۳۶۹ در همان دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد قبول شدم و در مرداد ۱۳۷۳ از پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود دفاع کردم، سپس در اولین دوره‌ای که دانشگاه تهران دانشجوی دکترا در رشته حسابداری می‌پذیرفت جز ۳نفری بودم که در این دانشگاه در مقطع دکترا قبول شدند و وقتی مدرک دکترای خودم را اخذ کردم اولین نفری بودم در دانشگاه تهران که ابتدا به‌عنوان دانشجو و سپس بعد از گذراندن مقاطع تحصیلی در همین دانشگاه به‌عنوان عضو هیئت علمی جذب و شروع به خدمت کردم.
به یاد دارم در شروع ۴ الی ۵ نفر بودیم و الان این تعداد به ۱۲ نفر افزایش پیدا کرده است. بنده معتقدم در دانشگاه‌ها باید به جانشین پروری اهمیت داده شود و از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان مقطع دکترا برای تدریس و… کمک گرفته شود که متأسفانه در سال‌های قبل در این مورد خیلی کوتاهی شده بود ولی خوشبختانه به‌تازگی با برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته، قدم‌های خوبی در این راستا برداشته شده است البته یکی از مشکلات دانشگاه تهران میزان سهمیه اساتیدی است که به‌عنوان هیئت علمی، می‌توان در دانشگاه جذب کرد، به‌طور مثال این مقدار برای دانشکده حسابداری و علوم مالی، سالی ۱نفر است. آن هم با موانع بسیاری که بر سر راه وجود دارد و امیدوارم با بررسی و چاره‌اندیشی این مشکل رفع شود.

با توجه به اینکه شما مدیرگروه حسابرسی و حسابداری دانشکده حسابداری و علوم مالی دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران هستید، ادغام علوم حسابداری و مالی را اقدامی صحیح می‌دانید؟ با توجه به بررسی که داشتیم دانشگاه تهران اولین دانشگاهی هست که چنین اقدامی انجام داده است.
بله؛ مطمئناً خیلی از دانشگاه‌های دیگر در آینده نه‌چندان دور از این مدل چارت دانشگاه تهران الگوبرداری می‌کنند، البته خیلی قبل‌تر دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده‌ای با عنوان حسابداری و مدیریت داشت که مدتی بعد تغییر نام داد.دانشگاه تهران جزنخستین دانشگاه‌هایی است که حسابداری و علوم مالی را در کنار هم قرار داده تا مکمل هم شوندو به نظر بنده که سالیان سال در دانشگاه برای همین حوزه تدریس می‌کنم این کار صحیح است. زیرا حسابداری و مالی از هم جدا نیستند و نقاط مشترک زیادی دارند. به‌طور مثال دانشجویان وقتی پایان‌نامه‌ای تهیه می‌کنند، بارها شده است که ما از دوستان مالی کمک گرفته‌ایم به‌خصوص اگر تحقیقات و پژوهش‌ها در مورد بورس باشد، در خیلی از موارد هم اگر تحقیقات و پژوهش‌ها در مورد حسابداری باشد دوستان مالی از گروه حسابداری و حسابرسی به‌عنوان داور و … کمک می‌گیرند در نتیجه این دو جدا از هم نیستند بلکه کامل‌کننده یکدیگر هستند و این ادغام صحیح است و حتی پیشنهاد می‌کنم دانشجو از هر دو علم مطلع باشد، به‌طور مثال دانشجوی رشته حسابداری نباید صرفاً فقط به یادگیری سرفصل‌های این رشته بسنده کند و می‌بایست علوم مالی را نیز بیاموزد، همچنین در مورد مدیریت استراتژیک، اصول و فنون مذاکره، علوم اقتصادی، علوم رفتاری و …..که برای موفقیت در هر حوزه‌ای لازم است، اطلاعات داشته باشد. در مورد دانشجویان مالی هم این موضوع صدق می‌کند و آنها هم باید از علوم حسابداری اطلاعات کافی و وافی به دست آورند. به همین دلایل مطمئن هستم ایجاد این دانشکده جدید تجربه موفقی را به دنبال دارد و اگر دانشجویی این موارد مهم را در نظر بگیرد، قطعاً فردی موفق می‌شود.

قدمت رشته حسابداری و علوم مالی در دانشگاه تهران برای چه سال‌هایی می‌باشد؟
رشته حسابداری در دانشگاه تهران، سال ۱۳۴۳ تشکیل شد که ابتدا نیز در دانشکده حقوق تدریس و ۲ سال بعد در دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی قرار گرفت. رشته علوم مالی هم حدوداً در سال ۱۳۸۲ در این دانشگاه ایجاد شد.

آقای دکتر مهرانی با توجه به سابقه تدریسی که در حوزه علم حسابداری دارید بفرمایید آیا سرفصل‌های ارائه‌شده این حوزه در دانشگاه‌های ایران با دانشگاه‌های معتبر جهان همخوانی دارد؟
بله؛ طبق مصوبه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کلیه دروسی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند هر ۵سال یک‌بار مورد بازبینی قرار می‌گیرند، در دانشگاه تهران هم همین‌طور می‌باشد و هر ۵سال یک‌بار سرفصل‌های دروس دانشگاه‌های معتبر دنیا موردبررسی قرار می‌گیرد، تا از تغییر و تحولات آنها مطلع ‌شویم و سپس متناسب با نیازهای کشور، سرفصل‌های مورد نیاز را در اینجا پیاده‌سازی می‌کنیم. شایان ذکر است که سیستم آموزشی ما بیشتر به سیستم آموزشی کشور آمریکا شبیه می‌باشد.

بفرمایید چه برنامه‌ای جهت توسعه گروه حسابداری و حسابرسی دارید؟
بنده معتقدم باید به ۲صورت توسعه انجام گیرد. نخست توسعه به‌صورت کمّی، یعنی ایجاد رشته‌ها و گرایش‌های جدید در این حوزه مانند رشته حسابداری مدیریت یا حسابداری بخش عمومی که مشتری این نوع گرایش خزانه‌داری کل کشور و وزارت امور دارایی و اقتصادی می‌باشد یا حسابداری با گرایش مالیاتی که مشتری این گرایش هم سازمان امور مالیاتی می‌باشد.
سیاست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بر این اصل هست که در مقطع لیسانس و دکترا فقط رشته حسابداری و در مقطع ارشد گرایش‌ها و حتی رشته‌های مرتبط با این علوم تدریس شود که اصطلاحاً به این سیاست، سیاست لوزی می‌گویند، یعنی متنوع کردن و شاخ و برگ دادن رشته‌ها با ایجاد گرایش جدید که عرف بر این است در مقطع ارشد این اتفاق رخ دهد.

البته رشته‌های جدیدی مثل حسابداری دادگاهی و یا میان رشته‌ای هم ایجاد کردیم که باعث می‌شود فارغ‌التحصیل هم مسائل مربوط به حوزه حسابداری را بداند و هم با علم حقوق آشنایی داشته باشد.
دوم به‌صورت کیفی که بیشتر به تهیه منابع درسی برای ایجاد این رشته‌ها و گرایش‌های جدید و همچنین استفاده از اساتید مجرب و متخصص در این زمینه‌ها می‌پردازد.

شما به‌عنوان مدیر گروه رشته حسابداری و حسابرسی تعداد واحدهای این رشته را مناسب می‌دانید؟
خیر؛ متأسفانه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری معتقد است که تعدادی از این واحدهای درسی می‌بایست کاهش یابد درصورتی‌که با توجه به نیاز بازار، بنده و خیلی از همکاران مدرس بر این باوریم که تعداد واحدهای درسی در این رشته به‌اندازه کافی نیست و لازم است افزایش پیدا کند. به‌طور مثال برای دانشجویان درس بانکداری تدریس نمی‌کنیم در صورتیکه اکثر شاغلین در بانک‌ها فارغ‌التحصیل رشته حسابداری هستند، همین مشکل در مورد بازار سرمایه و بیمه هم می‌باشد.
همچنین تعداد واحدهای که به اقتصاد دولتی مربوط می‌شود بسیار کم است، در صورتیکه بخش عظیمی از اقتصاد ایران مبتنی بر اقتصاد دولتی است.
ناگفته نماند که تغییرات مثبتی در این زمینه هم داشتیم. مثلاً درس «مالیاتی» که ۲واحدی بوده، به ۲ درس ۲واحدی مالیاتی ۱ و ۲ تبدیل شده است یا درس ۴ واحدی حسابداری بخش عمومی که به ۲ درس ۳ واحدی حسابداری بخش عمومی ۱ و ۲ تبدیل شده است و بهتر است این تغییرات مثبت افزایش یابد، چون موضوع مهمی است و باید حتماً موردبررسی قرار گیرد.
زیرا همان‌طور که قبل‌تر گفتم امکان دارد دانشجو وارد بازار کار و به سمت اشتغال در حوزه صنعت، بانکداری، بازار سرمایه و … حرکت کند، به خاطره همین باید حداقل با موضوعاتی که به مباحث شغل‌هایی که با حوزه حسابداری در ارتباط هستند، آشنا باشد.

با توجه به سابقه تدریسی که در این حوزه دارید بفرمایید در رشته حسابداری کدام موضوع هنوز مغفول مانده است ؟
زمینه فعالیت در این رشته بسیار گسترش پیدا کرده است، به‌طور مثال حوزه بانکداری، بازار سرمایه و … در ایران وسیع شده است و با توجه به اینکه تغییر و تحولات به‌صورت لحظه‌ای و آنی رخ می‌دهد می‌بایست دانش خودمان را به‌روزرسانی کنیم.
ولی مهم‌ترین موضوعی که به نظر بنده هنوز مغفول مانده و جای کار فراوان دارد، ارتباط حوزه علم حسابداری با موضوع صنعت می‌باشد. نیازهای صنعت باید در این حوزه شناسایی شود، البته تا حدودی اقداماتی در این زمینه انجام شده است ولی با توجه به نیازهای صنعت، هنوز کافی نیست.

آیا حوزه مالی به‌ویژه رشته حسابداری طرفداران زیادی دارد؟
بله رشته حسابداری طرفداران زیادی دارد که مایل هستند در این حوزه درس بخوانند، آماری به بنده رسیده است که بیان می‌کند ۱۱/۷۶ درصد از کل دانشجویان به‌استثنای دانشجویان رشته‌های پزشکی، همگی حوزه حسابداری و مالی را انتخاب کرده‌اند. تمامی دانشگاه‌های دولتی، آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی‌ها در تمام شهرستان‌ها نیز دارای رشته حسابداری هستند، چون بازار کار جذابی دارد و باعث می‌شود افراد راغب شوند در دانشگاه رشته حسابداری و ذیل این حوزه را انتخاب کنند.
در دهه ۷۰ مقطع ارشد رشته حسابداری فقط دانشگاه‌های تهران، شهید بهشتی، تربیت مدرس و علامه طباطبایی پذیرش دانشجو داشتند و حتی در دانشگاه‌های آزاد نیز فقط تهران مرکز بود که در این مقطع دانشجو ثبت‌نام می‌کردند و یا در مقطع دکترا سال ۱۳۷۹ فقط ۲ دانشگاه دانشجو پذیرش می‌کردند آن هم با ظرفیت ۳ تا ۵نفر که به یاد دارم می‌گفتند این تعداد هم زیاد است ولی الان به هر دانشگاهی که مراجعه می‌کنید رشته حسابداری در هر ۳ مقطع را دارند و به تعداد زیادی دانشجو پذیرش می‌کنند.

آیا رغبتی بین دانشجویان برای پذیرش در گرایش‌های مختلف دیگر حسابداری وجود دارد ؟
سؤال بسیار خوبی را مطرح کردید. متأسفانه در این مورد نگرانی‌هایی وجود دارد، چون آنهایی که در رشته‌هایی مثل حسابداری مالیاتی یا حسابداری بخش عمومی پذیرفته می‌شوند، اغلب انتخاب رشته اولشان در تمام دانشگاه‌های تراز اول ایران حسابداری می‌با‌شد(رتبه‌های ۱ تا ۱۰همگی رشته حسابداری را انتخاب می‌کنند) و سپس رشته‌های حسابرسی و حسابداری بخش عمومی و…(از رتبه ۱۰۰ به بعد) است. یعنی ترجیح دانشجویان توانمندتر رشته حسابداری می‌باشد و همانطور که گفتم نگرانی در این مورد وجود دارد.
این تابو باید شکسته شود زیرا همان‌قدر که کشور به حسابدار نیاز دارد به حسابرس و گرایش‌های دیگر حسابداری نیز نیازمند است و حتی چه‌بسا ورود به گرایش‌های جدید راحت‌تر و برای رسیدن به موفقیت، راه هموارتر باشد.
دانشگاه تهران آیا تعاملی با دانشگاه‌های داخل کشور دارد؟
بله؛ تقریباً در مباحثی که به سمینار و همایش مربوط می‌شود با دانشگاه‌های دیگر ازجمله دانشگاه‌های الزهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی تعامل داریم ولی ناگفته نماند که می‌بایست این تعامل‌ها و فعالیت‌هایی که منجر به ارتباطات بیشتر و تبادل اطلاعات می‌شود را افزایش داد.

با دانشگاه‌های مطرح دنیا آیا ارتباط داریم؟
خیر؛ آن‌طور که بایدوشاید ارتباط نداریم. امیدوارم مشکلات کمتر شود و امکان تعامل با دانشگاه‌های خارج از کشور ایجاد شود.
انتظار می‌رود مسئولین قدم‌های مؤثری در ارتباط‌گیری و ایجاد تعامل با دانشگاه‌های مطرح دنیا بردارند، ایده‌هایی نیز مطرح می‌باشد.
مثلاً در مقطع ارشد دانشجویان یک ترم در ایران و یک ترم هم در خارج از کشور درس بخوانند، زیرا باعث می‌شود در کشور دوم از پیشرفتی که در حوزه علم موردنظر داشته‌اند مطلع شویم و با جدیدترین و به‌روزترین جزوات و سرفصل‌های موجود آشنا شویم و یا هنگام تهیه پایان‌نامه از ۲ استاد راهنما که یکی از آنها جز اساتید ایرانی و دیگری جز اساتید خارجی باشد، استفاده کنیم.
بنده و همکارانم فقط می‌توانیم این درخواست را از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری داشته باشیم، ولی از طریق این تریبونی که زحمت کشیدید و در اختیارم گذاشتید اعلام می‌کنم هر ارگان و نهادی که می‌تواند به موضوعاتی از این قبیل کمک کند، حتماً این کار را انجام دهد چون واقعاً به نفع کشور است.
البته ناگفته نماند در حوزه حسابداری اساتید ایرانی که در دانشگا‌ه‌های خارج از کشور تدریس می‌کنند ازجمله، آقایان دکتر رضایی و بزاز از کشور آمریکا، آقای دکتر همایون از کشور سوئد و آقای دکتر یزدی از کشور انگلیس همیشه به ما لطف داشته و دارند و با ارائه اطلاعات و ارسال به‌روزترین تحقیقات و مقالات در افزایش سطح سواد این حوزه به دانشجویان کمک کرده‌اند.

به نظر شما در سطح بین‌الملل بهتر است در این حوزه با کدام کشور این تعاملات را آغاز کنیم.
به نظرم با کشورهایی مثل انگلیس که در حوزه حسابداری دارای سطح علمی بالاتری نسبت به بقیه کشورهای اروپایی می‌باشد بهتر است این تعاملات را شروع کنیم و اگر امکانش نبود حتی تعامل با کشورهایی مثل پاکستان، هندوستان، مالزی و … می‌تواند بسیار مفید و سازنده است.
آیا خارج از ایران هم به میزان داخل ایران، مدرک تحصیلی برایشان مهم است؟
در همه کشورها مدرک تحصیلی را مهم می‌دانند اما نه به‌اندازه‌ای که در ایران به آن اهمیت می‌دهند، آنها معتقدند می‌بایست همراه با مدرک تحصیلی نیز دوره‌های آموزشی مرتبط با همان مدرک هم گذرانده شود و چه‌بسا بر این باورند که دوره‌های آموزشی تکمیل کننده مدرک تحصیلی هستند، وگرنه به افرادی که صرفاً فقط مدرک دکترا دارند پیشنهاد می‌کنند در دانشگاه کارهای تحقیقاتی و پژوهشی انجام دهند.

چه توصیه‌ای به افرادی که تازه می‌خواهند وارد این حوزه شوند، دارید.
توصیه من به دوستانی که تازه می‌خواهند وارد این حوزه شوند این است که حتماً در یادگیری دروس مقطع کارشناسی (لیسانس) مخصوصاً دروس تخصصی اهتمام لازم بورزند.
با توجه به دوره‌ها و کلاس‌های تست‌زنی که هم‌اکنون در کشور وجود دارد شاید افراد فقط توانایی جواب دادن سؤالات تستی را داشته باشند و بنیه علمی خوبی نداشته باشند و وقتی در کلاس حاضر می‌شوند از سطح علمی پایینی برخوردار هستند که باید به‌مرور این عیب را برطرف کنند و تنها راه‌حلش همان‌طور که گفتم توجه خاص به مقطع لیسانس می‌باشد زیرا پایه و اساس این حوزه، دروس مقطع لیسانس هست و آنجاست که دانشجو باید تقویت شود تا پخته شود.

به‌عنوان سؤال آخر بفرمایید چه دغدغه‌ای در مورد این حوزه دارید.
دغدغه بنده این است که دانشجویان گرامی بیشتر به درس خواندن اهمیت دهند، زیرا وقتی دانشجو از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود می‌بایست مطلبی یاد گرفته باشد و این مهم با اهمیت دادن دانشجویان به دروس و تلاش بسیار بنده و همکارانم هنگام تدریس محقق می‌شود.
از تمام نهادها و ارگان‌هایی که هرکدام به نحوی با دانشگاه‌هایی که در حوزه مالی فعال هستند هم درخواست کمک دارم تا ان‌شاءالله در آینده افرادی تربیت شوند که در این حوزه به کشور کمک کنند، ما به تعامل نیاز داریم و زمانی که این تعامل باشد مطمئناً می‌توانیم موفق عمل کنیم. در غیر این صورت اگر هرکدام از ما جداگانه ساز خودمان را بزنیم موفق نخواهیم شد.
همان‌طور که مشاهده می‌کنید متأسفانه دانشجو در ایران وقتی فارغ‌التحصیل می‌شود به دلیل نبود امکانات بلافاصله از کشور خارج می‌شود و این اتفاق با توجه به هزینه‌ای که شده است بسیار تلخ و غیرقابل جبران می‌باشد. باید قدر دانشجوها که به‌نوعی فرزندان ما محسوب می‌شوند را بیشتر بدانیم و شرایط ایده آل برایشان فراهم کنیم تا در ایران به هدف‌هایشان برسند.
از شما هم تشکر می‌کنم که این وقت را در اختیار بنده گذاشتید.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *