خانه سخن سردبیر الزامات و چالش‌های بازارگردانی
الزامات و چالش‌های بازارگردانی
0

الزامات و چالش‌های بازارگردانی


در تحقیقات متعددی به پایین بودن نقدشوندگی و حجم معاملات به‌عنوان یکی از مشکلات بازارهای نوظهور اشاره شده و استقرار فعالیت بازارگردانی به‌عنوان راهکاری مهم برای افزایش حجم و ارزش معاملات و بهبود نقدشوندگی مورد تأکید قرار گرفته است. فعالیت‌ بازارگردانی بر روی انواع اوراق بهادار در حال حاضر به امری ضروری در بورس‌های جهانی تبدیل شده است.
فعالیت ‌بازارگردانی در بورس‌ها در بخش‌های مختلف سهام، اوراق بهادار مشتقه، اوراق با درآمد ثابت و صندوق‌های قابل‌معامله انجام می‌شود. بورس‌ها معیارها و شرایط مختلفی مانند الزامات سرمایه‌ای، امکانات و تجهیزات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، نیروی انسانی و امثال آن را برای نهادهای مالی متقاضی فعالیت بازارگردانی تعیین می‌کنند.
بازارگردان کارگزارمعامله گری است که با هدف افزایش نقدشوندگی و تنظیم عرضه و تقاضا فعالیت می‌کند. در حقیقت وظیفه اصلی بازارگردان سفارش‌گذاری تحت ضوابط و مقررات تعیین‌شده با هدف افزایش نقدشوندگی است؛ این وظیفه با حمایت از سهم در شرایط غیرمتعارف و یک‌طرفه شدن بازار که تحت عنوان بازار‌سازی شناخته می‌شود تفاوت بنیادی دارد.
در بازارهای مالی انواع مختلفی از بازارگردان به‌منظور ایجاد بازار نقدشونده وجود دارند. بازارگردانان با عناوین مختلفی مانند بازارگردان، بازارگردان منتخب، بازارگردان ویژه، حامی منتخب، نقدکننده‌ی تکمیلی و …، مطابق با وظایف و اختیارات تصریح‌شده در قوانین و مقررات بورس‌ها فعالیت می‌کنند. البته وجه اشتراک آنها به نتایج کارکردشان که تقویت و بهبود کیفیت بازار است برمی‌گردد.
در بازار سرمایه کشورمان نیز فعالیت بازارگردانی با ابلاغ دستورالعمل بازارگردانی در بورس تهران در سال ۱۳۸۸ آغاز شد. در ادامه و در سال ۱۳۹۳ با مصوبه تشکیل صندوق‌های اختصاصی بازارگردانی توسعه پیدا کرد.
در سال‌های گذشته بحث بازارگردانی در بازار سرمایه با فراز و نشیب‌هایی مواجه بوده است. در بازار سرمایه کشور علی‌رغم تدوین دستورالعمل بازارگردانی بر اساس استانداردهای رایج بین‌المللی در سالیان گذشته بعضاً الزاماتی برای حمایت از بازار در قالب بازارگردانی اضافه شده است که بیشتر به کلیات بازارسازی و حمایت از سهم نزدیک می‌باشد. البته عموماً این‌گونه بحث‌ها ریشه در فشارهای ناشی از نوسان‌های شدید بازار دارد. این تغییر نگرش بیشتر با هدف حمایت از سهامداران خرد در شرایط نامتعارف بازار و نوسان‌های شدید قیمت سهام در سال‌های اخیر اتفاق افتاد. این نگاه حمایتی به تدوین مقرراتی مبنی بر الزام تمامی نمادها و شرکت‌ها به داشتن بازارگردان منجر شد. البته در رابطه با بحث بازارگردانی اخیراً در ارکان بازار سرمایه بحث‌هایی مبنی بر اصلاح دستورالعمل و جهت‌گیری به سمت توانمندسازی بازارگردان‌ها، درک صحیح مفهوم بازارگردانی و در نظرگرفتن وظیفه‌هایی چون سفارش‌گذاری درست مطرح شده است.
اخیراً برای بازارگردانی بحث «طبقات نقدشوندگی» طرح شده است. در حقیقت طبقات نقدشوندگی برای تعیین حداکثر دامنه مظنه‌ای که بازارگردان می‌تواند با آن فعالیت داشته باشد مطرح شده است. با توجه به اینکه این طرح، سهام شرکت‌ها را در طبقات مختلفی از نظر نقدشوندگی دسته‌بندی می‌کند، به این ترتیب حداکثر دامنه مظنه با طبقات نقدشوندگی ارتباط پیدا می‌کند. در همین راستا در بورس تهران هم سعی شده است با تعیین طبقات نقدشوندگی برای سهام شرکت‌ها به ایجاد تناسب متناظر فی‌مابین پارامترهای بازارگردانی و طبقات نقدشوندگی پرداخته شود.
علی‌ای‌حال در شرایط فعلی به نظر می‌رسد به «تمرکز بر واقعیت‌های اجرایی مفهوم بازارگردانی»، «مشخص نمودن انتظارات منطقی از بازارگردان‌ها»، «جدا کردن بحث حمایت از بازار از موضوع بازارگردانی» و «تمرکز بر اصل ایجاد نقدشوندگی در بازار»، در کنار «ارائه الگوهای سفارش‌گذاری صحیح» و نیز «ایجاد مزیت‌هایی برای بازارگردانان جهت حضور مؤثرتر » و «طبقه‌بندی بازارگردانان و اعطای امتیازات متفاوت برای ایجاد رقابت میان آنها»، برای دستیابی به کیفیت بالاتری از بازار نیاز باشد.
در راستای تحقق موارد فوق‌الذکر، بررسی‌هایی عمیق‌تر جهت اضافه شدن مدل‌های جدید بازارگردانی و نیز شکل‌هایی مختلف و مکمل از مفهوم بازارگردانی همانند برخی از بورس‌های دیگر پیشنهاد می‌شود. امید است این‌گونه تصمیمات به ارتقای بازار سرمایه و جلب اعتماد ذینفعان که البته همراهی و همفکری با ایشان در این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است منجر شود.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *