خانه الفبای بورس نوبل اقتصادی نوبلیست‌های مالـی
نوبلیست‌های مالـی

نوبلیست‌های مالـی


نوبلیست‌های مالـی
ترجمه: دکتر سید محمد هاشمی‌نژاد

جایزه نوبل معتبرترین جایزه علمی است که به یک دانشمند تعلق می‌گیرد. جایزه نوبل در سال ۱۸۹۵، به وصیت کارخانه‌دار و شیمیدان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند، پایه‌گذاری شد. در سال ۱۹۰۱ میلادی، نخستین جوایز بنیاد نوبل اهدا شد. طبق وصیت وی، پنج جایزه به‌طور سالانه در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات و صلح به افرادی تعلق می‌گیرد که بیشترین خدمت را به بشر کرده باشند. اولین جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۰۱ توسط رئیس مجلس نروژ اهدا شد تا این که در سال ۱۹۰۴ کمیته نوبل نروژ تشکیل شد. پنج عضو این کمیته توسط پارلمان نروژ (استورتینگت) گمارده می‌شوند و انجام امور مقدماتی مربوط به داوری و نیز اهدای جایزه صلح نوبل بر عهده این کمیته است. اعضای این کمیته مستقل هستند و به قانون‌گذاران پاسخگو نمی‌باشند. اعضای دولت نروژ حق عضویت در این کمیته را ندارند.
ماهنامه بورس در هر شماره خود یکی از نوبلیست‌های اقتصادی که موضوع پژوهش آنها مرتبط با بازارهای مالی بوده را به مخاطبان گرامی معرفی کند. منبع این نوشته برگرفته از کتاب «برندگان جایزه نوبل اقتصاد» است.

گری بکر

Gary S. Becker

سال دریافت جایزه: ۱۹۹۲
سال تولد: ۱۹۳۰
تابعیت: آمریکا
دانشگاه: شیکاگو
دریافت جایزه به پاس: گسترش دامنه تحلیل‌های اقتصاد ‌کلان به حوزه فراگیری از رفتارها و عکس‌العمل‌های انسانی، شامل رفتارهای غیربازاری

تألیفات:
•بهره‌گیری از تئوری اقتصاد در تجزیه و تحلیل تأثیرات ‌ پیش‌بینی‌‌ها در درآمد
• نقش زنان در اقتصاد و زندگی اجتماعی
• علل رشد اقتصادی

گری بکر در شهر پوتسویل۱ ایالت پنسیلوانیا آمریکا متولد شد. در کودکی به همراه خانواده‌اش به بروکلین نیویورک نقل مکان کرد و تا پایان ‌دوره دبیرستان در همین شهر به تحصیل مشغول بود. او به هندبال علاقه وافری داشت، اما در تحصیلات نیز همواره بهتر از دیگران بود. پدر گری با اینکه تا کلاس هشتم بیشتر درس نخوانده بود، اما به اخبار سیاسی و اقتصادی علاقه داشت. همزمان با کهولت سن، پدر گری بینایی خود را به‌تدریج از دست داد؛ از‌این‌رو، گری مجبور بود اخبار مربوط به بورس و دیگر تحولات مالی را برای او بخواند.
شاید همین اتفاق بود که باعث شد گری به اقتصاد علاقه‌مند شود. او سپس به ریاضیات روی آورد و تا پایان دوره دبیرستان از دانش‌آموزان ممتاز در این درس بود. در هفده ‌سالگی وارد دانشگاه پرینستون شد و به تحصیل در رشته اقتصاد پرداخت. وی از این دوران این‌گونه یاد می‌کند: «برای اینکه هزینه دانشگاه را کاهش دهم و در حداقل زمان ممکن مدرک کارشناسی خود را دریافت کنم، تصمیم گرفتم دوره چهار ساله را در کمتر از سه ‌سال به پایان رسانم.» گری که دوست داشت رشته تحصیلی‌اش در حل مسائل و مشکلات جامعه سودمند باشد، سال سوم‌ دانشگاه از تحصیل در رشته اقتصاد روی گرداند، زیرا تصور می‌کرد که با ادامه این مسیر، خواسته‌اش برآورده نخواهد شد. از‌این‌رو، پس از سه ‌سال تحصیل شبانه‌روزی، به جامعه‌شناسی تغییر رشته داد و یک سال بعد در آن رشته فارغ‌التحصیل شد. اندکی بعد دریافت که رشته جامعه‌شناسی بسیار دشوار است، بنابراین یک ‌بار دیگر به اقتصاد روی آورد و برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ‌ارشد وارد دانشگاه شیکاگو شد. در سال ۱۹۵۱ و در اولین سال تحصیل در این مقطع، پس از شرکت در کلاس درس میلتون فریدمن از اقتصاددانان و اساتید وقت دانشگاه شیکاگو، شیفته اقتصاد شد. فریدمن معتقد بود تئوری اقتصاد به‌مثابه یک بازی نیست که صرفاً دانشگاهیان باهوش بتوانند از پس آن برآیند، بلکه ابزار قدرتمندی است که می‌توان با آن واقعیات جهان را ارزیابی و تجزیه و تحلیل کرد.
در سال ۱۹۵۲، گری بکر نتایج تحقیقات خود را در دانشگاه پرینستون در قالب دو‌ مقاله گردآوری و ارائه کرد و در ادامه با همکاری دکتر فریدمن، تحقیقات جدیدی را شروع کرد که در نهایت در سال ۱۹۵۶ به تدوین رساله دوره دکتری او ختم شد. این رساله بعدها به‌شکل کتابی با عنوان «بهره‌گیری از تئوری اقتصاد در تجزیه و تحلیل تأثیرات پیش‌بینی‌ها در درآمد» منتشر شد.دکتر بکر که همواره علاقه‌مند بود از اقتصاد در علوم اجتماعی نیز بهره گیرد، مطالعه در زمینه ارتباط تئوری اقتصاد و اشتغال در میان اقلیت‌ها را در پیش گرفت، همزمان استادیار دانشگاه شیکاگو شد و بیشتر وقت خود را به انجام تحقیقات اختصاص داد. پس از گذشت سه ‌سال، دانشگاه کلمبیا از او برای تدریس دعوت کرد. این دعوت با درخواست رسمی اداره ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا در منهتن همزمان بود. تدریس در دانشگاه کلمبیا و تحقیق در اداره ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا به‌مدت ۱۲ سال ادامه یافت. دکتر بکر نخستین جمع‌بندی خود را در این اداره در کتابی تحت عنوان «سرمایه انسانی» منتشر کرد. همچنین او در این مدت، مقالات دنباله‌داری را در خصوص اقتصاد کار در دانشگاه کلمبیا تألیف و ارائه نمود.
در سال ۱۹۶۰، دکتر بکر به دانشگاه شیکاگو بازگشت و جو حاکم بر این دانشگاه را بسیار جذاب دید. وجود اساتیدی همچون جورج استیگر و هری جانون، او را آنچنان مجذوب دانشگاه شیکاگو کرد که هرگز احساس نکرد بیش از ۱۰ سال از عمر خود را صرف انجام تحقیقات در کنار این اساتید کرده است. دکتر بکر با همکاری دوستان خود، مقالات جدیدی در زمینه اقتصاد سیاسی نوشت؛ اما همچون گذشته و در راستای علوم اجتماعی، تحقیقاتی را آغاز کرد تا با بهره‌گیری از تئوری اقتصاد، نرخ تولد و تعداد افراد خانواده از بُعد اقتصادی را بررسی کند. از دیگر فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی وی، برپا کردن کارگاهی علمی در دانشگاه شیکاگو با هدف بررسی کاربردهای اقتصاد در مسائل اجتماعی همچون ازدواج، طلاق، نوع‌دوستی، سرمایه‌گذاری والدین برای فرزندان و تغییرات درازمدت در ترکیب خانواده بود که با استقبال بسیاری روبرو شد. دکتر بکر به اندازه‌ای شناخته‌شده بود که در سال ۱۹۸۳، گروه علوم اجتماعی دانشگاه شیکاگو از وی برای تدریس در مقطع دکتری دعوت به‌عمل آورد. از دیگر افتخارات او آموزش شاگردان بسیاری در مقاطع مختلف دانشگاهی است. همچنین، تألیفاتی چون «نقش زنان در اقتصاد و زندگی اجتماعی» و «علل رشد اقتصادی» از شاهکارهای دکتر بکر به‌شمار می‌آید.
بنیاد نوبل در سال ۱۹۹۲، دکتر بکر را به‌عنوان نامزد دریافت جایزه اقتصاد خود انتخاب کرد؛ وی به‌دلیل مطالعاتی که در زمینه تجزیه و تحلیل اقتصاد خرد انجام داده بود مفتخر به دریافت جایزه نوبل شد.

دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *