چشمانداز سودآوری شرکتهای بورسی
بازار سال آینده در شرایط طبیعی احتمالاً ۴۰ درصد بازده میدهد. لطفاً به آن دست نزنید!
نوزدهمین برنامه تحلیلگران برگزار شد و ۹۹ نهاد تحلیلی، قضاوتهای خودشان را از متغیرهای کلان و همینطور، سود شرکتهای مهم بازار سهام برای سال ۱۴۰۰ را به اشتراک گذاشتند. مهمترین نتایج این گزارش از این قرار است:
دلار:
میانگین دلار نیما برای سال ۱۴۰۰، مبلغ ۲۳,۶۰۰ تومان پیشبینی شده که در مقایسه با میانگین قیمت ۲۱ هزار تومانی دلار نیما در سال ۱۳۹۹، حدود ۱۳ درصد بیشتر است، با این حال نزدیک به قیمتهای روز دلار نیما است. این یعنی تحلیلگران فکر میکنند حتی اگر کشور در سال آینده به توافق جامعی هم دست پیدا نکند، حداقل در مسیر توافق پیش میرود و از هیجان ارزی خبری نیست.
قیمتهای جهانی:
قیمت جهانی کالاهای پایه برای سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ بهطور میانگین با ۲۴ درصد رشد پیشبینی شده است. این پیشبینی تا حدی محافظهکارانه است، چراکه همین امروز قیمتهای جهانی کالاهای پایه نسبت به میانگین سال جاری، ۳۵ درصد بالاتر است و تحلیلگران ۱۰ درصد جای اصلاح برای این قیمتها در نظر گرفتهاند.
رشد واقعی:
با نگاه به جدول رشد سود تخمینی تحلیلگران از سود مالی شرکتها در سال ۱۴۰۰ نسبت به سود مالی سال ۱۳۹۹، میبینیم که تحلیلگران سود سال ۱۴۰۰ بنگاهها را نسبت به سال ۱۳۹۹ با ۴۱ درصد رشد پیشبینی کردهاند: تقریباً معادل حاصلضرب «پیشبینی رشد دلار نیما در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹ (۱۳ درصد) در ۲۴ درصد پیشبینی رشد قیمت کالاهای پایه در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۱۳۹۹». این موضوع نشان میدهد تحلیلگران انتظار وقوع رشد واقعی از محل افزایش مقداری تولید و فروش بنگاهها در سال آینده نسبت به سال ۱۳۹۹ را ندارند.
ارزشگذاری:
نسبت قیمت به درآمد فوروارد بازار به ۸/۳ رسیده است. اسفندماه سال گذشته، این نسبت نزدیک به ۷ بود و در اوج بازار، این نسبت به عدد ۱۷ رسیده بود. با نصف شدن این نسبت، حالا دیگر میتوان گفت که تا حد زیادی حباب قیمتها تخلیه شده است، با این حال باید در نظر داشت که این نسبت هنوز در مقایسه با سال گذشته همین موقع حدود ۱/۵ واحد بالاتر است؛ به بیان دیگر، ارزشگذاری بازار نزدیک به ۲۰ درصد نسبت به سال قبل همین موقع بیشتر است.
باید امیدوار باشیم که رشد ۴ برابری مشارکت مردم در بورس در سال ۱۳۹۹ که برای اولین بار در تاریخ بازار سهام کشور اتفاق افتاد و ورود ۵۳ هزار میلیارد تومان پول حقیقی در این سال، از سطح ارزشگذاری فعلی بازار حمایت کند.
اگرچه بعید نیست که ادامهدار شدن مداخلات بیفایده دولت و سازمانهای نظارتی در سازوکار عرضه و تقاضای طبیعی بازار -نظیر همین دامنه نوسان نامتقارن- افرادی را که با هزاران امید به این بازار وارد شدهاند اندک اندک به بیرون بازار سهام هدایت کند و ارزشگذاری بازار را به متوسط تاریخی خود برگرداند.
تفسیر بازدهی ۱۵۵ درصدی سال ۱۳۹۹ به زبان ساده:
با اطلاعات این گزارش میتوانیم بازدهی عجیب سال ۱۳۹۹ را اینطور تفسیر کنیم: پیشبینی دلار نیما برای سال ۱۳۹۹ که در اجماع اسفندماه سال گذشته از تحلیلگران مورد پرسش قرار گرفت، مبلغ ۱۴,۵۰۰ تومان بود و همین تحلیلگران در اجماع این دوره، این رقم را برای سال ۱۴۰۰ به ۲۳,۶۰۰ تومان افزایش دادهاند (۶۳ درصد رشد). از طرف دیگر، تحلیلگران قیمت جهانی کالاهای پایه را در اجماع این دوره برای سال ۱۴۰۰، حدود ۲۲ درصد بیشتر از آنچه در اسفندماه سال قبل برای سال ۱۳۹۹ در نظر داشتند، افزایش دادهاند. همین دو عامل، یعنی انتظارات سودآوری سال ۱۴۰۰ نسبت به انتظارات ۱۳۹۹، دو برابر شده است.
از طرف دیگر، مطابق بند قبل، هجوم مردم به بورس هم باعث شد ارزشگذاری بازار از نسبت ۷ به ۸/۳ افزایش یابد (حدود ۱۸ درصد افزایش). زمانیکه سود نقدی ۸ تا ۱۰ درصدی را هم به این محاسبات وارد و این ارقام را در هم ضرب میکنیم (۱/۰۸×۱/۱۸×۱/۲۲×۱/۶۳)، ۱۵۵ درصد بازدهی بازار در این سال را بهدست میآوریم. این یعنی اگر بتوانیم نرخ دلار، نرخ کالاهای پایه و نسبت قیمت به درآمد را در آستانه سال ۱۴۰۱ پیشبینی کنیم، معمای بازدهی سال ۱۴۰۰ هم حل میشود.
بازدهی سال ۱۴۰۰ چقدر خواهد بود؟
در محتملترین سناریو که اسم آن را سناریوی «گشایشهای محدود دوران مذاکره» میگذاریم، اگر تحلیلگران میانگین دلار نیما را در انتهای سال ۱۴۰۰ و برای تخمین سودهای سال ۱۴۰۱، در محدوده ۲۷ تا ۲۸ هزار تومان در نظر بگیرند (رشد ۱۵ تا ۲۰ درصدی نسبت به میانگین ۲۳,۵۰۰ تومانی سال ۱۴۰۰) و اگر قیمت جهانی کالاهای پایه را در انتهای سال ۱۴۰۰ برای سال ۱۴۰۱، در سطح قیمت لحظهای امروز فرض کنند (یعنی تحلیلگران قیمت جهانی کالاهای پایه را در سال ۱۴۰۱ تقریباً ۱۰ درصد بیشتر از میانگین سال ۱۴۰۰ در نظر بگیرند) و درصورتیکه ارزشگذاری بازار از نسبت نزدیک به ۸ فعلی، کمتر نشود (که فرض دور از ذهنی نیست) و با فرض ۸ تا ۱۰ درصد سود نقدی، بازدهی بازار ۴۰ درصد خواهد بود. (۱/۱×۱/۱×۱/۲). البته فرض ما این است که رشد واقعی سودآوری در سال ۱۴۰۱ در کار نباشد. جالب است که تحلیلگران در همین گزارش اجماع نیز، شاید با همین نگاه، بهطور متوسط بازدهی سال آینده را ۴۰ درصد پیشبینی کردهاند.
میتوان برای حالتهای مختلف هم سناریو چید و به امکان کسب بازدهیهای مختلف فکر کرد. سناریوی «گشایش سیاسی جامع و کامل» و سناریوی «عدم توافق»، بسته بهشدت و ضعف اثر آنها، بر متغیرهای کلان آثار مختلفی دارند. تنها یک نکته را در سناریوی «گشایش سیاسی جامع و کامل» در نظر بگیرید که در پی این سناریو، احتمالاً رشد واقعی هم در کار خواهد بود. رشدی که در همه این سالها از آن محروم بودهایم.
درس فراموشنشدنی سال ۱۳۹۹:
چرا سال ۱۳۹۹ علیرغم بازدهی ۱۵۵ درصدی، سال تلخی برای مردم و فعالان بازار بود؟ پاسخ این سؤال را احتمالاً در نوسان بیسابقه بورس در این سال باید جستجو کرد. واقعیت این است که تشویق غیرحرفهای دولت برای حضور مردم در بورس از یک طرف و تلاش ناکام سازمان بورس برای به تأخیر انداختن تعادل قیمتی پس از رشد بیمنطق قیمتها از مردادماه به بعد، این نوسانات را در بازار رقم زده و مردم را تلخکام کرده است. نکته اصلی این است که بازدهی ۱۵۵ درصدی بازار در سال ۱۳۹۹، با مقداری کم یا زیاد، به هر حال بهدست میآمد، چراکه رشد ۶۵ درصدی انتظارات از دلار، رشد ۲۲ درصدی انتظارات از قیمت جهانی کالاهای پایه و رشد یک واحدی قیمت به درآمد، لاجرم به این بازدهی ختم میشد و نیاز به این همه تشویق نابهجا و تلاش ناکام نبود. نتیجه آنکه، در پایان سالی که سرمایهگذاران باید برای کسب بازدهی ۱۵۵ درصدی جشن میگرفتند، لشکری از سهامداران و سرمایهگذاران زیاندیده میبینیم که بهطور کلی از این بازار قطع امید کردهاند.
از این اتفاق درس بگیریم. بازار سال آینده خودش ۴۰ درصد بازده دارد. لطفاً دستکاری نکنید!
برای مطالعه این گزارش این موارد را در نظر داشته باشید:
۱- برای شرکتهایی که سال مالی آنها در بهار سال ۱۴۰۰ به پایان میرسد (نمادهای سفارس، حکشتی، کهمدا، تیپیکو، واحیا، تاپیکو، فارس، کهمدا، رمپنا، شستا، صبا و تاصیکو)، منظور از سال مالی ۱۴۰۰ و سال مالی ۱۴۰۱، به ترتیب سال مالی منتهی به بهار ۱۴۰۰ و بهار ۱۴۰۱ است.
۲- برای شرکتهایی که سال مالی آنها در تابستان ۱۳۹۹ به پایان میرسد (نمادهای شپدیس، پارسان، حپارسا، بموتو و قثابت)، منظور از سال مالی ۱۴۰۰ و سال مالی ۱۴۰۱، به ترتیب سال مالی منتهی به تابستان ۱۴۰۰ و تابستان ۱۴۰۱ است.
۳- برای شرکتهایی که سال مالی آنها در پاییز ۱۳۹۹ به پایان میرسد (نمادهای سپ، کگهر، شیران، پکویر، شوینده، شگل، شپاکسا، غبشهر، وغدیر، چکاپا، دعبید، سهرمز و ریشمک)، منظور از سال مالی ۱۳۹۹ و سال مالی ۱۴۰۰، سال مالی منتهی به پاییز ۱۳۹۹ و پاییز ۱۴۰۰ است.
۴- نمادهایی که مشارکت کمتر از ۳ نفر در هر دوره زمانی داشتهاند، بهعلت افزایش صحت و اعتبار گزارش حذف شدهاند.
۵- در قسمت رشد سود سال ۱۳۹۹ برای تخمین جدید نسبت به تخمین قبلی نمادهایی که سال مالی آنها تمام شده است، از اعداد محققشده استفاده شده است.
برای مطالعه متن کامل به ماهنامه بورس ویژه اسفندماه ۱۳۹۹ و فروردینماه ۱۴۰۰ شماره ۱۸۹-۱۸۸ مراجعه نمایید.