تحول بازار سرمایه از مسیر «دوطرفه شدن معاملات» میگذرد
مدیرعامل بورس اوراق بهادار تهران:
تحول بازار سرمایه از مسیر «دوطرفه شدن معاملات» میگذرد
تبیین رسالت شرکت بورس تهران و اهداف پیش روی آن
«مهمترین رسالت بورس تهران، تأمین و نیز ارتقای ابزارهای لازم برای توسعه بازار سرمایه است»؛ این جمله یکی از کلیدیترین نکاتی است که دکتر محمود گودرزی، مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران در گفتگو با ماهنامه «بورس» به آن اشاره کرد. او در خلال این گفتوگو با اشاره به ظرفیتهای بالقوه و بالفعل بورس تهران تصریح کرد که این شرکت به دنبال پررنگسازی نقش محوری خود در بازار سرمایه است.
محمود گودرزی یکی از مهمترین دلایل تلاطماتِ بازار را «دو طرفه نبودن بازار» دانست و گفت در همین راستا یکی از اقداماتی که در دستور کار شرکت بورس قرار دارد عملیاتی شدن استفاده از ابزار «فروش تعهدی» است، زیرا دوطرفهسازی بازار میتواند بخش زیادی از نوسانات را مهار کند.
او همچنین معتقد است که با تکیه بر سه عامل «ریزساختارهای بازار»، «توسعه ابزاری» و همچنین «نهادسازی» میتوان به ارتقای سطح سواد مالی پرداخت، موضوعی که قوت آن به مهار نوسانات شدید در بازار کمک می کند.
یادآور می شود، دکتر محمود گودرزی در هفتم مهرماه سال جاری از طرف هیئت مدیره بورس اوراق بهادار تهران به عنوان سرپرست بورس تهران انتخاب شد و سپس در ۱۸ آبانماه به سمت مدیرعامل رسید. مشروح این گفتگو در ادامه آمده است.
آقای گودرزی، بهعنوان مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران که حدود ۴ ماه از سکانداریتان میگذرد، مهمترین و الزامیترین اقدام انجام شده در این مدت را چه میدانید؟
به نظر من موضوعی که بیش از هر اقدامی نیاز به پیگیری دارد، تغییر نگاه مردم به بورس تهران است؛ به نظر میرسد تصویر کنونی بورس تهران در نظر مردم که البته به جهت رویکردهای گذشته این شرکت بوده است، بهمثابه انسانی است که اگرچه مسیر حرکت باثباتی داشته، اما به سمت دوران کهولت پیش میرود. بر همین اساس به دنبال ترسیم تصویر جوانی شاید ۴۰ ساله برای بورس تهران هستیم، تصویری جوان و توأم با نگاه حمایتگرانه که بتواند حامی بودن بورس تهران از بازارسرمایه را به نمایش بگذارد.
چگونه میتوان در کوتاهمدت از ظرفیتهای موجود در بورس تهران جهت تحقق این تصویر حمایتگرانه استفاده کرد؟
یکی از استراتژیهایی که در بورس تهران برای قدم گذاشتن در این مسیر دنبال میکنیم «جوانگرایی» است، به این معنی که لایههای مدیریتی شرکت قادر باشند به تدریج افرادی متخصص، سالم و خلاق را با نیروهای بازنشسته و یا نیروهایی که به هر دلیل، دیگر با بورس تهران همکاری ندارند جایگزین کنند. لازمه تحقق جوانگرایی نیز این است که نگاهمان را نسبت به بازار سرمایه و آینده بازار تغییر دهیم، برای مثال میدانیم که در حال حاضر یکی از موضوعاتی که ذینفعان بورس تهران با آن مواجه هستند، این است که نیازهایشان در وهله اول بهموقع، درست و دقیق شناسایی شود و سپس پاسخی مناسب برایشان پیدا شود.
به نظر میرسد این رویکرد که با تحقق جوانگرایی بتوانیم زیرساختهای فناوری اطلاعات را در بورس تقویت کنیم (موضوع «دیجیتال کردن بورس تهران» که مداوم در خلال جلساتم نیز به آن اشاره میکنم) در آینده نزدیک بهعنوان رویکردی اجتنابناپذیر توسط مدیران و مسئولان بورس تهران سرلوحه امور قرار داده شود.
همچنین در بورس تهران ظرفیتهای بسیار مناسبی بهواسطه زحمات مدیران قبلی ایجاد شده است که یکی از بزرگترین آنها موضوع «دیتا سنتر» یا مرکز داده ها است. با تلاشهایی که طی ۳ ماه گذشته انجام دادهایم پیشبینی بنده این است که دیتا سنتر با توکل بر خدا تا پایان سال جاری به مرحله بهرهبرداری میرسد. شایان ذکر است که شرکت بورس بحثهای زیرساختی و مسائل پیرامون تأمین برق را در این رابطه پیگیری کرده و قراردادهای مرتبط از جمله قرارداد با شرکت «توانیر» نیز منعقد شده است. دیتا سنتر میتواند بهعنوان یک زیرساخت بسیار مهم، نقش محوری شرکت در بازار سرمایه را پررنگ کند تا توانایی شرکت در جایگاه «مرکز نگهداری دادهها و اطلاعات بازار سرمایه» نمایان شود.
موضوع دیگر، بحث فضاهای خالی موجود در ساختمان شرکت است که در این رابطه مقرر شده است ظرفیتهای خالی ساختمان اجاره داده شود. ضمن اینکه ما توسعهای افقی – عمودی نیز در بورس خواهیم داشت که به موجب آن معاونتها و مدیریتها متناسب با تغییراتی که در بازار اتفاق افتاده و در راستای پاسخگویی به بازار سرمایه، اداراتی تشکیل خواهند داد. بر این اساس سطح خدماتی که واحدهای مذکور در این زمینه ارائه میدهند نیز تخصصیتر خواهد بود، در واقع تلاش ما در جهت داشتن نگاهی «ویژه» و «اختصاصی» به بازار است.
مواردی که در بالا اشاره شد هدفهای کوتاه مدت بورس تهران هستند که به طور خلاصه شامل «جوانگرایی»، «استفاده از ظرفیتهای موجود بورس تهران» مانند دیتا سنتر و «ظرفیت ایجاد درآمد» از طریق ساختمان شرکت میشود. لازم به ذکر است که مهمترین رسالت بورس تهران، تأمین و ارتقای بیش از پیش ابزارهای لازم برای توسعه بازار سرمایه است.
به موضوع توسعه بازار اشاره کردید، با توجه به اهمیت این موضوع و ارتباط آن با سطح سواد مالی، بفرمایید که تحقق توسعه بازار و ارتقای سواد مالی را منوط به اجرای چه مواردی میدانید؟
اگر بخواهیم از جایگاه شرکت بورس تهران و سازمان بورس و اوراق بهادار به موضوع توسعه بازار نگاه کنیم، ابتدا مهمترین مؤلفههای مرتبط، ریزساختارهای بازار هستند که لازم است آنها را گامبهگام و بهطور تدریجی، البته با مشورت اهالی بازار تغییر داد؛ همچنین همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم توسعه ابزاری نیز میتواند در توسعه بازار اثربخش باشد.
مسئله دیگری که در این راستا بسیار با اهمیت خواهد بود موضوع «نهادسازی» است؛ در بازار سرمایه اقدامات مناسبی در خصوص نهادسازی انجام شده است که از جمله آنها میتوان به ارائه مجوز از سمت سازمان بورس اشاره کرد. معتقدم با نهادسازی در بازار سرمایه میتوان ضمن کمک مستقیم به توسعه سواد مالی و فرهنگ سرمایهگذاری، به طور غیرمستقیم نیز از نوسانات بازار جلوگیری کرد، زیرا این اتفاق تعداد افراد حامی را برای مدیریت بازار افزایش خواهد داد. برای مثال در حال حاضر در بحث بازارگردانی که مقولهای بسیار مهم در بازار تلقی میشود و موارد مختلفی نیز پیرامون آن مطرح بوده است شمار نهادهای متخصصی که بتوانند فقط بر بازارگردانی متمرکز شده و این هدف را به شکلی حرفهای عملیاتی کنند اندک است. به نظر من تغییر ریزساختارهای بازار، توأم با تحقق نهادسازی میتواند در توسعه بازار و ارتقای سطح سواد مالی بسیار اثرگذار باشد.
شرکت بورس اوراق بهادار تهران برای کاهش دامنه نوسانات بازار نیز چارهای اندیشیده است؟
یکی از مهمترین دلایل نوسان در بازار، عدم برخورداری از بازار دوطرفه است. در همین راستا یکی از اقداماتی که در دستور کار شرکت قرار دارد، این است که بتوانیم استفاده از «فروش تعهدی» را عملیاتی کنیم، زیرا دوطرفهسازی بازار میتواند بخش زیادی از این نوسانات را مهار کند.
من در این زمینه ایدهای دارم که در صورت اجراییشدن میتواند توسعه بازار مشتقه را با سرعت بیشتری محقق کند. همانطور که میدانید یکی از مشکلات کنونی ما در بازار مشتقه این است که چون در این بازار امکان درآمدزایی کافی برای oms ها فراهم نبوده است، زیرساخت و پلتفرم معاملاتی آنها نیز توسعه پیدا نکرده و بخش عمدهای از فعالیتهای ما در حوزه بازار مشتقه به طور دستی انجام میشوند. به همین دلیل بورس تهران در این حوزه به دنبال مذاکره مستقیم با oms ها است، طوری که بخش عملیاتی کار را آنها انجام دهند و ما نیز با سرمایهگذاری به آنها کمک کنیم؛ البته در این رابطه سناریوهای متنوعی میتوان تعریف کرد اما به نظر بنده یکی از سناریوهایی که به واقعیت نزدیکتر بوده و سرعت مرتفع کردن مشکل مذکور را نیز بالا میبرد این است که شرکت بورس تهران بتواند با سرمایهگذاری مبالغی نه چندان زیاد، صفر تا صد پلتفرمهای معاملاتی را در oms هایی که سهم بالایی از بازار دارند آمادهسازی کند تا در نهایت به توسعه بازار مشتقه منجر شود.
شایان ذکر است، این مبالغ سرمایهگذاریشده قطعاً با افزایش حجم بازار مشتقه، در آینده به بورس باز خواهد گشت و نباید مبالغ سرمایهگذاریشده به منزله هزینه ریختهشده در بازار تلقی شوند. بورس تهران در نظر دارد با توجه به این که بخش عمدهای از فعالان بازار سرمایه جوانان تحصیلکرده کشور هستند که علاقه بسیاری به انجام معاملات با استفاده از ابزارهای نوین مرسوم در بازارهای جهان دارند، در این حیطه پیشگام شود تا با توسعه ابزارها ضمن پوشش ریسک معاملات، پاسخگوی بخش عمدهای از نیازهای بازار باشد.
آقای دکتر گودرزی بهعنوان مدیرعامل شرکت بورس تهران پیشنهادی که از طرف این شرکت و با توجه به شرایط کنونی بازار به سازمان بورس و اوراق بهادار داده شده است را با خوانندگان ماهنامه در میان بگذارید.
از سمت شرکت بورس اوراق بهادار تهران به سازمان بورس پیشنهاد شده است که با توجه به شرایط کنونی بازار، دامنه نوسان به شکل تدریجی بسیط شود و در بازه زمانی هر ۳ ماه یکبار، معادل ۱ درصد و تا سقف ۱۰ درصد افزایش داشته باشد. به بیانی دیگر، دامنه نوسان بهصورت فصلی معادل ۱ درصد افزایش داده شود، مثلاً از ۵ درصد به ۶ درصد و … و این روند تا ۱۰ درصد ادامه پیدا کند. طی جلسات کارشناسی که در این خصوص با سازمان بورس داشتیم، از ایده فوقالذکر استقبال شد و در مسیر اتخاذ تصمیم از سمت سازمان بورس است. اعتقاد بنده بر این است که اعمال تدریجی این تغییر میتواند بر وضعیت بازار اثرگذار باشد.
با این وجود آیا افزایش تدریجی دامنه نوسان در بازار را مؤثرتر از دوطرفه شدن بازار میدانید؟
همچنان به عقیده بنده مسیر تحول بازار سرمایه از دوطرفه شدن معاملات میگذرد، یعنی اگر خواستار جلوگیری از نوسانات هستیم لازمه آن دوطرفه شدن بازار است؛ در واقع یکی از دلایل تمرکز ما با بر بازار مشتقه و به خصوص برخورداری از فروش تعهدی و آپشنها نیز همین موضوع بوده است. در این رابطه سازمان بورس به تازگی پیشنهادی را مصوب کرده است که به موجب آن صندوقهای بازارگردانی نیز قادر خواهند بود در بازار مشتقه writer باشند.
این مصوبه از دیدگاه من بسیار کاربردی است؛ زیرا یکی از مشکلات بازار این است که اگرچه با انجام عملیات بازارگردانی حجم داراییها در صندوقهای بازارگردانی افزایش یافته، اما فرصت عرضه آنها از طریق فروش مستقیم مهیا نیست و به موجب این مصوبه، صندوقهای سرمایهگذاری میتوانند از طریق بازارهای مشتقه و تغییر در ساختار پورتفویشان بخش عمدهای از داراییهای خود را به فروش برسانند، موضوعی که به بازتعریف و طراحی ساختار پرتفوی بازارگردانها و سبدگردانها کمک چشمگیری خواهد کرد.
بهعنوان دانشآموخته مقطع دکترای رشته مدیریت مالی که سالهاست در بازار سرمایه حضور فعال داشته است، چه توصیههایی به سهامداران فعلی و بالقوه بورس دارید؟
توصیهای که بنده به عنوان یک کارشناس بازار سرمایه میتوانم داشته باشم این است که بهتر است هر فردی که مایل به سرمایهگذاری در بازاری مشخص است روندهای پیشین آن را مطالعه و بررسی کند. اتفاقاً به تازگی در همین خصوص گزارشی تحت عنوان «بازدهی بازارهای موازی» به دستم رسید که به نظر گزارش جالبی میآمد. در گزارش مذکور که میزان بازدهی بازارهای ارز، سپرده بانکی، بورس، خودرو و بازار طلا در چشماندازهای ۵، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ ساله سنجش شده بودند، بازار سهام، بهترین بازار در تمام بازههای زمانی موردبررسی، یعنی از ۵۰ سال پیش تاکنون یوده است.
در رابطه با سرمایهگذاری در بازار سهام باید دو مسئله را در نظر داشت، مسئله اول اینکه یادمان باشد سهمها را باید موجوداتی زنده تلقی کرد، چراکه بازیگران سهام انسانها هستند و رفتار این بازیگران در ایجاد نوسانات تأثیرگذار خواهد بود. مسئله دوم نیز این است که فردی که با مفاهیم و ادبیات بازار سرمایه آشنایی کافی دارد و بهاصطلاح عامیانه بالا و پایین بازار را لمس کرده است فقط در شرایطی میتواند در بازار سهام بازدهی مناسبی به دست آورد که برای سرمایهگذاری در این بازار افق زمانی بلندمدت را در نظر گرفته باشد؛ همچنین کسی که با این بازار آشنایی کافی ندارد بهتر است همانطور که بارها عنوان کردهایم، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری و بهطور غیرمستقیم اقدام کند.
بنابراین توصیه اساسی بنده این است که نخست نوسان در قیمت سهمها معیار تصمیمهای سرمایهگذاری افراد نباشد و اگر فردی وجوه مازادی دارد و میخواهد آن را در بازار سهام سرمایهگذاری کند، بهتر است افق دید خود را بلندمدت در نظر بگیرد. دوم، اگر افرادی که متخصص این حوزه نیستند به سرمایهگذاری مستقیم در بازار تمایل پیدا کنند، باید از نهادهای متخصصی که مجوزهای لازم را از سازمان بورس اخذ کردهاند مشورت بگیرند.
سوم، افراد به هیچ وجه پیش از دریافت آموزشهای لازم بهطور مستقیم وارد این بازار نشوند. برای آموزش نیز لازم است به نهادهای دارای مجوز و تالارهای منطقهای مراجعه شود. بورس تهران در این رابطه به طور منظم دورههای آموزشی مختلفی را جهت آموزش به عموم مردم و به طور رایگان برگزار میکند.
توصیه پایانی بنده این است که سهامداران عزیز اخبار و اطلاعات بورسی را فقط از طریق درگاههای رسمی دنبال کنند و به شایعات منتشرشده از سمت افراد سودجو که تنها جهت منافع خودشان منتشر میشود، توجه نکنند.