گذری بر تاریخ بازار سرمایه ایران-قسمت دوم
مقدمه
تاریخ، آینه تمامنمای تلاش گذشتگان برای رسیدن به اهداف و آرمانهایی است که اساس و پیشرفت امروز ما را تشکیل دادهاند. روایت تاریخ اگرچه در لایههای پیشین زمان شکل میگیرد، به محک راستی و ناراستی امروز عیارسنجی میشود. بیشک امروز نیز بهروزهایی نهچندان دور، در آیینه تاریخ به محک قضاوت بر راستی و ناراستی خواهد رفت.
در این مطلب برآنیم تا به کمک برگرفتههایی از مستندات مکتوب، بیهیچ تعصب و بهدوراز گرایشهای سیاسی، فرازوفرودی که بازار خدمات مالی کشور طی سالهای گذشته با آن دستبهگریبان بوده را به تصویر بکشیم. بررسی تاریخ بازار خدمات مالی کشور با اشاره به چگونگی شکلگیری بستر حضور این خدمات آغاز شده و از نخستین اندیشهها و نخستین گامهایی سخن میگوید که بنای تشکیل بازار سرمایه کشور شد. در ادامه از تأسیس بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان نقطه عطفی در این مسیر یاد شده و رویدادهایی که بورس در دوران گذار با آن دستبهگریبان بوده است را روایت میکند.
سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۴۵
(قبل از تأسیس بورس)
پیشتر گفتیم که اولین اقدام عملی برای تأسیس بورس در ایران به سال ۱۳۱۵ بازمیگردد، زمانی که مطلوبیت شرایط اقتصادی و وجود بسترهای قانونی، سیاستگذاران اقتصادی را به اقدام برای تأسیس بورس تشویق کرد. ازجمله این شرایط میتوان به تصویب قانون تجارت در سال ۱۳۱۱ و تصویب قانون مدنی در سال ۱۳۱۴ اشاره کرد که سبب نظام بخشی به روابط بین افراد در قراردادها و همچنین وضع مقررات شرکتداری شده بود. از دیگر سو، تأسیس بانک ملی نیز بستری برای انجام اقدامات حرفهای ایجاد کرده بود. در آن سال و به درخواست دولت موقت، یک کارشناس بلژیکی به نام «وان لوترفلد» مأمور شد تا درباره تشکیل بورس در ایران مطالعاتی انجام دهد. مطالعات وی که به کمک یک کارشناس هلندی صورت گرفت، حدود ۲ سال طول کشید و منجر به ارائه طرحی با جزئیات کامل برای تأسیس بورس در ایران در سال ۱۳۱۷ شد و در همان سال بود که اولین اساسنامه بورس با کمک کارشناسان بانک ملی تنظیم شد.
در سال ۱۳۱۸ گروهی از مردم اصفهان به دلیل وجود چند شرکت نساجی فعال در آن شهر که فرصت سهامداری را برای برخی افراد فراهم کرده بود به فکر راهاندازی بورس سهام افتادند. این افراد برای معامله سهام خود در این شرکتهای نساجی در تشکلی خودجوش، مقابل بازار قیصریه اصفهان دور هم جمع میشدند که البته اداره آن توسط افراد غیرمسئول صورت میگرفت. با بروز جنگ جهانی این بورس تعطیل شد و گروه زیادی نیز متضرر شدند. این اولین تجربه بازار خارج از بورس در ایران بود.
تابستان سال ۱۳۱۹، کمتر از دو سال پس از تنظیم نخستین اساسنامه بورس، کار خاکبرداری و پیکنی برای ساختمان بورس در محوطه وسیعی از سنگلج (محدوده پارک شهر فعلی) آغاز شد. در این محوطه ۱۱ قطعه زمین به مساحت بیش از ۲۵ هکتار، بدون لحاظ معابر و خیابانهای حدفاصل، برای احداث بورس در نظر گرفته شده بود و دولت برای تأمین این فضا املاک واقع در محدوده را از مالکان آن خریداری میکرد؛ اما وقوع حوادث سیاسی پس از سال ۱۳۱۹، موضوع تأسیس بورس را به مدت ۱۸ سال به تعویق انداخت و این مکان در سال ۱۳۳۹ به پارک شهر تبدیل شد.
لازم به ذکر است نخستین کتاب درزمینه بورس در سال ۱۳۱۸ توسط «امیر خسروی» مدیرکل وقت بانک ملی به تحریر درآمد. عنوان این کتاب «بورس علمی و عملی» بود.
همانطور که گفته شد، علیرغم طرح موضوع تأسیس بورس در سال ۱۳۱۵ و انجام اقدامات اجرایی در تهران و اصفهان، تأسیس بورس تا سال ۱۳۳۷ به تعویق افتاد زیرا اقتصاد جهان به علت وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم از سال ۱۹۲۹ میلادی (۱۳۰۸ شمسی) تا ۱۹۵۰ (۱۳۲۹ شمسی) درگیر بحران بود. علاوه بر آن، وضع اقتصادی کشور از شهریور ۱۳۲۰ تا پایان جنگ جهانی دوم به علت اشغال ایران توسط متفقین در شرایط مناسبی نبود، شاخص هزینه زندگی که در سال ۱۳۱۵ (سال پایه محاسبه نرخ تورم) معادل ۱۰۰ بود، طی یک دوره ۷ ساله تا پایان سال ۱۳۲۲ با تجربه رشد ۱۰ برابری به ۱۰۰۳ رسید. کاهش ارزش ریال، واردات، سفتهبازی، احتکار و سیستم حملونقل نامناسب کالا در کنار افزایش بدهی دولت و رشد حجم پول و اعتبارات، باعث رشد سریع قیمتها شد. وقوع جنگ کره در سال ۱۹۵۰ میلادی (۱۳۲۹ شمسی) نیز فضای نسبتاً آرام حاکم بر قیمتها در سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ را برهم زد و تورمی دوباره دامان اقتصاد کشورها را گرفت. همچنین ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ نیز با توجه به کارشکنی انگلیسیها شرایط سختی را برای دولتمردان رقم زد.
دکتر مصدق در ۸ اردیبهشت سال ۱۳۳۰ بر اساس مصوبه مجلس شورای ملی بهعنوان نخستوزیر انتخاب شد و با مأموریت اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت روی کار آمد. فروش اوراق قرضه ملی، کاهش اعتبارات و تشویق به پسانداز، احیای تولیدات داخلی، تأکید بر اقتصاد بدون نفت و استقراض از بانک ملی و صندوق بینالمللی پول از سیاستهای اصلی دکتر مصدق بود اما فضای اقتصادی پرتلاطم، قدرت و تمایل مشارکت مردم را به حداقل رساند و سقوط دولت مصدق و اتفاقات ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ منجر به افزایش ریسک در فضای سیاسی کشور شد و بهاینترتیب فکر تأسیس بورس و آغاز به کار آن بار دیگر به تعویق افتاد. چراکه تأسیس بورس و امکان استفاده از ابزارهای مالکیت نیاز به برقراری شرایطی آرام با ثبات اقتصادی و سیاسی داشت که البته در طول سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۳۷ کمتر زمانی کشور این شرایط را به خود دیده بود.
منبع: کتاب تاریخ بازار سرمایه ایران ۱۳۶۷-۱۳۱۵